سلطان محمد خدابنده: تفاوت بین نسخهها
Heidariyan47 (بحث | مشارکتها) |
Heidariyan47 (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱۳: | سطر ۱۳: | ||
در سال 709 امر داد كه نام خلفاى ثلاثه را از خطبه و سكه بيندازند و نام [[اميرالمؤمنين على]] (ع) و [[امام حسن]] (ع) و [[امام حسين]] (ع) را در خطبه بياورند و در سكه فقط بنام اميرالمؤمنين على (ع) اكتفا كنند، وى همواره به ترويج مذهب شيعه اهتمام مي ورزيد، شيعيان او را خدابنده و سنّيان خربنده لقب دادند، | در سال 709 امر داد كه نام خلفاى ثلاثه را از خطبه و سكه بيندازند و نام [[اميرالمؤمنين على]] (ع) و [[امام حسن]] (ع) و [[امام حسين]] (ع) را در خطبه بياورند و در سكه فقط بنام اميرالمؤمنين على (ع) اكتفا كنند، وى همواره به ترويج مذهب شيعه اهتمام مي ورزيد، شيعيان او را خدابنده و سنّيان خربنده لقب دادند، | ||
+ | |||
+ | ==مجالست علامه حلی با سلطان خدا بنده== | ||
مرحوم [[علامه حلى]] كه خود شاگرد [[خواجه نصير الدين طوسى]] و در علم كلام و بحوث مذهبى يد طولائى داشت مخصوصاً باتفاق فرزندش [[فخر المحققين]] بديدار او آمده و دو كتاب: نهج الحق و منهاج الكرامة فى باب الامامة را بنام او تأليف كرد و چندى بنزد او مقيم شد و خدابنده وى را بشايستگى گرامى ميداشت. داستان علامه و محفل خدابنده در حضور علماى [[مذاهب اربعه]] مشهور است. | مرحوم [[علامه حلى]] كه خود شاگرد [[خواجه نصير الدين طوسى]] و در علم كلام و بحوث مذهبى يد طولائى داشت مخصوصاً باتفاق فرزندش [[فخر المحققين]] بديدار او آمده و دو كتاب: نهج الحق و منهاج الكرامة فى باب الامامة را بنام او تأليف كرد و چندى بنزد او مقيم شد و خدابنده وى را بشايستگى گرامى ميداشت. داستان علامه و محفل خدابنده در حضور علماى [[مذاهب اربعه]] مشهور است. |
نسخهٔ ۱ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۰۸
خدا بنده لقب سلطان محمد اولجايتو پادشاه مغولى است كه از سال 703 تا 716 ق بر ايران و متصرفات مغولى در حوالى ايران حكومت كرد.
محتویات
زندگانی خدا بنده
پدرش غازان خان وى را در نوجوانى بولايت عهدى خويش معين كرد، و زمانى كه پدر بمرد وى حاكم خراسان بود، و پس از مرگ پدر به تبريز بازگشت و زمام امور بدست گرفت و بسال 704 بتكميل شهرسلطانيه كه پدرش در اواخر عمر آن را كنار سرچشمه دو رود ابهر و زنجان بنا كرده بود پرداخت، و در سال 706 منطقه گيلان را فتح نمود و در سال 709 به عراق عرب و به نجف اشرف رفت و علماى آنجا را ملاقات نمود و به سال 712 به عزم فتح شام از راه موصل رهسپار آن ديار شد ولى در بين راه با مقاومت اهل اولين قلعه مرز شام مواجه گشت و شكست خورد و برگشت و سرانجام بسال 716 در سلطانيه درگذشت.
مذهب خدا بنده
خدابنده در آغاز سنى مذهب بود ولى پس از چندى به مذهب تشيع گرائيد
ضرب سکه به نام امام علی (علیه السلام)
در سال 709 امر داد كه نام خلفاى ثلاثه را از خطبه و سكه بيندازند و نام اميرالمؤمنين على (ع) و امام حسن (ع) و امام حسين (ع) را در خطبه بياورند و در سكه فقط بنام اميرالمؤمنين على (ع) اكتفا كنند، وى همواره به ترويج مذهب شيعه اهتمام مي ورزيد، شيعيان او را خدابنده و سنّيان خربنده لقب دادند،
مجالست علامه حلی با سلطان خدا بنده
مرحوم علامه حلى كه خود شاگرد خواجه نصير الدين طوسى و در علم كلام و بحوث مذهبى يد طولائى داشت مخصوصاً باتفاق فرزندش فخر المحققين بديدار او آمده و دو كتاب: نهج الحق و منهاج الكرامة فى باب الامامة را بنام او تأليف كرد و چندى بنزد او مقيم شد و خدابنده وى را بشايستگى گرامى ميداشت. داستان علامه و محفل خدابنده در حضور علماى مذاهب اربعه مشهور است.
منبع
- سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ معارف و معاریف.