فرشتگان
ملائکه (فرشتگان) موجوداتی صاحب عقل و شعور هستند و وظایف گوناگونی بر عهده دارند.
محتویات
خصوصیات ملائکه
موجوداتی شریف و باکرامتاند که همواره در تسبیح و تقدیس پروردگارند [۱]. فرشتگان از عقل و شعور برخوردارند و بندگان گرامی خداوندند [۲]. وظیفه فرشتگان- پس از عبادت- وساطت میان پروردگار و جهان هستی است. آنان فرمان خداوند درباره جهان را جاری میکنند [۳].
ایمان به وجود فرشتگان
ایمان به وجود فرشتگان از واجبات دینی است و در ردیف ایمان به خدا و پیامبران و کتب آسمانی جای دارد.
اثبات وجود فرشتگان
اثبات وجود فرشتگان از راه نقل و ایمان به غیب امکانپذیر است.
مقام فرشتگان در پیشگاه خدا
فرشتگان مقامی والا در پیشگاه الهی دارند و از همین رو، در برخی ادعیه امامان (علیهم السلام)، آنها بسیار گرامی داشته شدهاند؛ چنان که امام سجاد (علیه السلام) در دعاهای خویش، نخست بر فرشتگان مقربی مانند اسرافیل، میکائیل، جبرئیل و نیز فرشتگان دیگر درود فرستاده است [۴].
فرشتگان از دیدگاه متکلمان
متکلمان بر آناند که فرشتگان، اجسامی لطیفاند و میتوانند به شکلهای مختلف درآیند [۵].
فرشتگان از دیدگاه فلاسفه
فلاسفه فرشتگان را عقول مجرّده و نفوس فلکیّه میدانند کههیچ عُلقهای با اجسام ندارند [۶].
تفاوت مقام فرشتگان
مقام و منزلت فرشتگان، مختلف است [۷][۸] [۹] و ارادهای مستقل از خداوند ندارند و هیچ گاه گناه نمیکنند [۱۰] .
نام فرشتگان در قرآن
قرآن کریم تنها از دو فرشته نام برده است:جبرئیل و میکائیل.
ویژگیهای عمومی فرشتگان
از آیات قرآن میتوان ویژگیهای عمومی فرشتگان را بازیافت. برخی از آنها عبارتاند از: واسطه نزول وحی به انسان، [۱۱] [۱۲] ،واسطه قبض روح انسان [۱۳] مراقب اعمال بندگان [۱۴] [۱۵]، حافظ انسان در برابر حوادث ناگوار و بلایا [۱۶] و حامل عرش الهی و شفیع گناهکاران. [۱۷] همچنین، فرشتگان میتوانند به صورت آدمیان درآیند [۱۸] و مؤمنان را در پیشامدها سخت مانند جنگها یاری دهند [۱۹].گروهی از آنان به تدبیر امور جهان مشغولاند [۲۰] و گروهی نیز مأمور عذاب اقوام سرکشاند [۲۱].
ویژگیهای فرشتگان در روایات
در روایات بزرگان معصوم (علیهم السلام) نیز ویژگیهایی برای فرشتگان آمده است: آنان نه میخورند و نه میآشامند و نه نکاح میکنند و به نسیم عرش زندهاند [۲۲]. گروهی از آنان پیوسته در سجدهاند و رکوع ندارند و گروهی در رکوعاند و یارای ایستادن ندارند و گروهی همواره به صف ایستادهاند و پراکنده نمیشوند و برخی پیوسته تسبیح میگویند و خستگی ندارند و خواب به چشم آنان ره نمییابد. به خطا و اشتباه نمیافتند و دچار سستی بدن نمیشوند و گرفتار فراموشی نمیگردند [۲۳]. شمار آنان بسیار است و هیچ گونهای از آفریدگان به شمار آنان نیست [۲۴] فرشتگان وسایط فیض الهیاند و مطیع و مجری اوامر خدایند [۲۵].
جبرئیل
یکی از چهار فرشته مقرّب ادیان ابراهیمی است و رابط میان خداوند و پیامبران [۲۶].
نامهای دیگر جبرئیل
اگر آیه صد و دو سوره نحل [۲۷]را کنار هم نهیم و آنها را با یکدیگر تطبیق دهیم، درخواهیم یافت که جبرئیل همان «روح القدس» است. از نامهای دیگر او است: روح الامین [۲۸] [۲۹]و رسول کریم. [۳۰]
یاری پیامبران به واسطه جبرئیل
جبرئیل همان فرشتهای است که ابراهیم (علیه السلام) را از آتش نمرودیان رهانید و فرعونیان را در نیل غرق کرد و بشارت یحیی (علیه السلام) را به زکریّا و ولادت عیسی (علیه السلام) را به مریم (سلام الله علیها) رسانید.
جایگاه جبرئیل در اسلام
جایگاه این فرشته مقرب الهی در آیین اسلام نیز بسیار والا است و همان فرشتهای است که قرآن کریم را بر پیامبر اسلام (صلی الله و علیه و آله) نازل کرد و طریقه عبادت را بدو آموخت و در غزوه بدر با هزار فرشته دیگر پیامبر (صلی الله و علیه و آله) را یاری داد و در معراج، همسفر و راهنمایش بود [۳۱]. از برخی آیات قرآن بر میآید که جبرئیل بر غیر پیامبران نیز نازل شده است؛ امّا نزول وحی به دست جبرئیل تنها ویژه پیامبران بوده و برای غیر پیامبران پیامهایی دیگر آورده است [۳۲].
روح اعظم
در فرهنگ اسلامی، یکی از ملائک مقرب الهی، روح اعظم است. این کلمه در قرآن نیامده است. در اینکه آیا روح اعظم، همان جبرئیل است یا نه، اختلاف نظر وجود دارد. ملّاصدرا او را «عقل اول» یا «ملک مقرّب» خوانده است که مشتمل بر فرشتگان کثیر میشود. این فرشتگان، جملگی جنود پرودگارند [۳۳] [۳۴]. اهل عرفان، او را، از حیث ربوبیّت، مظهر ذات الهی میدانند که در انسان کامل یا «حقیقت محمّدیّه» تجلّی یافته است [۳۵]. برخی دیگر او را همان جبرئیل دانستهاند[۳۶].
پانویس
- ↑ شوری/سوره۴۲، آیه۵.
- ↑ انبیا/سوره۲۱، آیه۲۶.
- ↑ انبیا/سوره۲۱، آیه۲۷.
- ↑ صحیفه سجّادیّه، ص۳۹-۴۰.
- ↑ نقد المحصّل، ص۲۳۰.
- ↑ شرح المقاصد، ج۳، ص۳۶۶.
- ↑ صافات/سوره۳۷، آیه۱۶۴.
- ↑ تکویر/سوره۸۱، آیه۲۰.
- ↑ تکویر/سوره۸۱، آیه۲۱.
- ↑ المیزان، ج۷، ص۱۲.
- ↑ ال عمران/سوره۳،آیه۳۹.
- ↑ نحل/سوره۱۶، آیه۲.
- ↑ سجده/سوره۳۲، آیه۱۱.
- ↑ ق/سوره۵۰، آیه۱۷.
- ↑ ق/سوره۵۰، آیه۱۸.
- ↑ رعد/سوره۱۳، آیه۱۱.
- ↑ غافر/سوره۴۰، آیه۷.
- ↑ مریم/سوره۱۹، آیه۱۷.
- ↑ احزاب/سوره۳۳ف آیه۹.
- ↑ نازعات/سوره۷۹/ آیه۵.
- ↑ هود/سوره۱۱، آیه۷۷.
- ↑ تفسیر نورالثّقلین، ج۴، ص۳۴۹.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه۱.
- ↑ میزان الحکمه، ج۴، ص۲۹۳
- ↑ مقدّمهای بر جهانبینی الهی، ج۳، ص۸۹.
- ↑ دائرة المعارف تشیّع، ج۵، ص۳۰۹.
- ↑ نحل/سوره۱۶، آیه۱۰۲. و نود و هفت سوره بقره بقره/سوره۲، آیه۹۷.
- ↑ شعراء/سوره۲۶، آیه۱۹۳.
- ↑ نجم/سوره۵۳، آیه۵.
- ↑ تکویر/سوره۸۱، آیه۱۹-۲۱.
- ↑ اعلام القرآن، ص۲۷۷-۲۷۸.
- ↑ مریم/سوره۱۹، آیه۱۶-۲۱.
- ↑ الرّسائل، ص۴۷.
- ↑ المبدأ و المعاد، ص۱۲۴.
- ↑ شرح مقدّمة قیصری، ص۷۸۷-۸۲۰.
- ↑ لغت نامه دهخدا، ج۲۶، ص۹۹.
منابع
تاليف شده توسط جمعى از نويسندگان،کتاب فرهنگ شيعه، ص۴۲۲-۴۲۴.