سوره انفطار

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

نام هشتاد و دومین سوره قرآن كریم.

این سوره به اتفاق مفسران مكى است[۱] و اندكى پیش از هجرت بعد از سوره نازعات و قبل از سوره انشقاق نازل شده است.[۲] هماهنگى و نظم موجود در میان آیات این سوره نشان وحدت نزول آن است.[۳] بنا به قول مشهور ترتیب نزول آن مانند ترتیب كنونى آن در مصحف، 82[۴] و داراى 19 آیه[۵]، 81 كلمه[۶] و 319 حرف است.[۷]

نام مشهور آن انفطار، مصدر باب انفعال به معناى شكافته شدن و برگرفته از كلمه «انفَطَرَت» در آیه نخست آن است.[۸] در روایات[۹] و برخى منابع كهن[۱۰] از آن به سوره «اِذَا السَّماءُ انفَطَرَت» و در برخى تفاسیر به سوره «انفطرت» [۱۱] و «المنفطره» نیز یاد شده است.[۱۲]

در تقسیم‌بندى سوره‌ها در گروه سوره‌هاى مفصل یعنى سوره‌هایى كه بسمله‌هاى فراوانى بین آن‌ها فاصله انداخته است، قرار دارد.[۱۳] درباره ارتباط این سوره با سوره پیش از آن (تكویر) گفته‌اند: چون خداوند در سوره تكویر به مباحث قیامت و رخدادهاى مهم آستانه آن پرداخته در این سوره نیز همین مباحث را پى گرفته است،[۱۴] از این ‌رو برخى مفسران از آن به عنوان «تمام»[۱۵] یا «نظیر»[۱۶] سوره پیشین یاد كرده‌اند.

محتواى سوره:

این سوره به انسان هشدار مى‌دهد مبادا به سبب فراموش كردن قیامت و حسابرسى اعمال در آن روز و به امید احسان پروردگار مرتكب گناه شود،[۱۷] از این‌رو در آیات 1‌ـ‌5 با برشمردن برخى از حوادث هولناك آستانه قیامت و این كه در آن روز انسان پس از برانگیخته شدن از گور بر تمام آثار و اعمالش مطلع مى‌گردد به معرفى روز قیامت مى‌پردازد و در آیات 6 ـ 8 انسان را به سبب ناسپاسى در برابر نعمت‌هاى خداداد سرزنش و به او هشدار مى‌دهد.

در آیات 9‌ـ 16 راز نافرمانى انسان را فراموش كردن قیامت مى‌داند و براى بیدارى او از خواب غفلت بر این نكته تأكید مى‌ورزد كه بر انسان نگهبانانى گمارده شده است كه كارهاى او را ثبت مى‌كنند. سپس به سرنوشت نیكان و بدان اشاره مى‌كند و در پایان، آیات 17 ـ 19 با اشاره به دشواری‌هاى آن روز عظیم مى‌گوید: روزى است كه هیچ‌كس قادر بر كارى به سود دیگرى نیست و این واقعیت كه همه امور از آن ‌خداست در آن روز آشكار مى‌شود.

فضیلت سوره:

بر پایه روایتى از امام ‌صادق علیه‌السلام كسى كه همواره در نمازهاى واجب و مستحب، سوره‌هاى انفطار و انشقاق را تلاوت كند. خداوند بین او و حاجتش فاصله نمى‌اندازد و مانعى میان او و خداوند نخواهد بود و پیوسته خداى سبحان به او مى‌نگرد تا از حساب مردم فارغ ‌شود.[۱۸]

پانویس

  1. مجمع البیان، ج‌ 10، ص‌ 679‌؛ زادالمسیر، ج‌ 9، ص‌ 46؛ روح المعانى، مج‌ 16، ج‌ 30، ص‌ 110.
  2. البرهان فى علوم القرآن، ج‌ 1، ص‌ 281؛ الموسوعة القرآنیه، ج‌ 11، ص‌ 115؛ التمهید، ج‌ 1، ص‌ 137.
  3. التفسیر الحدیث، ج‌ 5‌، ص‌ 419.
  4. البرهان فى علوم القرآن، ج‌ 1، ص‌ 281؛ التمهید، ج‌ 1، ص‌ 137.
  5. جامع البیان، مج‌ 15، ج‌ 30، ص‌ 106؛ التبیان، ج‌ 10، ص‌ 289.
  6. المعجم الاحصائى، ج‌ 1، ص‌ 304؛ معجم علوم القرآن، ص‌ 69‌.
  7. بصائر ذوى التمییز، ج‌ 1، ص‌ 505‌.
  8. بصائر ذوى‌التمییز، ج 1، ص 505‌؛ التحریر والتنویر، ج 30، ص‌ 169.
  9. صحیح البخارى، ج‌ 6‌، ص‌ 96؛ ثواب الاعمال، ص‌ 260؛ مجمع الزوائد، ج‌ 7، ص‌ 134.
  10. تفسیر مجاهد، ص‌ 710؛ تفسیر عبدالرزاق، ج‌ 3، ص‌ 402؛ التحریر والتنویر، ج‌ 30، ص‌ 169.
  11. سعد السعود، ص‌ 579‌؛ نهج البیان، ج‌ 5‌، ص‌ 327.
  12. روح المعانى، مج‌ 16، ج‌ 30، ص‌ 110؛ التحریر والتنویر، ج‌ 30، ص‌ 169.
  13. مجمع البیان، ج‌ 1، ص‌ 83‌؛ تاریخ قرآن، ص‌ 102‌ـ‌103؛ معجم علوم قرآن، ص‌ 272.
  14. مجمع البیان، ج‌ 10، ص‌ 679‌.
  15. تفسیر بقاعى، ج‌ 8‌، ص‌ 348.
  16. مجمع البیان، ج‌ 10، ص‌ 679‌.
  17. تفسیر بقاعى، ج‌ 8‌، ص‌ 347.
  18. ثواب الاعمال، ص ‌260؛ البرهان، ج‌ 5‌، ص‌ 599‌.

منابع

سید عبدالرسول حسینى‌زاده، دائرة المعارف قرآن کریم، جلد 5، صفحه 30-32.