سید احمد خمینی: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | |||
{{منبع الکترونیکی معتبر}} | {{منبع الکترونیکی معتبر}} | ||
− | حجت الاسلام والمسلمين حاج سيد احمد خميني در 24 اسفند 1324ش در شهر | + | |
− | + | حجت الاسلام والمسلمين حاج سيد احمد خميني در 24 اسفند 1324ش در شهر [[قم]]، در بيت رفيع فقاهت و مرجعيت شيعه ديده به جهان گشود. پدر والامقامش مرجع و رهبر مسلمانان جهان آيت الله العظمي امام خميني و مادر مکرمه اش حاجيه خانم ثقفي است. حاج سيد احمد پس از گذراندن تحصيلات دبيرستاني به اقتضاي شوق فطري و سيره خانوادگي به تحصيل علوم ديني روي آورد. وي دروس عالي خويش را نزد اساتيد بنام حوزه علميه قم چون حضرات آيات: حاج شيخ مرتضي حائري يزدي، حاج سيد محمدباقر سلطاني طباطبايي و حاج سيد موسي شبيري زنجاني فراگرفت.<ref>«بزرگداشت حجت الاسلام والمسلمين حاج سيد احمد خميني»، آئينه پژوهش، سال پنجم، شماره پنجم و ششم (بهمن – اسفند 1373)، ص 174.</ref> | |
− | هنگامي که پدر و برادرش تبعيد شدند او وظيفه داشت تا مشعل مبارزه را در کانون قيام روشن نگه دارد. وي در اواخر سال 1344 به همراه يکي از دوستان مخفيانه از طريق آبادان به نجف اشرف رفت | + | |
− | حاج سيد احمد در سال 1365ش مخفيانه عازم نجف اشرف شد و با رحلت برادر بزرگوارش مرحوم آيت الله حاج آقا مصطفي خميني رابط بين امام و ساير مراکز مبارزاتي بود. با مبارزات مردم مسلمان ايران به رهبري حضرت امام | + | هنگامي که پدر و برادرش تبعيد شدند او وظيفه داشت تا مشعل مبارزه را در کانون قيام روشن نگه دارد. وي در اواخر سال 1344 به همراه يکي از دوستان مخفيانه از طريق آبادان به نجف اشرف رفت و پس از پنج ماه اقامت در نجف به ايران بازگشت و هنگام مراجعت در مرز خسروي به وسيله ساواک دستگير و پس از مدتي آزاد و به [[قم]] مراجعت کرد. در پايان سال 1345 دوباره براي اطلاع رساني به پدر بزرگوارش از اوضاع ايران از طريق خرمشهر به [[عراق]] رفت و در همين سفر به کسوت روحانيان درآمد و پس از مدتي به ايران بازگشت؛ اما هنگام مراجعت براي دومين بار دستگير شد و بعد از بازجويي و مدتي حبس در زندان قزل قلعه در تاريخ 24/5/1346 از زندان آزاد شد.<ref>علي اکبر مسعودي خميني، خاطرات آيت الله مسعودي خميني (تهران: مرکز انقلاب اسلامي، 1381)، ص205.</ref> |
+ | |||
+ | حاج سيد احمد در سالهاي تبعيد حضرت امام وظيفه سنگين ارتباط بين مردم و امام را برقرار مي کرد. اخبار داخل کشور را به حضرت امام و اطلاعيه ها و پيامهاي حضرت امام را به انقلابيون منتقل مي کرد. حجت الاسلام والمسلمين سيد محمد هاشمي مي گويد: «هر گونه اطلاعيه و يا پيام که در خارج از کشور به مناسبتهاي خاصي از حضرت امام صادر مي شد، در تکثير و توزيع بين نيروهاي انقلابي، نقش فرزند گرانقدرشان تعيين کننده بود. به ياد دارم در آن زمان خانه محقري را در يکي از محله هاي دورافتاده قم تهيه کرده بودند و با امکانات بسيار کم به تکثير و توزيع بيانيه هاي حضرت امام اقدام مي نمودند. طبيعتاً در آن شرايط با توجه به حساسيت ساواک و شاه اين کار بسيار خطرناک بود ولي در عين حال بدون هيچ گونه ترس و واهمه اي، شخص ايشان مسئوليت اين وظيفه را به دوش داشتند».<ref>غلامعلي رجائي، يادگار سپيده (تهران: هاد، 1374)، ص55.</ref> | ||
+ | |||
+ | در سالهاي تبعيد حضرت امام، حاج سيد احمد نقش مهمي در صيانت از دفتر حضرت امام به عهده داشتند و به امور رسيدگي مي کردند. حضرت امام در نامه مورخ 6/8/1349 ش مي نويسند: «اما راجع به شهريه که نوشته ايد زياد شود، از جهاتي صلاح نيست. اولاً به طوري که اخيراً مشاهد است معلوم نيست وجوه به اينجانب برسد دست و دسته هاي مختلفي شايد در کار باشد که نگذارند برسد. بنابراين زياد نمودن صحيح نيست و ثانياً ممکن است بخواهيد زياد کنيد صداها بيشتر شود و دستگاه را به هر نحو است وادار به مخالفت با اصل کنند بنابراين احتياط در اين است که عجالتاً همين نحو که هست باشد عجله نکنيد تا ببينم چه مي شود. راجع به بيروني من نمي توانم هر روز دخالتي کنم. شما خودتان هر نحو صلاح مي دانيد عمل کنيد و خيلي مقيد نباشيد. آمدن و رفتن اصحاب يا اشخاص مهم نيست در هر صورت هر طور صلاح مي دانيد ممکن است با حضرت آقاي سلطاني هم در اين امور مشورت کنيد هر طور صلاح است عمل کنيد».<ref>روح الله خميني، رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، وعده ديدار: نامه هاي حضرت امام خميني به حضرت حجت الاسلام والمسلمين حاج سيد احمد خميني [تهران]: موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمینی.</ref> | ||
+ | |||
+ | حاج سيد احمد در سال 1365ش مخفيانه عازم [[نجف]] اشرف شد و با رحلت برادر بزرگوارش مرحوم آيت الله حاج آقا مصطفي خميني رابط بين امام و ساير مراکز مبارزاتي بود. با مبارزات مردم مسلمان ايران به رهبري حضرت امام خميني وي بسان يار و ياور پدر هماره در کنارش بود و لحظه اي از رهبر جدا نشد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي به عنوان رئيس دفتر امام بخشي از مسئوليت هاي خطير ايشان را بر عهده گرفت و در خلال اين مدت از ايفاي وظايف محوله به خوبي برآمد و کوچکترين نقطة ضعفي از او ديده نشد.<ref>آينه پژوهش، ص174.</ref> | ||
+ | |||
+ | حضرت امام خميني (قدس سره) پس از پيروزي انقلاب و تشکيل دولت و ديگر نهادها نقش پدرانه براي همه گروهها داشتند و گروهها با سليقه هاي مختلف خود را از انقلاب جدا نمي دانستند، در تنظيم اين رابطه حاج سيد احمد نقش بسزايي داشتند. حجت الاسلام والمسليمن موسوي خوئيني ها مي گويد: «با اطمينان مي توانم بگويم که حتي من خودم که رابطه صميمي بيش از دو برادر هم با حاج احمد آقا داشتم، ايشان اصلاً بين من و فرد ديگري که از لحاظ گرايشات سياسي نقطه مقابل من بود، در تنظيم رابطه ما با امام فرقي نمي گذاشت و چه بسا من مي رنجيدم، مثلاً اگر ملاقات مي خواستند سعي نمي کرد يک گروه بيشتر وقت ملاقات بگيرند يا از يک گروه پيش امام زياد تعريف کند تا توجه امام را به آنها بيشتر کند و دقيقاً خلاف آن چيزي که معتقد بود، انجام مي داد».<ref>غلامعلي رجائي، ص23.</ref> | ||
+ | |||
+ | پس از ارتحال اندوهبار حضرت امام به عضويت مجلس خبرگان رهبري و نمايندگي مقام معظم رهبري در شوراي عالي امنيت ملي کشور برگزيده شد و توليت «موسسه نشر و تنظيم آثار امام خميني» را بر عهده گرفت و بسياري از کتابها و نوشتارهاي امام را به زيبايي منتشر نمود و همزمان به تحصيل فلسفه اسلامي پرداخت.<ref>آينه پژوهش، ص174.</ref> در اين سالها حاج سيد احمد منصب دولتي نپذيرفت. | ||
+ | |||
+ | حجت الاسلام والمسلمين محمد شريعتي مي گويد: «از خود حاج احمد آقا و بعضي از دوستان شنيدم که بعد از رحلت حضرت امام مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله خامنه اي و حضرت آيت الله هاشمي رفسنجاني رياست محترم جمهوري، همواره به مرحوم حاج احمد آقا اصرار داشتند که ايشان به مجلس شوراي اسلامي بروند و رياست مجلس شوراي اسلامي را به عهده بگيرند ولي ايشان به هيچ عنوان قبول نکردند و اين عليرغم آن بود که ايشان شايستگي هاي فراواني براي احراز پستهاي مختلف داشت».<ref>غلامعلي رجائي، ص87.</ref> سرانجام آن مرحوم پس از عمري تلاش و کوشش در راه پيشبرد اهداف اسلام و نظام اسلامي، پس از يک بيماري در 49 سالگي به تاريخ جمعه 26 اسفند 1373 ش بدرود حيات گفت.<ref>آينه پژوهش، ص174-175.</ref> | ||
+ | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references/> | ||
− | == منابع == | + | ==منابع== |
− | *اکبر | + | * اکبر مشعوف، حجت الاسلام والمسلمين سيد احمد خميني، [http://www.iichs.org/index.asp?id=520&doc_cat=7 موسسه مطالعات تاریخ معاصر] ، تاریخ بازیابی: 9 آذرماه 1392. |
[[رده:شخصیت های سیاسی]] | [[رده:شخصیت های سیاسی]] |
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۳۹
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
حجت الاسلام والمسلمين حاج سيد احمد خميني در 24 اسفند 1324ش در شهر قم، در بيت رفيع فقاهت و مرجعيت شيعه ديده به جهان گشود. پدر والامقامش مرجع و رهبر مسلمانان جهان آيت الله العظمي امام خميني و مادر مکرمه اش حاجيه خانم ثقفي است. حاج سيد احمد پس از گذراندن تحصيلات دبيرستاني به اقتضاي شوق فطري و سيره خانوادگي به تحصيل علوم ديني روي آورد. وي دروس عالي خويش را نزد اساتيد بنام حوزه علميه قم چون حضرات آيات: حاج شيخ مرتضي حائري يزدي، حاج سيد محمدباقر سلطاني طباطبايي و حاج سيد موسي شبيري زنجاني فراگرفت.[۱]
هنگامي که پدر و برادرش تبعيد شدند او وظيفه داشت تا مشعل مبارزه را در کانون قيام روشن نگه دارد. وي در اواخر سال 1344 به همراه يکي از دوستان مخفيانه از طريق آبادان به نجف اشرف رفت و پس از پنج ماه اقامت در نجف به ايران بازگشت و هنگام مراجعت در مرز خسروي به وسيله ساواک دستگير و پس از مدتي آزاد و به قم مراجعت کرد. در پايان سال 1345 دوباره براي اطلاع رساني به پدر بزرگوارش از اوضاع ايران از طريق خرمشهر به عراق رفت و در همين سفر به کسوت روحانيان درآمد و پس از مدتي به ايران بازگشت؛ اما هنگام مراجعت براي دومين بار دستگير شد و بعد از بازجويي و مدتي حبس در زندان قزل قلعه در تاريخ 24/5/1346 از زندان آزاد شد.[۲]
حاج سيد احمد در سالهاي تبعيد حضرت امام وظيفه سنگين ارتباط بين مردم و امام را برقرار مي کرد. اخبار داخل کشور را به حضرت امام و اطلاعيه ها و پيامهاي حضرت امام را به انقلابيون منتقل مي کرد. حجت الاسلام والمسلمين سيد محمد هاشمي مي گويد: «هر گونه اطلاعيه و يا پيام که در خارج از کشور به مناسبتهاي خاصي از حضرت امام صادر مي شد، در تکثير و توزيع بين نيروهاي انقلابي، نقش فرزند گرانقدرشان تعيين کننده بود. به ياد دارم در آن زمان خانه محقري را در يکي از محله هاي دورافتاده قم تهيه کرده بودند و با امکانات بسيار کم به تکثير و توزيع بيانيه هاي حضرت امام اقدام مي نمودند. طبيعتاً در آن شرايط با توجه به حساسيت ساواک و شاه اين کار بسيار خطرناک بود ولي در عين حال بدون هيچ گونه ترس و واهمه اي، شخص ايشان مسئوليت اين وظيفه را به دوش داشتند».[۳]
در سالهاي تبعيد حضرت امام، حاج سيد احمد نقش مهمي در صيانت از دفتر حضرت امام به عهده داشتند و به امور رسيدگي مي کردند. حضرت امام در نامه مورخ 6/8/1349 ش مي نويسند: «اما راجع به شهريه که نوشته ايد زياد شود، از جهاتي صلاح نيست. اولاً به طوري که اخيراً مشاهد است معلوم نيست وجوه به اينجانب برسد دست و دسته هاي مختلفي شايد در کار باشد که نگذارند برسد. بنابراين زياد نمودن صحيح نيست و ثانياً ممکن است بخواهيد زياد کنيد صداها بيشتر شود و دستگاه را به هر نحو است وادار به مخالفت با اصل کنند بنابراين احتياط در اين است که عجالتاً همين نحو که هست باشد عجله نکنيد تا ببينم چه مي شود. راجع به بيروني من نمي توانم هر روز دخالتي کنم. شما خودتان هر نحو صلاح مي دانيد عمل کنيد و خيلي مقيد نباشيد. آمدن و رفتن اصحاب يا اشخاص مهم نيست در هر صورت هر طور صلاح مي دانيد ممکن است با حضرت آقاي سلطاني هم در اين امور مشورت کنيد هر طور صلاح است عمل کنيد».[۴]
حاج سيد احمد در سال 1365ش مخفيانه عازم نجف اشرف شد و با رحلت برادر بزرگوارش مرحوم آيت الله حاج آقا مصطفي خميني رابط بين امام و ساير مراکز مبارزاتي بود. با مبارزات مردم مسلمان ايران به رهبري حضرت امام خميني وي بسان يار و ياور پدر هماره در کنارش بود و لحظه اي از رهبر جدا نشد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي به عنوان رئيس دفتر امام بخشي از مسئوليت هاي خطير ايشان را بر عهده گرفت و در خلال اين مدت از ايفاي وظايف محوله به خوبي برآمد و کوچکترين نقطة ضعفي از او ديده نشد.[۵]
حضرت امام خميني (قدس سره) پس از پيروزي انقلاب و تشکيل دولت و ديگر نهادها نقش پدرانه براي همه گروهها داشتند و گروهها با سليقه هاي مختلف خود را از انقلاب جدا نمي دانستند، در تنظيم اين رابطه حاج سيد احمد نقش بسزايي داشتند. حجت الاسلام والمسليمن موسوي خوئيني ها مي گويد: «با اطمينان مي توانم بگويم که حتي من خودم که رابطه صميمي بيش از دو برادر هم با حاج احمد آقا داشتم، ايشان اصلاً بين من و فرد ديگري که از لحاظ گرايشات سياسي نقطه مقابل من بود، در تنظيم رابطه ما با امام فرقي نمي گذاشت و چه بسا من مي رنجيدم، مثلاً اگر ملاقات مي خواستند سعي نمي کرد يک گروه بيشتر وقت ملاقات بگيرند يا از يک گروه پيش امام زياد تعريف کند تا توجه امام را به آنها بيشتر کند و دقيقاً خلاف آن چيزي که معتقد بود، انجام مي داد».[۶]
پس از ارتحال اندوهبار حضرت امام به عضويت مجلس خبرگان رهبري و نمايندگي مقام معظم رهبري در شوراي عالي امنيت ملي کشور برگزيده شد و توليت «موسسه نشر و تنظيم آثار امام خميني» را بر عهده گرفت و بسياري از کتابها و نوشتارهاي امام را به زيبايي منتشر نمود و همزمان به تحصيل فلسفه اسلامي پرداخت.[۷] در اين سالها حاج سيد احمد منصب دولتي نپذيرفت.
حجت الاسلام والمسلمين محمد شريعتي مي گويد: «از خود حاج احمد آقا و بعضي از دوستان شنيدم که بعد از رحلت حضرت امام مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله خامنه اي و حضرت آيت الله هاشمي رفسنجاني رياست محترم جمهوري، همواره به مرحوم حاج احمد آقا اصرار داشتند که ايشان به مجلس شوراي اسلامي بروند و رياست مجلس شوراي اسلامي را به عهده بگيرند ولي ايشان به هيچ عنوان قبول نکردند و اين عليرغم آن بود که ايشان شايستگي هاي فراواني براي احراز پستهاي مختلف داشت».[۸] سرانجام آن مرحوم پس از عمري تلاش و کوشش در راه پيشبرد اهداف اسلام و نظام اسلامي، پس از يک بيماري در 49 سالگي به تاريخ جمعه 26 اسفند 1373 ش بدرود حيات گفت.[۹]
پانویس
- ↑ «بزرگداشت حجت الاسلام والمسلمين حاج سيد احمد خميني»، آئينه پژوهش، سال پنجم، شماره پنجم و ششم (بهمن – اسفند 1373)، ص 174.
- ↑ علي اکبر مسعودي خميني، خاطرات آيت الله مسعودي خميني (تهران: مرکز انقلاب اسلامي، 1381)، ص205.
- ↑ غلامعلي رجائي، يادگار سپيده (تهران: هاد، 1374)، ص55.
- ↑ روح الله خميني، رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، وعده ديدار: نامه هاي حضرت امام خميني به حضرت حجت الاسلام والمسلمين حاج سيد احمد خميني [تهران]: موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمینی.
- ↑ آينه پژوهش، ص174.
- ↑ غلامعلي رجائي، ص23.
- ↑ آينه پژوهش، ص174.
- ↑ غلامعلي رجائي، ص87.
- ↑ آينه پژوهش، ص174-175.
منابع
- اکبر مشعوف، حجت الاسلام والمسلمين سيد احمد خميني، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ، تاریخ بازیابی: 9 آذرماه 1392.