مصطفی خمینی
آیتالله سيد مصطفى خمينى (1309-1356ش)، فرزند بزرگوار رهبر کبير انقلاب حضرت امام خمینی قدسسره در سال 1309 هجرى شمسى در شهر مقدس قم و در خانوادهاى اهل علم و شريف و بزرگ به دنيا آمد.
او از سادات موسوى است و نسبش به امام موسى کاظم عليهالسلام مىرسد.
پدرش نام او را محمد نهاد و لقبش را مصطفى و کنيهاش را ابوالحسن قرار داد که بعدا به نام مصطفى مشهور شد.
محتویات
خاندان
پدرش سيد روح الله مصطفوى، مشهور به امام خمينى (ره)، مجدد اسلام و حيات بخش شريعت مقدس رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم در قرن اخير بود که دوست و دشمن به ستايش او پرداخته و به کمالات و مقامات معنوى او معترفند.
مادر تقيه و فاضلهاش فرزند آیتالله ميرزا محمد ثقفى، صاحب کتاب «روان جاويد» در تفسير قرآن و «غرر العوائد من درر الفوائد» در علم اصول است.
آیتالله ميرزا ابوالفضل تهرانى، صاحب کتاب «شفاء الصدور فی شرح زيارة عاشوراء» نيز، جد مادرى اوست.
جد بزرگش نيز آیتالله ميرزا ابوالقاسم کلانتر است. او تقريرات درس شيخ انصارى را با نام «مطارح الأنظار» نوشته است و سيد مصطفى از وى به «جد مقرر من» تعبير مىکند.
رؤياى صادقه
قبل از تولد سيد مصطفى، مادر وى حضرت فاطمۀ زهرا سلاماللهعليها را در خواب ديد که در باغ زيبايى نشسته و امام حسين عليهالسلام را در حالى که کودکى خردسال است در آغوش دارد.
تعبير خواب آن بود که خداوند به او پسرى عنايت خواهد کرد. فرزند بزرگوارى که همچون جد بزرگوارش امام حسين عليهالسلام به شهادت خواهد رسيد و خون او موجب سرنگونى ستمگران و گردنکشان و پرچمى براى مجاهدان راه حق و فضيلت و مستضعفان خواهد شد.
تحصيلات علمى
تحصيلات شهيد سيد مصطفى خمينى از شهر مقدس قم آغاز شد. او شش سال در مدارس جديد به فراگيرى علوم ابتدايى پرداخت. سپس تحصيل در حوزۀ علميّۀ قم را آغاز کرد.
سيد مصطفى در 17 سالگى به درخواست پدرش ملبس به لباس مقدس روحانیت شد.
وى در علوم ادبيات به سرعت پيش رفت و در آن علم صاحب نظر شد. نظريات او در برابر بزرگان ادبيات را مىتوان در کتاب ارزشمندش به نام «تفسير القرآن الکريم» مشاهده نمود.
پس از آن، شروع به فراگيرى علوم ديگر حوزه مانند: فقه، اصول، رجال، حديث، فلسفه و عرفان کرد و در مدت کوتاهى در همۀ آنها به مراتب عالى رسيد.
مقام و منزلت علمى
هنوز 33 سال از عمر او نگذشته بود که درس خارج اصول خود را در حوزۀ علميّۀ قم آغاز کرد و طلاب حوزه را از دانش وسيع خود بهرهمند ساخت. وى بعد از تبعيد به عراق، دورۀ دوم درس خارج اصول خود را در حوزۀ علميّۀ نجف اشرف آغاز نمود.
آیتالله سيد مصطفى خمينى در آن درس به بحث مفصل و عميق مباحث اصولى و نقد و بررسى آراء و نظريات محققین پرداخت و نظريات و تحقيقات نو و استوار خود را مطرح ساخت که همگى دلالت بر مقام و منزلت علمى آن شهيد بزرگوار داشت.
علاوه بر آن، وى درس خارج فقه و تفسيرى نيز آغاز نمود که در عمق و گستردگى و ارزش مباحث، مورد توجه علما و محققین بزرگ حوزۀ علميّۀ نجف قرار گرفت.
در مقام آیتالله سيد مصطفى خمينى همين بس که حضرت امام خمينى (ره) دربارۀ او مىفرمايد: «مصطفى اميد آيندۀ اسلام بود.»
اخلاق و عبادت
عوامل وراثتى و خانواده و اجتماع نقش بزرگى در شخصيت انسان دارد.
مخصوصا شخصيتى مانند سيد مصطفى که از نسل رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم و در خانۀ اسطورۀ تقوا و شهامت در اين عصر يعنى امام خمينى (ره) تربيت شده بود. در خانوادهاى اهل علم، تقوا، زهد و هدايت که شبهايش با نور عبادت و انقطاع الى الله مىدرخشيد و روزهايش با علم و جهاد و اهميت به امور اسلام و مسلمين سپرى مىشد.
اساتيد
آیتالله سيد مصطفى خمينى از محضر علماى بزرگى در دوران خود بهره برد مانند:
- پدر بزرگوارشان امام خمینی
- حضرت آیتالله حسین بروجردى
- آیتالله سيد محمد محقق داماد
- آیتالله سيد حجت کوهکمرى
- آیتالله سيد ابوالحسن رفيعى قزوينى
- آیتالله حکيم
- آیتالله شاهرودى
- آیتالله سيد ابوالقاسم خويى
جهاد و شهادت
آیتالله سيد مصطفى خمينى، نائب پدر و بازوى تواناى او بود.
هنگامى که امام خمینی در 15 خرداد سال 1342 دستگير شد، او به ادامۀ راه پدر و هدايت انقلاب پرداخت تا آنکه حکومت ستمگر شاه او را نيز دستگير و زندانى کرد و پس از تبعيد به ترکيه، همراه پدرش به عراق تبعيد نمود.
سيد مصطفى خمينى در سالهاى تبعيد خود در عراق همواره يار و پشتيبان پدر و بازوى توانمند او براى هدايت انقلاب بود تا آنکه رژيم شاهنشاهى براى ضربه زدن به حضرت امام، در سال 1356 شمسى آن بزرگوار را در سن 47 سالگى به شهادت رساند.
خون اين سيد بزرگوار هم همچون خون سيدالشهداء جوشيد و کاخ ستمگران را واژگون ساخت. شهادت او نقطۀ اوج انقلاب اسلامى ايران گرديد و عاقبت در 22 بهمن 1357 يعنى يکسال بعد انقلاب اسلامى به ثمر نشست و اين است معناى سخن حضرت امام که فرمودند:
«شهادت مصطفى از الطاف خفيۀ الهى بود.»
آثار
از آیتالله سيد مصطفى خمينى تأليفات ارزشمندى به يادگار مانده از جمله:
- تحريرات فی الأصول
- مستند تحرير الوسيلة
- تفسير القرآن الکريم
- تعليقات على الحکمة المتعالية
- تحرير العروة الوثقى
- تعليقة على العروة الوثقى
- دروس الأعلام و نقدها
- العوائد و الفوائد
- ولاية الفقيه
- الطهارة
- الواجبات في الصلاة
- الخلل فی الصلاة
- الصوم
- کتاب البيع
- کتاب الخيارات
و تأليفات فراوان ديگرى که در حملۀ دژخيمان شاه به منزل وى به غارت رفت.