عمرو بن سعید بن عاص
از حاکمان حکومت امویان و مروانیان: و از بدخواهان کینه توز نسبت به آل پیامبر!
او معروف به «اشرق تابعی» بود. مردی فاسق و خبیث که در زمان معاویه و پسرش یزید، حاکم شهر مدینه و مکه بود! پدرش از شخصیت های سیاسی مهم در دوران معاویه بود و خودش در چند مقطع تاریخ، نقش های اساسی داشت و گفته شده که او خطیبی بلیغ بود.
نقش عمرو بن سعید در واقعه عاشورا
در ايامى كه سیدالشهدا علیه السلام در مكه بود، يزيد «عمرو بن سعيد» را كه والى مدينه بود، همراه با سپاهى به مكه فرستاد و او را امير الحاج قرار داد و سرپرستى امر حج را در موسم به او سپرد و توصيه كرد كه هر جا به حسين علیه السلام دست يافت، او را ترور كند.
امام حسين علیه السلام چون از ماجرا آگاه شد، براى اين كه حرمت خانه خدا با ريختن خونش زير پا گذاشته نشود و نقشه ترور ناكام بماند، به عمره اكتفا كرد و از مكه بيرون آمد.[۱]
همین که عمروبن سعید، خبر خروج آنحضرت از مکه را شنید، مزدورانش را به دنبال امام علیه السلام، فرستاد و گفت که به هر وسیله ممکن متوسل شوید و حسین بن علی علیه السلام را برگردانید، ماموران دنبال امام رفتند ولی موفق نشده و برگشتند. عمرو، بعد برادرش «یحیی بن سعید» را با چند نفر فرستاد و پیغام داد تا امام علیه السلام برگردد، ولی آنحضرت امتناع کرد، یحیی با افرادش با یاران امام علیه السلام، به مقابله و نزاع پرداختند ولی باز هم حضرت اعتنا نکرد و به راهش ادامه داد. عمروبن سعید، بعد از شهادت حسین بن علی علیه السلام، حاکم شهر مدینه بود و ابن زیاد، توسط مردی بنام عبدالملک بن ابی الحارث، او را به قتل حسین علیه السلام، بشارت داد. او با آگاهی از این خبر، بر منبر رفت و کشته شدن امام علیه السلام را به مردم اطلاع داد و برای یزید بن معاویه دعا کرد و پس از بازگشت آل پیامبر به مدینه، وقتی خبر گریه ها و سوگواری های بازماندگان شهداء کربلا را در سوگ حسین علیه السلام و یارانش شنید، از روی تمسخر و اهانت گفت: این شیون ها مثل روز مرگ عثمان است. پس از شهادت امام حسین علیه السلام، چون شخصیت مخالف دیگری بنام عبدالله بن زبیر در حجاز و مکه، در برابر حاکمیت یزید، پیدا شد و هر چه یزید با مکر و حیله خواست تا او را فریب دهد، نتوانست و عبدالله در مخالفتش جدی تر شد، عمروبن سعید حاکم مدینه از طرف یزید، مامور سرکوبی ابن زبیر در مکه شد. او با همکاری عمرو بن زبیر، برادر عبدالله و سپاهی بزرگ به جنگ عبدالله رفت ولی شکست خورد، برادرش اسیر شد و عبدالله بن زبیر که قدرت زیادی پیدا کرده بود، به یزید پیشنهاد کرد تا عمروبن سعید از کار برکنار شود.
عمرو بن سعید در زمان مروانیان
عمروبن سعید؛ زمان حکومت مروان بن حکم، نقش مهمی داشت و کمک زیادی به مروان کرد و البته به عنوان جانشین او، بعد از پسرش عبدالملک، معین شده بود. اما چون عبدالملک، به خلافت رسید تصمیم گرفت که او را از ولایت عهدی خلع کند، زیرا این مهمترین مسئله داخلی حکومت عبدالملک شده بود که طبق قرار پدرش باید جانشین او می شد. سال 68 هـ.ق که عبدالملک عازم فتح عراق شد، عمرو، در شام بر علیه عبدالملک شورش کرد و آنجا را تصرف نمود و مردم شام با او بیعت کردند. عبدالملک با شنیدن این خبر از نیمه راه برگشت عمرو، از ورود او به شهر جلوگیری کرد، ولی عبدالملک شهر را محاصره و با نوعی فریب و ملاطفت، او را ولیعهد خود معرفی نمود تا توانست در شهر وارد شود و از آنجا که منتظر فرصتی بود، در سال 70 هـ.ق عمروبن سعید بن عاص را به قتل رساند.
پانویس
- ↑ جواد محدثی، فرهنگ عاشورا به نقل از مقتل الحسين، مقرم ص 193 و بحارالانوار، ج 45، ص 99.
منابع
جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.