برخورد رسول خدا(ص) با شاعران یهودی و کافر: تفاوت بین نسخهها
(←کشتن ابوعفک یهودی) |
(←کشتن عصما بنت مروان) |
||
سطر ۷: | سطر ۷: | ||
== کشتن عصما بنت مروان == | == کشتن عصما بنت مروان == | ||
+ | وقتى ابو عفك كشته شد، عصماء دختر مروان كه از تيره بنى امية بن زيد بود، از قتل وى افسوس خورد و به عيب جويى از اسلام و مسلمانان پرداخت.او در اشعارى، اوسيان و خزرجيان را برضد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم تحريض مى كرد. او در اشعارش به آنان مى گفت: چرا از غريبه اى، كه نه از بنى مراد است و نه از بنى مذحج<ref> قبيله بنى مراد و بنى مذحج از قبايل يمنى و طبعاً قحطانى هستند. انصار نيز يمنى بودند در حالى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم عدنانى بود. بدين ترتيب اين زن بر آن بود تا يمنىها را وادار كند تا از حمايت يك غريبه عدنانى دست بردارند. از جمله كارهاى زشت او انداختن كهنه هاى حيض در مسجد بنى خطمه بود؛ نك: سبل الهدى والرشاد، ج 6، ص 26 </ref>، پيروى كرده ايد؟ عُمير بن عدى كه عصما همسر يكى از افراد طايفه او، يعنى «بنى خَطْمه» بود، تصميم گرفت تا وى را به قتل برساند. وقتى او تصميم به قتل گرفت، مسلمانان در بدر بودند. او صبر كرد تا رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بازگشت از وى اجازه گرفت و آن زن را به قتل رساند. <ref> انساب الاشراف، ج 1، ص 373 </ref> | ||
+ | حسان بن ثابت در اشعارى چند از كار اين جوان غيور كه «پيش از سپيده، خون گرم آن زن را ريخت» ستايش كرده و آرزو كرد كه «خداوند تو را از شربت سرد بهشت سيراب كند آنگاه كه نعمت برايت فراوان است». <ref> المغازى، ج 1، ص 173؛ السيرة النبويه، ابن هشام، ج 4، ص 637؛ نك: امتاع الاسماع، ص 102 </ref> پس از آن كسانى از بنى خطمه كه از ترس بر شرك خود باقى بودند، جرأت يافته ايمان خويش آشكار كردند. | ||
+ | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references/> |
نسخهٔ ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۳۰
تلاش هاى يهود در زمينه نابودی اسلام و رسول خدا(صل الله علیه و آله و سلم) از ابتداى هجرت و دقيقا پيش از جنگ بدر آغاز شد. پيروزى بدر و نتايج حيرت انگيز آن، يهوديان، مشركان و منافقان را به يك اندازه وحشت زده كرد. از اين رو تلاش ها و تهديدات خود را بر ضدّ مسلمانان به شكل قابل ملاحظهاى افزايش دادند. در اين ميان تنى چند از زنان و مردان يهودى به جوسازى، توطئه و سخن پراكنى بر ضدّ پيامبر (ص) و مسلمانان پرداختند كه چاره اى جز از بين بردن آنان وجود نداشت.
کشتن ابوعفک یهودی یا سریه سالم بن عمیر
ابوعفك يهودى که از طايفه بنى عمرو بن عوف بود [۱]، مردم مدینه را به دشمنى پيغمبر (ص) برمى انگيخت و در هجو حضرت شعر مى سرود. وى مى گفت:« سوارى كه به سراغ قوم من آمد، قوم من را متفرق كرد.» او خطاب به قومش مىگويد: «اگر مى خواستيد به عزت و پادشاهى برسيد بهتر بود از «تبّع» دفاع مى كرديد.»
سالم بن عمير که او هم از طایفه بنی عمرو بن عوف بود، نذر كرد كه او را بكشد يا خود در اين راه كشته شود. سالم به سراغ ابوعفك رفت و او را كشت که به سريه سالم بن عمير نیز معروف است .[۲]
کشتن عصما بنت مروان
وقتى ابو عفك كشته شد، عصماء دختر مروان كه از تيره بنى امية بن زيد بود، از قتل وى افسوس خورد و به عيب جويى از اسلام و مسلمانان پرداخت.او در اشعارى، اوسيان و خزرجيان را برضد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم تحريض مى كرد. او در اشعارش به آنان مى گفت: چرا از غريبه اى، كه نه از بنى مراد است و نه از بنى مذحج[۳]، پيروى كرده ايد؟ عُمير بن عدى كه عصما همسر يكى از افراد طايفه او، يعنى «بنى خَطْمه» بود، تصميم گرفت تا وى را به قتل برساند. وقتى او تصميم به قتل گرفت، مسلمانان در بدر بودند. او صبر كرد تا رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بازگشت از وى اجازه گرفت و آن زن را به قتل رساند. [۴] حسان بن ثابت در اشعارى چند از كار اين جوان غيور كه «پيش از سپيده، خون گرم آن زن را ريخت» ستايش كرده و آرزو كرد كه «خداوند تو را از شربت سرد بهشت سيراب كند آنگاه كه نعمت برايت فراوان است». [۵] پس از آن كسانى از بنى خطمه كه از ترس بر شرك خود باقى بودند، جرأت يافته ايمان خويش آشكار كردند.
پانویس
- ↑ گروهى از طايفه خزرج و گروهى از اوس با اين نام شناخته مىشدند: نك: معجم قبايل العرب، ج 2، ص 834
- ↑ السيرة النبويه، ابن هشام، ج 4، صص 435، 436؛ المغازى، ج 1، صص 175- 174
- ↑ قبيله بنى مراد و بنى مذحج از قبايل يمنى و طبعاً قحطانى هستند. انصار نيز يمنى بودند در حالى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم عدنانى بود. بدين ترتيب اين زن بر آن بود تا يمنىها را وادار كند تا از حمايت يك غريبه عدنانى دست بردارند. از جمله كارهاى زشت او انداختن كهنه هاى حيض در مسجد بنى خطمه بود؛ نك: سبل الهدى والرشاد، ج 6، ص 26
- ↑ انساب الاشراف، ج 1، ص 373
- ↑ المغازى، ج 1، ص 173؛ السيرة النبويه، ابن هشام، ج 4، ص 637؛ نك: امتاع الاسماع، ص 102
منابع
- سيرت جاودانه / ترجمه الصحيح من سيرة النبي الأعظم،جعفر مرتضى العاملى / مترجم محمد سپهرى، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى، 1384 ش
- رسول جعفریان،سیره رسول خدا،انتشارات دلیل ما
- مغازى تاريخ جنگهاى پيامبر(ص)، محمد بن عمر واقدى (م 207)، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، مركز نشر دانشگاهى، چ دوم، 1369ش.