محمد بن حجاج نیلى بغدادى
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
ابن حجاج بغدادی
ابوعبدالله، حسین بن احمد بن محمد بن جعفر بن محمد بن حجاج نیلى بغدادى از استوانه هاى تشیع و اعیان علماى مذهب و سرآمدى از سرآمدان علم و ادب است.
قافیه پردازى فنى از هنرهاى او است چنان که دبیرى و نویسندگى از امتیازات فراوانش است و او را معلم ثانى شمرده اند. مقام بلندش در علوم دینى و مهارت و کاردانى و حتى شهرتش در مجامع مذهبى بدان پایه بود که مکرر در مرکز خلافت اسلامى آن روز یعنى بغداد، سرپرستى امور حسبیه را عهده دار گشت. این سرپرستى، خود منصبى از مناصب باشکوه علمى بود که عهده دارى و تولیت آن مخصوص پیشوایان دین و رهبران مذهب و اکابر ملت بوده است، از جمله اشعار او غدیریه است که در رابطه با واقعه غدیرخم سروده اند.
غدیربه
یا صاحب القبة البیضاء فی النجف من زار قبرک و استشفى لدیک شفی
ترجمه: ای صاحب گنبد سفید در نجف ، هر کس قبرت را زیارت کرد و از تو طلب شفا کردمداوا شد.
زوروا أباالحسن الهادی لعلکم تحظون بالأجر والإقبال والزلف
ترجمه: اباالحسن امام هادی علیه السلام را زیارت کنید امید است که از پاداش و بهره او بهره مند گردید.
زوروا لمن تسمع النجوى لدیه فمن یزره بالقبر ملهوفا لدیه کفی
ترجمه: زیارت کنید کسی را که ناله و نجوی دئر نزدش شنیده می شود پس آنکه او را زیارت کند در حالیکه درمانده است و آه و ناله سر می دهد ، این کار در نزد امام کفایت می کند.
إذا وصلت فأحرم قبل تدخله ملبیا و اسع سعیا حوله و طف
ترجمه: هنگامی که به قبر آن حضرت رسیدی محرم شو قبل از اینکه داخل شوی و دعوتش را اجابت گوی و در اطراف حرمش سعی و طواف بجای آر.
حتى إذا طفت سبعا حول قبته تأمل الباب تلقى وجهه فقف
ترجمه:هنگامی که هفت بار طواف کردی در برابر در بایست و در برابر صورتش که قرار گرفتی توقف کن.
و قل سلام من الله السلام على أهل السلام و أهل العلم والشرف
ترجمه:و بگو سلام و درود ازجانب خدا بر شما باد ای اهل سلام و اهل علم وشرف.
إنی أتیتک یا مولای من بلدی مستمسکا من حبال الحق بالطرف
ترجمه: من از جانب سرزمینم به سوی شما آمدم در حالیکه به گوشه ای از طناب الهی چنگ زده ام و متمسک شده ام.
لأنک العروة الوثقى فمن علقت بها یداه فلن یشقى ولم یخف
ترجمه: زیرا تو ریسشمان محکم الهی هستی و هر کس دستانش به آن آویزد هرگز بدبخت نمی گردد و نمی ترسد.
و إن أسماءک الحسنى إذا تلیت على مریض شفی من سقمه الدنف
ترجمه: و همانا اسمهای گرانقدر تو هنگامی که بر مریض خوانده شود از بیماری لاعلاج خود شفا می یابد.
لأن شأنک شأن غیر منتقص و إن نورک نور غیر منکسف
ترجمه: زیرا جایگاه تو جایگاهی است که هرگز دچار نقص و کاستی نمی گردد و نورت نوری است که خاموش نمی شود.
و إنک الآیة الکبرى التی ظهرت للعارفین بأنواع من الطرف
ترجمه: و همانا تو نشانه بزرگی هستی که از تمام جهات برای عاشقانت پدیدار شده ای.
منابع
- دایرةالمعارف طهور، تاریخ بازیابی: 25 شهریور 1392.