شیخ حسین حلی
«آیتالله شیخ حسین حلی» (١٣٩۴-١٣٠٩ ق)، عالم ربانی و فقیه اصولی شیعه در قرن ١۴ قمری و از شاگردان میرزاى نائینى بود.
محتویات
ولادت و خاندان
شیخ حسین حلی در سال ١٣٠٩ قمرى در نجف اشرف به دنیا آمد. او از همان آغاز طفولیت، دور از محیط علمى نبود. پدرش شیخ على، در محضر درس اساتید بزرگى چون شیخ محمد طه نجف و سید محمدکاظم یزدى حاضر شد و از چنان جایگاه علمى برخوردار مىگردد که در تراجم از او چنین یاد مىکنند: «یکى از عالمان بىمثال، و شایستگان نیکروش که خاص و عام بر صلاح و عظمتش اتفاق دارند. به ورع و زهد و پارسایى و عبادت، معروف بود».
تحصیل و استادان
شیخ حسین حلى در سایه علم و تقواى پدر، اسباب رشد علمى و عملى خویش را فراهم آورد. شیخ حسین شیفتۀ آموختن دانشهاى گوناگون بود. از این رو، گاه با برادر بزرگتر خود شیخ حسن به نشستهاى علمى و ادبى مىپرداخت. نخستین استادش، پدرش بود و اساتید معروف فقه و اصول، و در این راه، ذکاوت و هوش سرشارش به یارىاش مىآمد و بر سرعت حرکت علمىاش مىافزود.
در نیمۀ نخست قرن سیزدهم، مرجعیت دینى در نجف اشرف را شمارى از نامآوران عرصۀ فقه و اصول و خارجگویان بزرگ حوزه بر عهده داشتند؛ همچون: سید ابوالحسن اصفهانى، آقا ضیاءالدین عراقى و میرزاى نائینى. شیخ حسین حلی پاى درس این بزرگان حاضر مىشد و از دانش فقهى و اصولى آنها بهرهها مىبرد. اما رابطه او با میرزاى نائینى صمیمانهتر و نزدیکتر بود و به گفتۀ بعضى منابع: «بخش بزرگ و عمدۀ درسآموزى و شاگردى شیخ نزد میرزا محمدحسین نائینى بود که سالهاى متمادى به طول انجامید» و هر یک از دیگرى بهرهها بردند و به گفته یکى از شاگردان شیخ: شیخ حسین حلى، خبرگى در اقوال علما و احاطه به آرا و اندیشههاى آنان را در فقه و اصول، از معدن و سرچشمه آن یعنى استادش میرزاى نائینى داشت و در عوض، استاد، شاگرد خود را در تحریر دروس و تهذیب آنها و جواب به استفتائات به یارى مىگرفت».
شیخ حسین بسیار مورد اعتماد میرزا و مورد مدح و ستایش او بود و هیچ مسئلهاى مطرح نمىشد، مگر اینکه شیخ درباره آن نظر داشت و به تدقیق و تحقیق در باب آن، اظهار نظر مىکرد و همۀ اقوال را پى مىگرفت. از کارهاى بزرگ وى که خدمتى عظیم به استادش به شمار مىآمد، برانگیختن میرزا به تأسیس «مجلس استفتاء» بود.
تدریس و شاگردان
روش شیخ حسین حلى در بیان مسائل اینگونه بود که چون مسئلهاى مطرح مىشد، خلاصۀ اندیشههاى بزرگان فن را در باب آن عرضه مىکرد و هر یک را به بحث و مناقشه مىگذاشت و با مهارت بىنظیر خود غث و ثمین آنها را از هم جدا مىکرد. اینگونه بحث، بىشک براى کسانى که در پى تعمیق افکار و اندیشههاى خود بودند، جالب و بهانهاى براى تداوم حضور در درس این استاد بود. یکى از شاگردان شیخ در این باره مىگوید: هرگاه از شیخ مىخواستیم نظر خود را درباره مسئلهاى بیان کند، مىفرمود: من اهل فتوا دادن نیستم. ما مسئله را در کتابهاى گوناگون بررسى مىکنیم و دیدگاه اصحاب را به نقد و مناقشه مىگذاریم و نتیجهگیرى مىکنیم. دیگر شاگرد ایشان، مرحوم تهرانى معتقد است: «شیخ در هر مسئلهاى مرد دقت و تحقیق بود و نمىتوان گفت که از علامۀ حلى کمتر بود».
بنابراین مىتوان حلقۀ درس شیخ حسین حلى را مجموعهاى هرچند اندک از نخبگان حوزوى دانست که بیش از هر چیز، تحقیق و تتبع و نازکاندیشى در افکار فقهى و اصولى برایشان مهم و باارزش بود و شیخ به این دسته شاگردان خود بها مىداد و آنها را به صورتهاى گوناگون ارج مىنهاد. طلاب جدى و کوشا همواره مورد توجه او بودند و ایشان تقریرات روزانۀ آنها را به دقت ملاحظه مىکرد و اگر نقص و آشفتگى در آنها مىدید، با خط خود تذکر مىداد و تصحیح مىکرد.
در منابع مربوط به زندگى شیخ حسین حلى و شاگردان وى، فهرستى بلند از خوشهچینان خرمن معرفت شیخ ارائه شده که حدود ۵٣ نفرشان از شخصیتهاى بارز و اسوۀ حوزهاند و بعضى سمت مرجعیت نیز دارند:
- سید على سیستانى؛
- سید محمدسعید حکیم؛
- سید محمدتقى حکیم؛
- سید علاءالدین بحرالعلوم؛
- سید عزالدین بحرالعلوم؛
- سید عباس حسینى کاشانى؛
- سید عباس مدرسى یزدى؛
- سید عبدالرزاق موسوى مقدم؛
- شیخ محمدابراهیم جناتى؛
- شیخ محمدهادى معرفت؛
- شیخ مصطفى نورائى.
آثار و تألیفات
جایگاه علمى شیخ حسین حلى در نجف اشرف امرى انکار ناپذیر بود. این سرچشمه پاک و جوشان دانش، در عرصههاى مختلف، بهویژه فقه و اصول، اندیشههاى بکر و تحولآفرینى از خود بر جاى نهاد. میراث علمى شیخ را مىتوان دو دسته کرد: ١). تقریرات درس استادان بزرگ آن روز؛ ٢). آنچه شاگردان شیخ از افادات فقهى و اصولى او به یادگار نهادهاند. باتوجه به آنچه در فهرست مؤلفات شیخ حلى آمده، دسته اول آثار از این قرار است:
الف) آثار فقهى:
- الاجتهاد والتقلید
- شرح عروةالوثقى (الطهاره)
- شرح عروةالوثقى (الاجاره)
- شرح المکاسب (شروط العوضین)
- شرح المکاسب (المعاطاة)
- صلاة المسافر (بحث میرزاى نائینى)
- قاعدة لاتعاد (بحث نائینى)
- قاعدة لاضرر
- کتاب الصلاة (بحث نائینى)
ب) آثار اصولى:
- تقریرات خارج الاصول (بحث سید ابوالحسن اصفهانى در شرح کفایةالاصول)
- تقریرات خارجالاصول (بحث میرزاى نائینى)
- حاشیه على اجود التقریرات (سید ابوالقاسم خویى)
- حاشیه علىالفوائد الاصولیه (شیخ محمدعلى کاظمى)
- تقریرات خارج اصول (بحث محقق عراقى)
- رسالة فى تعریف علمالاصول
- مباحث اصولیه متفرقه
ج) کتابهاى مشترک:
- مجموعه مسائل فقهیه و اصولیه
- مجموعه استفتائات (سید اصفهانى)
- مجموعه استفتائات (میرزاى نائینى)
- کشکول (مجموعهاى از حکمتها و روایات تاریخى و گزینههاى ادبى و علمى)
آنچه شاگردان شیخ حسین حلى از ثمرات دانش این مرد بزرگ بر جاى نهادهاند، تقریرات درسهاى فقه و اصول ایشان است که از این قرارند:
- تقریرات آیتالله سیدعلى سیستانى (فقه و اصول)
- تقریرات آیتالله سید محمدسعید حکیم (فقه و اصول)
- تقریرات آیتالله سید محمدتقى حکیم (فقه و اصول)
- تقریرات آیتالله شیخ حسن سعید (فقه)
- تقریرات آیتالله شهید سید علاءالدین (اصول)
- تقریرات آیتالله سید عزالدین بحرالعلوم (فقه و اصول)
- تقریرات آیتالله شیخ عباس نائینى (فقه و اصول)
- تقریرات آیتالله شهید میرزا على غروى
- تقریرات مرحوم سید محمدحسین طهرانى لالهزارى (فقه و اصول)
ویژگىهاى علمی و اخلاقی
برخى از ویژگىهاى برجسته شیخ حسین حلی را مرور مىکنیم:
نوگرایى: شاید بتوان شیخ حسین حلى را نخستین فقیه در حوزۀ علمیه نجف اشرف بدانیم که با مسائل جدید و مستحدثه تعامل داشت و دیدگاه شرعى را دربارۀ آنها جستوجو مىکرد. نیز در بحثهاى اصولى، بهویژه مباحث مربوط به «وضع» و «عرف» و «معناى حرفى»، دیدگاههاى جدیدى داشت که شاگردانش در تقریرات خود به یادگار نهادهاند.
پژوهش: هر کس کتابهاى گوناگون کتابخانۀ ایشان را ببیند و حواشى و یادداشتهاى عمیق و سنجیده وى بر آن کتابها را از نظر بگذراند، اعتراف خواهد کرد که این شخصیت بزرگ فرهنگى، جامع علوم فقه و اصول و تاریخ و ادب بوده و در هر کدام از دانشها، نظرى صائب و روشن داشته است. هر کتابى را که مىخواند، چه از علماى شیعه و چه از اهل سنت، بر آنها حاشیه مىنوشت و براى مطالب مهم آنها، در آخر کتاب فهرستى تنظیم مىکرد تا براى خود و دیگرانى که بعداً به آن کتابها مراجعه مىکنند، مفید باشد.
پارسایى و تقوا: عامل تقوا و پارسایى در وجود ایشان از همه روشنتر و برجستهتر بود، شیخ از پرداختن و سرگرم شدن به مظاهر و مقامات دنیایى که اغلب مردم خواهش آن دارند، بر حذر بود. در امور مالى بسیار حساس و دقیق بود و از هر کسى قبول نمىکرد.
تواضع: بزرگ و کوچک مورد احترام و تکریم شیخ حلى بودند و مقامات و موقعیتهاى اجتماعى افراد، در چشم ایشان جلوهاى نداشت و معتقد بود که شرافت شخص است که یک مکان یا موقعیت را ارزش مىبخشد یا برعکس، از ارزش مىاندازد.
عالم سیاست: دربارۀ شخصیت شیخ حسین حلی رحمه الله و فعالیتهاى سیاسى او، چند مطلب گفتنى است: با ورود نیروهاى اشغالگر انگلیسى در سال ١٣٣٢ق/١٩١٣م. به عراق براى خارج کردن این کشور از سیطره عثمانى و به دست گرفتن سلطه بر این سرزمین، علماى شیعۀ عراق از همۀ مردم براى جهاد علیه انگلیسىها و دفاع از اسلام و تشیع دعوت کردند و به وجوب این جهاد فتوا صادر نمودند. شیخ حسین حلى نیز در آن روزگار و موقعیت حساس که حدود ٢٣ سال داشته، با مبارزان و مجاهدان همراهى کرد.
در قضیۀ مشروطه در ایران نیز، خاندان حلى، یعنى پدر و فرزندان، از خود استعداد شگرفى نشان دادند و پابهپاى جریان مشروطه تحولات و تحرکات را رصد مىکردند و در حد توان خود نقشآفرین بودند.
وفات
حیات پربرکت مرحوم شیخ حسین حلی سرانجام در چهارم شوال ١٣٩۴ ق. به پایان آمد و پیکر شریفش در صحن حرم امیرمؤمنان (علیه السلام) در مقبرۀ استادش میرزا محمدحسین نائینى در حجرۀ ششم به خاک سپرده شد.
منابع
- "حیات علمى شیخ حسین حلى"، سيد محمدباقر بحرالعلوم، مجله فرهنگ زیارت، ۱۳۹۰، شماره ۱۰.