تلبیس ابلیس (کتاب)
تلبیس ابلیس
ابن جوزی در مقدمه کوتاه این کتاب مینویسد: پس از رحلت حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله) و درگذشت یاران او... هواها بازگشت و بدعتها آفرید... بیشتر مردم به گروههای گوناگون گرویدند و ابلیس سربرآورد تا آنان را بفریبد و باطل را بیاراید و تفرقه افکند و گمراهان را گرد هم آورد... از اینرو من بر آن شدم تا با تألیف تلبیس ابلیس مردم را از نیرنگهای او بر حذر دارم و دامهایش را بنمایانم. [۳۱۰] ابن جوزی این کتاب را در ۱۳ باب تألیف کرده که برخی از ابواب آن خود به فصول و بخشهای فرعی تقسیم شده است. از آنجا که فصول و بخشهای این کتاب تا حدود زیادی بیانگر عقاید و آرای ابن جوزی است. اشاره به مباحث اصلی این ابواب و فصول، به شناخت بیشتر شخصیت او کمک میکند:
مؤلف
«ابوالفرج عبدالرحمن بن جوزى» (۵۱۰-۵۹۷ ق) جدّ مادری «سبط ابن جوزی»، متکلم، مورخ، محدث و فقیه حنبلی در قرن ششم هجری است. وعظ و خطابه و تدریس، بخش مهمی از زندگی اجتماعی ابن جوزی را در برمیگرفت. وی کتب فراوانی در علوم مختلف تألیف کرده است.
باب اول
باب اول در امر به پیروی از سنت و همراهی با جماعت: در این باب ابن جوزی با استناد به روایات عامه لزوم پیروی از «سنت» را بر اساس تلقی اهل تسنن از «سنت» تبیین میکند و با اشاره به حدیث افتراق، «اهل جماعت» را فرقه ناجیه معرفی میکند. [۳۱۱]
باب دوم
باب دوم در نکوهش بدعتها و بدعتگزاران: در این باب ابن جوزی بدعتگذاران را به ۶ گروه اصلی و هر گروه اصلی را به ۱۲ گروه فرعی تقسیم میکند. گروههای اصلی بدعتگذار از نظر وی عبارتند از حروریه، قدریه، جهمیه، مرجئه، رافضه و جبریه [۳۱۲] وی از گروههای فرعی رافضه به دو گروه شیعه و امامیه اشاره و آنها را چنین معرفی میکند: شیعه معتقد است که علی (علیهالسلام) وصی پیامبر خداست و ولی امر بعد از اوست و امت که با جز او بیعت کردند. کافر شدند. امامیه معتقدند که ممکن نیست دنیا از وجود امامی از فرزندان حسین (علیهالسلام) خالی باشد. امام را جبرئیل تعلیم میدهد و هر گاه بمیرد، کسی چون او جانشینش میشود. [۳۱۳]
باب سوم
باب سوم در تحذیر از فتنهها و نیرنگهای ابلیس: در این باب با استناد به قرآن کریم و احادیث به بیان فریبکاری شیطان میپردازد و میگوید: هر انسانی را شیطانی است و شیطان همانند خون در آدمی جریان دارد و آنگاه فصلی به ضرورت پناه بردن به خدا از شر شیطان اختصاص میدهد.
باب چهارم
باب چهارم در معنی تلبیس و غرور: به نظر وی تلبیس نمایاندن باطل به صورت حق و غرور نوعی نادانی است که نادرست را درست و زشت را زیبا مینمایاند.
باب پنجم
باب پنجم در ذکر فریبکاری ابلیس در اعتقادات و دینها: در این باب به بیان بطلان عقاید سوفسطائیان، دهریان، طبایعیان (معتقدان به عناصر چهارگانه)، ثنویان، فلاسفه و پیروان آنان، معتقدان به هیاکل (کسانی که اجرام سماوی را به عنوان جسم روحانیان علوی میپرستند)، بتپرستان، پرستندگان آتش و خورشید و ماه، مردم دوران جاهلیت، منکران نبوت، یهودیان، نصاری، صابئان، مجوس، منجمان، منکران رستاخیز و تناسخیان میپردازد. آنگاه چگونگی فریبکاری شیطان را در اعتقادات امت مسلمان شرح میدهد و در این زمینه از تقلید و اجتهاد و مسائل مربوط به آنها سخن میگوید و پس از بحثی راجع به کلام و نکوهش متکلمان کیفیت فریبکاری ابلیس را بر خوارج، رافضیان، باطنیان (اسماعیلیه، سبعیه، بابکیه، محمره، قرامطه، خرمیه، تعلیمیه) بیان میکند.
باب شش تا سیزده
باب ششم - در فریفتن عالمان: در این باب تلبیس شیطان بر قاریان، محدثان، فقیهان، اهل جدل، واعظان و گویندگان قصص، لغویان و ادیبان، شاعران و دانشمندان مبرز شرح داده میشود. باب هفتم - در فریفتن فرمانروایان و پادشاهان. باب هشتم - در فریبکاری در عبادات: در این باب چگونگی فریفته شدن عابدان در تطهیر، وضو، اذان، نماز، قرائت قرآن، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر بیان میشود. باب نهم - در فریفتن زاهدان و عابدان: وی در این باب ترک دنیا، سرزنش علما، رویگردانی از آموختن علم، ترک مباحات، پشمینهپوشی، حب جاه، ژولیدگی، ظاهر زاهدانه، احتراز از خرید، انگشتنما شدن، عجب به عبادت، عمل به اوهام و پندارها به عنوان «واقعه»ها و... را از مصادیق تلبیس ابلیس میشمارد. باب دهم - در فریفتن صوفیان: ابن جوزی در آغاز این باب صوفیان را گروهی از زاهدان میشمارد که با صفات، نشانهها و احوالی از زاهدان بازشناخته میشوند. سپس با استناد بر اخبار به بیان وجه تسمیه این گروه به صوفیه و متصوفه میپردازد [۳۱۴] و آنگاه مباحثی در نادرستی اعتقادت صوفیان بیان میکند. باب یازدهم - در فریفتن متدینان در آنچه شبیه کرامات است. باب دوازدهم - در فریفتن مردم عامی. باب سیزدهم - در فریفتن عموم مردم با آرزوهای دور و دراز.
منابع
دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن جوزی، ابوالفرج»، ج۴، ص۱۴۸۴.