ترجیع بند
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
ترجیع بند ، از قالبهای شعر فارسی که نمونه هایی در شعر اردو و عثمانی نیز داشته است . ترجیع در لغت به معنای «برگرداندن » و «تکرار کردن » است و در اصطلاح ، مجموعة ابیاتی است که از چند بند یا خانه تشکیل می شود و پس از هر بند دو مصراعِ غالباً هم قافیه تکرار می شود که به آن اصطلاحاً «ترجیع بند» (یا بندگردان یا واسطه یا عُقده ) می گویند. وزن و مضمون کل شعر یکی است ، اما هر بند و گاه هر بیتِ ترجیع قافیة جداگانه دارد [۱]؛ [۲]؛ [۳]؛ [۴]؛ [۵]. [۶]، اما شمار بیتها کمتر از قصیده و شبیه غزل است . برخی از محققان ، ترجیع بند را مرکّب از تعدادی غزل دانسته اند که در یک وزن با قافیه های گوناگون سروده شده باشد [۷]. [۸] نیز بندهای ترجیع را از لحاظ مضمون غزل خوانده [۹] و در بسیاری از بیتهای ترجیع ، ساختن بندِ پس از آنها را «ترجیع » نامیده است [۱۰].
اغلب بندها دست کم پنج بیت دارد [۱۱] و معمولاً بیش از پانزده بیت نمی شود برای نمونه رجوع کنید [۱۲]؛ [۱۳]، اما گاه تا بیست بیت هم سروده شده است [۱۴]. شمار بندها حداقل دو است [۱۵] وتا سی وچهار بند نیز سروده شده است [۱۶]. طبق قاعده تعداد ابیات بندها باید مساوی باشد[۱۷]، اما گاه این قاعده رعایت نشده است ، مانند ترجیع بند مشهور سعدی [۱۸].
برخی از ترجیع بندها به مسمط شباهت دارد، زیرا همة مصراعهای هر خانة آن هم قافیه است [۱۹]؛ ازینرو آنها را نوعی مسمط یا ترجیع بند مسمط دانسته اند[۲۰]. کهنترین ترجیعات ظاهراً در دورة سامانی سروده شده است رجوع کنید به[۲۱] اما آنچه به جا مانده ، از شاعران دورة غزنوی از جمله فرخی سیستانی است [۲۲] که همعصر قدیمترین مسمطهای فارسی است [۲۳]. ظاهراً ترجیع بند و مسمط به تأثیر از مسمط عربی شکل گرفته اند [۲۴] ، ذیل «ترجیع بند و ترکیب بند». مضامین ترجیع بند، مانند دیگر قالبهای شعر، بنا به مقتضیات زمان تحول یافته است ، مثلاً ترجیعات سبک خراسانی غالباً مدحیه هایی آکنده از وصف طبیعت بوده است مثلاً رجوع کنید به [۲۵] [۲۶] . ترجیعات سبک عراقی شامل همة مختصات فکری شاعران آن سبک ، از جمله دیدگاههای عاشقانه و عارفانه ، بوده که از ماندگارترین نمونه های آن می توان ترجیع بند سعدی [۲۷] و ترجیع بند عراقی [۲۸] را ذکر کرد. در سبک هندی ، ترجیع بند طویل و عارفانة بیدل دهلوی همانجا از نمونه های شاخص است ، اما هیچیک از ترجیعات این سبک شهرت نیافتند. ترجیعات
دورة بازگشت ادبی مانند دیگر قالبهای شعری این دوره ، تکرار مضامین کهن است مثلاً رجوع کنید به [۲۹] ؛ [۳۰] بجز ترجیع بند معروف هاتف اصفهانی با بند ترجیع «که یکی هست و هیچ نیست جز او/ وحده لااله الاّ هو» متوفی 1198؛ [۳۱] که درآن دوره کاملاً منحصر به فرد است . در دورة مشروطه این قالب شعری بازتاب هیجانهای اجتماعی و دیدگاههای سیاسی شاعران شد مثلاً رجوع کنید [۳۲] ؛ [۳۳]
علمای بلاغت [۳۴] ؛[۳۵]؛ [۳۶] ترجیع بند را به سه نوع تقسیم کرده اند:
1) تمام بیتهای ترجیع یکسان باشد مانند [۳۷]؛ 2) بیتهای ترجیع مختلف باشد اما قافیه های یکسان داشته باشد و اگر آن بیتها را جمع کنند، بندی مستقل تشکیل شود مانند [۳۸]؛ 3) بیتهای ترجیع قافیه های گوناگون داشته باشد [۳۹]؛ مولوی ، ج 7، ص 89 ـ176). نوع سوم را «ترکیب بند» خوانده اند. ظاهراً عنوان ترکیب بند بعد از قرن هفتم رایج شده است [۴۰] و تا آن زمان هر سه نوع را ترجیعات می خوانده اند [۴۱]، که همة ترکیب بندهای خود را ترجیع نامیده است . ترکیب بندهایی را که همة مصراعهای هر بند آن هم قافیه است ، بنا برتعداد مصراعهای هر بند «مربّع ترکیب » [۴۲] یا «مسدّس ترکیب » [۴۳] می نامند [۴۴].
نخستین ترکیب بند مهم فارسی از جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی (متوفی 588؛ همانجا) است در نعت رسول اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم . همچنین ترکیب بندهای عاشقانة وحشی بافقی متوفی 991[۴۵] از نمونه های برجستة این قالب شعری در مکتب وقوع * است .
سیر تحول ترکیب بند تا دورة صفویه ، مشابه ترجیع بند بوده است . در این دوره ترکیب بند محتشم کاشانی (متوفی 996) در دوازده بند [۴۶] در سوک شهدای کربلا بر شاعران بعد از وی بسیار تأثیرگذار بود، از جمله بر سروش اصفهانی [۴۷]، وصال شیرازی [۴۸]، ادیب الممالک فراهانی ، جلال الدین همائی و امیری فیروزکوهی [۴۹] : که حاوی استقبالهای شمار زیادی از شاعران است . از آن پس تا عصر مشروطه از این قالب شعری برای سرودن مرثیه هایی برای اهل بیت علیهم السلام استفاده شد و این قالب به زبان عربی نیز راه یافت رجوع کنید به دوازده بند فقیه نامور شیعی ، سیدمحمدمهدی بحرالعلوم * با عنوان الاثنا عشریات فی المراثی یا العقودُ الاثنتا عَشَرة که به مضامین دوازده بند محتشم نیز توجه داشته است ؛ [۵۰]. این دوازده بند به استقلال نیز چاپ شده است ). شاعران دورة مشروطه این قالب را هم برای مضامین سیاسی (برای نمونه رجوع کنید [۵۱]؛ فرخی یزدی ، ص 215ـ 220) و هم برای مراثی و مناقب [۵۲] به کار برده اند.
ترجیع بند و ترکیب بند در شعر کهن اردو و عثمانی نیز نمونه هایی داشته اما چندان متداول نبوده است
[۵۳].
منابع
آقابزرگ طهرانی. اشرف الدین حسینی ، دیوان کامل نسیم شمال ، ج 1، با مقدمة سعید نفیسی ، تهران 1370 ش . محمدبن عبدالملک امیر معزّی ، دیوان ، چاپ عباس اقبال آشتیانی ، تهران 1318 ش . محمدتقی بهار، دیوان ، چاپ مهرداد بهار، تهران 1368 ش . عبدالقادربن عبدالخالق بیدل دهلوی ، کلیات بیدل ، چاپ اکبر بهداروند و پرویز عباسی داکانی ، تهران 1376 ش . محمدعلی بن علی تهانوی ، کتاب کشاف اصطلاحات الفنون ، چاپ محمد وجیه و دیگران ،کلکته 1862، چاپ افست تهران 1967. محمدبن عبدالرزاق جمال الدین اصفهانی ، دیوان ، چاپ حسن وحید دستگردی ، تهران 1362 ش . بدیل بن علی خاقانی ، دیوان ، چاپ ضیاءالدین سجادی ، تهران 1368 ش . حسین درگاهی ، محمدجواد انواری ، و عبدالحسین طالعی ، شورش در خلق عالم : سیری در ترکیب بند محتشم کاشانی و استقبالهای آن در رثای سیّدالشّهدا علیه السّلام ، تهران 1373 ش . محمدبن محمد رشید وطواط ، حدایق السّحر فی دقایق الشّعر ، چاپ عباس اقبال ، تهران 1362 ش . محمدعلی بن قنبرعلی سروش ، دیوان ، چاپ محمدجعفر محجوب ، تهران 1340 ش . وارث سرهندی ،علمی اردو لغت ( جامع )، لاهور 1929. مصلح بن عبداللّه سعدی ،متن کامل دیوان شیخ اجل سعدی شیرازی ، چاپ مظاهر مصفا، تهران 1340 ش . محمدبن قیس شمس قیس ، کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم ، تصحیح محمدبن عبدالوهاب قزوینی ، چاپ مدرس رضوی ، تهران 1314 ش . سیروس شمیسا، انواع ادبی ، تهران 1370 ش . ابراهیم بن بزرگمهر عراقی ، مجموعة آثار فخرالدین عراقی ، چاپ نسرین محتشم ، تهران 1376 ش. علی بن جولوغ فرخی سیستانی ، دیوان ، چاپ محمد دبیرسیاقی ، تهران 1371 ش . محمد فرخی یزدی ، دیوان ، چاپ حسین مسرّت ، یزد 1378 ش . حبیب اللّه بن محمدعلی قاآنی ، دیوان ، چاپ محمدجعفر محجوب ، تهران 1336 ش . حسین بن علی کاشفی ، بدایع الافکار فی صنایع الاشعار ، چاپ میرجلال الدین کزّازی ، تهران 1369 ش . علی بن احمد محتشم کاشانی ، دیوان ، چاپ مهرعلی گرکانی ، تهران 1344 ش . محمدجعفر محجوب ، سبک خراسانی در شعر فارسی ، تهران 1350 ش . مسعود سعدسلمان ، دیوان ، چاپ غلامرضا رشید یاسمی ، تهران 1362 ش . احمدبن قوص منوچهری ، دیوان ، چاپ محمد دبیرسیاقی ، تهران 1347 ش . زین العابدین مؤتمن ، تحوّل شعر فارسی ، تهران 1339 ش . جلال الدین محمدبن محمد مولوی ، کلیات شمس ، یا، دیوان کبیر ، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران 1355 ش . محمدمیرزا مهذب ، مهذب اللغات ، لکهنو 1978. کمال الدین وحشی بافقی ، دیوان ، چاپ محمدحسن سیّدان ، تهران 1374 ش . محمدشفیع بن محمداسماعیل وصال شیرازی ، دیوان ، چاپ محمد عباسی ، تهران 1361 ش . احمد هاتف اصفهانی ، دیوان ، چاپ وحید دستگردی ، تهران 1345 ش . جلال الدین همائی ، فنون بلاغت و صناعات ادبی ، تهران 1363 ش .
پانویس
- ↑ رجوع کنید به ادامة مقاله ؛ رشید وطواط ، ص 85 ـ86
- ↑ شمس قیس ، ص 529
- ↑ کاشفی ، ص 73ـ74
- ↑ تهانوی ، ج 1 ، ص 569
- ↑ همائی ، ص 180
- ↑ درونمایة بندها شبیه قصیده است رجوع کنید به شمس قیس ، همانجا
- ↑ محجوب ، ص 158؛ شمیسا، ص 343
- ↑ مولوی متوفی 672
- ↑ رجوع کنید به ج 7، ص 127، 134، 158، 160
- ↑ رجوع کنید به ج 7، ص 89 ـ 91، 170ـ174
- ↑ برای نمونه رجوع کنید بهفرخی سیستانی ، ص 403ـ413؛ مولوی ، ج 7، ص 145
- ↑ بهامیرمعزی ، ص 761ـ 763
- ↑ خاقانی ، ص 457ـ481
- ↑ مثلاً رجوع کنید به بیدل دهلوی ، ج 1، ص 253ـ279
- ↑ رجوع کنید بهبهار، ج 1، ص 147ـ 148
- ↑ مثلاً رجوع کنید به بیدل دهلوی ، همانجا
- ↑ تهانوی ، همانجا
- ↑ رجوع کنید بهص 629ـ641
- ↑ برای نمونه رجوع کنید بهفرخی سیستانی ، همانجا
- ↑ مؤتمن ، ص 31؛ محجوب ، ص 159
- ↑ محجوب ، ص 159ـ160،
- ↑ مثلاً رجوع کنید بهص 403ـ432
- ↑ مثلاً رجوع کنید به منوچهری ، ص 147ـ213
- ↑ د. اسلام ، چاپ دوم
- ↑ فرخی سیستانی ، همانجا؛
- ↑ مسعود سعدسلمان ، ص 540 ـ 543
- ↑ همانجا
- ↑ ص 281ـ 289
- ↑ وصال شیرازی ، ص 380ـ
- ↑ قاآنی ، ص 879 ـ882
- ↑ ص 24ـ29
- ↑ بهبهار، ج 1، ص 200ـ 204، 213ـ 215
- ↑ اشرف الدین حسینی ، ج 1، ص 221ـ 223، 227ـ 228.
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به رشید وطواط ، ص 86
- ↑ شمس قیس ، همانجا
- ↑ کاشفی ، ص 74
- ↑ سعدی ؛ هاتف اصفهانی ، همانجاها
- ↑ خاقانی ، ص 457ـ 465
- ↑ مانند جمال الدین اصفهانی ، ص 2ـ11
- ↑ همائی ، ص 181،
- ↑ مثلاً رجوع کنید به مولوی ، ج 7، ص 89ـ91، 170ـ174
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به وحشی بافقی ، ص 207ـ209
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به همان ، ص 209ـ212
- ↑ رجوع کنید به شمیسا، ص 349، 352
- ↑ ؛ ص 207ـ212
- ↑ ص 280ـ285
- ↑ رجوع کنید بهج 2، ص 733ـ772
- ↑ رجوع کنید بهص 914ـ 964
- ↑ رجوع کنید بهدرگاهی و دیگران ، 1373 ش
- ↑ آقابزرگ طهرانی ، ج 1، ص 113
- ↑ بهبهار، ج 1، ص 149ـ150
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به بهار، ج 1، ص 227ـ234، 275ـ277
- ↑ رجوع کنید بهد.اسلام ، همانجا؛ مهذب ، ج 3، ص 248؛ سرهندی ، ص 444
- بنیاد دايرة المعارف اسلامی، بازیابی: 7 آبان 1392.