الکشف و البیان عن تفسیر القرآن (کتاب)
نام كامل تفسير« الكشف و البيان من تفسير القرآن» مىباشد كه معروف به« تفسير ثعلبى» است. از تفاسير مأثور به شمار مىآيد و به زبان عربى در چندين مجلد بوده است. هم اكنون به طور كامل تمام مجلدات آن در دسترس نمىباشد.
برخى نيز به سبب آنكه مباحثى نظرى و علمى را در بر دارد آن را از تفاسير عقلى دانستهاند، وى قرآن را بر اساس آنچه از پيشينيان به او رسيده تفسير كرده و به مباحث گوناگون پرداخته است.
محتویات
عصاره صد کتاب
نيشابورى( ثعلبى) در مقدمه تصريح به اين دارد كه« تفسير او عصاره حدودا صد كتاب و نقل اقوال شفاهى سيصد تن از مشايخ اوست و در چهارده مقوله سخن گفته است. بسائط و مقدمات، عدد و تنزلات، قصص و نزولات، وجوه و قراآت، علل و احتجاجات، عربيت و لغات، اعراب و موازنات، تفسير و تأويلات، معانى و جهات، غوامض و مشكلات، احكام و فقهيات، حكم و اشارات، فضائل و كرامات و اخبار و متعلقات، و آنها را بدون باب بندى مطرح كرده، نام آن را« الكشف و البيان عن تفسير القرآن» نهاده است.»
و نيز در مقدمه، مفسران قرآن را به چند دسته تقسيم مىنمايد: 1- فرقه اهل بدعت و اهواء. 2- دستهاى كه نيكو نوشتند اما اقوال و بدعتهاى باطل را با بيانات پيشينيان صالح مخلوط كردند. 3- دستهاى كه به نقل روايت بسنده كرده و درايت و نقد را پيشه نكردهاند. 4- دستهاى كه اسناد روايات را حذف كرده و از كتب و دفاتر نقل كردهاند، بدين جهت تأليفاتشان بر اساس حافظه و ذهنيات آنهاست و گفتار صحيح و غير صحيح و متقن و واهى را بهم آميختهاند. 5- دستهاى كه خوب و متقن نوشتهاند اما با نقل كثرت طرق و روايات، تأليفات را پر حجم كردهاند. 6- عدهاى نيز تفسير را از احكام و بيان حلال و حرام، حل مشكلات تفسيرى و رد بر اهل شبهه، مجزا كردهاند و به اين امور نپرداختند.» ثعلبى هيچكدام از اينها را كامل نمىداند و به همين جهت اقدام به تأليف تفسير نمود.
توجه به نحو و ادب
وى هنگام تفسير آيات به تفصيل به مسائل نحو و ادب مىپردازد، كه گستردگى دانش او را در اين زمينه مىرساند، به عنوان نمونه، در تفسير آيه 90 سوره بقره«بئسما اشتروا به...»به طور گسترده درباره واژههاى« نعم» و« بئس» سخن مىگويد و عميقا درباره آنها بحث و ريشهيابى مىنمايد.
مفردات آيات قرآنى را از لحاظ زبانى و مصدر اشتقاق و صرف مورد بررسى قرار مىدهد و در روشنتر ساختن معانى آنها به شعر عربى استناد كرده است. در تفسير سوره 117 بقره از لفظ« ينعق» تحليل دقيقى ارائه داده، صرف وجود مختلف آن را بيان مىدارد.
توجه به مباحث فقهی
يكى ديگر از جلوههاى اين تفسير پرداختن به مباحث فقهى است، در مورد آيات احكام، مباحث فقهى را در سطحى گسترده مطرح مىسازد، اقوال، اختلاف نظرات، ادله و جميع اطراف مسئله را بررسى مىكند چنانچه گاه از حوصله تفسير بيرون است. به عنوان نمونه در آيه 11 سوره نساء بحث ارث، سهمها و طبقات مختلف آن را مطرح مىنمايد، و نيز در مباحثى از قبيل:« نكاح متعه»« كبائر»،« لمس نساء»،« تيمم» به تفصيل سخن مىگويد.
پرداختن ثعلبى به قصص قرآن را مىتوان دليل علاقه زياد او به اين امور دانست و شاهد آن كتابى است كه در قصص انبياء تأليف كرده است. به همين جهت اسرائيليات بدون عنايت به درست يا نادرست بودن آنها، به رغم شگفتى و غير منطقى بودن در اين تفسير ذكر شده است و دانشوران علم حديث را نظر بر آن است كه در حديث، ثعلبى دستى توانا نداشته است و اسرائيليات به اين سبب در تفسير او راه يافته است. اما شايد راه يافتن اسرائيليات به تفسير او از اين باب باشد كه ايشان هم مانند محدثان پيشين عمل كرده است. و نكوهش برخى اهل سنت از او نيز شايد از باب توجه او به روايات خاصه و نقل رواياتى از آنها در فضائل اهل بيت« عليه السلام» باشد، كه مورد پسند عامه نبوده است و اين نيز سبب شده كه اين تفسير به زيور طبع آراسته نگردد.
از نمونههاى اسرائيليات مىتوان به موارد ذيل اشاره داشت، در سوره كهف آيه 10، مطرح كردن مسائلى از قبيل اسماء اصحاب كهف، عدد، سبب خروج، كلب آنها و... و نيز آيه 94 سوره كهف، درباره يأجوج و مأجوج و آيه 27 سوره مريم.
ثعلبى از نقل روايات موضوعه در فضائل سورههاى قرآن نيز خوددارى نكرد و در تفسير او اينگونه فضائل هم به چشم مىخورد.
حذف اسانید روایات
ايشان در نقل روايات، اسانيد آنها را حذف نموده و برخى از اين جهت بر او نقد كردهاند امّا در ابتداى كتاب، اسانيد خود را از علماى پيشين و همعصر خود كه تفسير را از آنها نقل مىكند، ذكر مىنمايد. بدين جهت لابلاى بحثها آن را بازگو نمىكند. الفاظ غريب و مشكل قراءات را نيز ذكر كرده و بابهايى در فضل قرآن و اهل آن و معناى تفسير و تأويل بيان مىكند. سپس آغاز به تفسير مىنمايد.
روش كلى ثعلبى در مطرح كردن مباحث را مىتوان به اين ترتيب بيان كرد كه ابتداى هر سوره اطلاعات كلى از قبيل نام، مكى، مدنى بودن و تعداد آيات آن را ارائه مىدهد، سپس به فضل سورهها با استفاده از روايات وارده از پيامبر( ص) و صحابه و تابعين مىپردازد. بعد از آن آيات را مطرح نموده، درباره قرائت، لغت و گاهى نيز مسائل بيانى آنها، بحث را پىگيرى مىكند.
نسخه شناسى
نسخه حاضر در 10 جلد با تحقيق ابو محمد بن عاشور و مراجعه و تصحيح استاد نظير الساعدى توسط انتشارات دار احياء التراث العربى بيروت به عنوان چاپ اول در سال 1422 قمرى و 2002 ميلادى، چاپ و عرضه گرديد.
در پاورقى اين نسخه به آدرس آيات و روايات و مطالب منقول و معناى بعضى لغات پرداخته شده است.
منابع مقاله
1- مجلدات مختلف تفسير ثعلبى
2- تفسير و مفسران آيت الله معرفت ج 2 ص 188
3- التفسير و المفسرون دكتر محمد حسين ذهبى ج 1 ص 227 انتشارات دار احياء التراث العربى بيروت
4- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى ج 1 ص 743 و 825 به كوشش بهاء الدين خرمشاه