سابقون

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۱۲ توسط بهرامی (بحث | مشارکت‌ها) (درست کردن پانویس ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو


Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دانشنامه جهان اسلام است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


سابقون ، تعبیری قرآنی به معنای پیشگامان در کارهای خیر و طاعت الهی. سابقون صیغۀ جمع مذکر اسم فاعل از مصدر سَبْق، به معنای پیشی گیرندگان، است. به اسب پیشرو در مسابقه، سابق و سَبوق گفته می شود [۱]. سَبق در مقابل لُحوق ، در اصل، به معنای پیش افتادن در راه است و مجازاً دربارۀ هر پیشی گرفتن و تقدم یافتنی به کار می رود، مانند تعبیر «ما سبقونا الیه» (در پذیرش اسلام بر ما پیشی نمی گرفتند) در آیۀ 11 سورۀ احقاف . به طور مستعار، برای کسب فضائل و برتری بر دیگران نیز به کار رفته است ، مانند «والسابقون السابقون» در آیۀ 10 سورۀ واقعه [۲]. اِستباق نیز به معنای مسابقه دادن و پیشی گرفتن بر یکدیگر است، مانند «انّا ذهبنا نستبق» [۳].

از 37 مرتبه ای که سَبق و مشتقات آن در قرآن کریم به کار رفته، هشت مورد اسم فاعل «سابق» است که در تمامی این موارد معنای پیشی گرفتن وجود دارد. از این هشت مورد، دو آیه توصیه به امت مسلمان برای پیشی گرفتن در خیرات است (بقره:148؛ مائده:48)، یک آیه توصیه به انسانها برای پیشی گرفتن به سوی بخشایش پروردگار و بهشت (حدید:21) و پنج آیه وصفهایی دربارۀ برخی از «سابقون» است، مانند برادرانی که در ایمان مقدّم بوده اند (حشر:10)، نخستین مسلمانان از مهاجران و انصار (توبه:100)، وارثان کتابهای آسمانی (فاطر:32) و برخی از مؤمنان و مقربان (مؤمنون:57ـ61؛ واقعه:10). بنابراین، به نظر می رسد واژۀ سابقون در قرآن به طور کلی برای وصف کسانی به کار رفته که در نیکیها (خیرات) جلودار هستند، از جمله در ایمان یا در عمل به دستورهای کتابهای آسمانی. بر اساس آیه های قرآن، ویژگیهای این افراد با ویژگیهای مؤمنان حقیقی مشابه است ، چنانکه مطابق آیۀ 57 تا 61 سورۀ مؤمنون، افرادی که در کارهای نیک شتاب می کنند و درآن سبقت می گیرند، کسانی هستند که از خشیت پروردگار می ترسند، به نشانه های او ایمان دارند، به او شرک نمی ورزند، از آنچه خدا به ایشان داده انفاق می کنند و همواره در اندیشه بازگشت به سوی پروردگارند.

آیاتی‌ که دربارۀ معنای سابقون مباحث فراوانی برانگیخته، آیات10 و 11 سورۀ واقعه است که سابقون را، پس از دو دستۀ «اصحاب میمنة» و «اصحاب مشئمة» ،در دسته بندی سه گانه انسانها ذکر کرده است: «والسابقون السابقون. اولئک المقربون». برخی از مفسران معتقدند که در دو واژۀ مکرر سابقون در این آیه، متعلَّق سبقت در هر مورد متفاوت است و این دو کلمه را مبتدا و خبر می دانند [۴]. برخی مفسران [۵] این وجه را نیز جایز دانسته اند که السابقون دوم تأکید اولی باشد و جملۀ «اولئک المقربون» خبر آن. در این صورت، معنای عبارت چنین خواهد بود که سابقون به درجه ای از برتری و فضیلت رسیده اند که گویا مقام آنان به وصف در نمی آید و بر همین اساس تعبیری که دربارۀ ایشان به کار رفته از تعبیر مربوط به اصحاب میمنه بالاتر است که با «ما»ی تعجبیه در «ما أصحاب الميمنة» (واقعه: 8) آمده است [۶]. فارغ از این نظریه، مسلّم است که السابقون در این آیه درجاتی بالاتر از دو دستۀ قبل، یعنی اصحاب میمنه و اصحاب مشئمه، دارند. بنا بر آیات بعدی (12ـ14)، جایگاه این افراد در بهشت است، گروهی از آنان از پیشینیان و اندکی ازآنان از متأخران هستند. گرچه اغلب مفسران [۷] پیشینیان (الاولین) را امتهای پیش از اسلام و متأخران را امت اسلام معنا کرده اند، اما در جمع بین این دیدگاه و بین روایتی که از ابوهریره نقل شده است، اختلاف وجود دارد. از ابوهریره نقل شده وقتی آیۀ 13 و 14 سورۀ واقعه نازل شد، بر مسلمانان گران آمد که سابقون از امتهای پیشین بسیار باشند و از امت اسلام اندک. پس آیۀ 39 و 40 نازل شد (گروهی از پیشینیان و گروهی از متأخران) و پیامبر صلی الله عليه وآله وسلم به صحابه فرمود شما دو سوم، بلکه نیمی ،از بهشتیان هستید و در نیم دیگر نیز با پیشینیان شریک خواهید بود [۸]. برخی گفته اند شاید مراد از پیشینیان، مردم صدر اسلام و مراد از متأخران مسلمانان دوره های بعدی اند [۹]. زمخشری (ذیل آیه) روایت ابوهریره را نپذیرفته و آن را به دو دلیل نادرست شمرده است: 1)آیۀ 13 و 14 دربارۀ السابقون است و آیۀ 39 و 40 در مورد اصحاب یمین، 2) نسخ در اخبار جایز نیست [۱۰]. آلوسی (ذیل آیات) به زمخشری چنین پاسخ گفته است که شاید وقتی صحابه آیۀ اول را شنیدند گمان کردند تعداد اصحاب یمین در امت اسلام اندک است، پس آیۀ دوم نازل شد تا این نگرانی آنها دربارۀ اصحاب یمین برطرف شود و این مورد از موارد نسخ اخبار نیست. به نظر می رسد بهترین وجه در رفع این اشکال از فخررازی (ذیل آیه) است که گفته گرچه سابقون از امت اسلام اندک-اند و از امتهای پیشین زیاد، اما خدا بر امت اسلام رحمتی نازل کرده و چیزهایی را بر آنان بخشیده که بر دیگران نبخشیده و به پیامبر آنها مقام شفاعت داده است که در نتیجه تعداد نجات-یافتگان آنها که از اصحاب یمین هستند بسیار است [۱۱].

یکی دیگر از موارد بحث در این باره، تعبیر «السابقون الاولون» (توبه: 100) در مورد نخستین پیشگامان از مهاجرین و انصار است که خدا به آنها و کسانی که از ایشان به نیکی پیروی کنند، وعدۀ خشنودی خود و بهشت و رضایت آنها از خود را داده است. دربارۀ اینکه نخستین سابقون چه کسانی هستند آرای گوناگونی بیان شده، که از آن جمله است: کسانی که به دو قبله نماز خواندند، مسلمانانی که در جنگ بدر حضور داشتند، کسانی که بیعت رضوان را درک کردند، کسانی که پیش از هجرت اسلام آوردند و پیش از بدر مهاجرت کردند، آنان که در شهادت پیشی گرفتند، کسانی که در هجرت به حبشه یا مدینه پیشگام بودند [۱۲]. به نظر می‌رسد آیاتی مانند آیۀ 10 سورۀ حدید – که در آن گفته شده است کسانی که پیش از فتح (مکه یا حدیبیه) انفاق کردند و جنگیدند، از کسانی که پس از آن، انفاق و کارزار کردند، برترند – به نوعی، بیان برخی مصادیق «السابقون الاولون» است [۱۳]. سید قطب (ذیل توبه: 100) سابقون را کسانی می داند که پیش از غزوۀ بدر هجرت کردند و «الذين اتبعوهم بإحسان» را کسانی که تا غزوۀ تبوک ایمان آوردند و از طریقۀ مسلمانان قبل پیروی کردند و در راه ایمان سختی بسیار کشیدند [۱۴]. گرچه آیه، عام است و سَبق و اتّباع از امور نسبی اند و سابقون شامل همۀ کسانی است که از آغاز اسلام تا قیامت در ایمان آوردن سبقت بگیرند [۱۵]. «سابقه» در اسلام ویژگی بسیار مهمی بوده که در مجادلات کلامی پس از رحلت پیامبراکرم، برای تعیین جانشین ایشان، تاثیر بسیاری داشته است [۱۶].

بر اساس تفاسیر، برخی اموری که سابقون در آن پیشگام هستند عبارت اند از: ایمان، اسلام، اطاعت از خدا و انجام دادن اموری که خدا به آن دعوت نموده و رضای الهی در آن است، تصدیق و پیروی از انبیا، یاری کردن پیامبر اسلام ، جهاد، انجام دادن امور خیر، برپاداشتن نمازهای پنج-گانه، توبه، صدقه و انفال اموال، فضائل اخلاقی و صفات پسندیده، و رفتن به مسجد [۱۷]. همچنین، برخی اوصاف سابقون در قرآن و تفاسیر عبارت اند از: توکل به خدا، مداومت در عمل خیر، فانی شدن از صفات نفسانی، انس با قرآن، بهتر بودن باطن از ظاهر، برپا داشتن نوافل و مستحبات علاوه بر انجام دادن واجبات، اخلاص در کارها، الگو بودن برای دیگران، دارا بودن بلند مرتبه ترین درجات اهل سعادت، رسیدن به مقام قرب الهی، متنعم شدن از انواع نعمتهای بهشتی، نوشیدن از تسنیم که گواراترین شراب بهشتیان است، ورود به بهشت بدون حساب، و داشتن مقام شفاعت [۱۸]. علاوه بر اینها، در منابع روایی شیعه آمده است که سابقون، پیامبران و اولیای خدا هستند و خدا پنج روح در آنها قرار داده که عبارت است از: روح القُدُس، که اشیا را با آن شناختند ؛ روح ايمان، که با آن از خدا خوف دارند؛ روح قوّت، که با آن قادر به اطاعت از خدا هستند ؛ روح شهوت، که با آن خواستار اطاعت خدا و بیزار از عصیان او شدند؛ و روحِ در جریانی که به وسیلۀ آن در میان مردم رفت و آمد می‌کنند [۱۹].

در روایات دیگری، به مصادیق السابقون به طور خاص اشاره شده، از جمله در روایتی از ابن عباس آمده که از پیامبراکرم راجع به معنای «السابقون السابقون» پرسش کرده و آن حضرت فرموده که جبرئیل گفته است آنها علی عليه السلام و شیعیان او هستند که به بهشت سبقت می گیرند [۲۰]. ابن مردویه اصفهانی [۲۱] در تفسیر آیۀ 10 سورۀ واقعه از ابن عباس نقل می کند که آیۀ «السابقون السابقون» دربارۀ حزقیل (مؤمن آل فرعون) و حبیب نجار (که داستانش در سورۀ یس آمده) و علی بن ابی طالب نازل شده است، که هر یک در میان امت خویش پیشگام هستند و علی عليه السلام افضل آنهاست [۲۲]. در روایات شیعه، علاوه بر انبیا و امام علی وامام حسن و امام حسین عليهم السلام، برخی صحابۀ بزرگ( مانند خدیجه، سمیه و پسرش عمار یاسر، سلمان فارسی، مقداد، ابوذر و بلال) و برخی از اصحاب ائمه عليهم السلام (همچون زرارة بن اعین، ابوبصیر مرادی، محمدبن مسلم و بریدبن معاویه عجلی) از مصادیق سابقون دانسته شده اند [۲۳]. در روایتی نیز، به نقل از محمدبن سنان از داود بن كثير رقی از امام صادق عليه السلام، آیۀ 10 سورۀ واقعه به خلقت ازلی مخلوقات تفسیر، و گفته شده است که پیامبر و ائمه نخستین کسانی بودند که وارد آتشی شدند که برای آزمایش بندگی خدا مهیا شده بود و سپس شیعیان آنان وارد آتش شدند و از این رو آنان سابقون اند [۲۴].

پانویس

  1. ازهری؛ ابن منظور، ذیل «سبق»
  2. (رجوع کنید به فراهیدی؛ راغب اصفهانی؛ ابن منظور؛ مصطفوی، ذیل «سبق»)
  3. (ما رفتیم که مسابقه بدهیم؛ یوسف:17 ؛ رجوع کنید به راغب اصفهانی، ذیل «سبق»)
  4. (رجوع کنید به سمرقندی؛ زمخشری؛ فخررازی، ذیل آیه)
  5. (رجوع کنید به طبرسی؛ ابوحیان اندلسی؛ طباطبایی، ذیل آیه)
  6. (رجوع کنید به ابن عاشور؛ سید قطب، ذیل آیه)
  7. (رجوع کنید به مقاتل‌بن سلیمان؛ طبری؛ طبرسی؛ زمخشری؛ بیضاوی؛ آلوسی؛ طباطبایی، ذیل آیه)
  8. (رجوع کنید به احمدبن حنبل، ج2، ص391؛ ابن‌ابی حاتم رازی، ج10، ص3330)
  9. (رجوع کنید به طبرسی؛ قرطبی، ذیل آیه)
  10. (نیزرجوع کنید به فخر رازی؛ طباطبایی، ذیل آیات)
  11. (برای دیگر وجوه جمع این تعارض رجوع کنید به بیضاوی؛ آلوسی؛ ابن عاشور، ذیل آیات)
  12. (رجوع کنید به طبری؛ طوسی، تبیان؛ ماوردی؛ طبرسی؛ ابوحیان اندلسی؛ طباطبایی، ذیل توبه: 100)
  13. (دربارۀ فتح رجوع کنید به طبری؛ طبرسی، ذیل آیه)
  14. (نیز رجوع کنید به طباطبایی، ذیل آیه)
  15. (طباطبایی، ذیل آیه)
  16. (رجوع کنید به افسرالدین، ذیل «سابقه»)
  17. (رجوع کنید به طبری؛ ثعلبی؛ میبدی؛ طبرسی؛ سورآبادی؛ قرطبی، ذیل واقعه:10)
  18. (رجوع کنید به قمی؛ ثعلبی؛ زمخشری؛ طبرسی، ذیل واقعه: 10؛ سمرقندی؛ آلوسی، ذیل فاطر: 32)
  19. (محمدبن حسن صفار، ص 466؛ كلينی، ج 1 ،ص 271 – 272)
  20. (مفید، ص298؛ طوسی، امالی، ص72؛ حاکم حسکانی، ج2، ص295)
  21. (ص330)
  22. (نیز رجوع کنید به سیوطی؛ شوکانی؛ آلوسی، ذیل آیه)
  23. (رجوع کنید به طبرسی، ذیل فاطر: 32؛ حویزی، ذیل توبه: 100، واقعه: 10)
  24. (نعمانی، ص 91؛ حسن بن سليمان حلّی، ص 175 - 176؛ قس د. اسلام، ذیل مدخل، که تمامی مقالۀ خود را بر این اساس سامان داده و آن را با عقاید صوفیان و فرقۀ بابیه مقایسه کرده است)


منابع

  • دانشنامه جهان اسلام، ذیل مدخل سابقون از ثريا قطبی، در دسترس در پایگاه دانشنامه جهان اسلام