مروت
یکی از واژه هایی که همیشه در مورد انسان های خودساخته و آزاده به کار برده می شود همین صفت «مروّت» است. این کلمه ـ که از ریشه «مرء» گرفته شده است که به معنای «مرد» است ـ معادل مردی و مردانگی است [۱] و مراد از آن، شخصیت انسانی و انسانیت است. [۲] در حقیقت، مروت، صفتی است نفسانی که انسان را به کسب اخلاق پسندیده و ترک اخلاق فاسد و پست، وادار می کند.
معادل هایی که برای این واژه نقل شده است، بسیار است، از آن جمله جوان مردی، بزرگواری، انصاف، عیّاری، رجولیت و فتوت است. [۳]
در عدالت، علاوه بر ترک گناهان کبیره و اصرار نکردن بر گناهان صغیره، انجام ندادن کار خلافِ مروّت هم شرط است؛ یعنی: متخلّق شدن به اخلاق افراد زمان و مکان خود؛ یعنی فرد، فعلی را که در نزد عامه مردم، مستهجن است مرتکب نشود. البته سنت های حسنه از این امر، استثنا شده اند؛ اگرچه مردم، آن را مستهجن بشمارند و عامه مردم، آن را ترک کنند. مانند سرمه کشیدن، حنک بستن و حنا کردن، و... مادامی که رجحان شرعی دارند.
مروّت در احادیث
در فرهنگ دینی، مروت، به نوعی بذل و بخشش، نیکی به دیگران، گشاده رویی، عفاف و خویشتنداری، پرهیز از آزار دیگران، و دوری از دنائت و پستی تفسیر شده است. امام صادق(ع) فرمودند: «آیا گمان کردید که فتوت به فسق و فجور تحقق می یابد؟! خیر، فتوت و مروّت عبارت است از این که سفره طعامت برای واردین، گسترده و عطایت به حد وفور در اختیار مستمندان بوده و با چهره شکفته، با اشخاص مواجه شوی و آزارت به دیگران نرسد». [۴] و نیز فرمودند: «مروّت، عبارت است از حفظ دین، عزت نفس، نرمش و احسان، پرداخت حقوق و اظهار دوستی نسبت به مردم». [۵] از امام حسن(ع) سؤال شد که: مروت چیست؟ آن حضرت فرمود: «عفاف در دین و حُسن تدبیر در معیشت و صبر بر حوادث تلخ زندگی». [۶] رسول گرامی اسلام(ص) نیز فرمود: «شش چیز از نشانه های مروت است. سه تای آن در حَضَر و سه تای دیگر در سفر است. اما آن سه که در حَضَر است: تلاوت قرآن و ساختن مسجد و دوست گرفتن در راه خدای متعال است و سه تای دیگر که در سفر است عبارت اند از: بذل و بخشش زاد و توشه و حسن خلق و مزاح و شوخی در اموری که گناه محسوب نمی شود». [۷] در مواجهه و برخورد با کسانی که دارای صفت مروت هستند نیز سخنی از مولای متقیان علی(ع) به ما رسیده است که: «از اشتباهات و خطاهای کسانی که دارای صفت مردانگی هستند چشم پوشی کنید که این طبقه، چون بلغزند خداوند بازوشان را بگیرد و بلندشان کند». [۸] حضرت علی(ع) زیباترین جلوه های مروت و جوان مردی را در جنگ صفین از خود نشان داد؛ هنگامی که دو لشکر معاویه و امیرالمؤمنین در اطراف رود فرات به هم نزدیک شدند. معاویه به یارانش دستور داد: پیش دستی کنید و قبل از آن که علی و سپاهیانش به محل کارزار برسند، آب را بر آنها ببندید. آب به روی سپاهیان علی(ع) بسته می شود. علی(ع) به معاویه پیام داد که: «بهتر است ابتدا با یکدیگر مذاکره کنیم، بلکه بتوانیم با مذاکره، مشکل را حل کنیم و گرهی را که می شود با دست باز کرد، نباید با دندان باز کنیم، و تا ممکن است از کاری که میان دو گروه از مسلمانان، جنگ و خونریزی راه می اندازد، بپرهیزید. هنوز ما به محل نرسیده، شما آب را بستید». ولی معاویه، جنگ را به علی(ع) تحمیل کرد و لشکر امیرالمؤمنین حمله کردند و دشمن را تا چند کیلومتر آن طرف تر، عقب راندند. شریعه (بخش قابل استفاده از رودخانه) را در اختیار گرفتند. جلوی آب را بستند و معاویه، چون بی آب ماند، نامه ای التماس آمیز به علی(ع) نوشت. اصحاب علی(ع) گفتند: «محال است؛ زیرا که ما چنین کاری را ابتدا شروع نکردیم. شما اول این کار را کردید و گفتید آب به شما نمی دهیم»؛ ولی امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: «نه ما هرگز چنین نمی کنیم؛ این، عملی است ناجوان مردانه. من با دشمن در میدان جنگ، روبه رو می شوم؛ ولی هرگز بدین شکل، نمی خواهم پیروزی کسب نمایم. این شیوه ها، از عمل و شأن من به دور است و از شأن یک مسلمان عزیز و با کرامت هم به دور است». این را می گویند مروت و مردانگی و مروت، بالاتر از شجاعت است. ملاّی رومی، راجع به علی(ع) گفته است: در شجاعت، شیر ربّانیستی در مروّت، خود که داند کیستی.[۹]
جمع بندی و نتیجه گیری
با توجه به مطالب و احادیث و نقل چند نمونه، به این نتیجه می رسیم که مروّت، عبارت است از: انسانیت و تخلّق به جمیع صفات پسندیده و دوری از تمامی صفات زشت. این مطلب را می توان به صورت یک فرمول، بیان نمود که: ارکان مروت، سه چیز است: 1 . زندگی کردن با خود به عقل؛ 2 . ارتباط با خلق به صبر؛ 3 . ارتباط با حق به نیاز (مناجات).
نشانه ارتباط و زندگی با خود بر مدار عقل سه چیز است: 1 . قدرت خود دانستن؛ 2 . اندازه کار خود دیدن؛ 3 . در خیر خویش کوشیدن.
و نشانه ارتباط و زندگی کردن با خلق به صبر، سه چیز است: 1 . به اندازه قدرتشان از ایشان انتظار داشتن؛ 2 . عذرهای ایشان را پذیرفتن؛ 3 . از قدرت خویش به ایشان دادن. و نشانه زندگانی با حق به نیاز نیز سه چیز است: 1 . بر هرچه به تو رسد، شکر کنی؛ 2 . هر کاری که برای حق کنی، عذرخواهی؛ 3 . کار حق بر کار خود، ارجح بدانی.
پانویس
منابع
- محمدعلی سروش، مروت، حدیث زندگی، شماره 19،مهر و آبان 1383، صفحه 97.