شهید اسماعیل دقایقی
شهید اسماعیل دقایقی در سال ۱۳۳۳ در شهرستان بهبهان به دنیا آمد. در سال ۱۳۵۷ ازدواج کرد. بیست و هشتم دیماه ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر بمباران هوایی عراق به شهادت رسید.
محتویات
زندگینامه
شهید دقایقی در سال 1333 ه.ش در بهبهان از توابع استان خوزستان در خانواده مذهبی به دنیا آمد. پس از مدتی خانواده شهید به علت مشكلاتي كه داشتند، مجبور شدند به آغاجاري مهاجرت کنند.اسماعيل در کودکی تمامي ارزشهاي وجودي خود را كه به آنها پايبند بود از خانواده خود که مقید به ارزش های اسلامی بودند فراگرفت.
ایشان پس از ورود به دوران دبيرستان، در سال 1349 در كنكور هنرستان شركت ملي نفت (كه تنها شاگردان ممتاز و نمونه را ميپذيرفت) شركت كرد و پس از قبولي، به ادامه تحصيل در آن هنرستان پرداخت.
فعاليتهاي سياسي – مذهبي
اسماعيل در هنرستان مبارزات سیاسی خود عليه رژيم و مفاسد اجتماعي آن را آغاز كرد این مبارزات تنها منحصر به مسائل سياسي و نظامي نبود، بلكه به علت هوش سرشار و علاقهمنديش به مسائل فرهنگي با جوانان اين منطقه ارتباط فكري و روحي پيدا ميكرد و آنان را با فرهنگ اصيل اسلام كه در آن خطه، سخت مورد تهاجم واقع شده بود آشنا ساخت .
در سال 1353 دوبار به زندان افتاد و هربار پس از چند ماه كه همراه با شكنجه بدني و عذاب روحي بود آزاد شد اما به علت فعالیتهای سیاسی از هنرستان اخراج شد، ایشان در همان سال در رشته آبياري دانشكده كشاورزي دانشگاه اهواز قبول و مشغول تحصیل شد، دو سال بعد دوباره در كنكور شركت كرد و به دانشكده علوم تربيتي دانشگاه تهران قبول شد
اودر محيط دانشگاهي (اهواز و تهران) نيز به مبارزات عقيدتي،سياسي و نظامي خود ادامه دادو سال 1357 نیز ازدواج نمود
با اوجگيري نهضت خروشان و توفنده مردم مسلمان ايران به رهبري حضرت امام خميني(ره) همچنان به مبارزه ادامه داد خانه اسماعيل همواره يكي از پايگاههاي فعال مبارزه با رژيم به شمار ميآمد
نقش شهيد در دوران انقلاب اسلامي
شهيد دقايقي علاقه وافر به ادامه تحصيل داشت، اما با توجه به ضرورتي كه در عرصه انقلاب و دفاع احساس ميكرد دانشگاه و تحصيل را ترك كرد و در سال 1358 با يك نسخه از اساسنامه جهاد سازندگي (كه دانشجويان انجمن اسلامي دانشگاهها آن را تنظيم كرده بودند)، به آغاجاري رفت و به اتفاق عدهاي از دوستان، جهادسازندگي را راهاندازي كرد. هنوز چند ماه از فعاليت و تلاش همهجانبه او در اين نهاد نگذشته بود كه طي حكمي (در اوايل مرداد ماه 1358) مسئول تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در منطقه آغاجاري شد. با دقت و دلسوزي تمام به عضوگيري نيروهاي انقلابي پرداخت و در زمان تصدي فرماندهي سپاه، نمونه و الگويي شد از يك فرمانده متقي ومدبر و كاردان. يك سال از فرماندهياش در اين منطقه ميگذشت كه به دليل لياقت و شايستگي زياد، براي تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي خوزستان به كمك دريادارشمخاني و سايرين شتافت و با عهدهدار شدن مسئوليت دفتر هماهنگي استان، شروع به تشكيل و راهاندازي سپاه در شهرستانهاي اين استان نمود. با انتخاب و معرفي فرماندهان صالح و لايق توانست خدمات ارزندهاي را به اين نهاد مقدس ارائه دهد. در همين مسئوليت و قبل از تجاوز نظامي عراق،زماني كه از درگيري خرمشهر با خبر شد سريعاًخود را به آنجا رساند و با انتقال سلاح و مهمات (به اتفاق شهيد جهانآرا) نقش اساسي در آمادگي رزمي مردم منطقه ايفا كرد.
شهيد و دفاع مقدس
به دنبال شروع تهاجم سراسري و ناجوانمردانه عراق، به عنوان نماينده سپاه در اتاق جنگ لشكر92 زرهي اهواز حضور يافت و در سازماندهي نيروها و تجهيز نیروها تلاش گستردهاي را آغاز كرد. در جريان محاصره شهر سوسنگرد توسط عراقيها، با مشكلات زيادي از محاصره خارج شد.در عمليات فتحالمبين نيز در قرارگاه لشكر فجر همكاري كرد.
مسئوليت يگان حفاظت
ايشان در تاريخ 1/4/1361 به سپاه منطقه يك مامور گرديد و مسئوليت مهم يگان حفاظت شخصيتها را در قم و استان مركزي به عهده گرفت در حدود یکسال او اندی کار صادقانه در این حوزه که و با تدبير و درايت خاص خود و بكارگيري برادران سپاه مخلص و جان بركف، به گونهاي عمل كرد كه در دوران تصدي فرماندهان ايشان در اين مسئوليت، به لطف خدا هيچگونه ترور و سوءقصدي از جانب منافقين و ضدانقلاب در حوزه مسئوليتي او پيش نيامد. در سال 1362 طي فرمان امام خمینی و تاکید خاص بر حضور افراد در جبهه ها ایشان به منطقه جنگی بازگشتند
راهاندازي دوره عالي مالك اشتر
پس از بازگشت مجدد به جبهه، مسئول راهاندازي دوره عالي مالك اشتر (ويژه آموزش فرماندهان گردان) گرديد. اين اقدام ضروري در جهت آشنايي هرچه بيشتر برادران عزيزي كه در جنگ تجارب زيادي را كسب كرده و استعداد فرماندهي را داشتند؛ توسط شهيد دقايقي صورت گرفت. ايشان با دقت، يكايك آنها را شناسايي و انتخاب كرد تا ضمن آموزش به اصول و مباني جنگ و آرايش و تاكتيكهاي نظامي، افراد نخبه و توانمند را براي بكارگيري در مسئوليتهاي فرماندهي معرفي كند. البته خود ايشان هم در اين دوره شركت كرد.
در زمان اجراي طرح مالك اشتر، عمليات خيبر در منطقه عملياتي جزاير مجنون انجام شد و شهيد دقايقي نيز با حضور در اين نبرد فراموش نشدني، فرماندهي يكي از گردانهاي خط مقدم را به عهده داشت. بعد از عمليات خيبر به پشت جبهه بازگشت و دوره ياد شده را در تابستان 1363 به پايان رسانيد. پس از مدتي در لشكر 17 عليبن ابيطالب(ع) و در نظم بخشيدن و سازماندهي لشكر، كمك كرد
راهاندازي تيپ مستقل بدر
هنگامي كه ماموريت تيپ ياد شده به ايشان واگذار گرديد با تلاشي شبانهروي که داشت و تمامي قدرت و امكانات خود را وقف انجام این وظیفه كرد و با توكل به خدا و پشتكار و جديت در مدت كوتاهي موفق شد يگان رزم منسجم و قدرتمندي را پايهگذاري نمايد. ایشان علاوه بر خدمت خالصانه در سمت فرماندهي تيپ 9 بدر به شركت در عمليات عاشوراي 4 و قدس 4 و همچنين كربلاي 2 و 3و 4 و 5 نیز حضور داشته است.
نحوه شهادت
سرانجام شهید اسماعيل دقايقي بیست و هشتم دیماه ۱۳۶۵چند ساعت پس از خداحافظی از همسر و فرزندانش همراه يکي از برادران براي سرکشي و شناسايي عازم محور عملياتي کربلاي 5 می شود در شلمچه بر اثر بمباران هوایی عراق به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش قرار دارد.
ويژگيهاي اخلاقي
در مطالعه و بالابردن آگاهي و معلومات خود جديت خاصي داشت و تا آخر عمر پربركتش از تحصيل دانش باز نماند. انس با قرآن از شاخصترين خصوصيت او بود. حتي در اوج مشكلات و گرفتاريها از تلاوت قرآن نيز غافل نميشد. با افراد مختلف و خطاكار بشدت برخورد ميكرد و هميشه رعايت جوانب شرعي را در تنبيهات و برخوردها متذكر ميشد. تواضع و فروتني در اولين برخورد با او، صفت تواضع زودتر از صفات ديگر جلوهگر ميشد. با همه مسئوليتهاي سنگين و دشواري كه برعهده داشت لبخند همیشه بر چهره اش بود. در اوج ناملايمات و فشارها و نارساييها، برخورد شايستهاي با نيروهاي تحت امر داشت. ايشان عموماً در كارها با نيروهاي خود مشورت ميكرد و به راي و نظر آنها توجهي خاص داشت. صبر و حوصله و سعه صدر از صفات بارز وي بود. خلوص و سكوت و وقارش در فرماندهي تحسين برانگيز بود. جاذبه او باعث شده بود كه در تمامي صحنهها حتي در داخل خانواده رزمنگان از مكاني ويژه برخوردار شود. تدبير و كارداني وي موجب تقويت روزافزون جايگاه او در بين افراد شده بود.
بخشی از وصینتامه شهید
بسم الله الرحمن الرحيم: «ربنا افرغ علينا صبرا وثبت اقدامنا وانصرنا القوم الکافرينالقوم الکافرين.» خدايا امت اسلام را صبر و استقامت عطا فرما تا در مقابل دشمنان خدا و کافران پايداري کنند و سپس بر آنان غلبه کنند. خدايا شهادت مي دهم که غير از تو خدايي نيست و محمّد )ص( رسول و فرستاده توست و علي )ع ( وصي رسول خدا است. سلام بر خاندان عصمت و طهارت درود بر خميني کبير. سلام بر روحانيت متعهد و امت حزب الله. خدايا از تو مي خواهم در هنگامي که شيطان سستي به سراغم مي آيد او را دور سازي و مرا قوت و آرامش عطا فرمايي که «لاحول ولا قوه الا بالله العلي العظيم .»
...برادران و خواهران محترمه: براي شما آرزوي صبر و استقامت در پيگيري اهداف اسلامی دارم. انشاء الله که بتوانيد با کار و فعاليت خود را بيش از پيش وقف راه خدا و اسلام کنيد. پيش بردن اسلام در جهان، جهاني که پر از فسق و فجور و خيانت ابر قدرتها است.
تلاش و ايثار مي خواهد در راه حسين، سيد الشهداء )ع( رفتن، حسيني شدن را مي خواهد. انشاء الله در پيروي از راه امام امت خميني عزيز که همان راه خدا و قرآن و اهل بيت عصمت و طهارت است موفق باشيد. ديدن برادران رزمنده در خط اول که با آرامش مش غول نماز هستند و با متانت نيروهاي دشمن و تانک هاي او را مي بينند و با سلاح مختصر با آنان مقابله مي کنند از تجليات خميني شدن اين امت که مرا به وجد آورده است. حقوق شما را آنطور که بايد رعايت ننموده ام. انشاء الله مرا ببخشيد. من هم دعاگوي شما هستم. خدمت کليه اقوام و فاميل و دوستان و آشنايان سلام عرض مي کنم و براي آنان توفيق در خط اسلام و قرآن بودن را آرزومندم. قطعا نتوانست هام حقوق شما را به خوبي رعايت کنم، انشاء الله مرا ببخشيد. از همه شما التماس دعا دارم. والسلام علي عباد الله الصالحين.
پاسدار اسماعيل دقايقي 3 جمادي الثاني 1404 روز وفات فاطمه زهرا (س) اولين منادي حق و ولايت و وصايت اهل بيت عصمت و طهارت.