منهاج الولاية في شرح نهجالبلاغة (کتاب)
نویسنده | عبدالباقى صوفى تبريزى |
موضوع | شرح نهج البلاغه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
|
منهاجالولايه فى شرح نهجالبلاغه، تأليف عبدالباقى صوفى تبريزى(متوفى سال 1039ق) به زبان عربى است. اين كتاب به دوازده موضوع مهم در نهجالبلاغه با نثر فارسى روان و آميخته به عربى پرداخته كه در دو جلد ارائه شده است.
ساختار
نويسنده دوازده موضوع نهجالبلاغه شرح و تفسير كرده و هر يك را در بابى خاصّ قرار داده است. سه باب اول در جلد اول و باقى ابواب در مجلد دوم آمده است. وى در هر باب، خطبههايى از نهجالبلاغه در آن موضوع - و در موارد كمى نيز كلمات قصار و نامههاى حضرت - را انتخاب و پس از بيان عبارت كوتاه يا چند عبارت از خطبه مذكور به شرح و تفسير آن پرداخته است. شرح برخى از عبارات نهجالبلاغه را با تفصيل بيشتر، و شرح برخى ديگر از عبارات را كوتاهتر، و در موارد معدودى نيز فقط به ترجمه عبارات اكتفا كرده است، و بيشتر مطالبى كه از كتب عرفانى نقل نموده به زبان عربى است.
گزارش محتوا
با بررسى و تطبيق شروح متعدّد و مختلفى كه بر نهجالبلاغه نگاشته شده، چنين برمىآيد كه هر كدام، از يك يا چند ويژگى خاصّ برخوردار است. برخى از آنها، بيشتر جنبه كلامى دارد، همچون شرح ابن ابىالحديد، و در برخى ديگر جنبه حكمى تفوّق دارد؛ همانند شرح ابنميثم، و در برخى جنبه اخبارى و روايى نمايان است، همچون شرح گلستانه و برخى نيز مذاق عرفانى و حكمى دارد؛ همچون شرح ابنعتائقى، شرح محلّى و شرح روغنى قزوينى و تعداد كمى نيز به ترتيب موضوعات است؛ همچون شرح ميرزا خليل كمرهاى؛ امّا شرحى كه در بردارنده تمامى جوانب و يا جمع بيشترى از آن ويژگىها باشد و مذاقهاى مختلف عرفانى، حكمى، كلامى، اخبارى و ادبى - خصوصا به ترتيب موضوعات- در آن گرد آمده باشد، چنين شرحى كمتر به مرتبه ظهور و عيان و به رشته تأليف و تحرير در آمده است.
شايد بتوان اين جامعيت و كمال را شرح مورد بحث مشاهده كرد. باقى موضوع «توحيد ذات بارى تعالى» و «صفات رسول و آل او» را در دو باب نخست كتاب بررسى مىكند، با استناد به متون احاديث و روايات معصومين(ع) و با استمداد از اقوال محقّقين از عرفا و حكما؛ همچون ابنعربى، صدرالدين قونوى، روزبهان بقلى شيرازى، امام قشيرى، خواجه نصير طوسى و با استشهاد به اشعار شاعرانى عارف، همچون مولانا، عطّار، شيخ محمّد شبسترى، ابنفارض به شيوهاى جامع و با تركيبى از عرفان و حكمت و اخبار، عبارات بلند و عميق امامالموحّدين را در معراج ذهن و انديشه بشرى به تفسير مىكشاند.
موضوعات اخلاقى، «علم و هدايت و دين، صفات متّقين، حكمت و ادب، وصايا و نصايح، اعراض از دنيا، مذمّت كبر و نكوهش ظلم» عبارات نهجالبلاغه را در ابواب سوم تا نهم كتاب تحقيق مىكند، با استناد به روايات و احاديث ديگرى از معصومين(ع) و با استمدادى ديگر از اقوال، عبارات، حكايات عارفان و اشعار اخلاقى شاعران، با تعميم مذاق عرفانى و اخلاقى و روايى خود به سير و سلوك و عروج در انديشه بشرى ادامه مىدهد.
«معاد و احوال موت و قبر»، را در نهجالبلاغه در باب يازدهم كتاب جستجو مىكند، از عرفان، حكمت، كلام و حديث در تفسير عبارات امامالمتّقين مدد مىگيرد، شبهات كلامى معاد را پاسخ مىگويد، در حديث مشهور و عميق «مواقف پنجاهگانه قيامت» به تفصيل بيان مىكند، با تبيين و تفسير عرفانى ابنعربى از شرح «حديث مواقف» بر مىآيد، و آن گاه با استمداد از مولايش على(ع) از پلهاى هفتگانه جهنّم، كه آخرين مواقف قيامت است، عبور مىكند و به بهشت و مراتب و درجات آن مىرسد، و در جنّت ديدار معبود و تكلّم معشوق با عاشق، در آخرين مراتب صعود و معراج انسانى قرار مىيابد.
قوانين عدالت و سياست در نهجالبلاغه را در باب دهم كتاب و ادعيه نهجالبلاغه را در باب دوازدهم و آخرين باب كتاب مىبايد، تفسير كند. شرح را ناتمام مىگذارد و گويا پس از بيان تكلّم معشوق با عاشق در باب معاد، ديگر تاب نمىآورد و با فريادى «همّام» وار مدهوش مىگردد و با پرواز به معراج ملكوت، ابواب دهم و دوازدهم كتاب را بدون شرح مىگذارد.
گستردگى و تفصيل مطالب در ابواب مختلف كتاب نيز يكسان نبوده و مباحث برخى از ابواب - همچون باب اوّل و دوم - بسيار مفصّل و طولانىتر از مباحث در ديگر ابواب مىباشد.
در هر يك از اين بابها، تعدادى خطبه مورد شرح قرار گرفتهاند. با اين همه تعدادى از خطبههاى باب نهم و تمامى خطبههاى بابهاى دهم و دوازدهم بدون شرح باقىمانده كه ظاهرا مؤلف موفق به شرح آنها نشده است. نكته ديگر اينكه در اين شرح تكيه اصلى بر شرح خطبهها بوده و به نامهها و حكمتهاى قصار كمتر توجه شده است.
روش مؤلف بدين قرار است كه در هر يك از ابواب فوقالذكر چند خطبه كه مناسب با عنوان بوده برگزيده و پس از بيان عبارتى كوتاه از هر يك از خطبهها - و گاه چند عبارت - به شرح آن خطبه پرداخته است. اين شرح، در همه موارد، يكسان نيست. در برخى خطبهها با تفصيل بيشتر و برخى ديگر بسيار فشرده و مختصر و حتى در پارهاى موارد تنها ترجمه عبارات نهجالبلاغه است.
شرح عبدالباقى شرحى تركيبى است: عرفان، ادب، اخبار و روايات، حكت و كلام و اخلاق به وفور در اين شرح ديده مىشوند. او برحسب مورد از اقوال بزرگان اهل معرفت - نظير ابنعربى، صدرالدين قونوى، روزبهان بقلى شيرازى، قشيرى، خواجه نصيرالدين طوسى، مولوى، عطار، شبسترى و ابنفارض - براى فهم و درك كلام بلند امام(ع) بهره مىجويد.
در يك كلام، از شرح عبدالباقى به شدت بوى عرفان شيعى استشمام مىشود. انتخاب دوازده باب و شروع از توحيد و ختم آن به معاد و دعا، نشان از گرايشات شديد سلوكى شيعى دارد.
وضعيت كتاب
در ابتداى اثر، مقدمه ارزشمندى به قلم حبيبالله عظيمى مصحح كتاب درباره تدوين و شروح نهجالبلاغه و شرح حال نويسنده كتاب و آثار او آمده است. سه نسخه اصلى از كتاب با يكديگر مقايسه و تطبيق شده است. فهرست مطالب در ابتدا و فهارس روايات، اعلام، مكانها، كتب، منابع و مآخذ در انتهاى اثر ذكر شده است.
منابع مقاله
1- مقدمه و متن كتاب.
2- مقاله نگاهى به شرحهاى نهجالبلاغه، مصطفى بروجردى، مجله قبسات، بهار 1380، شماره 19.
منبع
ویکی نور