ریا
کلیدواژه: ريا، ريا و بطلان عمل، نشانه هاي رياكاران
"ریا" از مادّه "رأی" به معنی این است که شخص کاری را به انگیزه جلب توجه مردم انجام دهد.[۱] و نیز به معنای تظاهر و نشان دادن به غیر است.[۲] و در اصطلاح به معنی این است که انسان کار خوبی انجام دهد و قصدش تظاهر و نشان دادن به مردم باشد نه برای خدا، خواه این کار عبادی باشد. مانند نماز و خواه غیرعبادی باشد مانند انفاق.
محتویات
ریا در قرآن
واژه "ریا" در قرآن پنج مرتبه تکرار شده است که سه مرتبه بصورت مصدر و دو بار به صورت فعلی و معنای آن به همان معنای اصطلاحی میباشد.
1. ریا در انفاق:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَتُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَالأذَی کَالَّذِی یُنفِقُ مَالَهُ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ»؛(سوره بقره/264) ای کسانی که ایمان آوردهاید! بخششهای خود را با منت و آزار باطل نسازید همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم، انفاق میکند و به خدا و روز رستاخیز ایمان نمیآورد.
2. ریا در رفتن به جنگ با دشمنان:
«وَلاَ تَکُونُواْ کَالَّذِینَ خَرَجُواْ مِن دِیَارِهِم بَطَرًا وَ رِئَاء النَّاسِ وَ یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللّهِ»؛(سوره انفال/47) و مانند کسانی نباشید که از روی هوی پرستی و غرور و خودنمایی در برابر مردم، از سرزمین خود را به سوی میدان بدر بیرون آمدند و (مردم را) از راه خدا بازمیداشتند.
خداوند در این آیه، غرور و ریا را از آفات قدرت در جبهههای جنگ به شمار میآورد.
3. ریا به طور مطلق:
«الذینَ هُم یَرَاءُون»؛ (سوره ماعون/6) همان کسانی که ریا میکنند.
ریاکاران چه کسانی هستند.
1. کسانی که ایمان به خدا و روز قیامت ندارند:
«يا ايُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لاتُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ والاذی كَالَّذی يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النّاسِ و َلايُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ...»؛ ای مؤمنان صدقات و كمك های خود را با منت و آزار باطل مسازيد مانند كسی كه مالش را برای خودنمايی انفاق می كند و در دل به خدا و روز رستاخيز ايمان ندارد... (سوره بقره، 264)
با توجه به تفسیری که در مورد این آیه آمده است افرادی را که صدقه میدهند و به دنبالش منت میگذارند و اذیت میکنند تشبیه به افراد ریاکار بیایمان کرده که صدقاتشان باطل و بیاجر است.[۳] یعنی عمل شخص ریاکار از ابتدای عملش باطل است چون چنین شخصی اصلاً ایمان به خدا و روز جزا ندارد که از او کاری پذیرفته شود.
2. منافقان:
«إِنَّ الْمُنَافِقِینَ... یُرَآؤُونَ النَّاسَ وَلاَ یَذْکُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِیلاً»؛ (سوره نساء/142) منافقان... هنگامی که به نماز برمیخیزند با کسالت برمیخیزند و در برابر مردم ریا میکنند و خدا را جز اندکی یاد نمینمایند.
3. تکذیب کنندگان روز جزا:
«أرَأیتَ الَذی یُکَذِّبُ بِالدِین... الَذینَ هُم یُراؤُون»؛ (سوره ماعون/1و6) آیا کسی که روز جزا را پیوسته انکار میکند دیدی؟!... همان کسانی که ریا میکنند.
همنشینان شیطان:
«وَالَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَ مَن یَکُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ قَرِینًا فَسَاء قِرِینًا»؛(سوره نساء/38) و آنها کسانی هستند که اموال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق میکنند و ایمان به خدا و روز بازپسین ندارند (چرا که شیطان رفیق و همنشین آنهاست) و کسی که شیطان قرین او باشد بد همنشین و قرینی است.
مَثل اعمال ریاکارانه در قرآن:
«...فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَیْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْدًا لاَّیَقْدِرُونَ عَلَی شَیْءٍ مِّمَّا کَسَبُواْ وَاللّهُ لاَیَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ»؛ (سوره بقره/264) (کار ریاکار یا منت گذار) همچون قطعه سنگ صافی است که بر آن، (قشر نازکی از) خاک باشد (و بذرهایی در آن افشانده شود) و رگبار باران به آن برسد (و همه خاکها و بذرها را بشوید) و آن را صاف (و خالی از خاک و بذر) رها کند، آنها از کاری که انجام دادهاند، چیزی بدست نمیآورند و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمیکند.
این آیه وجه شباهت ریاکار را به سنگی که قشر نازکی از خاک روی آن را پوشانده بیان میکند و آن بیاثر و سست بودن عمل است. همچنان که خاکی که روی سنگِ صاف قرار دارد با بارانی از بین رفته و نمیتواند اثر داشته باشد، ریاکاران نیز از اعمالشان هیچ گونه بهرهای نمیبرند.
ریا در عبادت
از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله روایت شده: هر کس نماز بخواند و ریا کند شرک ورزیده و هر که روزه بگیرد و ریا کند شرک ورزیده و هر که صدقه دهد و ریا کند شرک ورزیده.[۴]
آنگاه این آیه را خواند: «فَمَنْ کانَ یَرجُو لِقاءَ رَبِه فَلْیَعْمَل عَمَلاً صَالِحاً ولایُشْرِک بِعبادَةِ رَبِه أحَداً»؛ ([[سوره کهف، 110) پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند.
ریا در نماز
«إنَّ الْمُنافِقينَ يُخادِعُونَ اللّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ اذا قامُوا الَی الصَّلوةِ قامُوا كُسالی يُراؤُنَ النّاسَ ولا يَذْكُرُونَ اللّهَ الا قَليلا»؛ منافقان در مقابل خدا با خدعه و نيرنگ رفتار می كنند در حالی كه خداوند نقشه های آنان را نقش بر آب می سازد. آنها هنگامی كه به نماز برمی خيزند از روی كسالت و بی حالی به عبادت می ايستند، در برابر مردم تظاهر و خودنمايی می كنند ولی در باطن كمتر به ياد خدا هستند. (سوره نساء، 142)
ریاکاری در نماز از ویژگی های منافقان و نشانههای نفاق به شمار رفته است: «إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللّهَ وَ هُوَ خَادِعُهُمْ وَ إِذَا قَامُواْ إِلَی الصَّلاَةِ قَامُواْ کُسَالَی یُرَآؤُونَ النَّاسَ وَلاَ یَذْکُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِیلاً»؛ (سوره نساء/142) منافقان میخواهند خدا را فریب دهند و هنگامی که به نماز برمیخیزند با کسالت برمیخیزند و در برابر مردم ریا میکنند و خدا را جز اندکی یاد نمینمایند.
از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله پرسیدند: چگونه انسان با خداوند خدعه میکند، فرمود: به امر خداوند عمل میکند و از این عمل، غیر خدا را قصد میکند بنابراین از ریا و تظاهر بپرهیزید که ریا، شرک است.[۵]
در درّالمنثور از علی بن ابیطالب علیه السلام روایت شده که در تفسیر الَّذينَ هُمْ يُراؤُنَ در آیه «فَوَيْلٌ للْمُصَلّينَ الَّذينَ هُمْ عَنْ صَلوتِهِمْ ساهُونَ الَّذينَ هُمْ يُراؤُنَ وَيَمْنَعُونَ الْماعُونَ»؛ وای بر نمازگزارانی كه از ياد خدا غافل اند، آنان كه در عبادت جز ريا و خودنمايی انگيزه ای ندارند. (سوره ماعون، 4ـ7)
فرمود: «یعنی با نماز خود ریا میکنند».[۶]
در این آیه ریاکارانِ در نماز به عذاب تهدید شدهاند.[۷] زیرا "ویل" در اصل به معنای عذاب و هلاکت است و کلمهای است که برای تهدید به عذاب بکار میرود.[۸]
پیامدهای ریاکاری
1.بطلان عمل:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَتُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَالأذَی کَالَّذِی یُنفِقُ مَالَهُ رِئَاء النَّاسِ...»؛ (سوره بقره/264) ای کسانی که ایمان آوردهاید بخشش های خود را با منت و آزار باطل نسازید! همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق میکند...
امام صادق عليه السلام فرمود: ...كُلُّ الْبِرِّ مَقْبُولٌ إِلَّا مَا كَانَ رِئَاء...؛ تمام كارهای نيك مورد قبول خدا است جز عملی كه از روی ريا باشد. (بحارالانوار، ج75، ص281)
در روايت ديگری از آن بزرگوار نقل شده است كه فرمود: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَی عَنْ عَلِيِّ بْنِ سَالِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِاللَّهِ عليه السلام يَقُولُ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنَا خَيْرُ شَرِيكٍ مَنْ أَشْرَكَ مَعِي غَيْرِي فِي عَمَلٍ عَمِلَهُ لَمْ أَقْبَلْهُ إِلَّا مَا كَانَ لِي خَالِصا؛ خدای عزّوجلّ می فرمايد: من بهترين شريكم. پس ـ ای بنده من ـ ديگری را در عبادت من شريك مساز زيرا هر كس در عملی كه انجام می دهد ديگری را شريك سازد تمام اعمال او را نمی پذيرم جز عملی كه خالص برای من باشد. (كافی، ج2، ص295)
و نيز فرمود: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي الْمَغْرَاءِ عَنْ يَزِيدَ بْنِ خَلِيفَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِاللَّهِ عليه السلام كُلُّ رِيَاءٍ شِرْكٌ إِنَّهُ مَنْ عَمِلَ لِلنَّاسِ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَی النَّاسِ وَ مَنْ عَمِلَ لِلَّهِ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَی اللَّهِ؛ هر گونه ريايی شرك است، هر كس برای مردم كار كند پاداشش به عهده مردم است و هر كس برای خدا كار كند ثوابش بر خدا است. (كافی، ج2، ص293)
محمد بن عرفه می گويد: امام رضا عليه السلام به من فرمود: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَی بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَرَفَةَ قَالَ قَالَ لِيَ الرِّضَا عليه السلام وَ يْحَكَ يَا ابْنَ عَرَفَةَ اعْمَلُوا لِغَيْرِ رِيَاءٍ و َلَا سُمْعَةٍ فَإِنَّهُ مَنْ عَمِلَ لِغَيْرِاللَّهِ وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَی مَا عَمِل...؛ وای بر تو ای پسر عرفه كار كنيد نه به منظور ريا و كسب شهرت زيرا هر كس كه برای غير خدا كار كند خدا او را به كاری كه انجام داده وامی گذارد... (كافی، ج2، ص293)
در حديثی از پيامبر اكرم صلی اللّه عليه و آله و سلم می خوانيم: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ النَّبِيُّ صلی الله عليه و آله إِنَّ الْمَلَكَ لَيَصْعَدُ بِعَمَلِ الْعَبْدِ مُبْتَهِجاً بِهِ فَإِذَا صَعِدَ بِحَسَنَاتِهِ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ اجْعَلُوهَا فِي سِجِّينٍ إِنَّهُ لَيْسَ إِيَّايَ أَرَادَ بِهَا...؛ فرشته عمل بنده ای را بالا می برد و از آن خوشحال و مسرور است ولی چون آن عمل را كه به صورت كارهای نيك است بالا می برد خدای عزّوجلّ می فرمايد: آن اعمال را در سجّين: ديوان اعمال گنهكاران بگذاريد زيرا اين اعمال را به خاطر من انجام نداده بلكه برای ريا و خودنمايی بوده است. (كافی، ج2، ص294)
2.محرومیّت از محبّت خدا:
«...إِنَّ اللّهَ لاَیُحِبُّ مَن کَانَ مُخْتَالاً فَخُورًا... والَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاء النَّاسِ...»؛ (سوره نساء/36-38) خداوند کسی را که متکبر و فخرفروش است دوست نمیدارد... و آنها کسانی هستند که احوال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق می کنند...
3.ریا، موجب همدمی با شیطان:[۹]
«وَالَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَ مَن یَکُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ قَرِینًا فَسَاء قِرِینًا»؛ (سوره نساء/38) و آنها کسانی هستند که احوال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق میکنند و ایمان به خدا و روز بازپسین ندارند (چرا که شیطان، رفیق و همنشین آنهاست) و کسی که شیطان قرین او باشد، بد همنشین و قرینی است.
4.شرک خفی:
از امام صادق علیه السلام روایت شده: کُلُّ رئاءٍ شِرْکٌ إنَّه مَنْ عَمِلَ لِلنّاسِ کان ثَوابُهُ عَلَی النّاسِ و من عَمِلَ للهِ کان ثوابُهُ عَلَی اللهِ؛ هر گونه ریایی شرک است، هر کس برای مردم کار کند پاداشش به عهده مردم است و هر کس برای خدا کار کند ثوابش بر خداست.[۱۰]
منظور از شرک، شرک خفی است که با ایمان منافات ندارد بلکه با کمالِ ایمان منافی است.
علامت های ریاکار
پيامبر اكرم صلّی اللّه عليه و آله و سلم فرمود: ...وَ أَمَّا عَلَامَةُ الْمُرَائِي فَأَرْبَعَةٌ يَحْرِصُ فِي الْعَمَلِ لِلَّهِ إِذَا كَانَ عِنْدَهُ أَحَدٌ وَ يَكْسَلُ إِذَا كَانَ وَحْدَهُ و َيَحْرِصُ فِي كُلِّ أَمْرِهِ عَلَی الْمَحْمَدَةِ وَ يُحْسِنُ سَمْتَهُ بِجُهْدِه؛ در تنهايی كِسل و بی حال است و در انظار مردم با نشاط و فعال و در همه كارهايش به مدح و ثنای ديگران حساس و آزمند است و تمام كوشش او بر اين است كه ميان مردم وجهه ای زيبا و نيكو داشته باشد.[۱۱]
اميرمؤمنان عليه السلام می فرمايد: بِإِسْنَادِهِ قَالَ قَالَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ عليه السلام ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ لِلْمُرَائِي يَنْشَطُ إِذَا رَأَی النَّاسَ وَ يَكْسَلُ إِذَا كَانَ وَحْدَهُ و َيُحِبُّ أَنْ يُحْمَدَ فِي جَمِيعِ أُمُورِه؛ رياكار سه نشانه دارد: در انظار مردم با حال و با نشاط می نمايد و در تنهايی كسل و بی حال و دوست می دارد كه مردم تمام كارهای او را بستايند.[۱۲]
پانویس
- ↑ ابن فارس؛ معجم مقاییس اللغة، المکتب الاعلام الاسلام، 1404 ه.ق، ج2، ص473.
- ↑ قرشی، سید علی اکبر؛ قاموس قرآن، قم، دارالکتب اسلامیه، ششم، ج3، ص30.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین؛ تفسیرالمیزان، سید محمدباقر همدانی، ج2، ص597.
- ↑ سیوطی؛ جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر الماثور، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1404 ق، ج4، ص256.
- ↑ طبرسی؛ مجمع البیان، فی تفسیر القرآن ج3، ص 198، تهران، انتشارات ناصرخسرو، 1372 ش.
- ↑ سیوطی، ج6، ص400.
- ↑ ر.ک: فرهنگ قرآن، هاشمی رفسنجانی و محققان مرکز فرهنگ و معارف قرآن، قم، بوستان کتاب 1386 ش، ج15، ص 215.
- ↑ همان، به نقل از لسان العرب، مادّه «ویل»، ج15، ص422.
- ↑ طباطبائی، سید محمدحسین؛ المیزان ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین 1374 ش، ج4، ص355.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374 ش، ج13، ص407.
- ↑ بحارالانوار، ج1، ص121.
- ↑ كافی، ج2، ص295.
منابع
- کاظم احمدزاده، ریا، پایگاه پژوهشکده باقرالعلوم، بازیابی: 18 دی ماه 1391.
- جمعی از پژوهشگران، سایت downloadbook، بازیابی: 18 دی ماه 1391.