اروی دختر حارث بن عبدالمطلب: تفاوت بین نسخهها
(افزودن الگو) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | اروی، (محدث، عالم، بلیغ، متوفی قرن 1 ه) دختر حارث بن عبد المطلب، از بانوان بزرگ و بلیغ شیعه زنی مؤمن نیکوکار خیر اندیش عاقل و استوار در ایمان و مذهب بود.به وقت سخنرانی همگان را به عجز وامی داشت.در برابر معاویه، خشن ترین خطبه ها و سخنان را ایراد کرد. | |
+ | برخی از بزرگان اهل سنت و علمای شیعه گفتار وی را با معاویه در حالی که پیر زنی بود و معاویه را مفتضح کرد و حقانیت خاندان رسول الله صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام را بیان کرد در کتابهایشان ذکر کرده اند.پس از سخنان اروی، معاویه برای ساکت کردن اوگفت: عمه! حاجتت را بگو و حرفهای زنانه را کنار بگذار. اروی گفت: دستور بده شش هزار دینار به من بدهند. معاویه گفت: برای چه می خواهی؟ اروی گفت: می خواهم چشمه ای برای نسل حارث بن عبد المطلب خریداری کنم. دو هزار دینار دیگر را برای ازدواج جوانان حارث خرج کنم و باقی آن را برای زیارت خانه خدا و مشکلات مدینه صرف نمایم. معاویه دستور داد که شش هزار دینار به او بدهند و گفت: این مبلغ برای توست، اما به خدا اگر علی بود، چنین کاری نمی کرد. | ||
− | + | اروی گفت: راست می گویی، علی امانت را ادا نمود و به امر خدا عمل کرد و برای اجرای آن بازخواست می کرد. و تو امانت را ضایع، و در مال خدا خیانت کردی و مال خدا را به کسانی دادی که استحقاق آن را نداشتند، با آن که خداوند در قرآنش فرموده: حقوق را به اهلش بدهید و مال ناحق نگیرید. امیر المؤمنین ما را به گرفتن حقمان که خدا بر ما واجب کرده دعوت نمود. (تو آتش جنگ برافروختی) و او را به جنگ مشغول کردی و از کارهایش بازداشتی. تو چه می گویی؟ بر من منت می گذاری؟ بر مالی که حق ماست؟ ما که چیزی غیر از حقمان نگرفته ایم . سپس ادامه داد و گفت: نام علی را بردی؟ خدا دهانت را بشکند و بلایت را زیاد کند که از علی چنین یاد می کنی. پس از آن گریست و این اشعار را در فضایل علی علیه السلام سرود: | |
− | |||
− | اروی گفت: راست می گویی، علی امانت را ادا نمود و به امر خدا عمل کرد و برای اجرای آن بازخواست می کرد.و تو امانت را ضایع، و در مال خدا خیانت کردی و مال خدا را به کسانی دادی که استحقاق آن را نداشتند، با آن که خداوند در قرآنش فرموده: حقوق را به اهلش بدهید و مال ناحق نگیرید.امیر المؤمنین ما را به گرفتن حقمان که خدا بر ما واجب کرده دعوت نمود. (تو آتش جنگ برافروختی) و او را به جنگ مشغول کردی و از کارهایش بازداشتی.تو چه می گویی؟ بر من منت می گذاری؟ بر مالی که حق ماست؟ ما که چیزی غیر از حقمان نگرفته ایم .سپس ادامه داد و گفت: نام علی را بردی؟ خدا دهانت را بشکند و بلایت را زیاد کند که از علی چنین یاد می کنی.پس از آن گریست و این اشعار را در فضایل علی علیه السلام سرود: | ||
ألا یا عین ویح اسعدینا | ألا یا عین ویح اسعدینا | ||
سطر ۳۰: | سطر ۲۹: | ||
[[Category:زنان نمونه قرن اول]] | [[Category:زنان نمونه قرن اول]] | ||
[[Category:زنان راوی حدیث]] | [[Category:زنان راوی حدیث]] | ||
− | == | + | |
+ | ==منابع== | ||
معاونت پژوهش مرکز حوزه های علمیه خواهران، بانوان عالمه و آثار آنها | معاونت پژوهش مرکز حوزه های علمیه خواهران، بانوان عالمه و آثار آنها |
نسخهٔ ۱۸ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۶:۰۱
اروی، (محدث، عالم، بلیغ، متوفی قرن 1 ه) دختر حارث بن عبد المطلب، از بانوان بزرگ و بلیغ شیعه زنی مؤمن نیکوکار خیر اندیش عاقل و استوار در ایمان و مذهب بود.به وقت سخنرانی همگان را به عجز وامی داشت.در برابر معاویه، خشن ترین خطبه ها و سخنان را ایراد کرد. برخی از بزرگان اهل سنت و علمای شیعه گفتار وی را با معاویه در حالی که پیر زنی بود و معاویه را مفتضح کرد و حقانیت خاندان رسول الله صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام را بیان کرد در کتابهایشان ذکر کرده اند.پس از سخنان اروی، معاویه برای ساکت کردن اوگفت: عمه! حاجتت را بگو و حرفهای زنانه را کنار بگذار. اروی گفت: دستور بده شش هزار دینار به من بدهند. معاویه گفت: برای چه می خواهی؟ اروی گفت: می خواهم چشمه ای برای نسل حارث بن عبد المطلب خریداری کنم. دو هزار دینار دیگر را برای ازدواج جوانان حارث خرج کنم و باقی آن را برای زیارت خانه خدا و مشکلات مدینه صرف نمایم. معاویه دستور داد که شش هزار دینار به او بدهند و گفت: این مبلغ برای توست، اما به خدا اگر علی بود، چنین کاری نمی کرد.
اروی گفت: راست می گویی، علی امانت را ادا نمود و به امر خدا عمل کرد و برای اجرای آن بازخواست می کرد. و تو امانت را ضایع، و در مال خدا خیانت کردی و مال خدا را به کسانی دادی که استحقاق آن را نداشتند، با آن که خداوند در قرآنش فرموده: حقوق را به اهلش بدهید و مال ناحق نگیرید. امیر المؤمنین ما را به گرفتن حقمان که خدا بر ما واجب کرده دعوت نمود. (تو آتش جنگ برافروختی) و او را به جنگ مشغول کردی و از کارهایش بازداشتی. تو چه می گویی؟ بر من منت می گذاری؟ بر مالی که حق ماست؟ ما که چیزی غیر از حقمان نگرفته ایم . سپس ادامه داد و گفت: نام علی را بردی؟ خدا دهانت را بشکند و بلایت را زیاد کند که از علی چنین یاد می کنی. پس از آن گریست و این اشعار را در فضایل علی علیه السلام سرود:
ألا یا عین ویح اسعدینا
ألا و أبکی أمیر المؤمنینا
رزینا خیر من رکب المطایا
و جال بها و من رکب السفینا
و من لبس النعال أو احتذاها
و من قرأ المثانی و المئینا
اذا استقبلت وجه ابی حسن
رأیت البدر راع الناظرینا
و لا وا؟ ؟ ؟ : لا أنسی علیا
و حسن صلاته فی الراکعینا
أفی الشهر الحرام فجعتمونا
بخیر الناس طرا أجمعینا
منابع
معاونت پژوهش مرکز حوزه های علمیه خواهران، بانوان عالمه و آثار آنها