رشوه خواری

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۳:۵۲ توسط Smah1386 (بحث | مشارکت‌ها) (تاثير رشوه در روابط)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

رشوه چیزی است که برای باطل ساختن حق یا ثابت کردن باطل داده می‌شود.

مفهوم رشوه

«رشوه» عبارت است از «آنچه براي از بين بردن حقي و يا حق نمودن باطلي مي دهند[۱] يا «آنچه كه به كسي بدهند تا كاري برخلاف وظيفه خود انجام دهد، يا حق كسي را ضايع و باطل كند يا حكمي برخلاف حق و عدالت بدهد».[۲]

با توجه به تعريف فوق، مي توان گفت كه اساس رشوه را «قصد و نيت باطل» تشكيل مي دهد. لذا دامنه رشوه وسعت مي يابد و به هر چيزي كه با هدف ابطال حق به ديگري داده شود، اطلاق مي گردد. حتي كلامي كه به منظور تطميع و تحريك باشد و نيز تملق در تكريم ديگران، رشوه محسوب مي شود. گفتني است دو واژه «رشا»: رشوه دادن و «ارتشاء»: رشوه گرفتن از همين ريشه اخذ شده است.

«مي خواهي كارت راه بيفتد؟» تقريباً همه اين جمله را مي شناسند. هر چند به صراحت نامي از آن برده نمي شود اما در همه جا ظهور و بروز دارد. افراد از بازگو كردن آن واهمه اي ندارند نامش با عبارتهاي محترمانه و شيك كه در وراي آن دنيايي از معنا نهفته است تكرار مي گردد: «پول شيريني، پول چاي، زيرميزي و...».

تاثير رشوه در روابط

حقيقت اين است كه قوانين رايج اما نانوشته اي در بين مردم وجود دارد كه قبل از انجام هر كاري به دنبال پارتي هستند و اگر پيدا نشد. پول، دواي هر درد بي درماني است. بازرگاني كه براي ترخيص محموله وارداتي اش مشكل پيدا كرده، پيمانكاري كه براي اخذ مجوز ساخت و ساز در راهروهاي شهرداري سرگردان مانده و بيماري كه براي عمل جراحي، يك ماه بعد از بيمارستان نوبت گرفته است، مشكلات فراواني دارند اما راه حل آن يك چيز است: تقبل حق الزحمه.

يكي از بلاهايي كه از ديرباز دامنگير جوامع بشري بوده و هم اكنون نيز با شدت بيشتري به حيات شوم خود ادامه مي دهد، معضل رشوه و رشوه خواري است. پديده «رشوه» از بارزترين آسيب هاي اجتماعي و شايعترين بيماري هاي اداري در نظام مديريتي كشورهاست كه پيامدهاي منفي و مظاهر نكبتبار آن در بسياري از جوامع از جمله كشورهاي اسلامي قابل مشاهده و پيگیري است.

به شهادت تاريخ ارتكاب اين خيانت با تمامي مراحل و صورتهاي گوناگوني كه در بستر زمان به خود گرفته، فرد و جامعه را در سراشيبي سقوط قرار داده و از نيل به سعادت هر دو جهان بازداشته است. هر چند افراد، زشتي رشوه را در لابلاي عبارت و عناوين فريبنده و در وراي نامهايي چون: هديه، تعارف، حق و حساب، انعام، پورسانت، چشم روشني و... پنهان مي كنند. اما ناگفته پيداست كه تغيير نام به هيچ وجه تغييري در ماهيت آن نمي دهد و به هر حال مبلغي كه از اين طريق عايد افراد مي شود، حرام و نامشروع است. (باید توجه داشت که رشوه ایی که مصطلح است در فقه معنایی اخص از معنای مذکور دارد)

عوامل گرايش به رشوه و رشوه خواري

ايمان ضعيف

مهمترين دليل گرايش به اين گناه كبيره، ضعف ايمان و عدم آراستگي به زيور تقوا و پرهيزگاري است. شخص باايمان به دليل توكل بالايي كه به رحمت الهي دارد، مطمئن است كه خداوند مشكلات اقتصادي او را به نحو احسن برآورده مي كند و ديگر نيازي به دست يازيدن به گناه رشوه ندارد. همچنين شخص باتقوا از نيروي قناعت ورزي برخوردار است و همين نيرو وي را از حرص و طمع و در نتيجه افتادن در دام رشوه رهايي مي بخشد.

سودجويي و منفعت طلبي

انسان، داراي غريزه منفعت طلبي است و همواره در راستاي منافع خود حركت مي كند. اموري مانند انجام سريع و خارج از نوبت كار، علاقه به زراندوزي و دستيابي به پول بيشتر در معاملات، فرار از مجازات يا فرار از پرداخت ماليات و... ريشه در غريزه منفعت طلبي افراد دارد و رشوه از ابزار دستيابي آنها به اين گونه اهداف است.

مشكلات اقتصادي كاركنان

پايين بودن سطح حقوق كاركنان و عدم تامين مالي يكي از زمينه هاي رشوه در ادارات است.

موانع اداري

وجود قوانين دست و پاگير در ادارات نيز از عمده دلايل گرايش كارمندان ادارات به رشوه خواري است.

جهل

گاه قبح رشوه براي شخص روشن نيست اما اغلب قبح آن معلوم است و به تدريج كه افراد از طريق رشوه به آساني مشكلات خود را مرتفع مي سازند، قبح آن نيز فرو مي ريزد و ديگر كسي نسبت به آن اعتراض نمي كند.

رشوه در تعليمات اسلامي

رشوه در زمره گناهان كبيره اي است كه اگر در جامعه اي نفوذ كند، مفاسد فراواني از قبيل بي عدالتي، ياس و نااميدي ضعفا و از بين رفتن اعتماد عمومي را به دنبال داشته و به تدريج شيرازه اجتماع را فرومي پاشد. به همين دليل در آموزه هاي ديني، رشوه به شدت تقبيح شده و به رشوه خوار و رشوه دهنده وعده عذاب الهي داده شده است.

در قرآن كريم در اين باره از تعبير «اكل به باطل» استفاده شده است:

  • «ولاتاكلوا اموالكم بينكم بالباطل و تدلوا الي الحكام لتاكلوا فريقا من اموال الناس بالاثم و انتم تعلمون»؛ و اموال يكديگر را ميان خود به باطل مخوريد و براي خوردن بخشي از اموال مردم به گناه، آن را به حاكمان مي كشانيد در حالي كه شما (حقيقت را) مي دانيد. (سوره بقره/آيه 188)

علامه طباطبایی در ذيل آيه فوق چنين مي نويسد: «كلمه تدلو» مضارع از باب افعال «ادلا» است و «ادلا» به معناي آويزان كردن دلو در چاه است براي بيرون كشيدن آب و اين كلمه را به عنوان كنايه در دادن رشوه به حكام تا بر طبق ميل آدمي راي دهند، استعمال مي كنند و اين كنايه اي است لطيف كه مي فهماند مثل رشوه دهنده كه مي خواهد حكم حاكم را به سود خود جلب كند و با ماديات، عقل و وجدان او را بدزدد، مثل كسي است كه با دلو خود، آب را از چاه بيرون مي كشد.[۳]

همچنين در آيه 42 سوره مائده، از تعبير «سماعون للكذب اكالون للسحت» استفاده شده است. «سحت» به طور كلي به مال و كسب حرام اطلاق مي شود و يكي از مصاديق آن رشوه است.

در روايات اسلامي نيز شاهد مقابله شديد و جدي معصومان عليهم السلام با موضوع رشوه خواري هستيم. پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله مي فرمايد: «خداوند لعنت كند رشوه گير و رشوه پرداز و كسي كه واسطه ميان آنهاست».[۴]

آن حضرت در حديث ديگري مي فرمايد: «از رشوه بپرهيزيد كه آن كفر محض است و صاحب رشوه هرگز بوي بهشت را احساس نخواهد كرد».[۵]

امام علی علیه السلام از قول پيامبر صلی الله علیه و آله كه حوادث آينده را براي ايشان بازگو مي كنند، مي فرمايد: «اي علي! همانا اين مردم بزودي با اموالشان دچار فتنه و آزمايش مي شوند... حرام خدا را با شبهات دروغين و هوس هاي غفلت زا حلال مي كنند، شراب را به بهانه اين كه آب انگور است و رشوه را كه «هديه» است و ربا را كه نوعي «معامله» است، حلال مي شمارند».[۶]

رشوه از جمله مواردی است که هم در قرآن کریم و هم در احادیث و روایات و نیز در منابع فقهی گوناگون و نیز در مبانی عقلی از آن یاد شده است. در اینجا مواردی از آیات قرآن و احادیث در این رابطه را ذکر می کنیم:

«ولا تأکلوا اموالکم بینکم بالباطل و تدلوا بها الی الحکام لتأکلو فریقا من اموال الناس بالاثمر و انتم تعلمون»؛ اموالتان را در بین خود به باطل نخورید و آنها را برای حکام و فرمانروایان نفرستید که بخشی از اموال مردم را به ناروا بخورید، در حالی که واقعیت امر بر شما پوشیده نیست.

حضرت علامه طباطبایی در تفسیر آیه نوشته‌اند: «ادلاء (مصدر تدلوا) در چاه کردن دلو برای کشیدن آب است و منظور از آن در آیه مبارکه رشوه دادن به حاکمان و نیز این کنایه لطیفی است که حکم مورد نظر رشوه‌دهنده را به منزله آب ته چاه قلمداد کرده که به وسیله دلو رشوه، کشیده می‌شود. فریق قسمت جداشده از چیزی است».

ایشان همچنین اضافه می‌کند: کلمه «تدلوا» از نظر ادبی دو احتمال دارد: یکی آن‌ که عطف بر «تأکلوا» و مجزوم به نهی باشد. در این صورت، جمله اخیر مستقلاً از رشوه دادن نهی می‌کند. احتمال دیگر آن‌که در محل نصب بوده و عامل نصب (اَن)، مقدر باشد و «واو» پیش از آن هم برای عطف نبوده بلکه به معنای «مع» باشد.

تقدیر آن چنین می‌شود: «مُعُ اَنْ تُدْلوا؛ بنابراین، همه آیه روی هم رفته، یک کلام (جمله) است که برای یک منظور بیان شده و آن نهی از این است که رشوه‌دهنده و رشوه‌گیرنده با هم سازش کنند و اموال مردم را به ناحق بخورند و...».[۷]

«سمّاعونَ لِلْکِذْبِ، اکالونِ للسْحتِ و...» مفسرین «اکالون للسحت» را به رشوه‌خواران تفسیر کرده‌اند.

حسن بصری گوید: بنی‌اسرائیل چنین بوده‌اند: هنگامی که دو نفر از آ‌نان به نزد حاکم می‌آمدند، یکی از آن دو در آستینش رشوه بود که آستین را می‌گشود، قاضی کلام او را شنیده و به نفع او حکم می‌کرد و خداوند با عزت و جلال، این آیه را فرو فرستاد: «سُماعونَ للکذِبِ، أکالونَ لِلسْحت».

«و اکْلِهّم السّحتَ لبئس ما کانوا یصْنعون» که منظور رشوه در حکم است.[۸]

توضیح درباره کلمه «سحت»:

«سحت» به ضم «س» بر وزن «جْفت» در اصل به معنای جداکردن پوست و نیز به معنی شدت گرسنگی است، پس به مال حرام و نامشروع مخصوصاً رشوه اطلاق شده است. مال مسحوت؛ یعنی برده شده و از بیخ کنده شده است، چون مال حرام و رشوه، برکت و صفا را از جامعه انسانی می‌برد، همان‌گونه که کندن پوست درختان، سبب از بین رفتن طراوت و پژمردگی آن می‌شود. چنان که این کلمه سه بار در قرآن در سوره مائده آیات 42 و 62 و 63 استعمال شده است.

سنت (احادیث و روایات)

  • 1. حضرت امام صادق علیه السلام در این زمینه می‌فرماید: «رشوه در قضاوت کفر به خداوند متعال است زیرا هنگامی که قاضی رشوه می‌گیرد، مجبور است که رعایت حق و عدالت را نکند و جانب حقیقت و راستی را نگه ندارد و به نفع مجرم و ظالم رأی بدهد و این جز انتخاب باطل و کفر بر عدل و توحید معنای دیگری ندارد».

در مورد این حدیث ذکر یک نکته ضروری به نظر می رسد و آن این است که ذکر عنوان قضاوت و قاضی به خاطر مبتلا به بودن آن است و نه به این دلیل که فقط رشوه دادن به قاضی حرام و کفرآمیز است که متاسفانه در آراء اکثر فقهای ما تقدم به این امر توجه نشده است و آنان تنها با توجه به ظاهر فقط رشوه دادن به قاضی را مشمول عنوان حرام دانسته اند.

  • 2. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره رشوه دهنده، رشوه گیرنده و واسطه بین آنها که باعث این کار شود، می‌فرمایند: «خداوند متعال رشوه گیرنده، رشوه دهنده و شخص واسطه بین آنها را از رحمت خود دور می‌ گرداند».

در حدیث بیشتر جنبه معنوی کیفر رشوه دهنده و رشوه گیرنده مورد بحث قرار گرفته است البته این حدیث یک نکته برجسته دارد و آن این است که دو را مشمول مجازات دانسته است که از حدیث می توان به وحدت ملاک رسید.

روایات بسیاری بر حرمت رشوه دلالت دارند. به موارد زیر توجه کنید:

  • 3. روایه سماعة از ابی‌عبدالله علیه‌ السلام که «الرّشاء فی الحکم هو الکفر بالله»؛ یعنی رشوه در حکم و قضای کفر به خداوند است.[۹]
  • 4. روایت این فرقه که می‌گوید: از امام صادق علیه السلام راجع به معنی بخس پرسیدم، فرمود: همان رشوه است... فقال: الرشانی الحکم.
  • 5. روایت یوسف بن جابر است که می‌‌گوید: قال ابوجعفر علیه السلام لعن رسول‌ الله... و رجلا احتاج الناس الیه لفقه فسألهم الرشوه؛ یعنی پیامبر اسلام سه طایفه را لعنت کرده است... و سومین آن‌ که مردم به علم او نیاز داشته باشند و او از مردم رشوه بخواهد.
  • 6. در خصال صدوق از عمار بن مروان نقل شده است: والسحتّ انواعٌ کثیرةٌ و... و اما الرشاء ‌فی الحکم یا عمّار فهو الکفر بالله العظیم.
  • 7. روایت دیگر روایت صیرفی از حفص اعور است که به امام می‌گوید: ما به کارمندان خلیفه برای حفظ اموال خود رشوه می‌دهیم... فنُرشوه حتی لا یظلمنا. فقال لابأس بما تصلح به مالک. فرمود: کاری که برای حفظ و اصلاح مال خود انجام دادی، اشکالی ندارد. ثم قال: اذا انت رشوته یأخذ منک اقلّ من الشرط قال نعم. قال فسدت رشوتک.

آنگاه امام پس از ساعتی سکوت گفت: هنگامی که رشوه می‌دهی کمتر از شرط و قراری که کرده‌ای از تو می‌گیرند، گفتم: آری. فرمود: رشوه‌ات فاسد شد؛ یعنی این رشوه حرام است.

همان‌گونه که ملاحظه می‌شود، رشوه حرام و بنابر حدیث نبوی، راشی (دهنده مال)، مرتشی (گیرنده مال) و حتی رایش (واسطه بین آن دو) در آتشند.

  • 8. قال رسول‌الله: الراشی و المرتشی کلاهما فی النار.
  • 9. قال رسول‌الله: الراشی والمرتشی والرایش، الذی یمشی بینهما.

اخبار و آیاتی این چنین نشان می‌دهد که رشوه در آیین مقدس اسلام، نیز حرام مؤکد است و نه تنها اجماع امت بر حرمت آن معتقدند بلکه لسان روایت، رشوه را شرک به خداوند بزرگ و کفر به آفریدگار معرفی می‌کند.

اقسام رشوه

  • 1. رشوه در حكم كه همان رشوه به قاضي است:[۱۰]

رشوه بزرگترين آفت دستگاه قضا است و چنانچه قاضي به رشوه خواري روي آورد، هرج و مرج و بي عدالتي، ياس از قضات و هيئت حاكمه سراسر جامعه را فرامي گيرد. ظرافت و حساسيت امر قضاوت به گونه اي است كه در روايات اسلامي «رشوه در قضاوت، كفر به خداوند معرفي شده است».[۱۱]

امام علی علیه السلام در بخشي از خطبه 131 كه بيانگر شرايط رهبر اسلامي است، مي فرمايد: «و رشوه خوار در قضاوت نمي تواند امام باشد زيرا براي داوري با رشوه گرفتن، حقوق مردم را پايمال و حق را به صاحب آن نمي رساند».

در نهج البلاغه در داستان هديه آوردن «اشعث بن قيس» مي خوانيم كه وي براي غلبه برطرف دعواي خود در محكمه عدل علی علیه السلام شبانه ظرفي پر از حلواي لذيذ را به در خانه اميرمومنان علیه السلام آورد و عنوان هديه بر آن نهاد. امام برآشفت و فرمود: «سوگواران بر عزايت اشك بريزند. آيا با اين عنوان آمده اي كه مرا فريب دهي و از آيين حق بازداري؟ به خدا سوگند اگر هفت اقليم را با آنچه در زير آسمانهاي آنهاست به من بدهند كه پوست جوي را از دهان مورچه اي به ظلم بگيرم، هرگز نخواهم كرد. دنياي شما از برگ جويده اي در دهان ملخ براي من كم ارزشتر است. علي را با نعمت هاي فاني و لذتهاي زودگذر چه كار؟».[۱۲]

در تعليمات اسلامي راه هايي نيز براي پيشگيري از رشوه گرفتن قاضي بيان شده است. اسلام حتي براي اين كه قاضي گرفتار رشوه هاي مخفي و ناپيدا نشود به وي دستور مي دهد كه شخصا به بازار نرود تا مبادا تخفيف قيمت ها به طور ناخودآگاه در قضاوت قاضي تاثير بگذارد.

امام علی علیه السلام در نامه به مالك اشتر يكي از راه هاي جلوگيري از رشوه خواري قاضي را چنين بيان مي دارد: «پس از انتخاب قاضي هر چه بيشتر در قضاوت هاي او بينديش و آنقدر به او ببخش كه نيازهاي او برطرف گردد و به مردم نيازمند نباشد و از نظر مقام و منزلت آن قدر او را گرامي دار كه نزديكان تو به نفوذ در او طمع نكنند تا از توطئه آنان در نزد تو در امان باشد».[۱۳]

  • 2. رشوه در غير حكم:

به اين شكل كه به حاكم يا مديركل يا استاندار مالي مي دهند تا با حمايت او ظلم كند يا مرتكب خلافي گردد.[۱۴]

در واقع رشوه، پديده اي اجتماعي و ناشي از واقعيت هايي است كه در يك نگاه اقتصادي محصول ساختارهاي غلط اداري است و از شيوع نوع خاصي از فساد در دستگاههاي دولتي حكايت دارد. البته فساد مالي دولت ها و حكومت ها در زمره اندوهبارترين فرازهاي مطالعات مربوط به تاريخ تحولات سياسي اجتماعي است و اين امر داراي سابقه اي طولاني در تاريخ معاصر ايران است.

روايت شده پيامبر صلی الله علیه و آله به فردي ماموريت داد تا به نزد قبيله «ازد» رفته و صدقات و زكات هاي آنان را جمع آوري كند وي پس از جمع آوري آنها، از تحويل چند راس گوسفند خودداري كرد و گفت: اين گوسفندان را به من به عنوان «هديه» داده اند. حضرت فرمود: اگر راست مي گويي چرا در منزل خود ننشستي تا اين هديه را برايت بياورند؟[۱۵]

  • 3. رشوه براي دفع ظلم و رسيدن به حق قانوني خود:

اگر راشي (رشوه دهنده) واقعا ذي حق باشد و احقاق حق، موقوف به پرداخت وجهي باشد به گونه اي كه اگر نپردازد، استيفاي حقش ممكن نبوده و در نتيجه ضرر بزرگي متوجه او خواهد شد، در اين صورت به دليل قاعده نفي ضرر، چنين بخششي از باذل، جائز و از گيرنده حرام است. مطابق روايتي از امام موسي بن جعفر علیه السلام رشوه دادن صرفاً براي رد ظلم ماموران دولتي جايز است.[۱۶]

ممكن است برخي تصور كنند كه در شرايطي مثل انجام سريع كارها و دريافت خدمات بهتر يا ترس از انجام نشدن كار و يا مواجهه با گرفتاري ها، پرداخت رشوه مانعي ندارد، در حالي كه مراجع عظام، توهم اضطرار در چنين شرايطي را مجوز انجام رشوه نمي دانند.

تفاوت هديه و رشوه

تفاوت بين هديه و رشوه در اين است كه شخص در اعطاي هديه به ديگري، جز اظهار دوستي و محبت غرض و مقصود ديگري نداشته باشد كه چنين عطايي، هديه محسوب شده و حلال و بلكه مستحب نيز مي باشد. اما اگر در اين عطا كردن، طمع و توقعي نهفته باشد، وارد در باب رشوه شده و حرام خواهد بود.

معاذ بن جبل از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل مي كند كه فرمود: «اگر كسي به شما عطيه و ارمغاني داد، مادامي كه عطيه به شمار رفت، يعني در دادنش جز ثواب طمعي نداشت، گرفتن آن حلال است و اما اگر اسمش عطيه باشد وليكن در واقع رشوه اي بود كه آن را به طمع دين شما به شما داده اند، در آن صورت گرفتن آن حرام است اگرچه ممكن است اين رشوه، فقر شما را از بين ببرد و يا شما را از ترس دشمن ايمني دهد، با اين همه با آن فقر و در آن ترس بسر ببريد و راضي نشويد كه رشوه، دين شما را تباه سازد».[۱۷]

بررسی علل رشوه از منظر اقتصادی

در مباحث اقتصادی همواره پای پول در میان است عاملی موثر در شکل گیری فعالیت های اجتماعی؛ بی شک شاید بتوان گفت که از هر دری که پول و مسائل اقتصادی وارد می شود از در دیگر رشوه و رشوه خواری وارد می شود؛ ملازمت و همراهی این دو آنچنان است که تصور این مسئله که در جایی فعالیت اقتصادی صورت گیرد و خبری از رشوه نباشد غیرممکن است.

در شرائط کنونی جامعه ما و با توجه به معضلات اقتصادی و نابسامانی در گردشهای مالی جامعه مسئله رشوه نیز گسترش یافته در واقع افراد برای بدست آوردن موقعیت های مالی حاضر به پرداخت مبلغی به عنوان رشوه هستند.

دکتر بهروز هادى زنوزی، اقتصاددان و استاد دانشگاه در تهران در واقع دخالت دولت در اقتصاد را مسبب گسترش رشوه خوارى و پدیده هاى مشابه در جامعه مى داند. به عقیده وى عامل دیگر پیچیدگى قوانین و رویه هاى ادارى و عدم شفافیت آنهاست. عامل سوم بى توجهى به شایسته سالارى در گزینش مناصب و مشاغل دولتى است و از میان رفتن منزلت اجتماعى مشاغل دولتى است. از میان رفتن منزلت اجتماعى مشاغل دولتى، کاهش مزد و حقوق واقعى کارکنان دولت، قوه قضاییه، نیروهاى انتظامى و... باعث مى شود که آنان هم آلوده به رشوه خوارى بشوند.

اگر رشوه خوارى گسترده شود و رشوه خواران جان سالم از قانون بدر ببرند و نظارتى بر آنان نباشد، خود این عامل موجب تشویق دیگران به رشوه خوارى خواهد شد. گسترش چشمگیر رشوه خوارى در سالهاى اخیر ممکن است یک زنگ خطر باشد. چنان که هر تحقیق بین المللى که در مورد فساد اقتصادى و رشوه خوارى انجام مى شود، اغلب نام ایران را در خود دارد و شیوه هاى رایج فساد در ایران را به عنوان نمونه شرح و بسط مى دهد.

بر اساس تحقیقى که از سوى بانک جهانى و سازمان ملل انجام شد، ایران جزو ۲۴ کشور اول فسادپذیر جهان است. در چنین وضعیتى مبارزه با رشوه خوارى نیز پیچیده و مبتنى بر شناخت عوامل گسترش دهنده و راههاى کاستن از آثار آن بر روابط پاک اجتماعى و اقتصادى است.

اصلاح قوانین اقتصادى و ادارى و بازگشایى فضاى رقابت براى همه به ویژه بخش خصوصى یکى از راههاى مبارزه جدى با رشوه است. از مطالب فوق به این نتیجه رسیدیم که اقتصاد و رشوه رابطه متقابل دارند و یعنی هم رشوه بر اقتصاد اثر می گذارد و هم اقتصاد و شرایط مالی بر رشوه از این رو مبارزه با رشوه خواری مستلزم برنامه ریزی همزمان درهردوعرصه است.

ره آورد رشوه براي فرد و جامعه

موضوع رشوه و آثار زيانبار آن، از دو جنبه فردي و اجتماعي قابل بررسي است. در بعد فردي علاوه بر اينكه شخص خاطي، در هر دو جهان مورد لعن و غضب خداوند متعال قرار مي گيرد در زندگي دنيوي نيز از آسيب هاي ناشي از اين عمل ناپسند مصون نخواهد بود.

  1. شخص رشوه خوار نمي تواند از اموالي كه از طريق رشوه كسب كرده، در راه خدا انفاق كند چرا كه تنها از متقين پذيرفته مي شود.
  2. بركت از مال رشوه خوار برداشته مي شود. امام كاظم علیه السلام در اين زمينه مي فرمايد: «مال حرام زياد نمي شود و اگر بيفزايد، براي صاحبش مبارك نمي گردد و در هر راهي آن مال را صرف كند، اجري به او نمي رسد».[۱۸]
  3. طبق حديثي از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله «عبادات او قبول نمي شود و دعاهايش به اجابت نمي رسد».[۱۹]
  4. و در حديثي از امام صادق علیه السلام مي خوانيم: «اثر كسب هاي حرام در فرزندان به مرحله بروز و ظهور مي رسد».[۲۰]
  5. همچنين رشوه خوار از امنيت رواني و آرامش خاطر برخوردار نيست. پيامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «هيچ گروهي گرفتار رشوه نشدند مگر آنكه گرفتار ترس و اضطراب و نگراني شدند».[۲۱]

جنبه ديگر رشوه كه به مراتب اهميت فزونتري داريد، بعد اجتماعي آن است.

  1. رشوه، پايه هاي عدالت اجتماعي را سست و متزلزل مي سازد و از آنجا كه پايداري و پويايي هر جامعه اي بر اساس عدل استوار است، به هر ميزان كه از عدالت كاسته شود، ظلم و جور جامعه را فرامي گيرد.
  2. بديهي است كه اگر باب رشوه گشوده شود، قوانين كه قاعدتاً بايد حافظ منافع طبقات ضعيف باشد، به نفع طبقات قدرتمند بكار مي افتد. طبعاً در چنين فضاي ناعادلانه اي، ضعفا از هيئت حاكمه و نظام اجرايي و اداري كشور مايوس و دلسرد مي شوند و همين امر به تدريج باعث سلب اعتماد عمومي در ميان اقشار مختلف جامعه خواهد شد.
  3. رشوه خواري عملي نيست كه تنها به پرداخت پول، كالا و يا امتيازي منتهي شود بلكه به تدريج به نظامي پيچيده مبدل مي شود كه در آن شبكه هاي خاصي از روابط و همدستي ها عمل مي كنند و ره آورد آن، كسب ثروت هاي يك شبه، نائل شدن به منصب هاي مختلف سياسي، تجاري و... خواهد بود. بنابراين امكانات و دارايي هاي يك كشور در اختيار عده اي محدود قرار مي گيرد كه به راحتي قادر به عبور از قوانين و تضييع و پايمال ساختن حقوق ديگران خواهند بود.
  4. كندشدن چرخ هاي سازندگي و توسعه: شيوع رشوه خواري در جامعه علاوه بر از بين بردن امنيت اقتصادي، حقوقي و اخلاقي مانع بزرگي است بر سر راه سازندگي و توسعه. چرا كه وجود رشوه در يك نهاد اداري با كارآيي و بازدهي آن رابطه عكس دارد و اگر كارگزاران و متوليان امر به جاي ابتكار، خلاقيت و ارائه برنامه هاي مفيد به رشوه خواري روي آورند، موتور توليد و توسعه از حركت بازايستاده و جامعه به سمت ركود اقتصادي كشيده مي شود.

بررسی علل رشوه از منظر روانشناسی

رشوه نیز همانند سایر جرایم از سوی یک انسان و یا به تعبیر حقوقی از سوی یک شخص حقیقی صورت می گیرد؛ انسان این پیچیده ترین آفریده خلقت که به جرات می توان گفت که هنوز و پس از گذشت قرنها و شناسایی بسیاری از جنبه های ناپیدای او همچنان موجودی ناشناخته است؛ موضوع بحث ما نیز همین پچیده ترین آفریده خلقت است، موجودی با ظرافتهای بسیار گاهی آنچنان پاک که گویی قدیس و گاهی آنچنان پلید که گویی اهریمن است.

رشوه نیز که در دسته جرایم جای دارد نیازمند انجام اعمالی با خوی شیطانی است. در تحقق آن هم راشی و هم مرتشی هر دو گناهکار و دارای روح و روانی آلوده هستند؛ تحقق این عمل تنها از سوی افرادی با روانی ناسالم صورت می گیرد که در درون خود همواره در حال جنگ و ستیز هستند؛ نتیجه این نبرد چیزی جز افکاری آشفته و روحی خسته نیست؛ البته میان راشی و مرتشی از نظر وضعیت رفتاری و روان شناختی اختلافات و تشابهاتی وجود دارد. هر دو افرادی هستند که می خواهند از ساده ترین و سریع ترین راه به هدف خود برسند. از سوی دیگر هر دو دچار نقص فرایندهای شناختی هستند که سبب شده است که درک درستی از محیط و افراد پیرامون خود نداشته باشند و نسخه تمام کارها را در بی قانونی ببینند؛ با این اوصاف این افراد دارای تفاوتهایی نیز هستند من جمله این که افراد رشوه دهنده معمولاً از آن دسته افرادی هستند که دوست دارند از دیگران به هر قیمتی در راه منافع خود بهره برداری کنند در مقابل افراد رشوه گیر نیز معمولاً افرادی ضعیف النفس هستند که در ازای مبالغی ناچیز (البته در مقایسه با آن چیزی که می فروشند که همانا شرفشان است) تن به انجام هر کاری می دهند و معمولاً افرادی دنباله رو و فاقد قوه تصمیم گیری هستند و معمولاً در دوران کودکی و نوجوانی نیز هیچگاه نقشهای کلیدی یا رهبری را بر عهده نگرفته اند و این ضعف روانی در مراحل بعدی رشد نیز بر آنها تاثیر گذاشته است، اکثر اینها چنین وانمود می کنند که با این عمل زیرکی خود را نشان داده اند در حالی که برعکس نه تنها اینگونه نیست بلکه در واقع سرپوشی بر ناتوانی ها و حقارت های شخصیتی آنهاست.

راهكارهاي مبارزه با رشوه خواري

هر چند شواهد نشان مي دهد كه هرگز نمي توان پديده شوم رشوه را در هيچ كشوري به طور كامل ريشه كن كرد، اما اين امكان وجود دارد كه بتوان آن را با ساز و كارهاي بازدارنده، تا حدودي مهار كرد.

در وهله اول، مهمترين وظيفه مبارزه با رشوه خواري بر عهده دولت ها و متوليان امر است كه با تصويب قوانين مربوطه و اهتمام جدي در اجراي آن به كاهش مفاسد و زيانهاي ناشي از اين معضل اجتماعي كمك كنند. در اين راستا نقش دولت ها در اين رابطه بسيار تعيين كننده است.

اما از آنجا كه رشوه در ادارات و نهادهاي دولتي بيشتر بروز و ظهور دارد، مديران مربوطه مي توانند با ارائه راهكارهايي از قبيل: دقت در انتخاب كارمندان مومن و متعهد، تبليغ فرهنگي و بالابردن سطح آگاهي كاركنان نسبت به عوارض رشوه خواري، استفاده از كادر بازرسي و ناظر در بخشهاي مختلف، حذف تشريفات زائد اداري با هدف جلوگيري از سرگرداني مردم در راهروهاي عريض و طويل ادارات، پرداخت به موقع حقوق و مزاياي كارمندان و... رشوه خواري را به حداقل برسانند.

امام علی علیه السلام در اين باره مي فرمايد: «همانا ملت هاي پيش از شما به هلاكت رسيدند بدان جهت كه حق مردم را نپرداختند. پس دنيا را با رشوه دادن، بدست آوردند و مردم را به راه باطل بردند و آنان اطاعت كردند».[۲۲]

پانویس

  1. المنجد، باب را.
  2. فرهنگ عميد
  3. الميزان، علامه طباطبايي، ج2، ص75.
  4. سفينه البحار، شيخ عباس قمي، ج3، ص360.
  5. همان، ص523.
  6. نهج البلاغه، خطبه156.
  7. نقل از تفسیر المیزان، علامه محمد‌حسین طباطبائی، ج3، ص71 به بعد.
  8. تفسیر المیزان، ج10، ص209.
  9. عدالت و رشوه، محمد حقی، ص48.
  10. رشوه از نظر اسلام، ص47.
  11. كافي، كليني، ج7، ص409.
  12. نهج البلاغه، خطبه 224.
  13. نهج البلاغه، نامه53.
  14. رشوه از نظر اسلام، ص47.
  15. كنزالعمال، متقي هندي، ج4، ص364.
  16. وسائل الشيعه، شيخ حر عاملي، ج12، كتاب التجاره.
  17. در المنثور، سيوطي، ج2، ص300.
  18. كافي، كليني، ج5، ص125.
  19. سفينه البحار، شيخ عباس قمي، ج1، ص24.
  20. كافي، كليني، ج1، ص363.
  21. نهج الفصاحه، ح2693.
  22. نهج البلاغه، نامه79.

منابع