آیه ۶۷ مائده

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

متن آيه

مشاهده آیه در سوره

«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَيَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ».

مشاهده آیه در سوره


ترجمه آیه

اى پيامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ كن و اگر نكنى پيامش را نرسانده‌اى و خدا تو را از گزند مردم نگاه مى‌دارد. آرى خدا گروه كافران را هدايت نمى‌كند.

نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

«شیخ طوسی» گوید: در سبب نزول آيه پنج قول است:

اول، محمد بن كعب القرظى و ديگران گويند كه يك نفر از اعراب در صدد قتل رسول خدا صلى الله عليه و آله برآمد و خواست پيامبر را با شمشير بكشد شمشير از دست وى افتاد.

دوم، رسول خدا صلى الله عليه و آله از قريش در بيم و هراس بود، خداوند به وسيله اين آيه ترس از قريش را از دل او برداشت.

سوم، رسول خدا صلی الله علیه و آله را نگهبانانى حراست و حفاظت مي‌نمودند وقتى كه اين آيه آمد، پيامبر به نگهبانان مزبور دستور داد كه بروند و فرمود: خداوند مرا حفظ خواهد كرد.[۳]

چهارم، عائشه گويد: مقصود آيه از بين بردن توهم است زيرا پيامبر بعضى از امور وحى را به عنوان تقيه ابراز نمى نمود.

پنجم، امامين باقر و صادق عليهماالسلام روايت نمايند كه خداوند به رسول خويش وحى فرستاد كه على بن ابى‌طالب عليه‌السلام را جانشين خود قرار دهد. پيامبر مى ترسيد كه اين موضوع بر بعضى از صحابه گران آيد لذا خداوند براى تشجيع به آشكار شدن اين امر و تهديد به اين كه اگر آن را انجام ندهد، تبليغ رسالت ننموده است. فرمان عملى ساختن جانشينى على عليه‌السلام را صادر فرمود.[۴][۵][۶]

پانویس

  1. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌3، ص 231.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 300.
  3. حاكم و ترمذى از عائشه نقل نمايند كه عده اى از پيامبر حفاظت و حراست مى كردند وقتى كه آيه «وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» نازل گرديد، دستور داد كه از آن پس كسى از وى حراست ننمايد و نيز طبرانى از ابوسعيد الخدرى روايت كند كه عباس عموى پيامبر از زمره كسانى بود كه از پيامبر حراست مي‌نمود وقتى كه اين آيه آمد به دستور پيامبر ترك حراست نمود و نيز ابن مردويه در تفسير خود و طبرانى از ابن عباس روايت كنند كه به دستور ابوطالب عموى رسول خدا صلی الله علیه و آله عده اى پيامبر را حراست مى كردند بعد از نزول آيه «وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» خواست نگهدارى و حراست او را ادامه بدهد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اى عمّ، خداوند مرا از گزند جن و انس محفوظ مي‌دارد.
  4. صاحب مجمع البيان گويد: عياشى در تفسير خود از ابن عمير او از ابن اذينه او از كلبى او از ابوصالح او از ابن عباس و جابر بن عبدالله نقل نموده كه گفته اند: خداوند به رسول خود امر كرد كه على بن ابى‌طالب را به جانشينى خود منصوب نمايد و پيامبر از اين موضوع مى ترسيد. از اين كه پسرعموى خود را به اين مقام منصوب نمايد، مورد طعن قرار گيرد. خداوند طى انزال اين آية وحى فرستاد و رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در روز غدير خم به ولايت على عليه‌السلام قيام نمود و نيز ابوالحمد از حاكم ابوالقاسم الحسكانى در كتاب شواهد التّنزيل لقواعد التفصى والتأويل طى اسنادى از ابوعمير و نيز در همين كتاب به سندى از حيان بن على العلوى او از ابوصالح او از ابن عباس روايت كرده كه گفته اند: اين آيه در شأن على عليه‌السلام نازل شده و رسول خدا على بن ابى‌طالب را بر روى دست بلند كرد و فرمود: (من كنت مولاه فعلىّ مولاه اللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه).
  5. در تفسير ثعلبى كه از علماء عامّه است از جعفر بن محمدالصادق و محمد بن على الباقر در معنى اين آيه روايت شده كه فرمودند معنى آن چنين است: (يا ايّها الرّسول بلّغ ما انزل اليك في فضل علىّ)، چنان كه ابن شهر آشوب نيز از تفسير ثعلبى نقل كرده است چنان كه در تفاسير ابن جريج و عطا و ثورى كه از علماء عامه اند نقل شده كه درباره على بن ابى‌طالب نازل گرديده است.
  6. صاحب كشف الاسرار از مفسرين عامه گويد: اين آيه درباره على عليه‌السلام نازل شده و منظور از آيه «بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ من فضل) على بن ابى‌طالب بوده است، براء بن عازب گويد: چون اين آيه نازل شد موقعى بود كه رسول خدا از حجة‌الوداع بازگشته بود ياران خود را در موضعى فرود آورد كه به آن غدير خم مى گفتند. پيامبر فرمود تا ندا كنند (الصّلوة جامعة) در اين جا دست على عليه‌السلام را بگرفت و بفرمود: (الست اولى بالمؤمنين من انفسهم فقالوا بلى يا رسول اللّه) و فرمود: (الست اولى بكلّ مؤمن من نفسه قالوا بلى)، سپس فرمود: (هذا مولى من انا مولاه اللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه) در اين جا عمر بن الخطاب با وى ملاقات كرد و گفت: (هنيئا لك يابن ابى طالب اصبحت و امسيت مولى كلّ مؤمن و مؤمنة).

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند.
  • محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، انتشارات اسلامی، تهران، 1361 ش.
  • فضل بن حسن طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، انتشارات ناصرخسرو، تهران، 1372 ش.

پیوندها