تهجد

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو


این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)



این دو عنوان اخلاقی، در منابع قرآنی، روایی و اخلاقی با تعابیری چون «تهجد»[۱]، به معني اعمالى كه پس از بيدار شدن از خواب گزارده مى‌شود[۲] و «سهر»[۳] به معناي بيدار ماندن در شب و «قیام اللیل»[۴] به معناي به‌پاخواستن در شب براي عبادت مطرح شده است و بسيار ملازم هم هستند گرچه يكي نمي‌باشند؛ زيرا واژه‌هاي مذكور به معني عبادت در شب‌ها(هر عبادتي گرچه خدمت به بيمار و شير دادن بچه) در فاصله‌ي پس از نماز عشاء تا اذان صبح است؛ گرچه از نظر زماني، نيمه‌ي شب بهتر است[۵] همانطور كه نماز شب، برترين اعمال شب‌زنده‌داران است.[۶]

انواع شب‌زنده‌داري

علماي اخلاق چون مرحوم فيض[۷] و مرحوم ملكي تبريزي[۸] و جناب نراقي و امام خميني[۹] شب‌زنده‌داري را در چند مصداق عبادي چون دعا و قرائت قرآن و به ويژه نماز شب خلاصه كرده‌اند، اما حقیقت این است که در منابع اسلامی، مصادیق شب‌زنده‌داری بیشتر از نماز شب است:

  • بيداري شب به ذكر خدا: قرآن كريم مي‌فرمايد: «در بخشى از شب او را تسبيح كن»[۱۰] و امام خميني(ره) از اساتيد خود نقل مي‌فرمايد: كار سازترين عمل ‌ در تأثر قلب، سجده طولانى در دل شب كه يك ساعت و يا لا اقل سه ربع ساعت به درازا كشد و در آن گفته شود:لا اله الا أنت سبحانك انّى كنت من الظّالمين.[۱۱]
  • بيداري شب به تلاوت قرآن: پيامبر اكرم(ص) فرمود: هر كس شبى ده آيه از قرآن بخواند از بى‌خبران شمرده نمى‌شود.[۱۲]
  • بيداري شب به خدمت به خلق: وقتى امام صادق(ع) نماز عشا را به‌جا مى‌آورد و پاسى از شب مى‌گذشت کیسه‌ای پر از نان و گوشت و پول بر مى‌داشت و آن را بر گردن خود حمل مى‌كرد و بين فقراي مدينه‌ تقسيم مي‌كرد.[۱۳]در روايت است هر كه در راه حاجت برادر مؤمنش ساعتى از شب يا روز گام بردارد، خواه آن حاجت را برآورد يا نه، براى او از اعتكاف دو ماه بهتر است.[۱۴] همچنين در روایتی آمده است که مردى خدمت نبىّ‌اكرم(ص) آمد و عرض كرد: «من مردى جوان هستم و جهاد را دوست دارم و مادرى دارم كه از آن اكراه دارد. فرمود: برگرد و با مادر خود باش، به خدائى كه مرا به حق برانگيخته است آرام گرفتن مادر تو با تو در يك شب بهتر است از يك سال جهاد در راه خدا»[۱۵]
  • بيداري شب به تحصيل علم: نبىّ اكرم(ص) فرمود: شب‌زنده‌داري درست نيست مگر در در سه چيز: طلب علم، تهجد و قرائت قرآن، بردن عروس به خانه‌ي شوهر(كه مستحب است شب باشد نه روز)[۱۶]

بيداري شب در اثر درد بيماري: امام باقر(ع) فرمود: شب‌بيداري يك شب در اثر بيماري، ‌از عبادت يكسال برتر است.[۱۷]

  • هر نوع شب بيداري در راه رضاي خدا: همانطور كه روايت است هر چشمي در قيامت گريان است مگر سه چشم: يكي از آن‌ها چشمي است كه در راه خدا بيداري كشد.[۱۸]
  • بيداري شب به نماز شب: نماز شب هشت ركعت است و هر دو ركعت به يك سلام ختم مي‌شود. سپس دو ركعت نماز شفع به يك سلام و يك ركعت نماز وتر است.[۱۹] نماز شب در سفر كه نافله‌هاى روز ساقط است، ساقط نشده[۲۰] و در همه حال براى مردم مستحبّ مؤكّد و براى پيامبر اكرم(ص) واجب بود.[۲۱]

فضيلت نماز شب

امام باقر(ع) از جد خود نقل فرمود كه براى خداى تعالى نداكننده‌اى است كه در سحرها فرياد ميزند كه آيا خواننده‌اى هست كه او را جواب دهم و حاجت و نيازمنديش را برآورم، استغفاركننده‌اى مي‌باشد كه من او را بيامرزم، طلب‌كننده‌اى هست كه او را عطا كنم.[۲۲] امام خميني(ره) مي‌فرمايد: سيره ائمه هدى(ع) و مشايخ عظام و علماء اعلام بر مواظبت بر نماز شب بوده بلكه بيدارى در آخر شب را با قطع نظر از عبادت اهميت مى‌دادند.[۲۳] زيرا شب، هنگام انزواى از خلق و انقطاع از مشاغل روز است كه انسان را به خلوت و وحدت مى‌كشاند و خلوت و وحدت به توحّد مى‌رسانند و تا انسان به توحّد نرسيده است به ادراكات عقلى و سير انفسى نائل نمى‌گردد.[۲۴]

فضيلت نماز شب در قرآن

خداي متعال، مومنين را به وصف «استغفاركنندگان در سحرگاهان» ستوده است.[۲۵] چه اين استغفار سحرگاهي در نماز شب باشد چه در غير آن[۲۶] و به رسول گرامي­اش دستور داده است كه پاسى از شب را (از خواب برخيز، و) قرآن(و نماز) بخوان! اين يك وظيفه اضافى براى توست اميد است پروردگارت تو را به مقامى در خور ستايش برانگيزد![۲۷] و شب‌زنده‌داران را خردمنداني دانسته است كه خدا را در حال ايستاده و نشسته، و آن گاه كه بر پهلو خوابيده‌اند، ياد مى‌كنند.[۲۸] و فرمود: مسلّماً نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و با استقامت‌تر است[۲۹]؛ زيرا نماز شب استوارترين و صائب‌ترين سخن است، براى اينكه در نماز شب حضور قلب بيشتر و توجه به كلام دقيق‌تر است.[۳۰]

فضيلت نماز شب در روايات

در احاديث بسيار وارد است كه نماز شب شرف مؤمن است[۳۱] و زينت آخرت، چنانچه مال و اولاد زينت دنياست‌.[۳۲] حضرت رسول(ص) در وصيتش به اميرالمؤمنين(ع) فرمود: كه بر تو باد به نماز شب خواندن و سه مرتبه اين كلام را تكرار كرد.[۳۳] در روايت است كه ‌ هر كس در نماز وترش كه آخرين ركعت نماز شب است، هفتاد بار در حال ايستاده‌بگويد:" استغفر اللَّه و اتوب اليه" و تا يك سال اين عمل را ادامه دهد خداى تعالى او را در درگاه خود از مصاديق" مستغفرين بالاسحار" به حساب آورده و آمرزش خداى تعالى برايش حتمى خواهد شد.[۳۴] و شايد مهم‌ترين فضيلت نماز شب در این روايت باشد که امام صادق(ع) فرمود: از ما نيست كسي كه نماز شب نخواند.[۳۵]

فضيلت نماز شب در كلمات علماي اخلاق

آخوند ملاحسينقلي همداني(ره) مي‌گويد: از طالبان آخرت، احدى به مقامى از مقامات دينى نرسيد مگر آنانكه اهل تهجد و شب زنده‌دارى بودند.[۳۶] شيخ أنصارى(ره) به شاگردان دستور مى‌داد كه حتماً بايد نماز شب بخوانند و خيلى روى اين معنى تأكيد داشت.[۳۷] علامه‌ي طباطبايي(ره) امر شانزدهم از امور ضروري براي سالك را شب‌زنده‌داري مي‌داند[۳۸] و نقل مي‌كند كه در آغاز ورودم به نجف يك روز درِ مدرسه‌اى ايستاده بودم كه مرحوم قاضى از آنجا عبور مى‌كردند، چون به من رسيدند دست خود را روى شانه من گذاردند و گفتند: «اى فرزند! دنيا مى‌خواهى نماز شب بخوان؛ و آخرت مى‌خواهى نماز شب بخوان!»[۳۹]

آثار و فوايد نمازشب

  • آثار معنوي و روحي:

1. رسيدن به مقام محمود[۴۰] زيرا اين معنا اختصاصى به حضرت رسول(ص) ندارد، بلكه براى غير آن حضرت(ص) نیز ميسور است، تفاوت بين آن حضرت(ص) و ديگران در درجه كمال وجودى است، نه در اصل تكامل.[۴۱]

2. از اسباب رسيدن حضرت ابراهيم به مقام خلّت(دوستي الهي)[۴۲]

3. نزديك كننده به خداوند، پاك‌كننده‌ي گناهان و باز دارنده از گناهان.[۴۳]

4. ابوطالب مكى از برخي علما نقل مي‌كند كه هر كس چهل شب را خالصانه شب‌زنده‌داري كند،‌ ملكوت آسمان را به او ارائه مي‌كنند.[۴۴]

5. چيرگي روح بر قواى بدن و تقويت اراده كه كم كم زحمت آن كم مى‌شود و اطاعت بدن از نفس زياد مى‌شود، چنانچه مى‌بينيم اهل آن بدون زحمت ‌انجام مي‌دهند.[۴۵]

6. جبران نواقص نمازهاى يوميه دارد.[۴۶]

  • آثار مادي و جسمي:

1. زيبايي چهره: آنانکه در شب با خدا خلوت مي­كنند خدا آنان را بنور خود مي­پوشاند.[۴۷] 2. اداي قرض

3. از بين بردن اندوه

4. از بين بردن درد از تن.[۴۸]

5. تضمين كننده‌ي روزي روز[۴۹] بدون زحمت و رنج.[۵۰]

  • آثار و فوايد اجتماعي:

شب‌زنده‌داران، شيران روز و راهبان شب‌اند كه خداوند به وسيله‌ي انان عذاب را از امت بر مي دارد[۵۱] و اين خود بزرگترين خدمت اجتماعي آنان است. خداي متعال در سوره مزمّل(المزمل : 2 – 9) به رسولش(ص) امر مى‌كند که نماز شب بخواند، تا به اين وسيله آماده گرفتن مسئوليتى گردد كه به زودى به او محول مى‌شود و بتواند در برابر حرفهاى بيهوده‌اى كه دشمنان مى‌زنند و شاعر و كاهن يا ديوانه‌اش مى‌خوانند صبر كند، و به نحوى پسنديده از آنان كناره‌گيرى نمايد.[۵۲]

مقدمات نماز شب

مؤمن بايد از ابتداى روز و در اول شب به فكر تهيه اسباب شب‌زنده‌دارى باشد.[۵۳] بنابراين اين اسباب بر سه دسته هستند:

در طول روز: از امور مهم، خواب در روز و در اول شب است[۵۴] همان‌طور كه نبىّ‌اكرم(ص) فرمود: از خواب قيلوله براى بيدارى يارى بخواهيد.[۵۵] همچنين نقل است پيامبر اكرم(ص) در اوّل شب پس از نماز عشا مى‌خوابيد.[۵۶] در روايت است كه شيعيان اهل‌بيت(ع) اول شب مي‌خوابند.[۵۷]

قبل از خواب و هنگام خواب:حالات اول شب در توفيق آخر شب مؤثر است لذا سزاوار است كه انسانى كه قصد تهجد دارد بر وظايف و آداب خوابيدن مواظبت داشته باشد تا توفيق قيام براى نماز شب نصيبش شود. بخشي از اين وظايف مهم عبارتند از: 1. محاسبه نفس.

2. با طهارت و ياد خدا به بستر رفتن

3. قرائت ادعيه و اذكار قبل ازخواب.[۵۸]

4. خواست قلبي براي بيدار شدن: امام باقر(ع) فرمود: هر كس نيت كند كه هر ساعتى كه خدا بخواهد بيدار شود خدا همانا دو فرشته باو گمارد كه در آن ساعت او را بجنبانند.[۵۹]

بعد از بيدار شدن از خواب: مرحوم قاضى به شاگردان خود دستور داده بود كه در ميان شب چون براى نماز شب بر مى‌خيزيد چيز مختصرى تناول كنيد؛ مثل چاى يا دوغ يا يك خوشه انگور، يا چيز مختصر ديگرى كه بدن شما از كسالت بيرون آيد و نشاط براى عبادت داشته باشيد.[۶۰]

عوامل محروم كننده از نماز شب

1. تنبلي: حضرت نبىّ اكرم(ص)فرمود: كسى نيست مگر اينكه در شبى دو مرتبه فرشته‌اى او را از خواب بيدارش مي‌كند و مي‌گويد: بنده‌ى خدا بنشين و به ياد خدا باش در مرتبه‌ى سوم كه فرشته او را بيدار مى‌كند اگر آگاه نشد شيطان در گوشش ادرار مي‌كند.[۶۱]

2. پرخوري سبب پرخوابي مي‌شود و پرخوابي نيز سبب از دست رفتن نماز شب می‌شود.[۶۲]

3. مطلق گناهان[۶۳] به‌ويژه دروغ.[۶۴]

4. در روايات آمده است كه بنده يك يا دو شب از تهجد و شب زنده دارى محروم مى‌گردد براى اينكه به خود عجب نكند.[۶۵]

ارمغان سحرگاهی مومنان به سوی خدا

امام باقر(ع) فرمود: نماز شب ارمغان مؤمن به سوى پروردگارش است پس ارمغان‌هاى خويش را براى پروردگارتان نيكو كنيد كه خدا جائزه‌هاى شما را نيكو كند؛ زيرا كه اين ارمغان را نگهدارى نمي‌كند مگر مؤمن درستكار راستگو.[۶۶] در اين زمينه آداب و وظايف مفصل و دعاهاو مناجات‌هايى از ائمه(ع) رسيده است كه مضامين عالى و بلندى دارند و با شئون محضر پروردگار و احوال سالكين إلى اللّه از هر مرتبه و مقامى باشند مناسبت دارد[۶۷] و برخی از آنها عبارتند از:مسواك زدن و خود را معطر نمودن،[۶۸]نظر كردن به آسمان و قرائت آيات آخر سوره‌ي آل عمران(190 – 194)[۶۹]حضور قلب در استغفارات و آنچه كه بر زبان مى‌آورد تا در مقام مناجات و گفتگوى با خدا، دروغ نگويد.[۷۰]

آسيب‌شناسي شب‌زنده‌داري

  • 1. رياكاري در نماز شب: نوعی از رياى آشکار در نماز شب وجود دارد كه از ریای پنهان هم پنهان‌تر است، و آن این است كه صاحبش را به عمل وادار نمى‌كند ولى انجام عمل را برايش آسانتر مى‌كند مثلا كسى كه اهل نماز شب است ولى بيدار شدن براى او مشكل است در صورتى كه گرفتار اين مرتبه ريا باشد هنگامى كه مهمان دارد براى بيدار شدن آمادگى بيشترى پيدا مى‌كند.[۷۱]
  • 2. تهجد بدون تفكر: دو ركعت متوسّط با فكر بهتر است از ايستادن يك شب در صورتى كه قلب غافل باشد.» خوشا خواب زيركان و افطار كردنشان[۷۲]
  • 3. كوتاهي در اداى فرائض و انجام واجبات.[۷۳]
  • 4. تکبر: نبىّ اكرم(ص) وقتي فضايل نماز شب را ذكر نمودند در ادامه فرمود: پس قدر اين فرصت را بدانيد كه چه عاقبت خوبى است زمانى كه از عجب و ريا سالم بماند.[۷۴] البته مسرور شدن به تهجد با تواضع و فروتنى كردن براى خدا و شكر او بر اين توفيق و طلب زياده كردن عجب نيست و ممدوح است.[۷۵]

نماز شب یا تحصيل علم

استاد بزرگ اخلاق، مرحوم ملكي تبريزي مي‌فرمايد: بعضى از مردم هستند كه شيطان از سمت راست[۷۶] بر آنها وارد مى‌شود و آنها را به خيال اينكه مطالعه از شب زنده دارى افضل است از اين فضيلت عظمى باز مي‌دارد و اين چيزى جز غرور و فريب نيست. زيرا نماز شب يكي از مهمات در راه تهذيب نفس كه واجب عيني است مي‌باشد ولي تحصيل علم واجب كفايي است. مؤمن، نماز شب را در راه تحصيل علم از مطالعه كار سازتر مى‌بيند. همانگونه كه در بعضى از روايات به اين مطلب تصريح شده است که علم به كثرت تعلم و مطالعه نيست، بلكه علم نورى است كه خدا در دل هر يك از بندگان خود كه بخواهد مى‌افكند و شب زنده‌دارى و مناجات در شب، دل را نورانى مى‌گرداند و باعث ثبات نور در دل مؤمن مى‌شود.

پانویس

  1. پرش به بالا . الإسراء : 79
  2. پرش به بالا . راه روشن(ترجمه المحجة البيضاء)، سيد محمد صادق عارف؛ مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوى، چاپ اول، 1372 هجرى شمسى‌، ج2، ص 79.
  3. پرش به بالا . كلينى، ابو جعفر محمد بن يعقوب؛ الكافي، دار الكتب الإسلامية - تهران - ايران، چاپ‌چهارم، 1407 ه ق، ج1، ص 49.
  4. پرش به بالا . آل‌عمران : 113
  5. پرش به بالا سيوطى جلال الدين؛ الدرالمنثور فى تفسيرالمأثور، كتابخانه آيةالله مرعشى نجفى - قم، 1404 ق، ج6، ص 117.
  6. پرش به بالا قمى، على بن ابراهيم؛ تفسير قمى، دار الكتاب - قم، چاپ چهارم، 1367 ش، ص 168 و 169.
  7. پرش به بالا . فيض كاشانى، ملا محسن؛ المحجة البيضاء، چاپ دفتر انتشارات اسلامى، چاپ چهارم، 1417 هجرى،‌ج3، ص 342.
  8. پرش به بالا . ملكى تبريزى، ميرزا جواد آقا؛ أسرار الصلاة، تهران، انتشارات پيام آزادى، 1378، چاپ هشتم، ص 458.
  9. پرش به بالا . خمينى، روح الله؛ چهل حديث، مؤسسه‌ى تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ بيستم، 1378، ص 203.
  10. پرش به بالا . ‌(الطور : 49)
  11. پرش به بالا امام خمينى، آداب الصلاة، قم، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ هفتم، 1378، ص 164
  12. پرش به بالا كلينى، پيشين، ج2، ص 612.
  13. پرش به بالا كلينى، پيشين، ‌ج4، ص8.
  14. پرش به بالا مجتبوى، سيد جلال الدين(مترجم)؛ علم اخلاق اسلامى، انتشارات حكمت، چاپ چهارم، 1377، ج2، ص 307.
  15. پرش به بالا كلينى، ابو جعفر محمد بن يعقوب؛ الكافي، دار الكتب الإسلامية - تهران - ايران، چاپ‌چهارم، 1407 ه ق، ج2، ص 160.
  16. پرش به بالا . سيد فضل الله راوندى؛ النوادر للراوندي، دار الكتاب - قم، چاپ: اول، بي‌تا، ص 13
  17. پرش به بالا طبرسى،حسن بن فضل؛ مكارم الأخلاق، انتشارات شريف رضى،چاپ چهارم، قم، 1412 هجرى،‌ص 358.
  18. پرش به بالا . كلينى، پيشين، ج2، ص 80.
  19. پرش به بالا كمره‌اى ، محمد باقر ؛ امالى شيخ صدوق-ترجمه كمره‌اى، اسلاميه - تهران، چاپ: ششم، 1376ش، ص 641
  20. پرش به بالا محمد باقر كمره‌اى، پيشين، ص 645
  21. پرش به بالا مهدوى كنى، نقطه‌هاى آغاز در اخلاق عملى، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ هفتم، 1376، ج1، ‌ص45.
  22. پرش به بالا ديلمى حسن، پيشين، ج1، ص 92.
  23. پرش به بالا امام خمينى، چهل حديث، مؤسسه‌ى تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ بيستم، 1378، ص 202.
  24. پرش به بالا حسن زاده آملى، نور على نور، انتشارات تشيّع، چاپ ششم، 1376، ص 56.
  25. پرش به بالا آل‌عمران : 17 و الذاريات : 18
  26. پرش به بالا موسوى همدانى، سيد محمد باقر؛ ترجمه تفسير الميزان، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‌ى مدرسين حوزه علميه قم - قم، چاپ پنجم، 1374 ش، ج‌3، ص: 177
  27. پرش به بالا الإسراء : 79
  28. پرش به بالا آل‌عمران : 191
  29. پرش به بالا المزمل : 6
  30. پرش به بالا موسوى همدانى، سيد محمد باقر؛ پيشين، ج‌20، ص: 99
  31. پرش به بالا كلينى، پيشين، ج2، ص 148.
  32. پرش به بالا طوسى، ابو جعفر محمد بن حسن؛ تهذيب الأحكام، دار الكتب الإسلامية - تهران - ايران، چاپ‌چهارم، 1407 ه ق،‌ج2، ص 120.
  33. پرش به بالا شيخ حسن ديلمى، پيشين، ج1، ص 92.
  34. پرش به بالا شيخ صدوق؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، دار الرضى - قم، چاپ: اول، 1406ق، ص 171.
  35. پرش به بالا . حرّ عاملى، محمد بن حسن بن على؛ تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة، مؤسسه آل البيت عليهم‌السلام - قم - ايران، چاپ‌اول، 1409 ه ق،‌ ج8، ص 162.
  36. پرش به بالا ملكى تبريزى، ميرزا جواد آقا؛ پيشين، ص 462 و 463.
  37. پرش به بالا طهراني، سيد محمّد حسين حسيني؛ ولايت فقيه در حكومت اسلام(4-1)، علامه طباطبايى - مشهد مقدس، چاپ سوم، 1428ه.ق،‌ ج4،‌ ص 96.
  38. پرش به بالا طهراني، سيد محمّد حسين حسيني؛ رسالة لُبّ اللباب فى سير وسلوك أولي الألباب، دار المحجة البيضاء - بيروت، چاپ چهارم، 2010 – 1431، ص 132.
  39. پرش به بالا طهراني، سيد محمّد حسين حسيني؛ مهر تابان، علامه طباطبايى - مشهد مقدس، چاپ پنجم، 1423ه.ق، ص 26.
  40. پرش به بالا حسن زاده آملى؛ پيشين، ص130.
  41. پرش به بالا امام خمينى؛ سرّ الصلاة، مؤسسه‌ى تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ ششم، 1378،‌ مقدمه‌ي آيت‌الله جوادي آملي، ص 11 و 12.
  42. پرش به بالا نورى، ميرزاحسين؛ مستدرك الوسائل ومستنبط المسائل، مؤسسه آل‌البيت عليهم‌السلام - بيروت - لبنان، چاپ‌اول، 1408 ه ق،‌ ج 16، ‌ص 244.
  43. پرش به بالا راوندى، قطب الدين سعيد بن عبداللَّه بن حسين؛ دعوات الراوندي - سلوة الحزين، مؤسسه آل البيت عليهم السلام - قم - ايران، چاپ‌اول، 1407 ه ق، ص 77.
  44. پرش به بالا مكى ابوطالب؛ قوت القلوب، دار الكتب العلمية، بيروت، چاپ اول، 1417 هجرى قمرى،‌ص 175.
  45. پرش به بالا امام خمينى؛ چهل حديث، مؤسسه‌ى تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ بيستم، 1378، ص 126.
  46. پرش به بالا مهدوى كنى؛ پيشين، ص 338.
  47. پرش به بالا ديلمى حسن ؛ پيشين، ج1، ص 92.
  48. پرش به بالا راوندى، قطب الدين سعيد بن عبداللَّه بن حسين؛ دعوات الراوندي - سلوة الحزين، مؤسسه آل البيت عليهم السلام - قم - ايران، چاپ‌اول، 1407 ه ق، ص 77.
  49. پرش به بالا قمّى، شيخ صدوق، محمّد بن على بن بابويه؛ من لا يحضره الفقيه، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم - قم - ايران، چاپ‌دوم، 1413 ه ق، ج1، ص 471.
  50. پرش به بالا ديلمى حسن؛ پيشين، ج1، ص 92.
  51. پرش به بالا سيوطى، جلال الدين؛ الدرالمنثور فى تفسيرالمأثور، كتابخانه آيةالله مرعشى نجفى - قم، 1404 ق، ج3، ص 216.
  52. پرش به بالا موسوى همدانى، سيد محمد باقر؛ پيشين، ج‌20، ص 94.
  53. پرش به بالا ملكى تبريزى، ميرزا جواد آقا؛ پيشين، ص 465
  54. پرش به بالا همان.
  55. پرش به بالا شيخ حسن ديلمى، پيشين، ج1، ص 91.
  56. پرش به بالا . راه روشن(ترجمه المحجة البيضاء)، پيشين، ج2، ص 518.
  57. پرش به بالا . قمّى، شيخ صدوق، محمّد بن على بن بابويه؛ من لا يحضره الفقيه، پيشين، ج1، ص 479، ج1، ص481.
  58. پرش به بالا ملكى تبريزى، ميرزا جواد آقا؛پيشين، ص 467
  59. پرش به بالا قمّى، شيخ صدوق، محمّد بن على بن بابويه؛ من لا يحضره الفقيه، پيشين، ج1، ص 479.
  60. پرش به بالا طهرانى سيد محمد حسين حسينى ؛ روح مجّرد، علامه طباطبايى، مشهد مقدس، چاپ هشتم، 1425 ه.ق،‌ ص 76.
  61. پرش به بالا شيخ حسن ديلمى؛ پيشين، ج1، ص 91.
  62. پرش به بالا نراقى، ملا احمد؛ معراج السعادة، انتشارات هجرت، چاپ پنجم، 1377،‌ص 314.
  63. پرش به بالا كلينى، پيشين، ج2، ص 272.
  64. پرش به بالا شيخ صدوق؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، دار الرضى - قم، چاپ: اول، 1406ق، ص 42.
  65. پرش به بالا ملكى تبريزى، ميرزا جواد آقا؛ پيشين، ص 403
  66. پرش به بالا شيخ حسن ديلمى؛ پيشين، ج1، ص 92.
  67. پرش به بالا ملكى تبريزى؛ پيشين، ص 472
  68. پرش به بالا برقى احمدبن محمد بن خالد؛ المحاسن، دارالكتب الإسلامية، قم، 1371 هجرى قمري، ج2، ص 559.
  69. پرش به بالا راه روشن(ترجمه المحجة البيضاء)، پيشين، ج2، ص 507.
  70. پرش به بالا ملكى تبريزى، ميرزا جواد آقا؛ پيشين، ص 473 و 474
  71. پرش به بالا شبر، سيدعبدالله؛ الأخلاق، ترجمه‌ي جباران محمدرضا، قم، انتشارات هجرت، 1378، چاپ چهارم، 270
  72. پرش به بالا سيد رضى؛ نهج البلاغة، هجرت - قم، چاپ: اول، 1414 ق،‌ص 495.
  73. پرش به بالا شبر، سيدعبدالله؛ الأخلاق، پيشين، ص، 327
  74. پرش به بالا شيخ حسن ديلمى؛ پيشين، ص 92.
  75. پرش به بالا امام خمينى؛ چهل حديث، پيشين، ص 62.
  76. پرش به بالا سپس از پيش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان مى‌روم و بيشتر آنها را شكرگزار نخواهى يافت!»(الأعراف : 17)

منابع

شب زنده داری و نماز شب، مصطفی همدانی، سایت پژوهشکده باقر العلوم(ع)(بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی) تاریخ بازیابی : 9 اردیبهشت 1391 .