قوم لوط

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


لوط نام معروف لوط پیامبر علیه السلام است به معنی وابستگی به دل و جان.[۱] منظور از قوم لوط، قبائلی است که در زمان او در شهری به نام «سلام» زندگی می‌کردند، در قرآن به این شهر و سه شهر اطرافش «مؤتکفات» گفته شده است،[۲] مؤتکفات به معنی شهرهای زیرو رو شده می‌باشد که عبارتند از: «عموره» «صوغر»‌ و «صبوییم».[۳]

از شنیع‌ترین اعمال این قوم، لواط بوده و به گفته قرآن اولین قومی بودند که این عمل زشت بینشان شایع گشت: «مَا سَبَقَکُم بِها مِن اَحَدٍ مِنَ العَالَمین»؛[۴] هیچ یک از جهانیان، پیش از شما آن را انجام نداده بوده است.

البته در روایات و تواریخ اسلامی، اعمال زشت و ننگین دیگری به موازات انحراف جنسی از آنان نقل شده است و تنها خانه‌ای که اهلش مسلمان بودند، خانه حضرت لوط بود البته به استثناء زنش: «فَمَا وَجَدنا فِیهَا غَیرَ بَیتٍ مِنَ المِسلِمِین»؛[۵] جز یک خانواده باایمان در تمام آنها، نیافتیم.

این آیه نشان می‌دهد که فحشاء فقط بین مردان نبود بلکه بین زنان نیز شیوع داشته است و مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا می‌نمودند.[۶]

رسالت حضرت لوط علیه السلام

خداوند حضرت لوط علیه السلام را برای هدایت این قوم گمراه فرستاد: «اِذ قَالَ لَهُم اَخُوهُم لُوط اَلا تَتََّقُونَ اِنّی لَکُم رَسُولٌ اَمینٌ»؛[۷] هنگامی که برادرشان لوط به آنها گفت: آیا تقوا پیشه نمی‌کنید من برای شما پیامبری امین هستم.

ولی آنان نه تنها حاضر به شنیدن کلام حق نشدند بلکه تهدید کردند که او را از آنجا بیرون می‌کنند: «قَالُوا لَئِن لَم تَنتَهِ یَا لُوطُ لَتَکُونَنََّ مِنَ المُخرِجِینَ»؛[۸] گفتند: ای لوط اگر (از این سخنان) دست برنداری، به یقین از اخراج شدگان خواهی بود.

سرانجام قوم لوط

این قوم سرانجام به دلیل سرکشی و گناه و انکار رسالت حضرت لوط علیه السلام دچار عذاب الهی ‌شدند و قرآن برای ایشان سه مرحله عذاب ذکر کرده است:

  1. صحیحه مرگبار: «فَأخَذَتهُمُ الصَیحَةَ مُشرِقین»؛[۹] سرانجام هنگام طلوع آفتاب صیحه مرگ‌بار آنها را فراگرفت.
  2. زیر و رو شدن قوم لوط: «فَجَعَلنَا عَالِیَها سَافِلَهَا»؛[۱۰] بالای آن را پایین قرار دادیم.
  3. فروریختن باران سنگ: «وَأمطَرنَا عَلیها حِجَارَةً مِن سِجََِّیلٍ مَنضُودٍ مُسَوََّمَةً عِندَ رَبِّک»؛[۱۱] و بارانی از سنگ (گلهای متحجر) متراکم بر روی آنها نازل نمودیم (و سنگهایی که) نزد پروردگارت نشان دار بود.

در پایان، لازم به ذکر است که هر کدام از این عذابها برای آن قوم گمراه کافی بود و نازل شدن این عذابهای سه گانه به خاطر شدت گناه و جسارت آنها نسبت به آلودگی و ننگ بوده است و نیز خداوند برای عبرت دیگران، مجازات آنها را چند برابر کرده است: «اِنََّ فی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِلمُتَوَسََِّمینَ»؛[۱۲] در این (سرگذشت عبرت‌انگیز) نشانه‌هایی است برای هوشیاران.

پانویس

  1. راغب اصفهانی؛ المفردات فی غریب القرآن، ترجمه غلامرضا خسروی، تهران، مرتضوی 1372؛ چاپ اول، ج3.
  2. ابن منظور، لسان العرب؛ بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1408 ق.\\ چاپ اول؛ جلد اول، ص 166.
  3. قرشی، علی‌اکبر؛ قاموس قرآن؛ تهران؛ دارالکتب الاسلامیه، 1372، چاپ 11، ج6، ص217.
  4. سوره اعراف/80.
  5. سوره ذاریات/36.
  6. فعال عراقی‌نژاد، حسین، داستانهای قرآن و تاریخ انبیاء در المیزان، تهران، سبحان 1378؛ چاپ اول؛ جلد اول؛ ص308.
  7. سوره شعراء/ 162-161.
  8. سوره شعرا/167.
  9. سوره حجر/73.
  10. سوره حجر/74.
  11. سوره هود/83-82.
  12. سوره حجر/75.


منابع