بهانه جویی
بهانه جو آنکه از پی دست آویز می گردد.[۱]
محتویات
بهانه جویی، مانع اصلی اصلاح
بنابراین، بهانه جویی به سبب این كه فرصت اصلاح را از شخص میگیرد، بسیار خطرناك تر از خود گناه و خطاست. درآیات قرآنی از قوم بنی اسرائیل بسیار گزارش شده است؛ زیرا این قوم از جهاتی دارای برتریهای منحصر به فردی است كه به عنوان نمونه كامل از انسانها از سوی خداوند مورد تحلیل قرارگرفته است.
به یك معنا بنی اسرائیل به معنای شناخت همه انسانهاست. اینان در فراز و فرود چنان هستند كه بدترینها و برترینها را میتوان درآنها یافت. بی گمان، بنی اسرائیل به یك معنا، قوم برگزیده خداوند است تا روی آن همه نوع مطالعات انسان شناختی انجام شود. گزارشهای زیاد خداوند از افكار و رفتار آنان، گزارشی برای عبرت آموزی و درس گرفتن است. دربرخی از روایات معتبر از پیامبر است كه امت اسلام، طابق النعل بالنعل، همانند بنی اسرائیل عمل میكنند و گزارشهای قرآنی كه درباره آن قوم آمده است، در امت اسلام تكرار و تجربه میشود.
به این معنا كه امت اسلام همان افكار و رفتار را در عصر آخر زمانی بازسازی میكنند و گام در جای گام آنان مینهند.
یكی از ویژگیهای بنی اسرائیل لجبازی و بهانه جویی است. آنان اگر به چیزی گرایش یابند، تمام تلاش خویش را مصروف میدارند تا به آن برسند و اگر نسبت به چیزی بیزار شوند، همه راهها را بر آن میبندند تا وجود و حضوری نیابد.
خداوند پیامبرانش را برای اصلاح مردم فرستاد اما آنان به بهانه جویی پرداختند و خداوند هم برای دلجویى و حمایت از پیامبر اسلام (ص)، در برابر بهانه جوییها و گزافگوییهاى اهل کتاب به بیان گرفتارى یهودیان بهانه جو براى پیامبر (ص)، آیه 153النساء را به منظور دلجویى و وعده حمایت از آن حضرت نازل کرد.(يَسْأَلُکَ أَهْلُ الْکِتَابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ کِتَاباً مِنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَى أَکْبَرَ مِنْ ذٰلِکَ فَقَالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَنْ ذٰلِکَ وَ آتَيْنَا مُوسَى سُلْطَاناً مُبِيناً)
ایرادهای بنی اسرائیل
ایرادها و بهانه جوییهای بنی اسرائیلی چیست؟ چرا لجبازان بهانه جو را به بنیاسرائیل تشبیه میكنند؟ براساس آموزههای وحیانی قرآن مطالبی را در باره این موضوع ذکر می کنیم.
درسوره بقره و در داستان گاو بنی اسرائیل،به خوبی این ویژگی ترسیم شده است. [۲]
از دیگر نمونههایی بهانه جویی بنی اسرائیل میتوان به درخواست رویت خداوند از حضرت موسی ، [۳] درخواست تنوع خوراكی ها، [۴] درخواست ساختن معبودی جسمانی، [۵] درخواست فرود آمدن كتاب از آسمان برای آنها [۶] و موارد دیگر اشاره كرد كه سبب شهرت مثل معروف «بهانههای بنی اسرائیلی» شده است.
اصولاً ایراد بنیاسرائیلی احتیاج به دلیل و مدرك ندارد؛ زیرا اصل بر ایراد گرفتن است. ایراد بنی اسرائیلی به اصطلاح دیگر، همان بهانه گیری و بهانه جویی است. كه ممكن است گاهی از حد متعارف تجاوز كرده به صورت توقع نابجا درآید.
قوم بنی اسرائیل سالهای متمادی دراطاعت و انقیاد فرعون مصر بودند و از طرف عمال فرعون همه گونه عذاب و شكنجه و قتل و غارت و ظلم و بیدادگری نسبت به آنها میشد. حضرت موسی با شكافتن رود بزرگ نیل، آنها را از قهر وخشم آل فرعون نجات بخشید؛ ولی این قوم ایرادگیر و بهانه جو به محض اینكه از آن مهلكه بیرون جستند، مجدداً درمقام انكار و تكذیب برآمدند و گفتند: «ای موسی، ما به تو ایمان نمی آوریم مگر آنكه قدرت خداوندی را دراین بیابان سوزان و بی آب و علف به شكل وصورت دیگری برما نشان دهی.» پس فرمان الهی برابر نازل شد كه برآن قوم سایبانی كند و تمام مدتی را كه در آن بیابان به سر میبرند برای آنها غذای ماكولی فرستاد.
پس از چندی از موسی ع آب خواستند. حضرت موسی عصای خود را به فرمان الهی به سنگی زد و از آن دوازده چشمه خارج شد كه اقوام و قبایل دوازده گانه بنی اسرائیل از آن نوشیدند و سیراب شدند.
قوم بنی اسرائیل به آن همه نعمتها و مواهب الهی قناعت نورزیده، مجدداً به ایراد و اعتراض پرداختند كه: یكرنگ و یكنواخت بودن غذا با مذاق و مزاج ما سازگار نیست. ازنظر تنوع درتغذیه به طعام دیگری احتیاج داریم. به خدای خودت بگو كه برای ما سبزی، خیار، سیر، عدس و پیاز بفرستد.
دیری نپایید كه در میان قوم بنی اسرائیل قتلی اتفاق افتاد و هویت قاتل لوث شد. از موسی خواستند كه قاتل اصلی را پیدا كند. حضرت موسی گفت: «خدای تعالی میفرماید اگر گاوی را بكشید و دم گاو را بر جسد مقتول بزنید، مقتول به زبان میآید و قاتل را معرفی میكند.»
بنی اسرائیل گفتند: «از خدا سوال كن كه چه نوع گاوی را بكشیم؟» ندا آمد آن گاو نه پیر از كار رفته باشد و نه جوان كار ندیده. سپس از رنگ گاو پرسیدند. جواب آمد زرد خالص باشد. چون اساس كار بنی اسرائیل بر ایراد و بهانه گیری بود، مجدداً در مقام ایراد و اعتراض برآمدند كه این نام و نشانی كافی نیست و خدای تو باید مشخصات دیگری از گاو موصوف بدهد. حضرت موسی از آن همه ایراد و بهانه خسته شده، مجدداً به كوه طور رفت، ندا آمد كه این گاو باید رام باشد، زمینی را شیار نكرده باشد، از آن برای آبكشی به منظور كشاورزی استفاده نكرده باشند و خلاصه كاملاً بی عیب و یكرنگ باشد.
بنی اسرائیل گاوی به این نام و نشان را پس از مدتها تفحص و پرس وجو پیدا كردند و از صاحبش به قیمت گزافی خریداری كرده، ذبح نمودند و بالاخره به طریقی كه در بالا اشاره شده، هویت قاتل را كشف كردند. [۷]
آنچه گفته شد، گوشه ای از ایرادات عجیب و غریب قوم بنی اسرائیل بر حقیقت و حقانیت حضرت موسی كلیم الله بود كه سبب ضرب المثل «ایراد بنی اسرائیلی» شد.
از آیات قرآنی به دست میآید كه بهانه جویی و لجاجت مهمترین موانع درك حقیقت و پذیرش آن است، زیرا لجبازی و بهانه جویی سبب میشود كه انسان ناخواسته حق را با آن كه شناخته انكار كند و حتی محسوسات و ملموسات و مشهودات را انكار نماید و از در سفسطه درآید و در یك فرآیندی حق ستیز شود و در باطل راسختر گردد!
تفاوت پرسشگری و بهانه جویی
خداوند در آیات 30 تا 44 سوره طور لجبازی و بهانه جویی را عاملی بسیار مخرب در زندگی انسان ارزیابی میكند و میفرماید كه لجبازی و بهانه جوییهای انسان گاه او را چنان از فطرت و سلامت بیرون میبرد كه محسوسات و مشهودات را انكار و تكذیب میكند. به این معنا كه سفیدی برف و سیاهی زغال را منكر میشود و زغال را سفید و برف را سیاه میبیند. این گونه است كه عینك بهانه جویی و لجبازی همه چیز خوب و زیبا را درنظرش بد و زشت جلوه میدهدو هر زشت و بدی برای او زیبا و خوب میشود.
البته پرسش گری وجست وجو برای رسیدن به پاسخی كامل و تمام، امری بسیار پسندیده است و اگر كسی بخواهد ازطریق پرسشهای بیشتر به حقیقت برسد به گونهای كه خدشه ناپـذیر باشد، این امری بسیار پسندیده است؛ زیرا برخی از پاسخها اقناعی است و این گونه پاسخها نمیتواند ذهن و فكر افراد نخبه حقیقت جو را سیراب نماید. پس منظور از بهانه جویی و لجاجت این نیست كه انسان برای كشف حقیقت پافشاری نكند و یا پی در پی سوال مطرح ننماید، زیرا سوال كلید اصلی كشف حقایق است، بلكه منظور ما این است كه پس از آشكار شدن حق، باز هم برسخن باطل یا عمل نادرست خود پای بفشارد و یا با تشبث به بهانهها و عذرهای واهی و سخنان دور از منطق از پذیرش حق سرباز زند.
این صفت رذیله ممكن است به صورت خصوصی در فرد یا افرادی ظاهر شود، یا به صورت عام مبدل به خلق و خوی یك ملت گردد و مانند بنی اسرائیل، برای فرار از كار خیر و خوب و پذیرش افكار و رفتارهای درست و صحیح، ایرادهای بنی اسرائیلی بگیرد. چنان كه گفته شد تاریخ نشان میدهد درمیان اقوام پیشین، بنی اسرائیل بیش از همه لجوج و بهانه جو و ایرادگیر بودند و به همین دلیل آیات بسیاری از قرآن از لجاجت آنها سخن میگوید.
بهانه جویی، فرار از مسئولیت و پیامدهای آن
برخی از انسانها بهانه جویی را سازوكاری برای فرار از مسئولیت قرار میدهند. اینان برای این كه از زیر بار مسئولیتی شانه خالی كنند یا از مسئولیت اعمال زشتی كه مرتكب شده اند، رهایی یابند، بهانه جویی را پیشه خود میكنند.
خداوند در آیاتی گزارش میكند كه بنی اسرائیل برای فرار از همراهی با حضرت موسی پشت سر هم بهانه تراشی میكردند. گاه با اشاره به وضعیت خود در سرزمین مصر او را سرزنش میكردند كه چرا آنان را به سوی فلسطین آورده است و گاه دیگر، او را سرزنش میكردند كه ما اهل جنگ نیستیم و خودت با خدایت برو و با كنعانیان ساكن فلسطین بجنگ و آنان را از سرزمین قدس بیرون كن.
این گونه بهانه جوییها به اشكال مختلف دردورههای تاریخی دیگر نیز رخ داد. در دوره پیامبر قوم ایرادگیر و بهانه تراشی دراسلام پدید آمدند كه همین شیوه را درپیش گرفتند. آنان نیز به پیامبر میگفتند كه الان تابستان است و هوا گرم میباشد و ما نمیتوانیم درجنگ شما را همراهی كنیم و وقتی زمستان میرسید بهانههای دیگری میتراشیدند تا از حضور درجنگ خودداری كنند. گاه از این كه در روم زنان زیبایی است كه قلبهای ایشان را میلرزاند و از قدرت كارزار ایشان میكاهد، سخن میگفتند و گاه دیگر از كمبود اسباب و سلاح جنگی و تداركات و امكانات نبرد سخن به میان میآوردند و گاه دیگر، از این كه زن و بچه ایشان بی سرپرست میماند ناله میكردند و بهانهها میتراشیدند.
بهانه جویی بادیه نشینان از تخلف درجهاد و همراهی با پیامبر یكی از نمونههای تاریخی است كه خداوند درآیه 11 سوره فتح آن را گزارش كرده است. دراین بهانه تراشی به مشكلات مالی و اهل و اولاد اشاره شده است تا این گونه از بار مسئولیت فرار كنند. خداوند درآیات بسیار ازجمله آیات 42 و 62 و 64 و 94 سوره توبه و 62 سوره نساء و 12 و 13 سوره احزاب از مسئولیت گریزی منافقان خبر میدهد كه با سازوكار بهانه تراشی انجام میشود.
در هنگام انتخاب جانشین پیامبر نیز چندین ایراد بنی اسرائیل مطرح كردند كه از آن جمله جوانی امیرمومنان علی و شوخ طبعی اوست كه با سیاستمداری نمی سازد.
به هرحال، بهانه جویی برای فرار از مسئولیت یكی از كارهایی است كه لجبازان و كافران و منافقان درپیش میگرفتند و این گونه اصلاح خود و جامعه را با تاخیر مواجه میساختند و یا تباهی را برای خود و جامعه رقم میزدند.
البته بهانه تراشی تنها اختصاص به فرار از مسئولیت و انجام كاری ندارد،بلكه گاه بهانه تراشی انجام میشود تا از تبعات وپیامدهای خطا و گناه و بزهی بگریزند. خداوند درآیاتی از جمله 13 تا 15 سوره قیامت گزارش میكند كه انسانها برای فرار از تبعات گناهانی كه دردنیا مرتكب شده اند، بهانه تراشی روی میآورند، ولی این بهانه تراشیها و به بهانه جوییها دیگر اثر و كاركردی ندارد.
برخی انسانها درلجاجت و لجبازی آن چنان پیش میروند كه دیگر نیازی برای بهانه تراشی نمیبینند. این افراد لجباز به رغم آگاهی كامل از نتایج بد و شوم كارشان، بر آن پافشاری میكنند و به صراحت زیر هر حقی را میزنند و چنان كه گفته شد حتی محسوسات و مشهودات را همانند سوفسطائیان انكار میكنند. خداوند در آیاتی از جمله آیات، 30 تا 47 سوره طور این گونه افراد بیمار را معرفی میكند. بیماری ایشان بیماری بسیار خطرناكی است كه قلب و قوه ادراكی را دریك فرآیندی از كار میاندازد و دیگر حقیقت را نمیشناسد تا آن را بپذیرد. [۸] چنانکه در قرآن می خوانیم قساوت قلب بنى اسرائیل، نتیجه لجاجتها، بهانه جوییها و عصیانگریهاى آنان بود.[۹]
بسیاری از پرسشهای بهانه جویان، ریشه در همین مشكل ناتوانی از شناخت حقیقت دارد. این گونه است كه هر پاسخی هرچند منطقی و بلكه شهودی چون شق القمر كردن [۱۰] و اظهار حقیقت چون خورشید در هنگام روز هیچ تاثیری در ایشان ندارد و همواره از در انكار وارد میشوند و پای بند چیزی نمیشوند. [۱۱] از آیات قرآنی برمی آید كه لجاجت و لجبازی و آثاری چون بهانه تراشی و عذرتراشی و توجیهات و یا ایرادات بنی اسرائیلی، یكی از مهم ترین مشكلات انسانها و جوامع درشناخت حق و اصلاح امور خود است. بنابراین لازم است برای رهایی از این بیماری تلاش كرد و اجازه نداد تا شخص یا جامعه گرفتار لجاجت شوند و برآن خو بگیرند؛ زیرا خوگرفتن برلجبازی از مهمترین موانع ایمان[۱۲] و موجب كوری باطنی[۱۳]، عدم تنبه و بیداری [۱۴]، خسران واقعی [۱۵]،انكار حقایق [۱۶] مجادله وجدال باطل [۱۷] محرومیت از نجات [۱۸] و محرومیت از هدایت [۱۹] میشود.
پانویس
- ↑ فرهنگ فارسی معین
- ↑ بقره،آیات 67 و 71
- ↑ نساء آیه 153
- ↑ بقره، آیه 61
- ↑ اعراف، آیه 138
- ↑ آل عمران، آیه 183
- ↑ بقره، آیات 67 تا 71
- ↑ حجر، آیات 2 تا 15 و آیات دیگر
- ↑ قالوا أتتخذنا هزواً ... ثم قست قلوبکم
- ↑ قمر، آیات 1 تا 6
- ↑ ملك، آیات 21 تا 27
- ↑ سوره بقره، آیات 6 و 7
- ↑ انعام، آیات 25 و 26
- ↑ مومنون، آیات 73 تا 76
- ↑ نحل، آیات 104تا 109
- ↑ حجر، آیات 2 تا 15
- ↑ انعام، آیه 25
- ↑ آل عمران، آیات 86 تا 91
- ↑ نحل، آیات 106 و 107
منابع
- لغت نامه دهخدا، ذیل واژه بهانه جو، در دسترس درواژه یاب بازیابی: 28 دی ماه 1392.
- روزنامه كيهان، شماره 19882 به تاريخ 17/12/89، صفحه 6،بهانه جويي، سازو كار لجبازان، د ردسترس درپژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام
- الکتاب بازیابی: 28 دی ماه 1392.