آیه لعان

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

آیه 6 سوره نور/24 كه به موضوع لعان پرداخته، «آیه لعان» نام گرفته است.[۱] برخى نیز آن را «آیه ملاعنه»[۲] و برخى دیگر «آیه تلاعن»[۳] گفته‌اند؛ البته موضوع لعان تا آیه 9 همین سوره ادامه دارد:

مشاهده آیه در سوره

وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاء إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ

مشاهده آیه در سوره


آیات نخستین این سوره، به حكم حدّ زنا و حد قذف و آیات 6 تا 9 به موضوع لعان پرداخته است. در شأن نزول این آیه آمده است كه سعد بن عباده (بزرگ انصار) به پیامبر عرض كرد: اى پیامبر خدا! حال كه نسبت دادن عمل منافى عفت به كسى داراى این مجازات است كه اگر آن را اثبات نكند، باید هشتاد تازیانه بخورد اگر من وارد خانه خود شدم و دیدم مرد فاسقى با همسرم در حال عمل حرامى است، چه كنم؟ اگر به دنبال چهار شاهد بروم، او كار خود را كرده و رفته است و اگر او را به قتل رسانم، كسى از من بدون شاهد نمى‌پذیرد و در جایگاه قاتل قصاص مى‌شوم و اگر بیایم و شكایت كنم، هشتاد تازیانه بر من زده مى‌شود.

پیامبر صلى الله علیه و آله خطاب به انصار فرمود: نمى‌شنوید بزرگتان چه مى‌گوید؟ انصار گفتند: اى رسول خدا! او را ملامت مكن كه او مردى غیور است. سعد بن عباده گفت: تن و جان من فداى تو باد اى رسول خدا! من مى‌دانم كه این حكم، حق و از طرف خدا است؛ اما از آن درشگفتم.

پیامبر فرمود: حكم خدا همین است. او نیز عرضه داشت: صدق اللّه و رسولُه. چیزى نگذشت كه پسرعموى سعد به نام هلال ابن امیه نزد پیامبر آمد و عرضه داشت: من وارد خانه شدم و با چشم خود دیدم كه مردى با همسرم زنا مى‌كرد و سخنان آنان را با گوش خود شنیدم.

با شنیدن این سخن، آثار ناراحتى شدیدى در چهره پیغمبر صلى الله علیه و آله پدیدار شد. هلال عرض كرد: به خدا سوگند! راست مى‌گویم و امیدوارم خداوند مرا از این مشكل برهاند. پیامبر تصمیم گرفت حد قذف را بر هلال جارى سازد. در این هنگام، وحى بر پیامبر صلى الله علیه و آله نازل و این آیات فرو فرستاده شد و راه حلّى را بدین شكل به مسلمانان عرضه كرد.[۴]

كسانى كه همسران خود را متهم مى‌كنند و گواهانى جز خودشان ندارند، هر یك از آن‌ها باید چهار مرتبه به خدا سوگند یاد كند كه او به طور قطع از راست‌گویان است و در پنجمین بار بگوید: لعنت خدا بر او باد اگر از دروغ‌گویان باشد، و‌زن اگر سخنان مرد را تصدیق كرد، حدّ زنا بر او زده ‌مى‌شود و او نیز براى رفع مجازات زنا از خود مى‌تواند چهار بار خدا را به شهادت طلبد كه شوهرش از دروغ‌گویان است و در مرتبه پنجم بگوید: غضب خدا بر او باد اگر شوهرش از راستگویان باشد:

«وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاء إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ × وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِن كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ وَ يَدْرَأُ × عَنْهَا الْعَذَابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ × وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَيْهَا إِن كَانَ مِنَ الصَّادِقِينَ».

پانویس

  1. بحارالانوار، ج‌ 22، ص‌ 45.
  2. الدرّالمنثور، ج‌ 6‌، ص‌ 140.
  3. همان، ص‌ 139.
  4. روض الجنان، ج 14، ص 91 و 92.

منابع

علی خراسانی، دائرة‌المعارف قرآن كریم، جلد1، ص 397-398.