زینة
زینة به معنای آرايش ، زيب ، زبرج ، زيور ،آرايش و آنچه بدان آرايند . زينت: زينت سه گونه است: زينت باطنى مثل علم و اعتقادات خوب، زينت بدنى مثل نيرومندى و غيره، زينت خارجى مثل زيور و مال و غيرهاست .[۱]
انواع زینت در قرآن
زينت از منظر قرآن دو قسم است :
درونی و معنوی و ديگر برونی و مادی . درباره هر دو قسم آن
آيات و روايات آمده است « و لکنّ الله حبّب اليکم الايمان و زينه فی قلوبکم » و « الخيل و البغال و الحمير لترکبوها و زينة » و « المال و البنون زينة الحيوة الدنيا » و « يا بنی آدم خذوا زينتکم عند کل مسجد » و « قل من حرّم زينة الله التی اخرج لعباده » ؛ ای پيغمبر ! به مردم بگو چه کسی زينتهای خدا را که برای بندگان خود آفريده حرام نموده و از مصرف روزی حلال و پاکيزه منع کرده . بگو اين نعمتها در اين جهان برای مؤمنان باشد و خالص اينها در آخرت خاص آنها می باشد . [۲] « قال موعدکم يوم الزينة و أن يحشر الناس ضحی » [۳] . که مراد از يوم الزينة در اينجا ـ حسب تفاسير ـ روز عيد مخصوص مصريان است يا روز شکستن رود نيل . « انا جعلنا ما علی الارض زينة لها لنبلوهم ايهم احسن عملا » [۴] . « من کان يريد الحيوة الدنيا و زينتها نوفّ اليهم اعمالهم فيها » . [۵]
زینة در روایات
پيغمبر اکرم (ص) فرمود : زينت علم ، احسان به ديگران است .
اميرالمؤمنين (ع) فمرود : زينت مرد عقل او می باشد .
از امام صادق (ع) روايت شده که اميرالمؤمنين (ع) فرزندان و زنان خود را به طلا و نقره زيور می کرد .
اميرالمؤمنين (ع) فرمود : خود را برای ( ملاقات ) برادر مسلمانتان زينت کنيد چنانکه برای ملاقات کسانی که می خواهيد شما را به بهترين وضع ببينند زينت می کنيد .
در حالات حضرت رضا آمده که آن حضرت در خانه لباس خشن می پوشيد ولی چون در ميان مردم می آمد خود را زيور می نمود .
اميرالمؤمنين (ع) فرمود : زيور فقر ، عفت نفس و زيور توانگری سپاس ، و زيور بلا شکيبائی ، زيور مقام فروتنی و زيور سخن فصاحت و زيور ايمان عدالت و زيور عبادت وقار و زيور نقل حديث ، حفظ و نگهداری آن و زيور دانش شکسته نفسی و زيور عقل ادب نيکو ، و زيور حلم گشاده روئی و زيور زهد ايثار و زيور فتوت و مردانگی بکار بردن آنچه در توان بود ، و زينت خوف از خدا بسيار گريستن و زينت قناعت ناچيز دانستن مال دنيا و زيور احسان منت ننهادن و زيور نماز خشوع و زيور ورع بيهودگی را رها ساختن است .
حکم بن عتبه گويد : روزی بر امام باقر (ع) وارد شدم آن حضرت را در اتاقی آراسته و مزين يافتم ، لباسی فاخر به تن داشت و روپوشی ملون بر او بود که اثر رنگ به گردنش ديده می شد . من بنا کردم به حضرت و به آن اتاق آراسته نگريستن ، فرمود که ای حکم در اين منظره که می بينی چه می گوئی ؟ عرض کردم : می خواستيد چه بگويم در حالی که شما را در اين وضع می بينم !
فرمود : ای حکم ! « من حرّم زينة الله ... » ؛ چه کسی زينتهائی را که خداوند برای بندگانش فراهم ساخته حرام کرده است ؟! اما اين اتاق که می بينی اتاق همسر من است که جديداً با وی زفاف نموده ام و اتاق خود من ، همان است که می دانی .[۶]
پانویس
منبع
- سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ معارف و معاریف.