سید جعفر مرتضی عاملی
سیّد جعفر مرتضى عاملى (1364ق.)
سیّد جعفر در 25 صفر 1364 هجرى قمرى (6/1/1945م) در خانواده علم و تقوا و فضیلت در روستاى دیر قانون رأس العین، نزدیک شهر صور از شهرهاى ساحلى توابع جبل عامل پا به عرصه وجود نهاد، سپس به عیثا الجبل منتقل شد و بخش مهم دوره زندگى خود را در «عیثا الجبل» که قبلاً عیتا الزط نامیده مى شد و در 110 کیلومترى بیروت واقع است، سپرى کرد.
نیاکان
سلسله نسب این سیّد جلیل القدر به «الحسین ذى الدمعة» فرزند ارجمند شهید والامقام زید بن على بن الحسین(علیه السلام) منتهى مى شود.
نسب کأن علیه من شمس الضحى *** نوراً و من خلق الصباح عموداً
استاد، سیادت نسبى را با سیادت حسبى و علمى یک جا، در خود جمع کرده است.
پدر سیّد جعفر
پدر والاگهر استاد، دانشور محترم، زنده یاد آقا سیّد مصطفى از دانایان روزگار خویش بود که عمر درازى را در نشر علوم اهل بیت عصمت و طهارت و هدایت مردم سپرى کرد و آثار مکتوب فراوانى از خود به یادگار گذاشته است. آثارى چون:
اراپیج و عطور، بلغة الآمل الى الشفاء العاجل بالطب الروحانى، الحقیبة (مناظرات و محاورات)، شرح دعاى افتتاح شرح دعاى ندبه عیون المعارف و ...
علاّمه سیّد جعفر مرتضى در مقدمه الحقیبة پدر خویش را این گونه ستوده است: «عالم عامل، فاضل کامل، علاّمه سیّد مصطفى مرتضى حسینى العاملى» وى پیکر دلاراى علم را به خلعت زیباى اخلاق زینت و زیور بخشیده بود.
ایشان در عمر پربار خویش، به مرور زمان کتابهاى ارزشمندى فراهم آورده بود کتابخانه اش آکنده از کتابهاى علمى، دینى و تاریخى، اعم از چاپى و خطى بود که در واقع از دست افزارهاى اولیه و منابع اساسى مطالعات و تحقیقاتش به شمار مى رفت. که اینک در اختیار فرزند برومندش سیّدجعفر است. این کتابخانه هرچند که خصوصى و شخصى است، ولى در آن هیچ گاه، بر روى محققان بسته نبوده است.
استاد در وقت ضرورت، با گشاده رویى و سماحت، بى بخل و منّت آنها را براى مطالعه و استفاده در اختیار همگان مى گذارد.
سرانجام آن مرحوم در سال 1994 م وفات یافت و در عیثا الجبل مدفون شد.
خداى تربتش را از آب رحمت خویش سیراب گرداند، آمین.
دوران تحصیل و تعلّم
استاد سیّد جعفر، تحت توجه چنین پدرى بالید و رشد نمود و پس از رسیدن به سن تمییز به مکتب پدر پا نهاد و به تحصیل پرداخت و قرآن، تجوید و کتابت را آموخت و پس از آن با تشویق پدر، به درس هاى حوزوى روى آورد. نخست نزد پدر دانشمند خود مقدّمات را آموخت و با راهنمایى هاى والد در کسب کمالات و گسترش اطلاعات خویش کوشید و مدتى نیز به شعر روى آورد و اشعارى سرود، پدرش به او مى گفت: «اریدک عالماً ولا اریدک شاعراً» و استاد خواستِ پدر را احترام پیروى کرد و عالمى توانا شد.
در سال 1382 هجرى قمرى راهى نجف اشرف شد تا در جوار بارگاه نورانى مولاى خویش امیرالمؤمنین ـ علیه افضل الصلوات المصلّین ـ به طى مدارج علمى و کسب کمالات معنوى بپردازد ایشان تا سال 1388 هجرى قمرى از انوار ساطعه قبه سامیه مولى الموالى على(علیه السلام) استضائه نمود و از اساتید وقت از جمله حضرات آقایان: شیخ محمّدتقى جواهرى، سیّد محمّدجواد فضل الله (1357ـ1395ق.) و شیخ احمد بهادلى مؤلف کتاب «محاضرات فى العقیدة الاسلامیة» و دیگران استفاده کرد.
آرزوى دیگر پدرش این بود که سیّد جعفر در حوزه علمیه قم ـ صانها الله عن الحدثان ـ ادامه تحصیل دهد. از این رو سیّد جعفر تفألى به قرآن مجید زد و پس از موافقت استخاره، عراق را به قصد ایران ترک گفت و در شهر مقدّس قم رحل اقامت افکند و به ادامه تحصیل همّت گماشت و سطوح عالى را نزد دو تن از اعضاء جامعه مدرسین، حضرت آیت الله سیّد ابوالفضل میرمحمّدى (مؤلف بحوث فى تاریخ القرآن و علومه) و حضرت آیت الله حاج میرزا على احمدى میانجى (صاحب مکاتیب الرسول) و آثار گرانسنگ دیگر تکمیل کرد سپس به درس خارج آیات عظام: حاج شیخ مرتضى حائرى یزدى فرزند برومند مؤسس حوزه علمیه قم، حاج سیّد على علاّمه فانى، سیّد مهدى روحانى، میرزا هاشم اردشیرلاریجانى معروف به آملى، حاج سیّد موسى شبیرى زنجانى، و کمى هم درس آیت الله العظمى حاج سیّد محمّدرضا موسوى گلپایگانى راه یافت و پایه هاى علمى خود را استوار ساخت و به درجات علمى بالا دست یافت.
یکى از عواملى که در پیشرفت و ترقى استاد مؤثر بوده آشنایى ایشان با بنیاد گذاران هیأت تفسیر فضلاى حوزه علمیه قم و هم نشینى و همکارى با آنان است.
استاد پس از تکمیل تحصیلات و اخذ اجازات ممتاز علمى، به خدمات تألیف، تدریس پرداخت.
دیرى نپایید که مجامع علمى و فرهنگى از دانش و آگاهى این مسافر دریاى طوفانى تاریخ که با نیروى عظیم اخلاص، استقامت و تتبع، به ساحل امن و امان حقیقت رسیده بود بهره ها جستند.
معظم له در بعضى مدارس علمیه قم و منتدى جبل عامل الاسلامى و نیز دانشگاه تربیت مدرّس، و مرکز تحقیقات سپاه پاسداران انقلاب اسلامى قم. شاگردان بسیارى پرورد که امروز خود مرد راه تحقیق و تجسس اند از جمله مرحوم شیخ حسین مرعى که تقریرات بحث خارج اجتهاد و تقلید استاد را نوشته است، که به زودى چاپ خواهد شد.
نمى توان گفت استاد همین چند شاگرد را تربیت کرده اند زیرا کسانى که از حیات پاکیزه استاد درس زندگى گرفته اند و هدایت شده اند بسیارند.
استاد جعفر مرتضى بر خلاف کسانى که در جاده هاى هموار تحقیقات تاریخى قدم مى گذارند بیشتر، به مسایلى که قبلاً چندان مورد توجه دیگران نبوده است پرداخته است
نمونه اشعار او
شعرهاى این شاعر ادیب زیاد نیست اما بیشتر آنها زیبا و در نهایت استوارى و فصاحت و پرمغزى است در باره انتظار فرج حضرت مهدى(علیه السلام) اشعار بلندى با این مطلع سروده است:
صفوة الخلق مدن المکرمات *** سابق السابقین بالخیرات
درباره اهل بیت(علیهم السلام) با این مطلع:
ظلمتم فى الحیاة و فى الممات *** و انتم للورى سفن النجاة
درباره مظلوم تاریخ حضرت ابوطالب(علیه السلام)سروده است:
اباطالب یا صفوة الفضل والتقى *** و غطریف مجد للذرى للذرل ارتقى
سفر به لبنان
این وجود پربرکت بعد از مدتها دورى از دیار، در اواخر سال 1993 میلادى به لبنان عزیمت کرد و درحال حاضر، افزون بر کار تألیف و تدریس و ایراد سخنرانى و احداث مراکز عبادى فرهنگى، با همتى بلند سرپرستى یک مرکز پژوهشى فرهنگى را عهده دار هستند، و منشأ خدمات فراوان در آن سامان مى باشند.
حضور در مجامع علمى:
در حاشیه زندگى علمى استاد باید این نکته را افزود که معظم له به منظور شناساندن هر چه بیشتر فرهنگ پربار شیعه در همایش هاى علمى و فرهنگى در کشورهاى مختلف شرکت و به ارائه مقاله و سخنرانى پرداخته است که از آن جمله کنگره جهانى امام رضا(علیه السلام) در اوّلین همایش در سومین کنگره مقاله العباسیون فى مواجهة المدالفکرى فى عهد الامام الکاظم(علیه السلام)نظرة عامة که در مجموعه آثار ج 2 چاپ شده است، در کنگره شیخ مفید کتاب صراع الحریة و در کنگره ژاپن «خوارج» را نوشتند که به انگلیسى ترجمه شد و... .
ارادت به اهل بیت(علیهم السلام)
استاد علاقه شدیدى نسبت به ائمه معصومین(علیهم السلام) دارند و روى همین اصل از زمان ورود به قم در تمام ایّام جمعه ها در منزل خود مجلس برقرار مى نمود و براین عقیده است که بهترین وسیله شفاعت به درگاه ایزد متعال چهارده معصوم(علیهم السلام) هستند و بهترین راهنماى راه رستگارى دو جهانى به کار بردن سخنان ائمه اطهار(علیهم السلام) است.
خدمات فرهنگى و اجتماعى
ایشان علاوه بر تألیف، بنیادهاى مختلف فرهنگى و... براى رفاه طلاّب و تعالى رشد و فرهنگ عمومى جامعه را نیز پایه گذارى کرده اند که نمودار تلاش معظم له در راستاى خدمت به فرهنگ و حوزویان است از جمله:
1 ـ در روستاى زادگاه خود با کمک مؤمنان نیکوکار حسینیه اى بنیاد نهاد که در طبقه زیرین آن مدرسه اى براى طلاب علوم دینى احداث نمود. و نیز مسجد قدیمى همین روستا را بازسازى کرد و مسجد دیگرى نزدیک منزل مسکونى خود احداث نمود. و در بیروت حوزه علمیه اى به نام حوزة الامام على بن ابیطالب(علیه السلام)تأسیس و مرکز تحقیقات اسلامى به نام المرکز الاسلامى للدراسات» را نیز بنیاد نهاد. و هم اینک مشغول احداث مسجدى در منطقه هستند کسانى که به آن ناحیه قدم مى گذارند به وضوح مى بینند که چگونه در و دیوار آن دیار گواهى از تحقّق مقاصد خیرخواهانه آن بزرگوار مى دهد.
معظم له از دیرباز ملجأ و پناه طلاّب و فضلاى لبنانى در حوزه علمیه قم بود و سامان دهى وضعیّت آنان از طریق راه اندازى مدرسه جبل عاملى ها به نام «منتد جبل عامل» در قم (به کمک بانیان خیر)، احداث کتابخانه و مرکز تحقیقاتى براى طلاّب لبنانى و ابتیاع منزل بزرگى در انتهاى خیابان دورشهر براى رفع نیاز مسکن آنان، و نیز تهیه منزلهاى متعدد در انتهاى زنبیل آباد (شهرک بنیاد) و... براى اسکان طلاّب لبنانى که به صورت وقفى به ایشان واگذار شده است در یک کلمه ایشان در خدمت به سربازان امام زمان(علیه السلام)سر از پا نمى شناسد.
خلق و خوى استاد
آنان که از نزدیک با استاد آشنایى دارند، ویژگیهاى این مرد بزرگ را نیک مى شناسند که او گذشته از مقام علمى، مثل اعلاى فضائل اخلاقى است سرشت نیک، مهربانى، محبت و شفقت نسبت به دیگران، گره گشائى در کارهاى فروبسته، رعایت اعتدال در گفتار و کردار و آداب دانى.
اهتمام شدید در نشر علم و فضیلت و حقیقت صدق و صفا و حیاء و امانت از مشخصه هاى بارز و فضائل ستودنى اوست از «بشاشة الوجه عطیة ثانیة» نصیبى وافر یافته، و تبسمى مهرآمیز داشت و شعر وى درباره وى مصداق پیدا مى کرد که:
روى گشاده اى که دلى واشود از او *** صائب به صد هزار گلستان برابر است
«با هر گفتار یا پاسخى، لبخندى بر لب دارد، لبخندى که براى مخاطب از هر نسیم جانفزایى، دلاویزتر، و از هر نوید امید بخشى دل انگیزتر است.»
از زبان صاحب ترجمه باید گفت:
بى منّت و مزد خدمتى بود *** حاجت به حدیث و ماجرا نیست
«ذکى الطبع، حسن المحافر، رحیب الصدر است استاد با وجود معلومات سرشار از آموختن از هیچ کس احساس شرمندگى نمى کرد هر نکته آموختنى را از هر کس فرا مى گرفت و از پرسیدن پروائى نداشت.
این گفته یکى از قدما ما را به کار مى بست:
خواهى که بهین دو جهان کار تو باشد *** زین هر دو یکى کار کن از هرچه کنى بس
یا فایده ده آنچه بدانى دگرى را *** یا فایده گیر آنچه ندانى زدگر کس
یکى از سجایاى اخلاقى آن بزرگوار، تواضع و فروتنى اوست که نشانه کمال وى مى باشد.
تواضع است نشان رسیدگان به کمال *** سواره چون که به مقصد رسد پیاده شود
به ویژه اگر احساس کند کسى شوق آموختن دارد، از مقام و علوّ استادى خود پایین مى آید و مشفقانه او را راهنمایى مى کند و با او ارتباط ایجاد مى کند.
آیتى از دقّت و حوصله در کار بوده و در هر موضوعى که به تحقیق پرداخته، با کنجکاوى و استقصاى درکتب حق مطلب را ادا کرده و نکته اى باقى نگذاشته است. و از شگردهاى شگرف استاد در امر تحقیق، ارجاع، بسیار دقیق و همه جانبه خواننده است به مأخذ مورد استناد نویسنده. روحیه اسلام خواهى و دیندارى او به حدى است که حاضر نمى شود در برابر بى حرمتى قلمى اشخاص به معتقدات شیعى، سکوت اختیار نماید.
در بیان حق و حقیقت فوق العاده صریح بود و عشق او به حقیقت به درجه اى بود که با احدى مساهله و مسامحه روا نمى دانست و از خرده گرفتن بر مطالب علمى مشاهیر و بى بهره گان از تاریخ نمى هراسید و ملاحظه دوستان قدیم را نمى کرد ولو خوش آیند این و آن نباشد.
از ویژگى هاى ستودنى استاد میهمان نوازى اوست.
خانه اش گوئى مهمانسراى افاضل واردان بود و چون دریچه قلب مهربانش همیشه و هر لحظه به روى اهل علم و ادب لبنان باز بود و آنان از خوان نعمت بى زوال معظم له برخوردار مى شدند.
استاد دوست و یاورى نیک اندیش و شایسته براى کسانى بود که همواره محضرش را مغتنم مى شمردند و جهت حل مشکلات علمى خود از وى چاره جویى مى کردند و ایشان تا آخرین حد توان، راهگشاى مشکلات آنان مى شد، و تجربت ها و آموخته هاى خویش را بدون تنگ نظرى در اختیار همگان قرار مى داد.
با طلاّب مانند فرزندان خود سلوک مى کرد. اگر مى فهمید طلبه اى با مشکلات دست و پنجه نرم مى کند خوابش نمى برد. و گاه برخى از افراد که دچار مشکل شده بودند به مدت هفت یا هشت ماه در منزل وى میهمان بودند.
احسانش نسبت به والدینش زبانزد نزدیکان و دوستانش بود و معروف است که به خاطر پدر و مادر به لبنان کوچ کرد آنگاه به خاطر رعایت خواست مادر در آنجا ماندگار شد.
از صفات بارز استاد، همّت بلند، ثبات او در کار و پشت کار اعجاب انگیز و استمرار در تحقیق است چنان که قریب 30 سال روزگار عمر بابرکت خود را با بصیرت و دقّت و بدون فتور فداى مطالعه و تألیف نمود. و در چنین استقامت و پایمردى و مساعى خستگى ناپذیر یک عمر بود که کارى کارستان در تاریخ به نام «الصحیح من سیرة النبى الاعظم(صلى الله علیه وآله)» پدید آورد که حقاً قابل تقدیر است و نشانى از ژرف نگرى، تیزبینى و نکته سنجى نویسنده دارد.
به تعلیم و تربیت و نظارت در پرورش فرزندان توجه کافى مبذول مى داشت.
نسبت به دروغ خیلى حساس بود و آن را آفت جان گزا و مانع سعادت و ترقى مى دانست و در تربیت فرزندان بر قبح آن به دفعات تأکید مى کرد.
آقا سیّد رضا فرزند گرانقدر استاد خاطره شکوهمند خود را در این باره چنین بیان مى کند:
و گاه ملتزم رکاب حضرت ابوى بوده در راه تنها مى رفتیم شروع مى کرد به طرح سئوال و ما را به آن مشغول مى کرد.
و گاه که سئوالهایى را مى پرسیدم به منابع ارجاع مى داد، پس از تلاش ما مى پرسید به چه نتیجه اى دست یافتید آنگاه خود به تکمیل یا تصحیح یافته هایمان مى پرداخت.
با یکى از همسایگان استاد به نام آقاى حمید ترابى که شیفته اخلاق وى بود و سالها کار صحافى کتابهاى استاد جعفر را به عهده داشت درباره ویژگى هاى اخلاقى وى گفتگو داشتیم او گفت:
سیّد ویژگى هاى فراوانى داشت ایمان و تقوا در رفتارش موج مى زد یکى از خصلتهاى او تواضع بود به عنوان نمونه روزى به منزلش رفتم جمعیّت زیادى در منزل بود کشیشى هم میهمان ایشان بود تا وارد شدم از جاى برخاست و دم در آمد و معانقه کرد و مرا کنار دست خود نشاند.
نمونه دوم: وقتى لازم مى شد با فرد کاسبى مثل من که درباره وهابیان سئوالات فراوانى برایم پیدا شده بود مى نشست و با زبان ساده با بنده وارد بحث مى شد
نمونه سوم: سبقت در سلام داشت روزى در جمع علاقمندان خود بود به سویش رفتم طبق معمول دستش را باز کرد و مرا در آغوش کشید و فرمود: با همسایه هاى لبنانى خود چطورى؟
درباره ویژگى دیگرش گفت: استاد براى مال دنیا ارزشى قائل نبود سخى و دست و دل باز بود. و به کسى که اطمینان داشت خانه و زندگى خود را در اختیارش مى گذاشت.
در معامله جداً آدم درستى بود. حق ضعیفان را مى داد.
روزى دستم را گرفت و به کسى که باید حق الزحمه مرا مى داد برد و گفت: حق حمید را زود پرداخت نمایید.
خصوصیت دیگر سیّد، مطالعه بسیار و کم خوابى بود از بسیارى کار احساس خستگى نمى کرد، من به دلیل شغلم (صحافى) با عالمان بسیارى آشنا بوده و کتابهاى شخصیت هاى فراوانى را صحافى کرده ام بیشتر کتابهاى سیّد را مى دیدم که فهرست اهم مطالب را در صفحات اولى کتاب یادداشت کرده بود روزى از ایشان پرسیدم این همه مطالعه و این همه یادداشت چگونه فرصت این مقدار مطالعه را پیدا کرده اید؟ فرمود: در شبانه روز دو سه ساعت بیشتر نمى خوابم.
مردم دارى با خلق حمیده و جذب طلبه هاى لبنانى از امتیازات اخلاقى ایشان بود.
تألیفات
تأمل و پژوهش درباره آثار استاد، خود مطلبى دلپذیر و شایسته کاوش است. نوشته هاى استاد داراى ویژگى هاى خاصى است که بررسى اسناد و متون اصلى تاریخ و تحلیل وقایع از جمله آنها مى باشد. افزون بر این استاد کثرت تحقیق و کثرت تألیف را که جمعشان مشکل و نزدیک به محال است، با یکدیگر جمع کرده است، علاوه بر اینها نثرى شیوا، ساده و استوار و دلنشین دارد و حوصله فوق العاده اى در جستجو دارد و لذا با عصاى قلم، راههاى ناپیموده بسیارى را درنوردید و در تمام تحقیق نقطه ابهامى باقى نمى گذارد.
آثار استاد که با نگرش نقادانه به بازشناسى حوادث تاریخى پرداخته در پیراستن و تصحیح دیدگاهها نسبت به حوادث و رویدادهاى تاریخ اسلام جایگاه بلندى دارد.
تتبع وسیع، ارزیابى دقیق، ریشه یابى هوشمندانه از حوادث و سیر آنها، تحریف زدایى و نمایاندن حقایق و واقعیتها، نشان دادن دستهاى جعل و تحریف و افشاء چهره هاى مزدور و فریبگر از ویژگى هاى برجسته آثار او است.
بیش از 60 اثر ارزنده تألیفى از استاد در دست است. آثارى که مورد نیاز پژوهشگران است و براساس نیاز تهیه شده است.
پاره اى از آثار استاد که توفیق انتشار یافته اند اینها هستند:
1. الآداب الطبیة فى الاسلام
این کتاب با عنوان آداب طب و پزشکى در اسلام توسط آقاى لطیف راشدى به فارسى برگردانده شده و به وسیله دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به زیور طبع آراسته گردید.
گزیده آن توسط معاونت فرهنگى وزارت بهداشت به فارسى ترجمه و انتشارات صحیفه در سال 1367 آن را منتشر کرده است.
2. ابن عباس و اموال البصرة
چاپ قم، مطبعه حکمت 1396 هجرى قمرى، جیبى و در بیروت در 92 صفحه منتشر شده است.
3. ابن عربى سنّى متعصّب، 275 صفحه، چاپ بیروت.
4. ابوذر، مسلمان یا سوسیالیست
چاپ قم، بى نا، 1361، این کتاب توسط آقاى مرتضى مرتضى عاملى ترجمه شده است. رقعى، 64 صفحه.
اصل مقاله در «دراسات و بحوث» منتشر شده است.
5. احیوا امرنا، 96 صفحه، چاپ بیروت.
6. ادارة الحرمین الشریفین فى القرآن، چاپ بیروت.
7. الاسلام و مبدا المقابلة بالمثل
چاپ بیروت، الوکالة العالمیة للتوزیع، 1409، رقعى 136 صفحه این کتاب تحت عنوان «اصل مقابله به مثل در اسلام» توسط آقاى محمّد سپهرى به فارسى ترجمه و منتشر شده است.
8. کذوبتان حول الشریف الرضى التقى الزاهد
چاپ قم، مطبعة الهدى، 1407 هجرى قمرى، وزیرى، 52 صفحه و بار دیگر در بیروت در 54 صفحه چاپ شد.
9. أفلا تذکرون؟، 408 صفحه، چاپ بیروت.
10. اهل البیت(علیهم السلام) فى آیة التطهیر
چاپ دارالامیر بیروت. این کتاب نیز توسط آقاى محمّد سپهرى با عنوان «اهل بیت در آیة تطهیر» به فارسى برگردان شده و به وسیله دفتر تبلیغات اسلامى منتشر شده است.
11. اعرف الکتب المحرفة (مقاله اى است در کتاب دراسات و بحوث) چاپ شده است.
12. براءة آدم(علیه السلام) حقیقة قرآنیة
چاپ بیروت، المرکز الاسلامى للدراسات، 128 صفحه، وزیرى در چاپ جدید در 170 صفحه با اضافات.
13. بنات النبى(صلى الله علیه وآله) أم ربائبه
چاپ قم، دفتر تبلیغات اسلامى، 146 صفحه، رقعى، و همراه کتاب القول الصائب فى اثبات الربائب در بیروت در 110 صفحه منشتر شده است.
استاد در این اثر همسران عثمان به نام رقیه و ام کلثوم را دختران همسر «هاله» (خواهر حضرت خدیجه(علیها السلام)) معرفى کرده است.
14. بیان الائمه و خطبة البیان فى المیزان، در قم و بیروت در 23 صفحه چاپ شده است.
15. تحقیق درباره تاریخ هجرى
16. تفسیر سورة الفاتحة
17. تفسیر سورة الکوثر
18. تفسیر سورة الماعون، 95 صفحه
19. تفسیر سورة الناس، 108 صفحه
20. تفسیر سورة «هل أتى»، دو جلد
21. توضیح الواضحات من اشکل المشکلات
22. حدیث إلافک، 287 صفحه
23. حقائق هامة حول القرآن الکریم، 477 صفحه
24. حقوق الحیوان فى الاسلام، 91 صفحه، چاپ بیروت
25. الحیاة السیاسیة للامام الجواد(علیه السلام)
بیروت، الدار الاسلامیة، 1405 ق، این اثر به فارسى برگردانده شده و با مشخصات زیر چاپ شده است: «زندگانى سیاسى امام جواد(علیه السلام)» ترجمه سیّد محمّد حسینى، قم، جامعه مدرسین، 1373، 144 صفحه
26. الحیاة السیاسیة للامام الحسن(علیه السلام). آقاى محمّد سپهرى این کتاب را به فارسى ترجمه و با این مشخصات به چاپ رسیده است: «تحلیلى از زندگانى سیاسى امام حسن(علیه السلام)»، چاپ تهران، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامى، 246 صفحه.
27. حدیث الکساء فى مصادره، وزیرى، 8 صفحه
28. زواج المتعة، 3 جلد
29. الزواج الموقت فى الاسلام
30. سلمان الفارسى فى مواجهة التحدى چاپ قم، مؤسسة النشر الاسلامى، 232 صفحه.
این کتاب را آقاى سیّد محمّد حسینى، به فارسى ترجمه کرده است و دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم آن را منتشر ساخته است.
31. سنابل المجد (قصیده اى است در 120 بیت که سراینده آن را به روح ملکوتى حضرت امام خمینى (قدس سره) اهداء کرده است.
32. السوق فى ظل الدولة الاسلامیة
چاپ بیروت، دارالاسلامیة، 158 صفحه. این کتاب را استاد در مدت کوتاهى در مشهد مقدّس تألیف و آقاى سیّد محمّد حسینى آن را با عنوان «بازار در سایه حکومت اسلامى» به فارسى ترجمه و به وسیله دفتر نشر اسلامى وابسته به جامعه مدرسین منتشر کرده است.
33. الشهادة الثالثة فى الأذان و الإقامة
34. آلصحیح من سیرة النبى الاعظم(صلى الله علیه وآله)بزرگترین و مفصل ترین اثرى که اعجاب خواننده را برمى انگیزد.
مؤلف با تألیف این اثر که در بیان آثار استاد اثرى بدیع و شاخص است، سهم وافرى از مطالب تاریخى را به کتابخانه ها و علم و تاریخ تقدیم نموده است، آنچنان که این کتاب از زمان تألیف تاکنون در کانون توجه دوستداران، تاریخ و سیره پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) قرار گرفته و مقام ارجمند و چشم گیرى را در بیان کتب تاریخ و سیره بدست آورده است.
وهرچه روزگار بیشترى بر آن بگذرد، اهمیت آن چه در مقام یک روایت تاریخى و چه به عنوان یک متن درخشان آکنده از تتبع آشکار مى شود
در الصحیح دقّت و امانت در روایت رویدادها روائى کلام و تتبع گسترده یکجا به چشم مى خورد «شهرت شکنى گزارشهاى مورخان اهل سنت، همچون ابن هشام و طبرى از مهم ترین ویژگى هاى استاد در کتاب الصحیح است» الصحیح مى تواند سرآغازى باشد بر آشنایى بیشتر دوستداران تاریخ با افق هاى تازه گشوده و شیوه هاى نوآزموده در نقد متون تاریخى
دو جلد چاپ اوّل این کتاب توسط آقاى حسین تاج آبادى به فارسى ترجمه و به نام «سیره صحیح پیامبر بزرگ اسلام(صلى الله علیه وآله) منتشر شده است. و جلد اوّل چاپ جدید که به مبانى نویسنده در نگارش سیره مى پردازد توسط آقاى محمّد سپهرى به فارسى برگردان و با عنوان «درآمدى بر سیره نبوى» به دست چاپ سپرده است. این کتاب ارزشمند در سال 1371ش. (1992 م) کتاب برگزیده سال جمهورى اسلامى بود.
خلاصه کتاب به نام «المصطفى فى سیرة المصطفى» در لبنان منتشر شده است.
و به زبان فارسى توسط آقاى محمّد سپهرىنیز در دست انتشار است.
35. صراع الحریة فى عصر المفید، 131 صفحه که توسط آقاى محمّد سپهرى با عنوان «مبارزه براى آزادى بیان و عقیده در عصر شیخ مفید» به فارسى برگردان و به وسیله انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم، منتشر شده است.
36. ظاهرة القارونیة من این و الى این؟ چاپ بیروت، مرکز الجواد، 62 صفحه.
37. ظلامة ابى طالب(علیه السلام)، 135 صفحه.
38. ظلامة ام کلثوم، 159 صفحه.
39. عاشوراء بین الصلح الحسنى و الکید السفیانى، 156 صفحه.
40. على(علیه السلام) و الخوارج، 2 جلد
این کتاب با عنوان امام على و خوارج توسط دکتر محمّد سپهرى به فارسى ترجمه شده است.
41. الغدیر والمعارضون، عواصف على صفاف الغدیر، چاپ اوّل آل البیت:، 141 ق چاپ دوم بیروت، دارالامیر، 128 صفحه وزیرى. قبلاً در مجله تراثنا، ش 21، با نام الغدیر فى ظل التهدیدات الالهیة للمعارفة» چاپ شده است.
این کتاب با اضافاتى در 111 صفحه در بیروت تجدید چاپ شده است.
42. القول الصائب فى اثبات الربائب.
43. کربلاء فوق الشبهات، چاپ بیروت، المرکز الاسلامى للدراسات، 184 صفحه، چاپ جدید با اضافات و تنقیحات در 120 صفحه.
44. لست بفوق ان اُخطىء من کلام الامام على(علیه السلام). چاپ بیروت، المرکز الاسلامى للدراسات، 56 صفحه.
45. لماذا کتاب مأساة الزهراء(علیها السلام)؟ مؤلف محترم در این اثر به بیان انگیزه تألیف کتاب «مأسا الزهراء» پرداخته است.
46. مأساة الزهراء(علیها السلام)، 2 جلد
رنج هاى زهرا ـ سلام الله علیها عنوان ترجمه کتاب فوق است که توسط آقاى محمّد سپهرى انجام شده است. انگیزه نگارش این اثر از سوى مؤلف محترم، بررسى و پاسخگویى به اظهار نظرها و شبهاتى است که اخیراً از سوى برخى نویسندگان غیر مورخ مطرح گردیده است.
47. ماذا عن الجزیرة الخضراء و مثلث برموداء؟!
48. مختصر مفید، 13 جلد
49. المدخل لدراسة السیرة النبویة
جلد اوّل الصحیح است که به صورت مستقل چاپ شده است
50. مراسم عاشوراء «شبهات و ردود»، 103 صفحه، چاپ بیروت.
51. المسجد الأقصى این؟، 99 صفحه، چاپ بیروت.
52. مقالات و دراسات، 126 صفحه، چاپ بیروت.
53. منطلقات البحث العلمى فى السیرة النبویه، چاپ بیروت، المرکز الاسلامى للدراسات، صفحه46 رقعى. رد یکى از علماى معاصر لبنان است
54. المواسم و المراسم، چاپ تهران سازمان تبلیغات اسلامى، 136 صفحه رقعى
این کتاب را آقاى محمّد سپهرى به فارسى ترجمه و با عنوان «بزرگداشت ها در اسلام» منتشر ساخته است.
55. موقع ولایة الفقیه من نظریة الحکم فى الاسلام، چاپ بیروت، دارالسیرة، 62 صفحه، رقعى.
56. موقف على(علیه السلام) فى الحدیبیة، چاپ بیروت، دارالمرکز الاسلامى للدراسات
57. نقش الخواتیم لدى الائمة(علیهم السلام)، چاپ دوم، بیروت، 98 صفحه.
58. الولایة التشریعیة، 118 صفحه چاپ بیروت.
59. ولایة الفقیه فى صحیحة عمر بن حنظلة، 144 صفحه، چاپ بیروت.
60. تصحیح کتاب «الالغاز» تألیف ابن هشام نحوىو تقریر ابحاث خارج استاد، توسط برخى از شاگردان فاضل ایشان به رشته تحریر درآمده است
بر این ها باید شمارى کتاب که زیر نظر معظم له نوشته شده است، افزود و از جمله:
الاستخبارات و الامن فى الاسلام تألیف شیخ على دعموشسید جعفر مرتضى، همچنین به نوشتن دهها مقاله در موضوعات مختلف عقیدتى، تاریخى و... در جراید معتبر اقدام کرده اند که از آن جمله است:
تراثنا، ش 2، ص 277 و ش 21 ص 121 و ش 30 و 31. المنطلق ش 104 ص 23 و ش 57. رسالة الثقلین، کیهان اندیشه، ش 2، ص 29. کوثر، (ماهنامه ویژه غدیر، ش 2)
در روزهایى که به نگارش این مقاله مشغول بودم، با کمال تأسف با خبر شدم که صهیونیست ها با حمله به جنوب لبنان «ضاحیة و عبثا الجبل» را بمب باران کردند که بسیارى از کتابهاى نفیس خطى و آثار دیگر استاد، در آتش طلم متجاوزان سوخت.
با دعا براى توفیق روزافزون علاّمه سیّدجعفر مرتضى از دادار به آرزو مى خواهم پاداش نیک این نویسنده متتبع را به بهترین وجه عطا نماید. و در تکمیل دیگر آثار با همان روشن و شیوه متقن پسندیده عالمانه یاریش دهد زیرا در چنته دانش او بیش از آنچه تاکنون عرضه کرده است وجود دارد.
فرزندان
حضرت استاد باکریمه علاّمه شیخ حسن العُسیلى وصلت کرد و حاصل ازداوج ایشان پنج پسر و شش دختر است که از پسران چهار تن از آنان راه مقدّس پدر را برگزیده و در کسوت روحانیت اند و دو تن از دامادهاى ایشان نیز روحانى هستند و آن دو عبارتند از:
شیخ حاتم اسماعیل
شیخ ابراهیم سُباعىدر سال 1380ش. مسئوولان وقت پژوهشکده حوزه و دانشگاه که اهمیت کارهاى فرهنگى بى سرو صداى استاد را مى شناختند مجلس نکوداشتى در قم برگزار کردند که جمعى از دانشمندان و ارادت ورزان و شاگردان باوفاى استاد که از دیرباز با سیّدجعفر مرتضى سوابق ممتد صحبت و لوازم عهد محبت داشتند در این مجلس شرکت کرده و سخنرانان درباره شخصیت، دانش و تواضع آن بزرگوار سخن ها گفتند و مقالاتى قرائت کردند.
دوست مشترک ما حضرت آقاى رسول جعفریان ـ حفظه الله و رعاه ـ که «یار غار» استاد بود و با ایشان معاشرتى طولانى داشت مجموعه مقالات نکوداشت را با عنوان «رویکرد الصحیح» به سیره رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به دست چاپ سپرده است. گفتنى است که استاد، توسط برادران «کتاب سال ولایت» نیز به مناسبت تألیف کتاب «الصحیح» در سال جارى، مورد تشویق و تکریم قرار گرفت.
در حقیقت آنچه شد سپاس داشتى بود که دانشى دوستان ایرانى نسبت به سیره نگار موفق عصر ما ابراز کرد.
در خاتمه کلام سزاست که بار دیگر دست به دعا برداشته از خداوند کریم مسألت نماید عمر با برکت استاد و دیگر اساتید بزرگوار و اندیشمندان اسلامى و خدمتگزاران صمیم فرهنگ شیعى را به درازى آفتاب بلند گرداند تا نور وجودشان روشنى بخش محفل دانش دوستان باشد. و امثال آن گرامى را که مایه افتخار حوزه و زینت تاریخ علم و تاریخ شمرده خواهند شد، زیاد فرماید.
این کوتاه سخنى بود از زندگى نامه مالامال از تلاش و پویایى محققى که عمر گران مایه خود را صرف کاوش هاى کنجکاوانه و تحقیقات حقیقى در تاریخ و سیره نمود.
حکایت این همه گفتیم وهمچنان باقى است *** هنوز باز نکردیم دورى از طومار
از نگاه دیگران
حضرت آیت الله سیّد محمّد سعید طباطبایى حکیم از او این گونه یاد کرده است:
«العلامة المحقق البحاثه حجة السلام والمسلمین سیّد جعفر مرتضى دام تأییده...»
نویسنده مشهور علاّمه متتبع باقر شریف قرشى درباره او مى نویسد:
«نابغه عصر، فخر بنى هاشم سیّدنا المعظم السیّد جعفر مرتضى دامت برکاته».
علاّمه عالیقدر سیّد محمّدحسین فضل الله نویسنده لبنانى طبق نقل مؤلف کتاب الفصیحة او را «شرف الدّین عصر حاضر» معرفى کرده است.
علامه شیخ رضوان شراره و علامه شیخ حبیب کاظمى حدود پانزده سال قبل از علامه جلیل القدر حاج سیّد مرتضى عسکرى، درباره علامه سیّد جعفر مرتضى مى پرسند، ایشان مى فرماید:
لا اعرف فى من یعاصرنى محققاً مثله.
و نویسنده دانشمند آقاى سید عبّاس على موسوى مى گوید:
عالم فاضل محقق مدقق عالج الکثیر من الموضوعات الخلافیة و حقّق فیها... و سیّدنا السید جعفر شعر ظریف... فقد کتب الکثیر ما ینفع و یفید و لایزال یمارس هذه المهمة ـ و خصوصاً الدفاع عن المذهب ـ حتّى یومنا هذا من سنة 1999م.
منابع
- "سید جعفر مرتضى عاملی"، پایگاه فرهیختگان تمدن شیعه، ناصر باقرى بیدهندى.