تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران (کتاب)
كتاب تاريخ كامل بزرگ اسلام و ايران، ترجمه الكامل فى التاريخ يا كامل التواريخ شامل وقايع از آغاز خلقت تا سال 628 هجرى قمرى است كه ابوالحسن عزالدين ابناثير مورخ بزرگ اسلامى در قرن ششم نوشته است. اين كتاب توسط عباس خليلى و ابوالقاسم حالت به فارسى با عنوان تاريخ كامل بزرگ اسلام و ايران ترجمه شده است.
محتویات
مزایای کتاب
اثر مهم ابن اثير، چنانكه گفتيم تاريخ بزرگ او به نام «الكامل فى التاريخ» است كه به كامل ابن اثير معروف است.
اين مورخ بزرگ، چون همزمان با استيلاى مغول بوده مىتوان گفت: از لحاظ زمانى نخستين مورخى است كه وقايع عصر مغول را نسبتاً به تفصيل آورده، مخصوصاً وقايع زمان قراختاييان و خوارزمشاهيان تا اواخر ايام سلطنت جلالالدين منكبرنى را ضبط كرده و در گردآورى مواد كتاب نيز نهايت دقت را بكار برده است به همين جهت كتاب او يكى از منابع مهم تاريخ مغول شمرده مىشود.
ساختار
متن عربى تاريخ «كامل» ابناثير سيزده مجلد قطور است كه آخرين مجلد آن به اعلام تخصيص يافته است. هر مجلد از اين تاريخ در حدود هفتصد صفحه دارد و هر صفحه آن كه به فارسى برگردد، تقريباً شامل سه صفحه از صفحاتى مىشود كه در اين كتاب ملاحظه مىفرماييد.
از اينجا مىتوان پى برد كه تاريخ ابناثير تا چه اندازه بزرگ و مفصل است و چرا ترجمه يازده مجلد آن در فارسى بيست و هفت مجلد شده كه هر مجلد نزديك به چهارصد صفحه دارد.
چون مرحوم خليلى كار خود را از مجلد دوم شروع كرده، نخستين مجلد ترجمه فارسى آن به عنوان «جلد اول» از چاپ درآمده و همين طور به ترتيب ادامه يافته تا جلد بيست و هفتم كه آخرين قسمت از تاريخ ابناثير است و ترجمه تا پايان كتاب مىباشد.
بنابراين چارهاى نبود جز اين كه ترجمه فارسى مجلد اول كتاب، به عنوان «قسمت قبل از اسلام» چاپ شود و مجلدات فارسى آن - هر چند جلد كه مىشود - مجدداً از يك به بعد شماره بخورد.
محتوا
چهارده جلد اين تاريخ را كه شايد معتبرترين تاريخ اسلامى شمرده شود، شادروان عباس خليلى اديب و دانشمند معروف ترجمه كرد و مابقى را آقاى هاشمى حائرى ترجمه نمودهاند.
تاريخ «كامل» چنان كه از نامش برمىآيد، تاريخى جامع و كامل است كه مؤلف آن وقايع كليه كشورهاى اسلامى و برخى از كشورهاى غيراسلامى را تا سال 628 هجرى قمرى ضبط كرده است.
در اين تاريخ زندگانى پيامبران، به ويژه پيامبر اسلام و حوادث دوران پادشاهان ايران از پيشداديان، كيانيان، اشكانيان و ساسانيان گرفته تا سلسلههاى بعد از اسلام و كارهاى همه خلفا و سلاطين سرزمينهاى بين النهرين، عربستان، شام، روم شرقى (تركيه فعلى)، نواحى شمال افريقا، اسپانيا، احوال فرمانروايان نواحى شرق، شمال شرق و شمال غرب ايران؛ مانند ماوراءالنهر، تركستان، گرجستان، ارمنستان و غيره همه به تفصيل ذكر شده و اگر تاريخى وجود داشت كه رويدادهاى تمام نقاط مذكور را تا اين روزگار به همان تفصيل ضبط كرده بود، امروز علاقمندان به تاريخ شايد نيازى به تهيه تاريخهاى ديگر نداشتند.
اگر چه ناگفته نبايد گذاشت كه شيوه تاريخنگارى ابناثير شيوه يك مورخ امروزى نيست و او در بسيارى از موارد، طورى پيشامدهاى تاريخى تعليل و توجيه مىكند كه امروز قابل قبول نمىباشد.
اما تفصيلى كه او در شرح وقايع قائل شده از آن گونه تفصيلاتى نيست كه درازگويىهاى خسته كننده به شمار آيد و خواننده را ملول كند. بر عكس، در اين كتاب شرح هر پيشامدى با جزئيات جالب، نكات، لطائف و ظرائف دلپسندى همراه است و اينها است كه تاريخ را شيرين و خواندن آن را لذتآور مىسازد.
مثلاً جنگها را كه از وقايع مهم است، اغلب تواريخ خيلى مختصر و خشك نقل مىكنند؛ ولى تاريخ «كامل» مانند يك داستان رزمى برخى از صحنههاى جنگ را چنان مشروح و با روح مجسم كرده كه خواننده ضمن خواندن آنها بىاختيار حس مىكند كه تماشاگر ميدان جنگ است.
از تاريخ قديم ايران نيز پادشاهان كيانى، اشكانى و ساسانى را تا انقراض سلسله ساسانيان و ظهور اسلام شرح داده، از آن پس وقايع تاريخ بعد از اسلام را سال به سال نقل كرده است.
مترجمين محترم در ترجمه كتاب، تا آنجا كه امكان داشته، نهايت دقت را بكار بردهاند. در زمستان سال 1352 هنگامى كه ترجمه بقيه تاريخ ابناثير - يعنى ترجمه وقايعى كه از سال 500 هجرى قمرى به بعد روى داده - به آقاى هاشمى واگذار شد، پيشگفتار كوتاهى زيرعنوان «احوالات برادران ابناثير و سخنى چند درباره ترجمه الكامل فى التاريخ» نوشت كه در آغاز مجلد هيجدهم دوره فارسى آن چاپ شد.
در آنجا پس از سخنى كوتاه درباره سه برادرى كه مشهور به «ابناثير» هستند و معرفى عزالدين ابن اثير و تاريخ كامل او شرح مختصرى نيز راجع به جريان ترجمه اين كتاب مهم و مفصل نگاشته است.
متن عربى تاريخ الكامل كه در بيروت چاپ شده، دوازده جلد است و جا داشت كه از جلد اول آن ترجمه شود؛ ولى شادروان عباس خليلى شايد جلد اول را كه شامل احوالات پيامبران و پادشاهان ايرانى قبل از اسلام است، ضرورى نديده و از ترجمه آنها صرفنظر كرده است.
مرحوم خليلى از تولد پيغمبر اسلام و زندگانى آن حضرت تا وقايع سال 358 هجرى قمرى را ترجمه كرد كه متاسفانه عمرش كفاف نداد و در بيست و يكم بهمن ماه سال 1350 زندگى را بدرود گفت.
پس از آن، براى اين كه ترجمه كامل ناقص نماند به نويسنده نامى و دانشمند گرامى، هاشمى حائرى پيشنهاد شد تا با تسلطى كه در زبان عربى و همچنين در نويسندگى دارند كارى را كه عباس خليلى اقدام كرده دنبال كنند و ترجمه اين تاريخ معتبر را به پايان برسانند.
ايشان نيز از وقايع سال 359 تا رويدادهاى سال 499 را ترجمه فرمودند؛ بعد به علت بيمارى چشم و ضعف قوه باصره از از ترجمه بقيه كتاب معذرت خواستند.
آقاى ابوالقاسم حالت نيز ادامه ترجمه اين كتاب را به چند علت بر عهده گرفت:
- اول علاقهاى كه شخصاً به كتب ادبى و تاريخى داشت.
- دوم تشويق بعضى از دوستان كه سخنان دلگرم كننده آنان اين كار را - كه در نظرش مشكل مىنمود - آسان جلوه داد.
- سوم روانى و سلاست عبارات تاريخ «الكامل» كه با لغات و انشايى بسيار ساده نوشته شده، به طورى كه خواننده در حين خواندن آن كمتر به لغات مشكل و متروك يا عبارات معقد و پيچيده برخورد مىكند.
ضمن ترجمه اين كتاب شهرهايى را كه فكر مىكرده، در نظر خواننده معمولى ناشناخته است و شناختن آنها ضرورى است، در ذيل صفحات توضيح داده است.
بعضى از اين توضيحات قدرى مفصل است؛ ولى چون فكر مىكرده كه اين تفصيل نيز ممكن است براى برخى از خوانندگان قابل استفاده باشد.
پيشگفتارى هم مؤسسات ناشر اين تاريخ - كه در بيروت چاپ شده - راجع به طرز تصحيح و تنقيح متن و آرايش و پيرايش چاپ آن نوشته و به آغاز كتاب افزودهاند. پس از آن شرحى تحت عنوان «عزالدين ابناثير» درباره زندگى او و كتاب او - الكامل فى التاريخ - نگاشتهاند. مترجم محترم اين دو مقاله را نيز ترجمه كرده است.
وضعیت نشر
- علياكبر علمي، 1365، تهران
- مؤسسه مطبوعات علمى، تهران، 1371
- نشر داد، تهران، 1374 (خصوص بخش بعد از اسلام)
منابع
- مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، نرم افزار ایران اسلامی، بخش کتابشناسی
- سایت lib.ir