ضمان درک

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۱۲ توسط Heidariyan47 (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

معنای درک

درک به معنی جبران کردن و در معنی دیگر فساد و ظلمت به کار می رود.

خود عقد بیع، بایع را ضامن درک مبیع و مشتری را ضامن درک ثمن قرار می دهد. ضمان درک ثمن و مبیع ناشی از عقد بیع است. ضمان معاوضی است چون عقد بیع یک عقد معاوضی است. ضمان درک ویژه بیع هم نیست ویژه هر عقد معاوضی هم است. در هر عقد معاوضی طرفین معاوضه ضامن درک مالی هستند که به دیگری می دهند.

نکات مهم

1) ضمان درک ناشی از خود عقد و معاوضه است و کسی دراینجا ضامن نمی شود.

2) ضمان درک ویژه بیع هم نیست و در هر عقد معاوضی جریان دارد.

3) منحصر در بحث استحقاق هم نیست.

4) با ضمان عهده فرق می کند.

ضمان درک قابل اسقاط نیست

بعضی فقها می گویند ضمان درک را نمی توان اسقاط کرد.

درک در ضمان درک مبیع به معنای فساد و ظلمت است.

اقسام ضمان درک

ضمان درک ثمن:

مسئولیت مشتری از خسارات ناشی از درک ثمن به بایع. (ماده 362ق.م)

ضمان درک مبیع:

مسئولیت بایع از خسارات ناشی از درک مبیع به مشتری.

بایع ضامن درک مبیع: متعهد است ناشی از خسارات درک مبیع.

ضمان دراینجا به معنی تعهد و مسئولیت است.

یعنی بایع تعهد دارد در برابر هر مشکلی که در مبیع وجود دارد ضامن شود. مثلا بایع خانه را به من فروخته است، بعدا معلوم می شود که این خانه متعلق به دیگری است دراینجا بایع ضامن است.

خسارات وارده مشتری از ناحیه درک مبیع

1) ثمن

2) اجرت منافع مستوفات

3) اجرت منافع غیرمستوفات

4) هزینه ها

در ضمان درک مبیع فقها می گویند که مشتری حق دارد تمام ثمن را از بایع بگیرد. در مورد اجرت منافع غیرمستوفات و هزینه ها شرط دارد، اگر مشتری نمی دانست که فضولی نیست و مالک نیست(جهل مشتری به فضولی) اما در صورتی که می دانست بر اساس قاعده اقدام هیچ دو مورد بالا را نمی تواند بگیرد.

مورد سوم و چهارم در فقه غرامت نامیده می شود. غرامت ضرری است که بدون هیچ امکان مقابلی (نفعی، سودی) بر انسان وارد می شود. یکی از مصادیق غرامت تاوان است. پس در حقیقت بایع ضامن خسارات و غرامت هایی است که از ناحیه درک مبیع به مشتری وارد شده است. بایع متعهد است تمام خسارات ناشی از مشکل دار بودن مبیع را به مشتری پرداخت کند.

مشتری ضامن درک ثمن است و بایع ضامن درک مبیع است.

در برابر مالک خریدار(مشتری) هیچ حقی ندارد. مشتری حق دارد خسارات وارده را از بایع بگیرد و بایع متعهد است که این خسارات را بپردازد.

ضمان عهده ثمن: شخص ثالث ثمن را بر عهده بگیرد. در ضمان عهده ضمان ثمن یک نوع تضمین است. اول اینکه این ضمان با ضمان درک فرق می کند. منظور از ضمان عهده ضمان قراردادی است. این نوع ضمان، ضامن مضمون له، مضمون عنه و مضمون به دارد. در ضمان عهده متعهد شخص ثالث است. دراینجا عهده ضمان نقدی است. مضمون له(مشتری)، مضمون عنه(بایع)، ضامن(شخص ثالث) و ثمن مضمون به است.

ضمان عهده ثمن یعنی شخص ثالثی(ضامن) از طرف بایع(مضمون عنه) به سود مشتری(مضمون له) تعهد می کند رد ثمن را به مشتری در صورت مشکل دار بودن مبیع و نیاز به رد ثمن تعهد می کند.

ضمان عهده مبیع: مضمون عنه مشتری است و مضمون به مبیع است و مضمون له بایع است.

خود درک مبیع می تواند موضوع ضمان عهده واقع شود. تفاوت این دو اساساً این است که درک مبیع خود می تواند موضوع ضمان عهده قرار گیرد یا تمامش یا بخشی از آن. در ضمان عهده ثمن در حقیقت بخشی از درک مبیع وارد بحث می شود. ضمان عهده یعنی شخص ثالثی تعهد می کند.

اگر شخص ثالثی از طرف بایع و به سود مشتری رد ثمن را بر عهده بگیرد.

ضمان عهده صحیح است در هرجاییکه بیع از اساس باطل شود در صورت استحقاق. مثل مستحق للغیر درآمدن مبیع.

درهرجاییکه بیع از اثنی باطل شود نه از اساس، این ضمان، ضمان مالم یجب است و باطل است.

چون اقاله (فسخ بیع از طریق خیارات و باطل شدن وکالت در صورت فوت موکل) پس از عقد ضمان عهده بیع را باطل می کند و در اثنی عقد را باطل می کند این مصداق ضمان مالم یجب است و باطل است. ضمان عهده اگر قبل از ثبوت دین باشد مصداق ضمان مالم یجب است.

در فقه ثمن می تواند کالا باشد. حال وقتی هر دو کالا باشند کدام ثمن و کدام مبیع است. بعت هذا بهذا. دومی ثمن می شود. در عربی هر اسمی که ب بر سرش بیاید ثمن می شود. اگر بگویم یخچال(مبیع) را به جاروبرقی(ثمن) فروختم. این عقد معاوضی است. معاوضه و بیع دو اثر متفاوت دارند: اگر بیع باشد اخذ به شفعه و خیارات به وجود می آید. اگر بیع نباشد، شفعه و خیارات نیز وجود ندارد.

مستحق للغیر یعنی حق دیگری بودن(درآمدن، ماده 391ق.م) .

شرایط بطلان بیع به واسطه ی استحقاق

سه مورد باید با هم باشند:

1) مبیع فردی(جزئی) یا معین باشد. کلی نباشد.

2) مالک بیع را رد کند، مالک اجازه بیع را ندهد.

3) در صورتی حق رجوع دارد، مشتری به ضامن عهده که ثمن توسط بایع قبض داده شود.

رد و اجازه اثر قهقرایی دارند و کاشف هستند و نمی توانند مسبوق به هم باشند.

منظور از ضمان عهده، ضمان قراردادی است و منظور از ضمان درک ضمان معاوضی است. به مسامحه ضمان قهری نیز نامیده می شود.


منبع

ستار شیروئی ، ضمان درک

سایت حقوقی نشر عدالت