ام اسلم صاحبة الحصاة
«امّ اَسلم صاحبة الحصاة»، به گفته محدثان بزرگى مانند شیخ کلینی در «الکافى» و سید هاشم بحرانی در «مدینة المعاجز»، راوى حدیث از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله بوده و علت اینکه این زن به لقب «حصاة» یعنى سنگریزه شهرت یافته، همان طور که در حدیث زیر مىخوانیم، این است که وى در داستان ملاقات خود با پیامبر صلی الله علیه و آله با یک مشت سنگریزه سر و کار پیدا کرده است. از طرف دیگر، وى یک زن اهل مطالعه و تحقیق در کتابهاى آسمانى هم بوده و براى رسیدن به یک حقیقت سماجت و پیگیرى جدى مىکرده است.
داستان ملاقات اماسلم چنین است که مىگویند: وى براى دیدار با رسول خدا صلی الله علیه وآله به خانه امسلمه یکى از همسران آن حضرت وارد شد. اما امسلمه گفت: پیامبر براى انجام کارى بیرون رفته است، ناچار اماسلم نزد امسلمه ماند تا این که حضرت رسول به خانه بازگشت و اماسلم سوال خود را این طور مطرح کرد: اى رسول خدا! پدر و مادرم به فدایت، من کتابهاى آسمانى را مطالعه کردهام و بدست آوردهام که هر پیامبرى وصى و جانشینى دارد و جانشین خود را هم در زمان حیات خویش به مردم معرفى مى کند. مثلا حضرت عیسى علیهالسلام چنین کرده است، حال وصى تو کیست؟
پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: وصى من در زمان حیات و بعد از وفات من، یک نفر است. سپس آن حضرت یک مشت سنگریزه را از زمین برداشت و آن را در کف دست خود نرم کرد، تا جائی که سنگریزهها به صورت خاک نرمى درآمد و بعد نگین انگشتر خود را که کار مهر کردن را نیز انجام مىداد، روى خاک گذاشت و فرمود: وصى من از هم اکنون و بعد از وفاتم کسى است که قدرت چنین کارى را داشته باشد!
اماسلم، مىگوید: وقتى چنین قدرت و علامتى را درباره وصى رسول خدا صلی الله علیه وآله کشف کردم، به نوبت به خانه امام على علیهالسلام و بعدا فرزند او امام حسن علیهالسلام و سپس امام حسین علیهالسلام رفتم و این قدرت فوقالعاده و نشانه وصایت رسول خدا را، در آن سه بزرگوار دریافت داشتم و بدست آوردم که وصى پیامبر صلی الله علیه و آله، على علیهالسلام و بعد فرزند بزرگ او حسن علیهالسلام و سپس فرزند دیگر او حسین علیهالسلام مىباشند.
وى با توجه به این که اهل تحقیق و مطالعه بود، با مشاهده این عمل پیغمبر صلی الله علیه و آله درباره اوصیاى آن حضرت، به حقیقت دست یافت و دنبال کار خود رفت و پس از شهادت امام حسین علیهالسلام هم در کربلا، به خدمت امام زین العابدین علیه السلام رسید و این قدرت معنوى فوقالعاده را نیز از آن حضرت مشاهده نمود و به اطاعت او گردن نهاد.[۱]
پانویس
- ↑ اصول کافی، شیخ کلینى، ج ۱، ص ۳۵۵.
منابع
- زنان دانشمند و راوى حدیث، احمد صادقى اردستانى.