چارقل

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دانشنامه جهان اسلام است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


چارقل، عنوانی‌ برای‌ چهار سوره كافرون‌، سوره اخلاص‌، سوره فلق‌ و سوره ناس‌.

سوره ها با فعل امر قل

چارقل‌، مخفف‌ چهارقل‌ به‌ چهار سوره‌ از قرآن‌ كریم‌ كه‌ با فعل‌ امر «قل‌» آغاز می‌شوند، اشاره‌ دارد كه‌ عبارت‌اند از: سوره كافرون‌: «قل‌ یا ایهاالكافرون‌»، سوره اخلاص‌: «قل‌ هو اللّه‌ احد»، سوره فلق‌: «قل‌ اعوذ برب‌الفلق‌» و سوره ناس‌: «قل‌ اعوذ برب‌الناس‌».

هر چند در قرآن‌ كریم‌ سوره جن‌ نیز با قل‌ آغاز می‌شود[۱] ولی‌ فقط‌ این‌ چهار سوره كوتاه‌ را در شمار این‌ عنوان‌ گنجانده‌اند. از این‌ چهار سوره‌ با نامهای‌ سُوَرقل‌،[۲] قَلاقِل‌ و ذات‌ القلاقِل‌ نیز یاد شده‌ است‌.

در یك‌ حدیث‌ نبوی‌، مشهور به‌ حدیث‌ ذات‌القلاقل‌ برای‌ تعویذ و در امان‌ ماندن‌ خود و فرزند و مال‌ از آسیب‌، خواندن‌ این‌ چهار سوره‌ توصیه‌ شده‌ است‌.[۳]

چهار قل برای‌ تعویذ

خواندن‌ این‌ چهار سوره‌ برای‌ تعویذ در مناسبت های‌ مختلف‌، از قدیم‌الایام‌ تاكنون‌ در میان‌ فارسی‌زبانان‌ رایج‌ بوده‌ و در متون‌ نظم‌ و نثر گاهی‌ این‌ تعبیر بكار رفته‌ است‌.[۴] هر چند در حوزه فضائل‌القرآن‌ و خواص‌ قرآن‌ هیچ‌گونه‌ خواص، ثواب‌ یا فضیلتی‌ برای‌ قرائت‌ این‌ چهار سوره‌ با هم‌ ذكر نشده‌ اما در برخی‌ احادیث‌ خواندن‌ سوره‌های‌ اخلاص‌، فلق‌ و ناس‌ به‌ همراه‌ سوره حمد[۵] یا آیه الكرسی‌ [۶] و این‌ چهار سوره‌ به‌ همراه‌ سوره نصر[۷] به‌ عنوان‌ حرز و ذكر و تعویذ توصیه‌ شده‌ است‌. علاوه‌ بر این‌ در برخی‌ نمازها مانند نماز شب‌ و نمازهای‌ مستحب‌ در شبهای‌ ماه‌ رجب‌، خواندن‌ این‌ چهار سوره‌ سفارش‌ شده‌ است‌.[۸]

تفسیر القلاقل‌

گفتنی‌ است‌ كه‌ ابن‌سینا در تفسیری‌ با نام‌ تفسیرالقلاقل‌ به‌ تفسیر سه‌ سوره‌ از چارقل‌ (سوره‌های‌ اخلاص‌، فلق‌ و ناس‌) پرداخته‌ است‌. این‌ اثر به‌ كوشش‌ احسان‌ یارشاطر با عنوان‌ تفسیر سوره توحید، تفسیر سوره فلق‌ و تفسیر سوره ناس‌ در پنج‌ رساله‌ [۹] به ‌چاپ‌ رسیده‌ است‌ و ابوالمكارم‌ محمود بن‌ محمد حسنی‌ واعظ‌ نیز در تفسیری‌ با نام‌ بلابل‌ القلاقل‌ [۱۰] به‌ تفسیر آیاتی‌ كه‌ با فعل‌ امر قل‌ آغاز می‌شود، پرداخته‌ است‌.

پانویس

  1. رجوع کنید به سوره جن‌: 1.
  2. رامیار، ص‌597.
  3. رجوع کنید به قطب‌ راوندی‌، ص‌85؛ مجلسی‌، ج‌51، ص‌260، ج‌89، ص‌341؛ برای‌ نسخه‌ای‌ از روایت‌ این‌ حدیث‌ رجوع کنید به آقا بزرگ‌ تهرانی‌، ج‌6، ص‌376.
  4. برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به سنایی‌، ص‌404، 567؛ جامی‌، ج‌2، ص‌494؛ نظیری‌، ص‌317؛ آل‌احمد، ص‌19؛ كتیرائی‌، ص‌46.
  5. حویزی‌، ج‌5، ص‌705.
  6. همان‌، ج‌5، ص‌702.
  7. طبرسی‌، ج‌10، ص‌839؛ ابوالفتوح‌ رازی‌، ج‌20، ص‌433؛ سیوطی‌، ج‌ 8، ص‌600.
  8. رجوع کنید به خطیب‌ شربینی‌، ج‌1، ص‌221؛ حرّعاملی‌، ج‌8، ص‌92؛ دمیاطی‌، ج‌1، ص‌290.
  9. تهران‌ 1383 ش‌.
  10. تهران‌، 1375ش‌.


منابع