شهر تاریخی حدث

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو


Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دانشنامه جهان اسلام است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

حَدَث ، شهرى قدیمى كه ویرانه‌هاى آن در تركیه در شمال دریاى مرمره، در سنجق قدیمى مرعش، در استان كنونى استانبول است. این شهر در منطقه عواصم* و در كناره علیاى آق‌سو، در جلگه‌اى در ارتفاع هزار مترى دامنه كوههاى توروس* واقع بود و به سبب واقع شدن در مرز متصرفات عربى و روم شرقى، اهمیت داشت. قلعه شهر بر فراز تپه احیدب ساخته شده بود [۱].

در شمال‌غربى حدث، گذرگاه كوه نورِ حق یا «درب الحدث» صحنه جنگهاى متعدد بود و از مرعش [۲] تا البستان را محافظت می‌كرد [۳]. رومیان حدث را آداتا می‌نامیدند [۴]. در دوره اسلامى، كه مسلمانان در برابر رومیان در این شهر دچار مشكلات فراوان شدند، آنجا را «درب حدث» [۵] نامیدند. به روایتى دیگر، در جریان فتح این شهر، زمانى كه مسلمانان با نوجوانى [۶] در شهر مواجه شدند كه به همراه سربازانش با ایشان جنگید و پیروز شد، این شهر را حدث نامیدند و در زمان امویان نام آن را به «درب السلامة» تغییر دادند [۷].

این شهر را، به علت داشتن خاك سرخ، حدث حمراء نیز خوانده‌اند [۸]. در دوران تسلط ارمنیان، این شهر كینوك یا دربند كینوك نامیده می‌شد و كردها به آن الهان/ الهت می‌گفتند [۹].

در قرن سوم، ابن‌خرداذبه [۱۰] نوشته است كه حدث دومین ثغر شام، پس از مرعش، است. به نوشته ابن‌رسته [۱۱]، حدث از شهرهاى ولایت جزیره است ولى ثغور نامیده می‌شود. در قرن چهارم، جیهانى [۱۲] حدث را از ثغور جزیره آورده كه تا مرعش و حصن منصور، هر كدام، یك روز فاصله داشته است. اصطخرى [۱۳] حدث را از ثغور شام ضبط كرده و مطالب كوتاهى نیز درباره آبادانى، كشت و زرع، انواع میوه‌ها و آب فراوان آنجا نوشته است. ابن‌حوقل [۱۴] به برخى از درگیریهاى مسلمانان با رومیان و ویرانى این شهر اشاره كرده است. در حدودالعالم به آبادانى، كشت و زرع بسیار و آبهاى فراوان حدث اشاره و این شهر از ثغور جزیره محسوب شده است [۱۵]. در قرن پنجم، بكرى [۱۶] نوشته كه حدث از كوره‌هاى جزیره است و ثَغْر نامیده می‌شود. در قرن ششم، ادریسى در كتاب نزهه ‌المشتاق فى اختراق الآفاق [۱۷]، حدث و مرعش را دو شهر یك اندازه و نزدیك به هم معرفى كرده و در كتاب اُنْس المُهَج و رَوْض‌الفَرَج [۱۸] مسافت میان حصن منصور و حدث را یك مرحله قید كرده است. در قرن هفتم، یاقوت‌حموى [۱۹]، اطلاعات بسیار مفید و مفصّلى از شهر حدث و قلعه آن در كوه احیدب آورده و در قرن هشتم، ابوالفداء [۲۰] فقط به سخنان جغرافی‌دانان قبل از یاقوت‌حموى بسنده كرده و نوشته كه حدث در دوازده میلى مَخَاضَة العلوى ]؟[ است كه در ساحل رود اصلى جیحان واقع شده است.

در زمان خلافت عمر، این شهر را حبیب ‌بن مَسْلَمه، فرستاده سردار عَیاض‌ بن غَنْمَ، تصرف كرد [۲۱] و از آن پس، این شهر پیوسته میان مسلمانان و رومیان و ارمنیان دست به دست و ویران می‌شد و مردم آنجا یا كوچانده می‌شدند یا به‌ قتل می‌رسیدند [۲۲].

در اغتشاشات دوران مروان‌بن محمد اموى، رومیان با استفاده از فرصت، بر مسلمانان تاختند و بناهاى شهر را ویران كردند و مردم آنجا به اطراف گریختند [۲۳]. در دوران عباسى، حدث صحنه درگیریهاى مسلمانان و رومیان بود [۲۴]. در 161/778، رومیان اهالى حدث را قتل‌عام كردند و غنایم زیادى به‌دست آوردند [۲۵]. در 162/779 حسن‌بن قحطبه، سردار عباسى، در انتقام‌جویى از آنان چنان بر رومیان سخت گرفت كه او را الشتین یا التین [۲۶] لقب دادند و تصویرش را در كلیساها نقش كردند [۲۷]. حسن پس از بازگشت به پایتخت، با خلیفه المهدى درباره بناى مجدد شهر حدث گفتگو كرد و خلیفه نیز در 168 شهر را از نو بنا نهاد و آن را مهدیه یا محمدیه نامید [۲۸].

در دوره خلافت موسى الهادى [۲۹]، محمدبن ابراهیم به ولایت جزیره و قنسرین برگزیده شد و چهارهزار نگهبان حدث را در شهر سكنا داد و از مردم مَلَطیه، سُمَیساط، شِمشاط، كَیسوم، دُلوك و رَعبان نیز دوهزار تن را به آنجا بُرد [۳۰]؛ اما سستى بناها و تاخت‌وتاز رومیان سبب پراكنده شدن ساكنان گردید. خلیفه، سپاهى را براى اعزام به شهر آماده كرد، ولى پیش از آن درگذشت [۳۱].

هارون‌الرشید حدث را از رومیان پس گرفت و دستور بازسازى آنجا را داد و اقطاعاتى نیز بر آن مقرر داشت [۳۲]. بدین‌ترتیب، حدث به منطقه‌اى سوق‌الجیشى تبدیل شد و چون امنیت یافت، كشت و زرع در آنجا آغاز گردید و مسلمانان از حیث تأمین مایحتاج خویش و علوفه چهارپایان آسوده شدند [۳۳]. وى در 191، هرثمةبن اعین را به همراه مسرور خادم، با سى هزار خراسانى، به نبرد رومیان فرستاد و خود تا درب‌الحدث پیش رفت و سه روز از ماه رمضان را در حدث گذرانید [۳۴].

در 291/904، بار دیگر رومیان به حدث حمله بردند و اسیران بسیار گرفتند و شهر را سوزانیدند [۳۵].

در 337/948ـ949 رومیها به حدث حمله و شهر و حصارش را ویران كردند [۳۶]. در 343، در پى استیلاى سیف‌الدوله حمدانى بر شهر، حدث دوباره جزو قلمرو مسلمانان گشت [۳۷]. رومیان كه شكست سختى خورده بودند، در 346/957، به فرماندهى نقفورفوكاس در زمان امپراتورى كنستانتین هفتم، مجدداً به حدث حمله و آنجا را از قلمرو مسلمانان جدا كردند. حدث در دست رومیان بود تا آنكه عمادالدین زنگى در 537/1142 آن را به تصرف خود درآورد [۳۸]. در 545، در عهد مسعودبن قلیچ ارسلان سلجوقى، شهر دوباره به‌دست مسلمانان افتاد [۳۹].

در 715، مصریان پس از نبردى خونین، این شهر را كه قبلاً به دست ارمنیان افتاده بود آزاد ساختند و در 839، سپاهیان ممالیك بر این حدود تاختند ولى به علت كثرت برف، نتوانستند به حدث برسند [۴۰].

به‌رغم بی‌ثباتى سیاسى و نظامى در این منطقه، در حدث دانشمندان و محدّثانى چون عمربن زراره حدثى، علی‌بن الحسن حدثى و ابوالولید احمدبن جناب حدثى بالیده‌اند [۴۱].

پانویس

  1. یاقوت حموى، ذیل مادّه؛ نیز رجوع کنید به لسترنج، ص 122
  2. جرمانیقیه
  3. لسترنج، همانجا؛ >اطلس جغرافیایى تركیه<، بخش2، نقشه 19، 20؛ نصراللّه و همكاران، نقشه 25
  4. لسترنج، ص 121
  5. دروازه حوادث
  6. حدث
  7. بلاذرى، ص 267؛ یاقوت‌حموى، همانجا؛ ابن‌اثیر، ج 2، ص 497
  8. رجوع کنید به متنبى، ص 385؛ یاقوت‌حموى، همانجا؛ ابن‌عدیم، ج 1، ص 239
  9. یاقوت‌حموى؛ ابن‌عدیم، همانجاها؛ جنزورى، ص88
  10. ص 253
  11. ص 106ـ107
  12. ص 85
  13. ص 62ـ63
  14. ص180ـ182
  15. ص170ـ171
  16. ج 1، ص 498
  17. ج 2، ص 652
  18. ج 2، ص 134، ج 1، ص 185
  19. همانجا
  20. ص 263
  21. بلاذرى، ص 267؛ ابن‌اثیر، ج 2، ص 497
  22. بلاذرى، ص268ـ 269
  23. همان، ص 267؛ سامى، ذیل مادّه
  24. رجوع کنید به ابن‌اثیر، ج 5، ص 488
  25. رجوع کنید به ابن‌خلدون، ج 3، ص 267
  26. شیطان
  27. بلاذرى، ص 231، 268؛ طبرى، ج 8، ص 142
  28. خلیفةبن خیاط، قسم 2، ص 692؛ بلاذرى، ص 268؛ طبرى، ج 8، ص 148؛ یاقوت حموى، همانجا
  29. 169ـ170
  30. یاقوت‌حموى، همانجا
  31. بلاذرى، ص268ـ269
  32. بلاذرى، ص 269؛ یاقوت حموى، همانجا؛ لسترنج، ص 122
  33. بلاذرى، ص270
  34. طبرى، ج 8، ص 323ـ324
  35. همان، ج10، ص 116
  36. جنزورى، ص 91
  37. ابن‌اثیر، ج 8، ص 508؛ یاقوت‌حموى، همانجا
  38. جنزورى، ص 92
  39. لسترنج، همانجا
  40. ابن‌تغرى بردى، ج 15، ص 78
  41. رجوع کنید به یاقوت‌حموى، همانجا

منابع

  • دانشنامه جهان اسلام، جلد 12، ذیل مدخل حَدَث از عباس احمدوند، در دسترس در پایگاه دانشنامه جهان اسلام