غریزه: تفاوت بین نسخهها
جز (صفحهای جدید حاوی '{{بخشی از یک کتاب}} گرايشهاى مشترك انسان و حيوان را «غريزه» مى نامند. غريزه نوع...' ایجاد کرد) |
جز |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{بخشی از یک کتاب}} | {{بخشی از یک کتاب}} | ||
− | + | گرایشهاى مشترك انسان و حیوان را «غریزه» مى نامند. غریزه نوعى ویژگى درونى است كه حیوان را در جهت ادامه زندگى و حفظ خود از خطرات هدایت مى كند و او را آماده مى سازد كه در شرایط خاص به شیوه اى خاص عمل كند. حیوانات نسبت به گرایشات غریزى خود آگاهى حضورى دارند ولى نسبت به این آگاهى خود آگاه نیستند؛ در نتیجه فعالیت آنان نیز فعالیتى نیمه آگاهانه است. | |
− | + | فعالیتهاى غریزى به حكم سائق درونى غیراكتسابى صورت مى گیرد. در نتیجه اگر چه حركات غریزى، حركاتى ارادى هستند ولى نمى توان آنها را همچون حركات انسان اختیارى دانست زیرا انسان به آگاهى خویش از میل غریزى آگاه است و پاسخ به سائقهاى درونى را مورد مطالعه قرار مى دهد و در پاسخگویى به درخواست سائق درونى به مصلحتسنجى مى پردازد و فرمان نهایى در انجام فعل یعنى پاسخ مثبت به سائق درونى از سوى قوه عاقله انسان صادر مى شود. | |
− | در حالى كه در | + | در حالى كه در حیوان چنین نیست هیچ حیوانى در پاسخگویى به سائق درونى خود تأمل نمى كند و فقط قوه ارزیابى او در حدى است كه برخى از موارد تزاحم میان سائقها را برطرف كند و این خود البته مى تواند ناشى از قوت بیشتر برخى سائقها باشد. مثلاً میل به غذا در حیوان براى ادامه حیات و درك لذتى خاص است. اگر حیوان پاسخگویى به سائق درونى براى خوردن غذا را همراه با خطرى كه بقاى او را تهدید مى كند، ببیند از خطر مى گریزد. این حالت سنجشگرى حیوان در حقیقت به معناى قویتر بودن یك سائق از سائق دیگر است. |
− | انسان هر چه در | + | انسان هر چه در پاسخگویى به سائقهاى درونى ناآگاهانه تر عمل كند و تصمیم به انجام فعل را با سنجشى عاقلانه انجام ندهد، رفتار او به رفتار حیوان نزدیكتر است ولى انسان عموماً از آگاهى خود به گرایشهاى غریزى آگاه است و با آنها به شكلى كاملاً آگاهانه برخورد مى كند. بكار بردن كلمه غریزه در اینجا براى فرق گذاشتن میان گرایشهاى مشترك انسان و حیوان و گرایشهاى اختصاصى انسان است. |
===منابع=== | ===منابع=== |
نسخهٔ ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۴۰
گرایشهاى مشترك انسان و حیوان را «غریزه» مى نامند. غریزه نوعى ویژگى درونى است كه حیوان را در جهت ادامه زندگى و حفظ خود از خطرات هدایت مى كند و او را آماده مى سازد كه در شرایط خاص به شیوه اى خاص عمل كند. حیوانات نسبت به گرایشات غریزى خود آگاهى حضورى دارند ولى نسبت به این آگاهى خود آگاه نیستند؛ در نتیجه فعالیت آنان نیز فعالیتى نیمه آگاهانه است.
فعالیتهاى غریزى به حكم سائق درونى غیراكتسابى صورت مى گیرد. در نتیجه اگر چه حركات غریزى، حركاتى ارادى هستند ولى نمى توان آنها را همچون حركات انسان اختیارى دانست زیرا انسان به آگاهى خویش از میل غریزى آگاه است و پاسخ به سائقهاى درونى را مورد مطالعه قرار مى دهد و در پاسخگویى به درخواست سائق درونى به مصلحتسنجى مى پردازد و فرمان نهایى در انجام فعل یعنى پاسخ مثبت به سائق درونى از سوى قوه عاقله انسان صادر مى شود.
در حالى كه در حیوان چنین نیست هیچ حیوانى در پاسخگویى به سائق درونى خود تأمل نمى كند و فقط قوه ارزیابى او در حدى است كه برخى از موارد تزاحم میان سائقها را برطرف كند و این خود البته مى تواند ناشى از قوت بیشتر برخى سائقها باشد. مثلاً میل به غذا در حیوان براى ادامه حیات و درك لذتى خاص است. اگر حیوان پاسخگویى به سائق درونى براى خوردن غذا را همراه با خطرى كه بقاى او را تهدید مى كند، ببیند از خطر مى گریزد. این حالت سنجشگرى حیوان در حقیقت به معناى قویتر بودن یك سائق از سائق دیگر است.
انسان هر چه در پاسخگویى به سائقهاى درونى ناآگاهانه تر عمل كند و تصمیم به انجام فعل را با سنجشى عاقلانه انجام ندهد، رفتار او به رفتار حیوان نزدیكتر است ولى انسان عموماً از آگاهى خود به گرایشهاى غریزى آگاه است و با آنها به شكلى كاملاً آگاهانه برخورد مى كند. بكار بردن كلمه غریزه در اینجا براى فرق گذاشتن میان گرایشهاى مشترك انسان و حیوان و گرایشهاى اختصاصى انسان است.
منابع
محمود فتحعلى خانى، آموزههای بنیادین علم اخلاق، جلد 2.