شیخ لطف الله عاملی اصفهانی
شیخ لطف الله عاملی اصفهانی | |
نام کامل | شیخ لطف الله بن عبدالکریم بن ابراهیم بن علی بن عبدالعال |
زادروز | |
زادگاه | میس لبنان |
وفات | 1305 قمری |
مدفن | کربلا |
آثار | |
شرح حال
شیخ لطف الله بن عبدالکریم بن ابراهیم بن علی بن عبدالعال، اصلاً از میس لبنان است. خاندان او اکثر از فقهای امامیه بوده اند که در جبل عامل زندگی می کردند و چون پادشاهان صفوی در ترویج مذهب تشیع و اکرام و اعظام فقها و دانشمندان شیعه سعی بلیغ روا می داشتند. عده ای از علمای بحرین و جبل عامل را به ایران دعوت نمودند.
از جمله آنها شیخ حسین بن عبدالصمد حارثی، پدر شیخ بهائی و دیگر شیخ لطف الله عاملی است که ابتدا در مشهد مقدس مقیم شد و از محضر بزرگانی مانند ملا عبدالله شوشتری استفاده نمود و از جانب شاه عباس کبیر به خدمت آستان قدس رضوی انتخاب گردید و تا فتنه ی ازبکان در آن شهر مقیم بود. آنگاه به قزوین رفت و به تدریس اشتغال یافت و شاه عباس چون بزرگی و مقام علمی او را بدید به اصفهان دعوتش نمود.[۱]
مؤلف عالم آرامی عباسی نیز این مطلب را چنین می نویسد: "شیخ لطف الله میسی، مشهور از محال مقدس نبیره ی شیخ ابراهیم طیسی است که از فضلای متبحر و فقهای عصر بود. مولد شریفش موضع تیس جبل عامل است. در اوایل سن شباب احرام زیارت امام ثامن علیه التحیه والثناء بسته مدتی مدید در آن آستان ملایک آشیان به تحصیل علوم روزگار گذرانیده از برکات صحبت مولانا عبدالله شوشتری و سایر علمای مشهد مقدس بهره کامل در علم فقه یافته و در زمره مدرسین سرکار فیض آثار انتظام یافت و در زمان حضرت اعلی شاهی ظل الهی منصب والای خادمی نیز علاوه ی تدریس گشته از آن سرکار موهبت آثار موظف بود. در فترت او زبکیه از آسیب آن طایفه نجات یافته به درگاه معلی آمده مدتی در قزوین به درس وافاده مشغول بوده حسب الامر الاعلی از آنجا بدار السلطنه اصفهان نقل نمود...". [۲]
شاه عباس در سال 1011 در جنب میدان نقش جهان مدرسه و مسجدی را که هنوز هم به نام او شهرت دارد برای محل تدریس و اقامت و امامت او پی نهاد و انجام این کارتا 1028 طول کشید و در حین اتمام همین ساختمان بود که شاه عباس در قسمت جنوبی میدان شاه طرح انشاء مسجد جامع عباسی یعنی مسجد شاه را ریخت. بعد از آن که مدرسه و مسجد شیخ لطف الله برای تدریس و نمازگزاری شیخ مهیا گردید و شاه برای وجه معاش او وظیفه ای معین و مقرر داشت.[۳]
او نماز جمعه را واجب عینی می دانست و مرتباً در مسجد خود اقامه می نمود. شیخ لطف الله با علامه ثانی شیخ بهایی معاصر بود و شیخ از وی تجلیل و احترام می نمود. شیخ بهایی مردم را جهت استفاده از حضورش تخریص می نمود.[۴]
آثار
آثار او بیشتر حواشی و تعلیقاتی است که بر بعضی از کتب فقه نوشته است.[۵]و رسائلی که بر رد فتاوی دینی معاصرین به رشته نگارش درآورده است.[۶]
عروج به ملکوت اعلی
وفات شیخ سرانجام به سال 1035 در اصفهان رخ داد.[۷] و جنازه ی او را به کربلا حمل نمودند.[۸]
مسجد شیخ لطف الله
مسجد شیخ لطف الله که از آثار تاریخی اصفهان است بیش از مقام علمی خودش در دنیا شهرت دارد. در این جا برای زینت بخشیدن به این مطلب مختصری از ویژگی های این مسجد آورده می شود: "این بنا در ضلع شرقی میدان نقش جهان و مقابل عمارت عالی قاپو واقع گردیده است و به جهت ویژگی های خاص معماری و تزیینات فوق العاده از شاهکارهای برجسته ی معماری دوره ی صفوی به شمار می آید. ساختمان این مسجد بین سالهای 1011 تا 1028 ه.ق به فرمان شاه عباس اول برای نماز جماعت و تدریس شیخ لطف الله بن عبدالکریم بن ابراهیم – از علمای مهاجر جبل عامل لبنان که نام مسجد نیز برگرفته از نام اوست و ظاهراً به معماری محمدرضا بن استاد حسین، بنا اصفهانی ساخته و پرداخته شده است. ساختمان مسجد دارای طرح ساده، کوچک و در عین حال بسیار باشکوه و استادانه است و مشتمل بر شبستان زمستانی، گنبد، راهرو، سردرورودی و تزئینات غنی کاشیکاری است و برخلاف دیگر مساجد معتبر این دوره، فاقد صحن، ایوان و مناره است".[۹]
پیوند
پانویس
- ↑ سید محمدباقر کتابی/ رجال اصفهان (در علم، عرفان، ادب و هنر)/ سازمان چاپ و انتشارات و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول 1375/ صص 9 و8.
- ↑ اسکندر بیک ترکان/ تاریخ عالم آرامی عباسی، (شامل جلد 1 و نیمی از جلد 2)/ مؤسسه انتشارات امیرکبیر تهران، چاپ سوم، 1382/ ص 157.
- ↑ لطف اللّه هنر فر/گنجینه های آثار تاریخی اصفهان/ اصفهان، کتابفروشی سقفی، چاپ دوم، 1350/ ص 404.
- ↑ م – جرفادقانی/ علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی/ انتشارات معارف اسلامی، قم، خیابان دوم پاساژ قدس، چاپ اول مهرماه 1364/ ص 128.
- ↑ کتابی، همان، ص 10.
- ↑ هنر فر، همان، ص 405.
- ↑ جرفادقانی، همان، ص 128.
- ↑ کتابی، همان، ص 10.
- ↑ پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی، دائرة المعارف بناهای تاریخی (در دوره ی اسلامی (مساجد))، ویرایش ادبی: محمدمهدی عقابی/ مؤسسه انتشارات سوره، چاپ اول 1378، ص 86.