اولو الالباب: تفاوت بین نسخهها
Heidariyan47 (بحث | مشارکتها) |
Heidariyan47 (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۲۵: | سطر ۲۵: | ||
[[امام صادق]] (ع) فرمود: | [[امام صادق]] (ع) فرمود: | ||
− | «خردمند از يك سوراخ دو بار گزيده نشود».<ref> مرحوم مجلسی بحارالانوار:1/129 ـ 138 </ref> | + | «خردمند از يك سوراخ دو بار گزيده نشود».<ref> مرحوم [[مجلسی]] [[بحارالانوار]]:1/129 ـ 138 </ref> |
و نيز فرمود: «خردمند خواه ناخواه دين دارد و كسى كه دين دارد به بهشت خواهد رفت». | و نيز فرمود: «خردمند خواه ناخواه دين دارد و كسى كه دين دارد به بهشت خواهد رفت». | ||
سطر ۴۰: | سطر ۴۰: | ||
در زمان پيغمبر (ص) مردى نصرانى از اهل نجران به مدينه آمد، وى زبانى گويا و وقار و هيبتى چشمگير داشت، به حضرت عرض شد: او چه مرد خردمندى است! حضرت به تندى بگوينده فرمود: ساكت باش، خردمند كسى است كه خدا را به يكتائى بشناسد و از او اطاعت كند.<ref> مرحوم مجلسی، بحارالانوار:77 / 158 </ref> | در زمان پيغمبر (ص) مردى نصرانى از اهل نجران به مدينه آمد، وى زبانى گويا و وقار و هيبتى چشمگير داشت، به حضرت عرض شد: او چه مرد خردمندى است! حضرت به تندى بگوينده فرمود: ساكت باش، خردمند كسى است كه خدا را به يكتائى بشناسد و از او اطاعت كند.<ref> مرحوم مجلسی، بحارالانوار:77 / 158 </ref> | ||
− | اميرالمؤمنين (ع): «خردمند كسى است كه آزمونها وى را پند دهند».<ref> | + | اميرالمؤمنين (ع): «خردمند كسى است كه آزمونها وى را پند دهند».<ref> [[زمخشری]]، [[ربيع الابرار]]:3/140 </ref> |
اردشير بن هرمز: «خردمند كسى است كه زمام شهوت خويش را به دست داشته باشد». <ref> زمخشری، ربيع الابرار:3/141 </ref> | اردشير بن هرمز: «خردمند كسى است كه زمام شهوت خويش را به دست داشته باشد». <ref> زمخشری، ربيع الابرار:3/141 </ref> |
نسخهٔ ۲۸ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۱۶
اولو الالباب به معنای عاقل، دانا، رزين و خردمندان است.
اولو الالباب در قرآن
اولو الالباب الذين يوفون بعهد الله و لا ينقضون الميثاق و الذين يصلون ما امر الله...و يدرؤن بالحسنة السيّئة . خردمندان، كسانيند كه به پيمان با خداى پايبند بوند و پيمان نشكنند و به هر موردى كه خدا امر فرموده رابطه برقرار كنند (و به هر جا كه به گسستن امر كرده بگسلند) و از خداى بترسند و از سختى حساب قيامت هراسناك باشند. و كسانى كه جهت نيل به رضاى خداوندگار خويش شكيبائى پيشه كنند و نماز را بپاى دارند و از آنچه خدا روزيشان كرده پنهان و آشكار انفاق نمايند و در برابر بدى نيكى پاداش دهند. آنانند كه سراى آخرت، بهشت عدن از آن آنان باشد... [۱]
اولو الالباب در روایات
پيغمبراسلام (ص) فرمود: «شايسته است كه شخص خردمند اوقات شبانه روز خود را به چهار بخش تقسيم كند:
در بخشى با خداى خود راز و نياز كند و بخش ديگر را به حسابرسى خود بپردازد و سومين بخش را به همنشينى با دانشمندى كه او را در امر دينش يارى دهد صرف نمايد و بخش چهارم را صرف در لذت هاى حلال كند».
امام كاظم (ع) فرمود:
«عمل اندك از خردمند مقبول و عمل بسيار از اهل هوا و هوس و جهالت مردود است».
پيغمبر اسلام (ص) فرمودند:
«از صفات خردمند اينست كه چون با جهالت جاهلان برخورد كند حلم ورزد و از ظلم ظالم گذشت بمورد كند و با زير دستان فروتن باشد و از همگنان در نيكى پيشتاز باشد و چون بخواهد سخن گويد در آغاز بينديشد. اگر سخن خير است بگويد و سود برد و اگر شر است سكوت كند و سالم ماند».
اميرالمؤمنين (ع) فرمود:
«شخص خردمند به كسى كه ممكن است سخن او را باور نكند مطلبى بازگو ننمايد و از كسى كه ممكن است خواسته اش را رد كند چيزى نخواهد و به كارى كه موجب عذرخواهى شود اقدام ننمايد و به كسى كه شايسته نيست اميدوار نباشد».
امام صادق (ع) فرمود:
«خردمند از يك سوراخ دو بار گزيده نشود».[۲]
و نيز فرمود: «خردمند خواه ناخواه دين دارد و كسى كه دين دارد به بهشت خواهد رفت».
اميرالمؤمنين (ع) فرمود: «قطع ارتباط از خردمند مساوى است با پيوستن به نادان». ونيز آن حضرت فرمود: «خردمند جز به يكى از سه هدف سفر نكند: سامان دادن امر معاش خود يا پيشرفتى در امور آخرتش يا لذّتى مشروع و حلال».
امام كاظم (ع) فرمود:
«خردمند دروغ نگويد گرچه مطابق هواى دلش و بسودش باشد».
امام عسكرى (ع) فرمود: «اگر همه مردم خردمند بودند دنيا خراب ميشد». [۳]
در زمان پيغمبر (ص) مردى نصرانى از اهل نجران به مدينه آمد، وى زبانى گويا و وقار و هيبتى چشمگير داشت، به حضرت عرض شد: او چه مرد خردمندى است! حضرت به تندى بگوينده فرمود: ساكت باش، خردمند كسى است كه خدا را به يكتائى بشناسد و از او اطاعت كند.[۴]
اميرالمؤمنين (ع): «خردمند كسى است كه آزمونها وى را پند دهند».[۵]
اردشير بن هرمز: «خردمند كسى است كه زمام شهوت خويش را به دست داشته باشد». [۶]
پانویس
- ↑ رعد: 19
- ↑ مرحوم مجلسی بحارالانوار:1/129 ـ 138
- ↑ مرحوم مجلسی، بحارالانوار :1/91 تا 143
- ↑ مرحوم مجلسی، بحارالانوار:77 / 158
- ↑ زمخشری، ربيع الابرار:3/140
- ↑ زمخشری، ربيع الابرار:3/141
منبع
- سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ معارف و معاریف.
- مرحوم مجلسی، بحارالانوار
- زمخشری، ربیع الابرار