معتضد (خلیفه عباسی): تفاوت بین نسخهها
(افزودن محتوا با منبع جدید) |
(افزودن محتوا با منبع جدید) |
||
سطر ۴۲: | سطر ۴۲: | ||
* سید زین العابدین رشید کوهستانی، معتضد عباسي،[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=31408پژوهشگاه باقرالعلوم علیه السلام]، بازیابی: 13 اسفند 1392. | * سید زین العابدین رشید کوهستانی، معتضد عباسي،[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=31408پژوهشگاه باقرالعلوم علیه السلام]، بازیابی: 13 اسفند 1392. | ||
[[رده:خلفای عباسی]] | [[رده:خلفای عباسی]] | ||
− | [[رده:شعرای عرب | + | [[رده:شعرای عرب ]] |
نسخهٔ ۴ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۰۸
ابوالعباس احمدبن موفق بن متوکل مشهور به «معتضد» شانزدهمین خلیفه عباسی است.
او در ذی حجه سال 242 متولد شد. مادرش کنیزی رومی بنام «ضرار» بود.
محتویات
به خلافت رسیدن معتضد
در محرم سال 279 ق، معتمد عباسی مجلسی برگزار کرد و در آن سپر سالاران و فرماندهان و قضات و بزرگان را گرد آورد و به همه اعلام کرد که پسرش «مفوض» را از ولایتعهدی برکنار وبرادرزادهاش متعضد را به این سمت برگزیده است.
صفات معتضد
معتضد مردی بلند قامت، لاغر اندام، شجاع و عاقل بود. نقش خاتم او «ابن طلحه» بود.معتضد فردی کم رحم و جسور و خونخوار بود و علاقه داشت کسانی را که میکشت، اعضای آنها را ببرد. وقتی به یکی از سرداران یا غلامان خاص خشم میگرفت، میگفت که گودالی بکنند و سر او را در آنجا نهند و خاک بریزند، نیم تنه پایینش از خاک بیرون میماند و خاک بر او میریختند و همچنان میماند تا بمیرد. وی به زن و ساختمان علاقه زیادی داشت و برای قصر خود بنام «ثریا» چهارصد هزار دینار خرج کرد.
شیوه خلافت معتضد
وقتی خلافت به او رسید فتنهها آرام شد، امنیت شهرها بیشتر شد و قیمتها ارزان شد و همه مخالفان با وی صلح کردند. بیتالمال در زمان حکومت او، نه میلیون دینار و چهل میلیون درهم نقره و دوازده هزار اسب داشت.
از پس مرگ معتمد خلافت به ابوالعباس معتضد پسر موفق رسید وی با علویان ملایمت کرد و از فضایل علی بن ابیطالب و مذمت امویان سخن گفتن آغاز کرد. اما اطرافیانش گفتند از این کار دست بدارد مبادا کسان بر علویان فراهم شوند و مهابت عباسیان برود و خلافتشان سقوط کند.
و هم او فرمان داد تا دیوان مواریث را از میان بردارند و محبوب کسان شد و هم وراقان یعنی کتابفروشان را از فروش کتاب های فلسفه مانع شد و قصه گویان و ستاره شناسان را از نشستن بر راهها جلوگیری کرد، شخصا به امامت جمعه می رفت در رکعت اول شش تکبیر می گفت و در رکعت دوم یکی و کسی خطبه از او نشنید.
وزارت معتضد با عبیدالله بن سلیمان وهب بود. به دوران وی کار عمرو بن لیث صفاری بزرگ شد و بر بسیاری ولایات ایران تسلط یافت و هم در آن دوران قرمطیان در کوفه به پیشوائی حمدان بن قرمط و در دیار بحرین به پیشوائی ابوسعید جنایی سر برداشتند، ابن حوشب نیز در یمن بنشر دعوت مهدی پرداخت و ابو عبدالله شیعی در افریقیه بنشر دعوت فاطمیان قیام کرد و با سران بربر جنگ های خونین کرد و زمینه سقوط دولت اغلبیان را فراهم آورد و هم در دوران معتضد نصر بن احمد سر سامانیان در ماوراءالنهر پاگرفت که در باب چهارم بیاید.
مرگ موفق و ابن کنداج که بسال 278 رخ داد مناسبات خمارویه را با بغداد بهبود داد که وی با هدایای گرانبها رضای معتضد را جلب کرد و خلیفه همه ولایت های مابین فرات تا برقه را سی ساله بدو داد و از پس وی خاص فرزندان او کرد. به گفتار ابوالمحاسن: «فرستاده خلیفه با دوازده خلعت و تیغی و تاجی بنزد خمارویه شد».
در نتیجه تفاهم مصر و بغداد خمارویه از خلیفه خواست تا قطر الندی دختر او را به پسر خویش دهد. خلیفه گفتار او را پذیرفت اما دختر را زن خویش کرد.
شعر و ادب در دوران معتضد
به دوران معتضد بسیاری نویسندگان و مفکران و شاعران پاگرفتند که از جمله ابن ابی الدنیا مربی خلیفه (281) و بحتری (284) شاعر بزرگ و مبرد (286) ادیب معروف و ابن قتیبه (276) مورخ و نویسنده نامی و ابوحنیفه دینوری (276) و ابن واضح یعقوبی (282) دو مورخ بزرگ آن عصر را نام می بریم. ثابت بن قره حرانی ریاضیدان معروف و ابن فقیه همدانی جغرافیدان بزرگ به دوران او بودند که به سال 287 درگذشتند. ابن معتز و ابن رومی دو شاعر بزرگ عرب نیز در همین دوران بودند. معتضد شخصا شاعر بود و شعر نیکو می سرود.
دستور لعن معاویه توسط معتضد
معتضد در سال 284ق مصمم شد تا معاویه بن ابی سفیان و پسرش یزید را بر منبرها لعن گویند. لذا دستور داد تا نامهای در این باب انشاء کنند که بر مردم خوانده شود. عبیدالله بن سلیمان وزیر معتضد، وی را از برآشفتن عامه بیم داد، اما معتضد اعتنایی نکرد. عبیدالله، یوسف بن یعقوب قاضی را احضار کرد و به او دستور داد برای جلوگیری از تصمیم معتضد تدبیر کند. قاضی یوسف به معتضد گفت: ای امیرالمومنان بیم دارم که مردم هنگام شنیدن این مکتوب آشفته شوند و جنبش کنند. معتضد گفت: اگر مردم اعتراض کردند، آنها را سرکوب میکنیم. قاضی یوسف گفت: ای امیرالمؤمنان با طالبیانی که در هر ناحیه قیام میکنند چه خواهی کرد که مدحشان در این مکتوب است، و مردم با شنیدن آن، به آنها متمایل میشوند و زمینه خروجشان مساعد میگردد. معتضد خاموش ماند و پاسخی نداد و پس از آن درباره مکتوب، دستوری نداد.
وفات معتضد
سرانجام معتضد پس از حدود ده سال خلافت، در شب 22 ربیع الاخر سال 289 ق در گذشت و طبق وصیت او، وی را در خانه محمدبن عبدالله بن طاهر در سمت غربی بغداد در خانه معروف به «دارالرخام» بخاک سپردند.
منابع
- حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ج2.
- سید زین العابدین رشید کوهستانی، معتضد عباسي،باقرالعلوم علیه السلام، بازیابی: 13 اسفند 1392.