شنیدن غیبت
گوش دادن به غيبت مانند خود آن به اتفاق جميع فقها حرام است بلكه اشدّ از غيبت است.
شنیدن غیبت در روایات
همان گونه که غیبت کردن از گناهان بزرگ است، شرکت در مجلس غیبت و گوش دادن به سخنان غیبت کننده نیز از گناهان بزرگ محسوب مى شود، چرا که تمام مفاسد غیبت مربوط به همکارى دو طرف است، غیبت کننده و مستمع غیبت، اگر کسى حاضر نشود به غیبت گوش کند، علاوه بر این که گامى در طریق نهى از منکر برداشته شده ماهیت غیبت تحقق نمى یابد، نه عیوب کسى فاش مى شود نه آبروى انسانى مى ریزد، نه هتک حرمت مى شود و نه مفاسد دیگر اجتماعى به بار مى آید.
به همین دلیل در روایات اسلامى مستمع غیبت همکار غیبت کننده یا به تعبیر روایت یکى از دو غیبت کننده محسوب شده است.
چنان که از رسول خدا صلى الله علیه و آله مى خوانیم: «اَلْمُسْتَمِعُ اَحَدُ الْمُغْتابِیْنَ»[۱] و از على علیه السلام نقل شده است که فرمود: «اَلسّامِعُ لِلْغَیْبَةِ اَحَدُ الْمُغْتابِینَ».[۲]
در حدیث دیگرى از امام امیرمؤمنان على علیه السلام مى خوانیم که هنگامى که مشاهده کرد کسى نزد فرزندش امام حسن علیه السلام غیبت مى کند فرمود: «یا بُنَىَّ نَزِّهْ سَمْعَکَ عَنْ مِثْلِ هذا فَاِنَّهُ نَظَرَ اِلى اَخْبَثِ ما فى وِعائِهِ فَاَفْرَغَهُ فى وِعائِکَ؛ فرزندم! گوش خود را از این گونه سخنان پاک دار، چرا که او (غیبت کننده) کثیف ترین چیزى را که در ظرف خود داشت انتخاب کرد و در ظرف تو ریخت».[۳]
حتى در روایات آمده است که شنونده غیبت باید به دفاع از برادران مسلمانش برخیزد و از طریق حمل به صحت مدافع او باشد. در حدیثى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى خوانیم: «مَنْ اُغْتِیْبَ عِنْدَهُ اَخُوُهُ الْمُسْلِمُ فَاسْتَطاعَ نَصْرَهُ فَلَمْ یَنْصُرْهُ خَذَلَهُ اللّهُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ؛ کسى که غیبت برادر مسلمانش نزد او شود و توانایى بر یارى او داشته باشد و یاریش نکند، خداوند او را در دنیا و آخرت مخذول مى کند».[۴]
در حدیث دیگرى از همان حضرت مى خوانیم: «اذا وُقِّعَ فى رَجُل وَ اَنْتَ فى مَلأ فَکُنْ لِلرَّجُلِ ناصِراً وَ وَلِلْقَومِ زاجِراً وَ قُمْ عَنْهُمْ؛ هنگامى که عیب جویى و غیبت کسى را در میان جمع مى کنند و تو در آنجا حضور دارى، او را یارى کن و حاضران را نهى از منکر و از آن مجلس (گناه) برخیز». [۵]
و نیز از همان حضرت نقل شده است که فرمود: «اَلسّاکتُ شریکُ المُغْتاب؛ سکوت کننده شریک غیبت کننده است».[۶]
این سخن را با حدیث دیگرى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله پایان مى دهیم فرمود: «اَلا وَمَنْ تَطَوَّلَ عَلى اَخِیْهِ فى غَیْبَة سَمِعَها فِیهِ فى مَجْلِس فَرَدَّها عَنْهُ رَدَّ اللّهُ عَنْهُ اَلْفَ باب مِنَ الشَّرِ فِى الدُّنیا وَالاْخِرَةِ، فَاِنْ هُوَ لَمْ یَرُدَّها وَ هُوَ قادِرٌ عَلى رَدِّها کانَ عَلَیْهِ کَوِزْرِ مَنْ اِغْتابَهُ سَبْعینَ مَرَّةً؛ کسى که بر برادر مسلمانش منت بگذارد و در برابر غیبتى که از او در مجلسى شنیده دفاع کند، خداوند هزار در از شرّ و بدى را در دنیا و آخرت از او باز مى گرداند و اگر دفاع نکند در حالى که قادر بر دفاع است هفتاد برابر گناه غیبت کننده بر او خواهد بود».[۷]
ممکن است این روایت ناظر به مواردى باشد که شخص مستمع انسان صاحب نفوذ و با شخصیتى است در حالى که غیبت کننده چنین نیست، روشن است سکوت چنین شخصى آثار زیانبارش در مورد هتک حرمت آن فرد مسلمان بسیار بیشتر از کلام غیبت کننده است.
نهی از شنیدن غیبت
شخصی وارد منزل حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام شد و در کنار امام مجتبی علیه السلام نشست و درد دل میکرد، تا اینکه در لابلای کلماتش از کسی سخن گفت. امیرالمؤمنین علیه السلام خطاب به فرزندش فرمود: «فرزندم گوش خود را از اینگونه عیب جوئیها پاک نگهدار، زیرا غیبت کننده پلیدترین چیزهائی که دارد در ظرف گوش تو میریزد.» یعنی همچنان که باید مواظب بود تا بدن و لباس انسان آلوده نشود، باید مراقبت کرد تا ظرف گوش و دل انسان نیز پاک بماند، و به هر سخنی نباید گوش فرا داد. [۸] عمل به سخن وحیگونه امام علی علیه السلام نظارت دقیق بر امور اجتماعی و خانواده را میطلبد که نگذاریم در مجلس ما، در منزل ما از کسی عیب جوئی کنند، باید عنان سخن را به دست گیریم و محور گفتگوهای دوستانه را به سَمت و سوئی ببریم که آلوده به غیبت نگردیم.[۹] که حضرت در خطبه 141 نهجالبلاغه اینگونه رهنمود داد که: أَیهَا النَّاسُ، مَنْ عَرَفَ مِنْ أَخِیهِ وَثِیقَةَ دِینٍ وَسَدَادَ طَرِیقٍ، فَلَا یسْمَعَنَّ فِیهِ أَقَاوِیلَ الرِّجَالِ. أَمَا إِنَّهُ قَدْ یرْمِی الرَّامِی، وَتُخْطِئُ السِّهَامُ، وَیحِیلُ الْکَلَامُ، وَبَاطِلُ ذلِکَ یبُورُ، وَاللَّهُ سَمِیعٌ وَشَهِیدٌ. أَمَا إِنَّهُ لَیسَ بَینَ الْحَقِّ وَالْبَاطِلِ إِلَّا أَرْبَعُ أَصَابِعَ. فسئل علیه السلام، عن معنی قوله هذا، فجمع أصابعه و وضعها بین أذنه و عینه ثم قال: الْبَاطِلُ أَنْ تَقُولَ سَمِعْتُ، وَالْحَقُّ أَنْ تَقُولَ رَأَیتُ! «ای مردم! آن کس که از برادرش اطمینان و استقامت در دین، و درستی راه و رسم را سراغ دارد، باید به گفته مردم درباره او گوش ندهد. آگاه باشید! گاهی تیرانداز، تیر افکند و تیرها به خطا میرود، سخن نیز چنین است، درباره کسی چیزی میگویند که واقعیت ندارد و گفتار باطل تباه شدنی است، و خدا شنوا و گواه است. بدانید که میان حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نیست. (پرسیدند: معنای آن چیست؟ امام علی علیه السلام انگشتان خود را میان چشم و گوش گذاشت و فرمود:) باطل آن است که بگویی شنیدم، و حق آن است که بگویی دیدم.»[۱۰]
پانویس
- ↑ جامع السّعادات، جلد 2، صفحه 297؛ بحارالانوار، جلد 72، صفحه 226.
- ↑ همان مدرک.
- ↑ میزان الحکمه، جلد 3، صفحه 2339.
- ↑ همان، صفحه 2339.
- ↑ کنزالعمال، حدیث 8028.
- ↑ آثار الصادقین، ج 16، ص 98.
- ↑ من لایحضره الفقیه، جلد 4، صفحه 8 و 9.
- ↑ اختصاص شیخ مفید ص 225، و بحارالانوار ج 75 ص 259.
- ↑ یاران و شاگردان حضرت امام خمینیقدس سره نقل میکنند: وقتی در اطاق پذیرائی امام خمینی قدس سره، شاگردان او جمع میشدند و صحبت میکردند. امامقدس سره از اطاق شخصی خود بیروت آمده با صراحت تذکّر دادند که: من راضی نیستم در منزل من از کسی غیبت کنید.
- ↑ خطبه 141 نهج البلاغه معجم المفهرس محمد دشتی، که برخی از اسناد آن به این شرح است: 1- دستور معالم الحکم ص 139: قاضی قضاعی (متوفای 454 ه) 2- عین الادب والسیاسة ص 215: ابن هذیل (متوفای 389 ه) 3- کتاب خصال ج1 ص236 ح78 باب الاربعة: شیخ صدوق (متوفای 381 ه) 4- عقدالفرید ج 6 ص 268: ابن عبد ربه مالکی (متوفای 328 ه) 5- کتاب النهایة (در ماده صبع): این أثیر شافعی (متوفای 606 ه) 6- بحارالانوار ج72 ص196 و197: مجلسی (متوفای 1110 ه) 7- شرح نهجالبلاغه ج9 ص72: ابن ابی الحدید معتزلی (متوفای 655ه) 8- غررالحکم ج 4 ص 475 و 486: آمدی (متوفای 588 ه).
منابع
- ناصر مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، جلد 3.
- زينب طاهري،غيبت،پژوهشکده باقرالعلوم، بازیابی: 8 اردیبهشت 1393.