انضباط اجتماعی
انضباط اجتماعى
معنای انضباط اجتماعی
«انضباط» از واژه «ضبط»، به معنى «خوب حفظ كردن» گرفته شده و به معناى خويشتن را خوب حفظ كردن است.[۱]
«انضباط اجتماعى» يعنى افراد در همه كارهاى اجتماعى خود را در چارچوب قانون شرع و عقل و مقررات عرفى نگه دارند تا هيچ تخلفى از آنان سر نزند.[۲]
قرآن و انضباط اجتماعى
اميرمؤمنان صلوات الله عليه در سخنى، يكى از اهداف چهارگانه قرآن را ايجاد نظم و انضباط دانسته مى فرمايد: «...ذلِكَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَلَنْ يَنْطِقَ وَلَكِنْ اخْبِرُكُمْ عَنْهُ الا انَّ فيهِ عِلْمَ ما يَأْتى وَالْحَديثَ عَنِ الْماضى وَ دَواءَ دائِكُمْ وَ نَظْمَ ما بَيْنَكُمْ؛ اين قرآن است، او را به سخن آوريد ولى او هرگز سخن نمى گويد، اما من شما را از (پيام ) او آگاه مى سازم؛ همانا در قرآن؛ دانش آينده، اخبار گذشته، داروى درد شما و (آيين ) نظم و انضباطِ ميان شما، نهفته است.[۳]
انضباط اجتماعی در سیره و کلام معصومان
سیره و سنت پیامبر و ائمه علیهمالسلام نشان از نظم بسیار آنان در امور مربوط به خود و جامعه دارد ذیلا به ذکر نمونههایی از آن میپردازیم:
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پس از بنای مسجد هر ستون آن را به نامی گذاشت که مشخص شود در کنار ستونها چه کارهایی صورت میگیرد؛ ستون وفود (جایگاه هیئتها)، ستون تهجد (جایگاه شب زندهداری) و...[۴]
شیوه امام علی علیهالسلام در تقسیم بیتالمال علاوه بر دقت ایشان در امر بیتالمال نشان از نظم ایشان در امور اجتماعی دارد. ابن هلال ثقفی در کتاب الغارات به نقل از مجمع میآورد: علی علیهالسلام هر روز جمعه بیتالمال را جاروب میکرد و آب میپاشید، سپس دو رکعت نماز به جا میآورد و میگفت: شما دو تا در روز قیامت در حق من شهادت دهید.[۵]
آن امام همام در وصیت نامه خود اهل بیت خود و همگان را پس از تقوی به نظم در امور خود سفارش میکنند: «اوصیكما و جمیع اهلی و ولدی و من بلغه كتابی بتقوی الله و نظم امركم؛ شما را و تمام فرزندان و خاندانم را و كسانى را كه اين وصيت به آنها مى رسد، به ترس از خدا و نظم در امور زندگى سفارش مى كنم».[۶]
پيشواى هفتم، امام كاظم عليهالسلام نيز، به پيروان خود سفارش مى كند كه زندگى خويش را بر نظم و برنامه ريزى دقيق استوار سازند: تلاش كنيد كه شبانه روز خويش را به چهار بخش تقسيم كنيد: بخشى براى مناجات با خدا، بخشى براى گذران زندگى، بخش سوم براى معاشرت با برادران دينى و مورد اطمينانى كه عيوب و نارسايى ها را به شما نشان دهند و در نهان با شما يكرنگ باشند و بخش چهارم را در خوشى هاى حلال صرف كنيد تا براى سه بخش ديگر توان و نيرو بگيريد.[۷]
پانویس
- ↑ المنجد، واژه ضبط.
- ↑ اصول اخلاق اجتماعى، جمعی از نویسندگان، مركز تحقیقات اسلامی سپاه، 1379، ص 71.
- ↑ نهج البلاغه، دشتی، خطبه 158.
- ↑ اصل نظم و انضباط در سيره پيامبر صلی الله علیه و آله، فاطمه عادلي، سایت پژوهشکده باقرالعلوم، به نقل از سیره نبوی (منطق عملی)، ج 3، ص 352.
- ↑ ترجمه فارسی الغارات، عبدالمحمد آیتی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، 1374، چاپ دوم، ص 33.
- ↑ نهج البلاغه، دشتی، نامه 47.
- ↑ اصول اخلاق اجتماعى، ص 73، به نقل از بحارالانوار، ج 78، ص 321.