سلیمان بن صرد خزاعی
منبع: محمد رضا سفاک امانی، قیام توابین، فرهنگ كوثر، اسفند 1378، شماره 36
قبیله « خزاعه » از بزرگترین قبایل عراق است که قرنها دارای جایگاهی ممتاز در بین قبایل عرب بود. سد مارب در پی سیل عرم در یمن( 115 ق. م.) شکست و مردم جنوب حجاز ناچار به سوی شمال رهسپار شدند. یمنی های مهاجر در دو شهر بزرگ آن عصر حجاز، یعنی مکه و مدینه اقامت گزیدند و اندک اندک جمعیت و شوکت آنان فزونی یافت تا جایی که سالیان دراز تولیت کعبه را در دوران جاهلیت بر عهده داشتند. مردم قبیله خزاعه پیش از فتح مکه، مسلمان شدند و بسیاری از آنها، در جنگهای پیامبر(ص) علیه کفار جنگیدند. برخی از دلاوران خزاعه از فرماندهان سپاه امام علی (ع) نیز بودند. بدیل بن ورقاء خزاعی، در جنگ صفین فرمانده پیاده نظام سپاه امام علی (ع) بود. دعبل شاعر اهل بیت و عمرو بن حمق،انقلابی بزرگ که به دست معاویه به شهادت رسید، نیز از قبیله خزاعه اند. مردم قبیله خزاعه در جنگهای حضرت علی (ع) علیه ناکثین، مارقین و قاسطین شرکت داشتند.
سلیمان بن صرد نیز از قبیله خزاعه بود. او در سال 28 ه.ق در مکه به دنیا آمد. نامش «یسار» بود و پس از مسلمان شدن، پیامبر (ص) نامش را به «سلیمان » تغییر داد. سلیمان در جوانی به اسلام گروید و هنگام هجرت مسلمانان از مکه به مدینه همراه مهاجران بود. کنیه سلیمان (ابو مطرف) بود.
سلیمان بن صرد از اصحاب حضرت محمد (ص)، حضرت علی (ع)، امام حسن و امام حسین علیهما السلام بود و 25 حدیث از آنها نقل کرده است. وی در سال 17 ه.ق (شش سال پس از فوت پیامبر (ص)) همراه نخستین گروه مسلمانان مکه را به سوی کوفه ترک کرد و تا آخر عمر در این شهر جدید التاسیس اقامت گزید.
سلیمان بن صرد خزاعی را عابدترین و صالح ترین فرد قبیله خزاعه خوانده اند. وی دارای جایگاهی ویژه در میان قبیله خزاعه بود. او را برترین فرد خزاعه نامیده اند. قبیله خزاعه از او اطاعت می کرد. سلیمان در بین قبیله خود سروری و ریاست داشت. شیعیان کوفه در رخدادهای سیاسی به او مراجعه می کردند و هماره خانه اش محل تصمیم گیری رهبران شیعیان کوفه در حوادث بزرگ سیاسی بود، تا آنجا که وی را از بزرگان عراق نامیده اند.
مسلمانان پس از مرگ عثمان( 35 ه.ق)، حضرت علی (ع) را به خلافت برگزیدند. سلیمان بن صرد نیز از افرادی بود که با آن حضرت بیعت کرد و به دنبال بیعت او، قبیله خزاعه به جمع هواداران امام علی (ع) پیوست. سلیمان بن صرد پیرمردی 63 ساله بود که ریاست قبیله خزاعه را بر عهده داشت. سن زیاد، تجربه فراوان، پیشگامی در پذیرش اسلام، صحابی پیامبر و از مهاجران صدر اسلام بودن و بالاخره زهد او موجب شد تا قبیله خزاعه از او فرمانبری کند. نظام قبیله گری تنها نظام متمرکز سیاسی آن عصر بود. پیمان رئیس قبیله با یک قبیله به معنای پیمان تمام افراد قبیله بود. بیعت سلیمان بن صرد با حضرت علی (ع) موجب شد تا مردم قبیله اش نیز با آن حضرت بیعت کنند.
سلیمان بن صرد در جنگ صفین، فرمانده جناح راست پیاده نظام سپاه امام علی (ع) بود. او پس از نیرنگ عمرو بن عاص در به نیزه زدن قرآنها و اعلام داوری قرآن درباره خلافت امام علی (ع) و معاویه- که عهد نامه متارکه جنگ نوشته شد.- به امام علی (ع) عرض کرد:
ای امیر مؤمنان،اگر یاورانی داشتی، هرگز این طومار (عهدنامه) نوشته نمی شد. سوگند به خدا، میان نیروها رفتم تا نظر آنها را به جنگ با معاویه- که نظر همه آنان قبل از حکمیت بود.- برگردانم ولی جز اندکی، کسی به یاری ام نیامد.
امام علی (ع) به چهره خسته، عرق کرده، مجروح و خونین سلیمان نگاه کرد و این آیه را تلاوت فرمود:
فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا
بعضی پیمان خود را به آخر رساندند و برخی دیگر در انتظارند و هرگز تغییری در پیمان خود نداده اند.
سپس امام علی (ع) به سلیمان بن صرد گفت: سلیمان! تو از افرادی هستی که به انتظار شهادت به سر می بری و هرگز تغییری در عهد و پیمان خود نمی دهی.
سلیمان بن صرد در تمام عمرش مدافع اهل بیت علیهم السلام بود. او در تمام جنگهای امام علی (ع) علیه دشمنان اسلام و ولایت حضور داشت. برخی از تاریخ نویسان شرکت سلیمان بن صرد در جنگ جمل را رد کرده اند. دلیل آنها حدیثی است که در آن، امام علی (ع) او را به خاطر شرکت نکردن در جنگ جمل نکوهش کرده است. این نظر به دلایل زیر صحیح نیست:
1- برخی از کتب معتبر تاریخی مانند طبقات الکبری و تذکرة الخواص تصریح کرده اند که سلیمان بن صرد در جنگ جمل حضور داشت.
2- در کتابهای تاریخی به شرکت نکردن سلیمان بن صرد در جنگ جمل اشاره نشده است.
3- بسیاری از مورخان قدیمی،مانند ابن اثیر تصریح می کنند که سلیمان بن صرد در تمام جنگهای حضرت علی (ع) علیه دشمنان آن حضرت،شرکت داشت.
4- حدیث فوق از نظر سند ضعیف است و شیخ طوسی هم احتمال جعلی بودن آن را داده است.
سلیمان بن صرد در دفاع از خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام لحظه ای کوتاهی نکرد. وی بیش از نیم قرن در راه تاسیس و حفظ حکومت اسلامی از جان مایه گذاشت و پس از شهادت امام علی (ع) از همکاری با خلفا اجتناب ورزید. او پس از پیامبر (ص) در دوران غصب خلافت نیز از هر گونه تلاش برای استحکام خلافت نامشروع امتناع کرد و لحظه ای به خدمت خلفا درنیامد.
سلیمان بن صرد از شیعیانی بود که پس از شهادت حضرت علی (ع)، در دوران حکومت معاویه روش مبارزه منفی پیش گرفتند. وی در نماز جماعت «مغیره »، فرماندار کوفه شرکت نمی کرد. معاویه در سال 42 ه. در نامه ای که فرماندار کوفه از او می خواست سلیمان بن صرد و دیگر بزرگان کوفه را وادار کند تا در نماز جماعتش شرکت کنند. زیرا عدم حضور رهبران قبایل، بویژه رهبران شیعیان و صحابی پیامبر (ص)، در نماز جماعت کارگزار معاویه، به معنای نپذیرفتن خلافت معاویه و نوعی اعتراض به حکومت بود. نامه معاویه به فرماندار کوفه گویای این است که عدم حضور سلیمان بن صرد و برخی از بزرگان شیعه در نماز جماعت فرماندار از جنبه سیاسی برای حکومت مهم بود، زیرا تمام هدف معاویه استحکام حکومتش بود و هر چه این حکومت را خدشه دار می ساخت، خطر به شمار می آورد. سلیمان بن صرد به خاطر درک حضور پیامبر (ص) در بین مردم مقامی ارزنده داشت. او از مهاجران صدر اسلام بود و فرماندهی قبیله ای بزرگ را نیز برعهده داشت. شرکت نکردن او در نماز فرماندار معاویه، به سرعت در کوفه پخش شد. بیم آن می رفت بزرگان قبایل دیگر کوفه نیز با عدم حضور در نماز جماعت فرماندار کوفه نارضایتی خود را از حکومت معاویه اعلام دارند. بنابر این، معاویه به کارگزارش در کوفه دستور داد سلیمان بن صرد و دیگر یاران سرشناس امام علی (ع) را به زور در نماز خویش حاضر کند.
سلیمان بن صرد از اصحاب امام حسن (ع) نیز بود. پس از آنکه معاویه صلح نامه خویش با امام حسن (ع) را نقض کرد، سلیمان بن صرد به امام حسن (ع) پیشنهاد کرد که دستور جنگ با معاویه را صادر کند و او را پیشاپیش نیروها برای تصرف کوفه و عزل فرماندار گسیل دارد. امام حسن (ع) به سلیمان فرمود: هدف من از صلح جلوگیری از خونریزی بود، پس به قضای الهی خشنود باشید.