خضوع
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
«خضوع» یکی از فضائل اخلاقى و به معناى خوارى، خودشکنى، زارى و فروتنى است و گفته شده که «خشوع» به معناى خضوع نزدیک است، با این تفاوت که خضوع، فروتنى در صورت و چشم در بدن است به طورى که نگاهش به طرف پایین و صدایش کوتاه باشد؛ اما «خشوع» ویژه قلب است.
«استکانت» هم به معناى خضوع است که ممکن است در برابر خدا و در مقام عبادت و بندگى باشد و یا در برابر بندگان و مردم.
پس خضوع عبارت است از حالت نرمش و رامى و فرمانبردارى که موجب مىشود انسان در مقام پیروى از دستورهاى خدا فرمانبردار و گوش به فرمان باشد.
خضوع از مبادى اطاعت و بندگى است، همان طورى که سرکشى و تطاول از مبادى و علل معصیت است، از این رو یکى از آداب و باطن عبادات، از جمله نماز و تلاوت قرآن، خضوع است؛ در روایتى امام صادق علیه السلام مىفرماید: «من قرأ القرآن ولم یخضع ولم یرقّ قلبه ولا ینشى حزنا و وجلا فى سره فقد استهان بعظم شأن الله تعالى و خسر خسرانا مبینا فقارئ القرآن محتاج الى ثلاثة اشیاء قلب خاشع و بدن فارغ موضع خال»؛ هر که قرآن بخواند و خاضع نشود و دلش نرم نگردد و اندوه و ترسیمى در دل او پدید نیاید، شأن عظیم خداى تعالى را حقیر شمرده و زیانکاری آشکار است. پس قاری قرآن سه چيز نياز دارد: قلبی خاشع، بدنی فارغ (از امور دیگر) و مکانی خلوت.
منابع
- خضوع، اصطلاحنامه جامع علوم اسلامی بازیابی: ۳ اسفند ۹۲.