محمد علی رجایی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}} {{منبع الکترونیکی معتبر}} محمدعلي رجائي فرزند عبدالصم...' ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}}
 
 
{{منبع الکترونیکی معتبر}}
 
{{منبع الکترونیکی معتبر}}
محمدعلي رجائي فرزند عبدالصمد علاقه بند (خراز) در سال ۱۳۱۲ش در خانواده اي مذهبي در شهرستان دارالمومنين قزوين متولد شد. در 4 سالگي پدر را از دست داد. به دليل فشار اقتصادي و مادي بعد از اخذ مدرک ششم ابتدايي به کار در بازار پرداخت. در 14 سالگي قزوين را به قصد تهران ترک کرد، و در بازار آهن فروشان به شاگردي پرداخت. مدتي را هم در جنوب تهران به دست فروشي گذراند. او همزمان در کلاسهاي شبانه شرکت مي کرد. در سال ۱۳۲۸ به صورت پيماني به استخدام نيروي هوايي در آمد و در آخرين سال خدمت پيماني موفق به دريافت ديپلم رياضي از دبيرستان آذر شد. پس از انصراف از خدمت در ارتش به دليل انتقال اجباري از نيروي هوايي به نيروي زميني، با تاثيرپذيري از سخنان آيت الله طالقاني، در بيجار به شغل معلمي مشغول شد. در سال ۱۳۳۸ ليسانس گرفت و طبق معمول خدمت تدريس خود را در ملاير و پس از آن در خوانسار به عنوان دبير دبيرستان مشغول کار شد.<ref> شهيد محمدعلي رجايي به روايت اسناد ساواک، ج 14، مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، تهران: 1378، ص 9-16 </ref> .
 
  
او در کنار تحصيل و اشتغال، فعاليتهاي سياسي خود را نيز با شرکت در جلسات تفسير قرآن و سخنرانيهاي آيت الله طالقاني در مسجد هدايت، همکاري با اعضاي نهضت آزادي ايران، روحانيون مبارز، بنيانگذاران سازمان مجاهدين خلق ايران و بقاياي هيئتهاي مؤتلفه اسلامي دنبال کرد. <ref> سجاد راعي کلوجه، زندگينامه سياسي شهيد رجايي، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامي، تهران: 1382، ص 13 </ref> . در اثر اين فعاليتها يک بار در سال ۱۳۴۲ دستگير و زنداني گرديد که پس از خروج از عضويت در نهضت آزادي از زندان آزاد گرديد. در جو اختناق و خفقان بين سالهاي ۱۳۴۶ -1342 که فعاليتهاي سياسي رو به رکود نهاده يا زيرزميني شدند، فعاليتهاي رجائي نيز به طور چشمگيري کاهش يافت و فقط به جلسات ماهانه دبيران و شرکت در بعضي جلسات مذهبي و سخنراني محدود گرديد. از سال 1346 تا آذر ۱۳۵۳ که مجدداً دستگير و تا آستانه انقلاب اسلامي زنداني گرديد، فعاليتهاي سياسي خود را وسعت روزافزوني بخشيد و عليرغم شکنجه و بازجوييهاي طاقت فرسا ذره اي ترديد و تزلزل به دل راه نداد و در زندان به پياده کردن مشي و ايده خود مشغول شد و پس از تغيير مواضع ايدئولوژيک، براي هميشه از بخشي از اعضاي سازمان مجاهدين خلق که مارکسيست شدند جدا شد و ضمن پرهيز از گرايش و تمايل به جريان مارکسيست، سعي در جلوگيري از انحراف و استحاله مجاهدين با بهره گيري از آموزه هاي مکتب اسلام و مباحث فلسفي اسلامي داشت. در آستانه پيروزي انقلاب از زندان آزاد شد و با اوجگيري مبارزه مردم فعاليت خود را در کميته استقبال از امام خميني ادامه داد. وي مدتي کفيل وزارت آموزش و پرورش و سپس وزير آموزش و پرورش در کابينه دولت موقت بود. همزمان با انتخابات اولين دوره مجلس شوراي اسلامي به عنوان نماينده مردم تهران به مجلس راه يافت. پس از انتخاب بني صدر به عنوان اولين رئيس جمهور نظام اسلامي از سوي مجلس به عنوان نخست وزير معرفي گرديد. <ref> جليل امجدي، محسن علي نژاد قمي، دلدادگان آزادي: معرفي زندانيان سياسي قبل از انقلاب، ج 1، 1383، صص 148-149 </ref>از اعم رخدادها در زمان نخست وزيري وي مي توان به مسئله جنگ تحميلي اشاره کرد. با بالا گرفتن اختلافات بني صدر با وي، رأي عدم کفايت رئيس جمهور از سوي مجلس صادر شد و رجائي در انتخابات دومين دوره رياست جمهوري به عنوان دومين رئيس جمهور ايران اسلامي انتخاب گرديد. به فاصله کمتر از دو هفته که از رياست جمهوري رجائي و نخست وزيري باهنر مي گذشت بر اثر انفجار در دفتر نخست وزيري در تاريخ 8 شهريور ۱۳۶۰ هر دو به شهادت رسيدند.
+
محمدعلي رجائي فرزند عبدالصمد علاقه بند (خراز) در سال ۱۳۱۲ش در خانواده اي مذهبي در شهرستان دارالمومنين قزوين متولد شد. در 4 سالگي پدر را از دست داد. به دليل فشار اقتصادي و مادي بعد از اخذ مدرک ششم ابتدايي به کار در بازار پرداخت. در 14 سالگي قزوين را به قصد تهران ترک کرد و در بازار آهن فروشان به شاگردي پرداخت. مدتي را هم در جنوب تهران به دست فروشي گذراند.
 +
 
 +
او همزمان در کلاسهاي شبانه شرکت مي کرد. در سال ۱۳۲۸ به صورت پيماني به استخدام نيروي هوايي درآمد و در آخرين سال خدمت پيماني موفق به دريافت ديپلم رياضي از دبيرستان آذر شد. پس از انصراف از خدمت در ارتش به دليل انتقال اجباري از نيروي هوايي به نيروي زميني با تاثيرپذيري از سخنان آيت الله طالقاني در بيجار به شغل معلمي مشغول شد. در سال ۱۳۳۸ ليسانس گرفت و طبق معمول خدمت تدريس خود را در ملاير و پس از آن در خوانسار به عنوان دبير دبيرستان مشغول کار شد.<ref>شهيد محمدعلي رجايي به روايت اسناد ساواک، ج14، مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، تهران: 1378، ص9-16.</ref>
 +
 
 +
او در کنار تحصيل و اشتغال، فعاليت هاي سياسي خود را نيز با شرکت در جلسات تفسير [[قرآن]] و سخنراني هاي آيت الله طالقاني در مسجد هدايت، همکاري با اعضاي نهضت آزادي ايران، روحانيون مبارز، بنيانگذاران سازمان مجاهدين خلق ايران و بقاياي هيئت هاي مؤتلفه اسلامي دنبال کرد.<ref>سجاد راعي کلوجه، زندگينامه سياسي شهيد رجايي، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامي، تهران: 1382، ص 13.</ref>
 +
 
 +
در اثر اين فعاليت ها يک بار در سال ۱۳۴۲ دستگير و زنداني گرديد که پس از خروج از عضويت در نهضت آزادي از زندان آزاد گرديد. در جو اختناق و خفقان بين سالهاي ۱۳۴۶ -1342 که فعاليت هاي سياسي رو به رکود نهاده يا زيرزميني شدند، فعاليت هاي رجائي نيز به طور چشمگيري کاهش يافت و فقط به جلسات ماهانه دبيران و شرکت در بعضي جلسات مذهبي و سخنراني محدود گرديد.
 +
 
 +
از سال 1346 تا آذر ۱۳۵۳ که مجدداً دستگير و تا آستانه انقلاب اسلامي زنداني گرديد، فعاليت هاي سياسي خود را وسعت روزافزوني بخشيد و عليرغم شکنجه و بازجويي هاي طاقت فرسا ذره اي ترديد و تزلزل به دل راه نداد و در زندان به پياده کردن مشي و ايده خود مشغول شد و پس از تغيير مواضع ايدئولوژيک، براي هميشه از بخشي از اعضاي سازمان مجاهدين خلق که مارکسيست شدند جدا شد و ضمن پرهيز از گرايش و تمايل به جريان مارکسيست، سعي در جلوگيري از انحراف و استحاله مجاهدين با بهره گيري از آموزه هاي مکتب اسلام و مباحث فلسفي اسلامي داشت.
 +
 
 +
در آستانه پيروزي انقلاب از زندان آزاد شد و با اوجگيري مبارزه مردم فعاليت خود را در کميته استقبال از امام خميني ادامه داد. وي مدتي کفيل وزارت آموزش و پرورش و سپس وزير آموزش و پرورش در کابينه دولت موقت بود. همزمان با انتخابات اولين دوره مجلس شوراي اسلامي به عنوان نماينده مردم تهران به مجلس راه يافت. پس از انتخاب بني صدر به عنوان اولين رئيس جمهور نظام اسلامي از سوي مجلس به عنوان نخست وزير معرفي گرديد.<ref>جليل امجدي، محسن علي نژاد قمي، دلدادگان آزادي: معرفي زندانيان سياسي قبل از انقلاب، ج1، 1383، صص 148-149.</ref> از اعم رخدادها در زمان نخست وزيري وي مي توان به مسئله جنگ تحميلي اشاره کرد. با بالا گرفتن اختلافات بني صدر با وي، رأي عدم کفايت رئيس جمهور از سوي مجلس صادر شد و رجائي در انتخابات دومين دوره رياست جمهوري به عنوان دومين رئيس جمهور ايران اسلامي انتخاب گرديد. به فاصله کمتر از دو هفته که از رياست جمهوري رجائي و نخست وزيري باهنر مي گذشت بر اثر انفجار در دفتر نخست وزيري در تاريخ 8 شهريور ۱۳۶۰ هر دو به شهادت رسيدند.
 +
 
 +
مردم گرايي، تزکيه نفس در اخلاص عمل، صرفه جويي، ساده زيستي، نظم و انضباط و قانون گرايي از ويژگي هاي شاخص اخلاقي وي بود. <ref>عليرضا اوسطي، ايران در سه قرن گذشته، ج2، انتشارات پا کتاب، تهران: 1382، صص 994-998.</ref>
  
مردم گرايي، تزکيه نفس در اخلاص عمل ، صرفه جويي، ساده زيستي، نظم و انضباط و قانون گرايي از ويژگيهاي شاخص اخلاقي وي بود. <ref> عليرضا اوسطي، ايران در سه قرن گذشته، ج 2، انتشارات پا کتاب، تهران: 1382، صص 994- 998. </ref>
 
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references/>
 
<references/>
  
== منابع ==
+
==منابع==
*سهيلا عين الله زاده،سهيلا عين الله زاده [http://www.iichs.org/index.asp?id=416&doc_cat=7 موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران] تاریخ بازیابی: 8 آذر ماه 1392.
+
* سهيلا عين الله زاده، سهيلا عين الله زاده، [http://www.iichs.org/index.asp?id=416&doc_cat=7 موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران]،  تاریخ بازیابی: 8 آذر ماه 1392.
 +
 
 
[[رده:شخصیت ها]]
 
[[رده:شخصیت ها]]
 
[[رده:دولتمردان]]
 
[[رده:دولتمردان]]

نسخهٔ ‏۲۶ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۲۵

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


محمدعلي رجائي فرزند عبدالصمد علاقه بند (خراز) در سال ۱۳۱۲ش در خانواده اي مذهبي در شهرستان دارالمومنين قزوين متولد شد. در 4 سالگي پدر را از دست داد. به دليل فشار اقتصادي و مادي بعد از اخذ مدرک ششم ابتدايي به کار در بازار پرداخت. در 14 سالگي قزوين را به قصد تهران ترک کرد و در بازار آهن فروشان به شاگردي پرداخت. مدتي را هم در جنوب تهران به دست فروشي گذراند.

او همزمان در کلاسهاي شبانه شرکت مي کرد. در سال ۱۳۲۸ به صورت پيماني به استخدام نيروي هوايي درآمد و در آخرين سال خدمت پيماني موفق به دريافت ديپلم رياضي از دبيرستان آذر شد. پس از انصراف از خدمت در ارتش به دليل انتقال اجباري از نيروي هوايي به نيروي زميني با تاثيرپذيري از سخنان آيت الله طالقاني در بيجار به شغل معلمي مشغول شد. در سال ۱۳۳۸ ليسانس گرفت و طبق معمول خدمت تدريس خود را در ملاير و پس از آن در خوانسار به عنوان دبير دبيرستان مشغول کار شد.[۱]

او در کنار تحصيل و اشتغال، فعاليت هاي سياسي خود را نيز با شرکت در جلسات تفسير قرآن و سخنراني هاي آيت الله طالقاني در مسجد هدايت، همکاري با اعضاي نهضت آزادي ايران، روحانيون مبارز، بنيانگذاران سازمان مجاهدين خلق ايران و بقاياي هيئت هاي مؤتلفه اسلامي دنبال کرد.[۲]

در اثر اين فعاليت ها يک بار در سال ۱۳۴۲ دستگير و زنداني گرديد که پس از خروج از عضويت در نهضت آزادي از زندان آزاد گرديد. در جو اختناق و خفقان بين سالهاي ۱۳۴۶ -1342 که فعاليت هاي سياسي رو به رکود نهاده يا زيرزميني شدند، فعاليت هاي رجائي نيز به طور چشمگيري کاهش يافت و فقط به جلسات ماهانه دبيران و شرکت در بعضي جلسات مذهبي و سخنراني محدود گرديد.

از سال 1346 تا آذر ۱۳۵۳ که مجدداً دستگير و تا آستانه انقلاب اسلامي زنداني گرديد، فعاليت هاي سياسي خود را وسعت روزافزوني بخشيد و عليرغم شکنجه و بازجويي هاي طاقت فرسا ذره اي ترديد و تزلزل به دل راه نداد و در زندان به پياده کردن مشي و ايده خود مشغول شد و پس از تغيير مواضع ايدئولوژيک، براي هميشه از بخشي از اعضاي سازمان مجاهدين خلق که مارکسيست شدند جدا شد و ضمن پرهيز از گرايش و تمايل به جريان مارکسيست، سعي در جلوگيري از انحراف و استحاله مجاهدين با بهره گيري از آموزه هاي مکتب اسلام و مباحث فلسفي اسلامي داشت.

در آستانه پيروزي انقلاب از زندان آزاد شد و با اوجگيري مبارزه مردم فعاليت خود را در کميته استقبال از امام خميني ادامه داد. وي مدتي کفيل وزارت آموزش و پرورش و سپس وزير آموزش و پرورش در کابينه دولت موقت بود. همزمان با انتخابات اولين دوره مجلس شوراي اسلامي به عنوان نماينده مردم تهران به مجلس راه يافت. پس از انتخاب بني صدر به عنوان اولين رئيس جمهور نظام اسلامي از سوي مجلس به عنوان نخست وزير معرفي گرديد.[۳] از اعم رخدادها در زمان نخست وزيري وي مي توان به مسئله جنگ تحميلي اشاره کرد. با بالا گرفتن اختلافات بني صدر با وي، رأي عدم کفايت رئيس جمهور از سوي مجلس صادر شد و رجائي در انتخابات دومين دوره رياست جمهوري به عنوان دومين رئيس جمهور ايران اسلامي انتخاب گرديد. به فاصله کمتر از دو هفته که از رياست جمهوري رجائي و نخست وزيري باهنر مي گذشت بر اثر انفجار در دفتر نخست وزيري در تاريخ 8 شهريور ۱۳۶۰ هر دو به شهادت رسيدند.

مردم گرايي، تزکيه نفس در اخلاص عمل، صرفه جويي، ساده زيستي، نظم و انضباط و قانون گرايي از ويژگي هاي شاخص اخلاقي وي بود. [۴]

پانویس

  1. شهيد محمدعلي رجايي به روايت اسناد ساواک، ج14، مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، تهران: 1378، ص9-16.
  2. سجاد راعي کلوجه، زندگينامه سياسي شهيد رجايي، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامي، تهران: 1382، ص 13.
  3. جليل امجدي، محسن علي نژاد قمي، دلدادگان آزادي: معرفي زندانيان سياسي قبل از انقلاب، ج1، 1383، صص 148-149.
  4. عليرضا اوسطي، ايران در سه قرن گذشته، ج2، انتشارات پا کتاب، تهران: 1382، صص 994-998.

منابع