افق اعلی: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای جدید حاوی '{{مدخل دائرة المعارف|دائرة المعارف قرآن کریم}} واژه ترکیبی «افق اعلی» یک بار د...' ایجاد کرد) |
(←منابع) |
||
سطر ۱۰: | سطر ۱۰: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
− | * | + | *محمدهادى ذبيحزاده،اعداد،دايرة المعارف قرآن کریم ،ج 4،[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/4/3.htm مرکز فرهنگ و معارف قرآن] |
[[رده: واژگان قرآنی]] | [[رده: واژگان قرآنی]] |
نسخهٔ ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۱۷
واژه ترکیبی «افق اعلی» یک بار در آیه 7 نجم/53 و «افق مبین» که در نظر بسیاری از مفسران تعبیر دیگری از افق اعلی است[۱] نیز یک بار در آیه 23 تکویر/81 بهکار رفته است. «افق» به معنای کرانه، ناحیه و نهایت آنچه از اطراف چیزی پیدا باشد و «أعلی» به معنای برتر و «مبین» به معنای روشن و آشکار آمده است، بنابراین، افق اعلی به معنای ناحیه برتر و افق مبین به معنای ناحیه آشکار است.[۲] قرآن کریم به دریافت وحی الهی به وسیله رسول خدا(صلی الله علیه وآله)در حالی که او یا جبرئیل(علیه السلام) در افق اعلی قرار داشت، اشاره میکند:«و هُوَ بِالاُفُقِ الاَعلی» (نجم/53،7) و در جای دیگر با تأکید بیان میدارد که رسول خدا(صلی الله علیه وآله)جبرئیل* را در افق مبین دید:«ولَقَد رَءاهُ بِالاُفُقِ المُبین» (تکویر/81،23) برتر بودن این افق نسبت به سایر آفاق، به واسطه خصوصیاتی است که با عالم ملائکه* مناسب است.[۳] شاید بتوان بین این دو افق چنین فرق گذاشت که افق مبین ناظر به مرتبه مثالی جبرئیل(علیه السلام)و افق اعلی مربوط به نشئه عقلانی وی است، چنان که عالم مثال، عالم صور و مقادیر و ازاینرو افق مبین و ناحیه آشکار، و عالم عقل عالم مجردات محضه است، ازاینرو نسبت به عالم مثال، افق اعلی و ناحیه برتر به شمار میآید. بررسی مجموعه آیات قبل و بعد دو آیه یاد شده و همچنین آیات هم محتوای اینها در قرآن کریم (آنجا که با اثبات حقانیت وحی و رسالت و عصمت رسول گرامی، اتهامات وارده از سوی کافران از قبیل سحر، کهانت، شعر و فراگیری قرآن از انسان دیگر... رد میشود) بیان کننده این است که مراد از افق اعلی و مبین مرتبه، مقام یا نشئهای ماورای ماده است، زیرا در سوره نجم خداوند سبحان پس از سوگند بر نفی گمراهی و خودمحوری رسول خاتم(صلی الله علیه وآله)میفرماید:آنچه او آورده چیزی جز وحی که از معلم خود آموخته، نیست (نجم/53،1 5)، آنگاه در آیات 10 11 میفرماید:پس به بندهاش آنچه را باید وحی کند، وحی* فرمود. دل [محمّد (صلی الله علیه وآله)] آنچه را دید دروغ نگفت و در آیات 13 14 میفرماید:و قطعاً بار دیگری هم او را دیده است، نزدیک سدرةالمنتهی*؛ همچنین در سوره تکویر پس از چند سوگند میفرماید:قرآن سخن فرشته بزرگواری است نیرومند [که] پیش خداوندِ عرش دارای منزلت است (تکویر/81، 15 20) و در آیه 24 همین سوره سخن از ارتباط رسول خدا(صلی الله علیه وآله)با عالم غیب* است، بنابراین، محتوای آیات قبل و بعدِ دو آیه مورد بحث و مسائلی همچون:وحی، معلم وحی (خداوند سبحان یا جبرئیل)، قلب رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و رؤیت قلبی او، سدرةالمنتهی، عرش الهی مفاهیمی است که تنها با معنویات و مجردّات مناسب بوده و از آن دیدگاه قابل بررسی است، بر این اساس، افق اعلی و مبین باید طبق قاعده و همسو با سیاق آیات، دارای مفهومی همسنخ مفاهیم یاد شده باشد، چنان که تفسیر «افق مبین» از زبان امام صادق(علیه السلام)به صحرایی در آستان عرش الهی[۴]، مؤیّد این مطلب است. ابنعباس در نقلی افق مبین را به «سدرةالمنتهی» و در نقل دیگر به «آسمان هفتم» معنا کرده است.[۵] در تفسیری دیگر افق اعلی به «نهایت مقام روح» و افق مبین به «نهایت مقام قلب» تعبیر شده است.[۶] برخی نیز «افق اعلی و مبین» را به نهایت مرتبه ممکن شناخت، معنا کردهاند.[۷] برخی از مفسران افق مبین و اعلی را به معنای جایگاه برآمدن خورشید، ناحیه برتر مشرق، جایی که از آن، روز پدیدار شود و مانند آنها دانستهاند و از ابن عباس نقل کردهاند که رسول خدا(صلی الله علیه وآله)جبرئیل(علیه السلام) را در «اجیاد» (مکانی در نزدیکی کوه صفا) و «حرا» دید، در حالی که همه مشرق و مغرب را پوشانیده بود.[۸] این مکانها میتواند مظاهری مادی برای حقیقت مجرد افق مبین باشد یا پیامبر(صلی الله علیه وآله) در این مکانها حضور داشته که جبرئیل(علیه السلام)برای وی متمثل شده است.
پانویس
- ↑ . مجمعالبیان، ج 10، ص 677 678؛ التفسیرالکبیر، ج 28، ص 285؛ المیزان، ج20، ص 219.
- ↑ . مفردات، ص 79، مقاییس اللغه؛ ج 1، ص 114؛ لغتنامه، ج2، ص2645، «افق»؛ ج12، ص17762، «مبین».
- ↑ . المیزان، ج 20، ص 219.
- ↑ . الخصال، ص 582.
- ↑ . الدرالمنثور، ج 8، ص 434.
- ↑ . تفسیرابن عربی، ج 2، ص 553، 773.
- ↑ . الفرقان، ج 30، ص 174.
- ↑ . کشفالاسرار، ج10، ص 398؛ روضالجنان، ج 20، ص 166.
منابع
- محمدهادى ذبيحزاده،اعداد،دايرة المعارف قرآن کریم ،ج 4،مرکز فرهنگ و معارف قرآن