وقایة الأذهان (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
سطر ۱: سطر ۱:
{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}}
+
==نام كامل كتاب==
  
== نام كامل كتاب ==
+
وقاية الأذهان والألباب و لباب أصول السنة والكتاب‌.
 +
 
 +
مؤلف: ابوالمجد محمدرضا بن محمدحسين بن محمدباقر بن محمدتقى ايوان كيفى اصفهانى (متوفى 1362 ه.ق)
  
وقاية الأذهان و الألباب و لباب أصول السنة و الكتاب‌
 
مؤلف:ابو المجد محمدرضا بن محمد حسين بن محمد باقر بن محمد تقى ايوان كيفى اصفهانى (متوفاى 1362 ه.ق.)
 
 
كتاب وقاية الأذهان يكى از مهمترين آثار اصولى است كه در دوره‌هاى اخير در علم اصول نگاشته شده است. اين كتاب شامل تحقيقات بديع و ابتكاراتى است كه در بسيارى از كتابهاى اصولى ديده نمى‌شود و خلاصه و نتيجه افكار و ابداعات شيخ محمدرضا اصفهانى در اين كتاب متجلى شده است.
 
كتاب وقاية الأذهان يكى از مهمترين آثار اصولى است كه در دوره‌هاى اخير در علم اصول نگاشته شده است. اين كتاب شامل تحقيقات بديع و ابتكاراتى است كه در بسيارى از كتابهاى اصولى ديده نمى‌شود و خلاصه و نتيجه افكار و ابداعات شيخ محمدرضا اصفهانى در اين كتاب متجلى شده است.
  
== تاريخ تأليف و انتشار ==
+
==تاريخ تأليف و انتشار==
 +
 
 +
كتاب از سه مجموعه تشكيل شده است. قسمت اول سمطا اللآل في معرفة الوضع والاستعمال كه از تاريخ تأليف آن اطلاع دقيقى در دست نيست و به عنوان مقدمه براى قسمت دوم نگاشته شده است. قسمت دوم با عنوان وقاية الأذهان مى‌باشد كه قسمت هاى مختلف آن در زمانهاى متفاوتى تأليف شده است. بحث نواهى در سال 1350 ه.ق و مبحث قطع در سال 1337 ه.ق به اتمام رسيده و در پايان قسمت دوم آمده است كه در سال 1346 پايان يافته (ص 601 و 306) و قسمت پايانى كتاب يعنى اماطة الغين در سال 1359 ه.ق به انجام رسيده است.(ص 614)
 +
 
 +
همانطور كه مؤلف در صفحه 148 بيان كرده است پس از تدريس مطالب اصولى، آنها را به صورت متفرق و جداجدا مى‌نوشته زيرا قصد تأليف كتاب نداشته است: «لأني لم أقصد به تأليف رسالة في ذلك الفن ولا تصنيف كتاب» ولى بعضى از شاگردان فاضل ايشان با جمع آورى اين نوشته‌ها و تدوين آنها از ايشان خواسته‌اند كه ضمن بازنگرى در اين مطالب زوايد را حذف و آنها را مرتب و مدون نمايد. مؤلف نيز به دليل احترام به نظر آنان و به اين اميد كه همگان از اين نوشته‌ها استفاده كنند به خواسته آنها جواب مثبت داده و اين كتاب را تأليف نموده است.
 +
 
 +
كتاب موجود توسط مؤسّسه آل البيت عليهم‌السلام لإحياء التراث در سال 1413 ه.ق و در انتشارات مهر در [[قم]] چاپ شده است.
 +
بايد توجه داشت كه مبحث مفاهيم در چاپ سنگى كتاب موجود نيست و بعدها اضافه شده است. (حاشيه2، ص433)
 +
 
 +
==تقسيم بندى مطالب‌==
  
كتاب از سه مجموعه تشكيل شده است. قسمت اول سمطا اللآل في معرفة الوضع و الاستعمال كه از تاريخ تأليف آن اطلاع دقيقى در دست نيست و به عنوان مقدمه براى قسمت دوم نگاشته شده است. قسمت دوم با عنوان وقاية الأذهان مى‌باشد كه قسمتهاى مختلف آن در زمانهاى متفاوتى تأليف شده است. بحث نواهى در سال 1350 ه.ق. و مبحث قطع در سال 1337 ه.ق. به اتمام رسيده و در پايان قسمت دوم آمده است كه در سال 1346 پايان يافته (ص 601 و 306) و قسمت پايانى كتاب يعنى اماطة الغين در سال 1359 ه.ق. به انجام رسيده است.(ص 614)
+
همانطور كه قبلاً گذشت كتاب از سه قسمت تشكيل شده است كه قسمت اول به عنوان مقدمه و مدخل مى‌باشد كه سمطا اللآل في مسألتي الوضع و الاستعمال ناميده شده است و قسمت دوم كه از صفحه 149 كتاب شروع مى‌شود از دو قسمت اصلى مباحث الفاظ و مباحث ادله عقلى تشكيل شده است و در آخر كتاب نيز كتاب كوچك اماطة الغين آورده شده است.
همانطور كه مؤلف در صفحه 148 بيان كرده است پس از تدريس مطالب اصولى، آنها را به صورت متفرق و جدا جدا مى‌نوشته زيرا قصد تأليف كتاب نداشته است:«لأني لم أقصد به تأليف رسالة في ذلك الفن و لا تصنيف كتاب»، ولى بعضى از شاگردان فاضل ايشان با جمع آورى اين نوشته‌ها و تدوين آنها از ايشان خواسته‌اند كه ضمن بازنگرى در اين مطالب زوايد را حذف و آنها را مرتب و مدون نمايد. مؤلف نيز به دليل احترام به نظر آنان و به اين اميد كه همگان از اين نوشته‌ها استفاده كنند به خواسته آنها جواب مثبت داده و اين كتاب را تأليف نموده است.
 
كتاب موجود توسط مؤسّسه آل البيت (عليهم‌السلام) لإحياء التراث در سال 1413 ه.ق. و در انتشارات مهر در قم چاپ شده است.
 
بايد توجه داشت كه مبحث مفاهيم در چاپ سنگى كتاب موجود نيست و بعدها اضافه شده است. (حاشيه 2 ص 433).
 
  
== تقسيم بندى مطالب‌ ==
+
مدخل يا مقدمه كتاب شامل مباحث حقيقت وضع، استعمال، اشتراك، حقيقت و مجاز و انواع مجاز مى‌باشد. در مباحث دلائل لفظى حقيقت شرعى، مشتق، اوامر، طلب و اراده، إجزاء، مقدمه واجب، تقسيمات واجب (تعبدى و توصلى، نفسى و غيرى، اصلى و تبعى)، مقدمه موصله، مسأله ضد، نواهى، اجتماع امر و نهى، دلالت نهى بر فساد، مفاهيم و دليل انسداد آورده شده است.
  
همانطور كه قبلا گذشت كتاب از سه قسمت تشكيل شده است كه قسمت اوّل به عنوان مقدمه و مدخل مى‌باشد كه سمطا اللآل في مسألتي الوضع و الاستعمال ناميده شده است و قسمت دوم كه از صفحه 149 كتاب شروع مى‌شود از دو قسمت اصلى مباحث الفاظ و مباحث ادله عقلى تشكيل شده است و در آخر كتاب نيز كتاب كوچك اماطة الغين آورده شده است.
 
مدخل يا مقدمه كتاب شامل مباحث حقيقت وضع، استعمال، اشتراك، حقيقت و مجاز و انواع مجاز مى‌باشد.
 
در مباحث دلائل لفظى حقيقت شرعى، مشتق، اوامر، طلب و اراده، إجزاء، مقدمه واجب، تقسيمات واجب (تعبدى و توصلى، نفسى و غيرى، اصلى و تبعى)، مقدمه موصله، مسأله ضد، نواهى، اجتماع امر و نهى، دلالت نهى بر فساد، مفاهيم و دليل انسداد آورده شده است.
 
 
در رساله اماطة الغين عن استعمال العين في معنيين نيز بحث استعمال لفظ در بيشتر از يك معنا مطرح شده است.
 
در رساله اماطة الغين عن استعمال العين في معنيين نيز بحث استعمال لفظ در بيشتر از يك معنا مطرح شده است.
  
== ويژگی ها ==
+
==ويژگی ها==
 +
 
 +
از آنجايى كه مصنف كتاب وقاية الأذهان از بزرگترين اديبان زمان خود بوده است مباحث الفاظ آن پر است از تحقيقات اصولى در مباحث الفاظ كه در ساير كتابها كمتر ديده مى‌شود و به همين دليل كتاب مستقلى در مقدمات علم اصول بنام سمطا اللآل في مسألتي الوضع والاستعمال در ابتداى كتاب آورده است.
 +
 
 +
از طرفى اگر چه مؤلف آن ايرانى است اما قلم و نگارش او عربى است و كتاب مملو از استشهاد به شواهد شعرى و مباحث ادبى مى‌باشد تا جايى كه يكى از علماى [[عراق]] درباره او چنين گفته است: «هو أول كتاب في فن الأصول ملؤ دقائق عجميّة بعبارة عربيّة». (ص603 كتاب)
 +
 
 +
از ديگر ويژگيهاى كتاب اين كه خلاصه نظريات علامه سيد محمد فشاركى در كتاب آورده شده است و اگرچه علامه فشاركى قدس‌سره از خود اثرى در علم اصول باقى نگذاشته است اما از اين كتاب مى‌توان به بسيارى از نظريات او پى برد. مؤلف در اين مورد اين گونه مى‌نويسد: «و حسبك منها ما تراه في خلال هذا الكتاب من غرر فوائده». (ص 603)
 +
 
 +
علاقه مؤلف به استادش سيد محمد فشاركى به حدى بوده است كه در صفحات 143 تا 146 برخلاف متعارف كتابهاى اصولى به ترجمه زندگى ايشان پرداخته است.
 +
 
 +
به علت ارزش مطالب كتاب و عمق نظريات مؤلف، كتاب وقاية الأذهان از همان ابتداى انتشار مورد توجه محققين و بزرگان حوزه‌ها قرار گرفت و بزرگانى همچون حاج شيخ مجدالدين «مجدالعلماء» (متوفى 1403 ه.ق) فرزند ايشان و علامه شيخ يحيى هرندى مشهور به فاضل هرندى (متوفى 1369 ه.ق) و شيخ على قديرى (متوفى 1407 ه.ق) و فرزند ايشان شيخ محمدحسن قديرى از بزرگان معاصر حوزه علميه [[قم]] به كتاب مذكور تعليقه زده و به تحقيق نظريات ايشان پرداخته‌اند و در كتابهاى اصولى بزرگان از معاصرين نيز به نظريات ايشان توجه خاصى شده است.
 +
 
 +
در كتاب معمولاً نظريات شيخ اعظم انصارى قدس‌سره، آخوند خراسانى صاحب كفاية الأصول رحمه‌الله، شيخ محمدتقى اصفهانى صاحب هداية المسترشدين، پدر بزرگوار مؤلف، شيخ على نهاوندى صاحب تشريح الأصول، شيخ محمدحسين اصفهانى صاحب فصول و ميرزا حبيب الله رشتى صاحب بدايع الأفكار مطرح شده است.
 +
 
 +
از ديگر نكات با ارزش كتاب توجه و تحقيق نظريات شيخ اعظم انصارى قدس‌سره در مطارح الأنظار مى‌باشد. همچنين حواشى فرزند ايشان با عنوان مجدالدين از تعليقه‌هاى باارزشى است كه در يافتن منابع و مآخذ كتاب تأثير بسزايى دارد.
 +
 
 +
==نوآوری ها==
  
از آنجايى كه مصنف كتاب وقاية الأذهان از بزرگترين اديبان زمان خود بوده است مباحث الفاظ آن پر است از تحقيقات اصولى در مباحث الفاظ كه در ساير كتابها كمتر ديده مى‌شود و به همين دليل كتاب مستقلى در مقدمات علم اصول بنام سمطا اللآل في مسألتي الوضع و الاستعمال در ابتداى كتاب آورده است.
+
كتاب مورد بحث پر از نكات بديع و نوآوري هايى است كه در ساير كتابهاى اصولى ديده نمى‌شود كه به چند نمونه از آنها اشاره مى‌شود: از نظريات جديد مؤلف پذيرفتن جواز استعمال لفظ در بيشتر از يك معنا است كه پس از اين كه آقا ضياءالدين عراقى (متوفى 1361 ه.ق) در كتاب مقالات الأصول نظريه او را نپذيرفت و آن را رد كرد. (مقالات الأصول، ج1، ص48)
از طرفى اگر چه مؤلف آن ايرانى است اما قلم و نگارش او عربى است و كتاب مملو از استشهاد به شواهد شعرى و مباحث ادبى مى‌باشد تا جايى كه يكى از علماى عراق درباره او چنين گفته است:«هو أول كتاب في فن الأصول ملؤ دقائق عجميّة بعبارة عربيّة.»(ص 603 كتاب)
 
از ديگر ويژگيهاى كتاب اينكه خلاصه نظريات علامه سيد محمد فشاركى در كتاب آورده شده است و اگر چه علامه فشاركى قدس‌سره از خود اثرى در علم اصول باقى نگذاشته است اما از اين كتاب مى‌توان به بسيارى از نظريات او پى برد.مؤلف در اين مورد اينگونه مى‌نويسد:«و حسبك منها ما تراه في خلال هذا الكتاب من غرر فوائده.»(ص 603)
 
علاقه مؤلف به استادش سيد محمد فشاركى به حدى بوده است كه در صفحات 143 تا 146 بر خلاف متعارف كتابهاى اصولى به ترجمه زندگى ايشان پرداخته است.
 
به علت ارزش مطالب كتاب و عمق نظريات مؤلف، كتاب وقاية الأذهان از همان ابتداى انتشار مورد توجه محققين و بزرگان حوزه‌ها قرار گرفت و بزرگانى همچون حاج شيخ مجد الدين «مجد العلماء»(متوفاى 1403 ه.ق.) فرزند ايشان و علامه شيخ يحيى هرندى مشهور به فاضل هرندى (متوفاى 1369 ه.ق.) و شيخ على قديرى (متوفاى 1407 ه.ق.) و فرزند ايشان شيخ محمد حسن قديرى از بزرگان معاصر حوزه علميّه قم به كتاب مذكور تعليقه زده و به تحقيق نظريات ايشان پرداخته‌اند و در كتابهاى اصولى بزرگان از معاصرين نيز به نظريات ايشان توجه خاصى شده است.
 
در كتاب معمولا نظريات شيخ اعظم انصارى قدس‌سره، آخوند خراسانى صاحب كفاية الأصول رحمه‌الله، شيخ محمد تقى اصفهانى صاحب هداية المسترشدين، پدر بزرگوار مؤلف، شيخ على نهاوندى صاحب تشريح الأصول، شيخ محمد حسين اصفهانى صاحب فصول و ميرزا حبيب الله رشتى صاحب بدايع الأفكار مطرح شده است.
 
  
از ديگر نكات با ارزش كتاب توجه و تحقيق نظريات شيخ اعظم انصارى قدس‌سره در مطارح الأنظار مى‌باشد.همچنين حواشى فرزند ايشان با عنوان مجد الدين از تعليقه‌هاى با ارزشى است كه در يافتن منابع و مآخذ كتاب تأثير بسزايى دارد.
+
مؤلف، كتاب اماطة الغين عن استعمال العين في معنيين را در جواب او تأليف نمود (ص612 كتاب) و يك نسخه آن را براى شيخ عبدالكريم حائرى قدس‌سره فرستاد كه او نيز در كتاب دررالفوائد اين نظريه را پذيرفته (دررالفوائد، ج1، ص55 چاپ جديد) و مؤلف نيز به پذيرش شيخ عبدالكريم حائرى اشاره كرده است.(ص607 كتاب)
  
== نوآوری ها ==
+
از ديگر نوآوري هاى مؤلف اين كه همه استعمالات الفاظ حتى مجازها را استعمال در ما وضع له مى‌داند. وى اين نظريه را كه مجاز در غير ما وضع له استعمال مى‌شود رد نموده و براى اثبات نظريه‌اش كتاب «جلية الحال في معرفة الوضع والاستعمال» را نگاشته است. (الذريعة، ج17، ص234)
  
كتاب مورد بحث پر از نكات بديع و نوآوريهايى است كه در ساير كتابهاى اصولى ديده نمى‌شود كه به چند نمونه از آنها اشاره مى‌شود:
+
بعدها افرادى همچون آيت الله آقا حسين بروجردى (متوفى 1381 ه.ق) و امام خمينى قدس‌سره نيز اين نظريه را پذيرفته‌اند. (نهاية الأصول، ج1، ص26 و تهذيب الأصول، ج1، ص44 چاپ جديد)
از نظريات جديد مؤلف پذيرفتن جواز استعمال لفظ در بيشتر از يك معنا است كه پس از اينكه آقا ضياء الدين عراقى (متوفاى 1361 ه.ق.) در كتاب مقالات الأصول نظريه او را نپذيرفت و آن را رد كرد (مقالات الأصول ج 1 ص 48) مؤلف، كتاب اماطة الغين عن استعمال العين في معنيين را در جواب او تأليف نمود (ص 612 كتاب) و يك نسخه آن را براى شيخ عبد الكريم حائرى قدس‌سره فرستاد كه او نيز در كتاب درر الفوائد اين نظريه را پذيرفته (درر الفوائد ج 1 ص 55 چاپ جديد) و مؤلف نيز به پذيرش شيخ عبد الكريم حائرى اشاره كرده است.(ص 607 كتاب)
 
از ديگر نوآوريهاى مؤلف اينكه همه استعمالات الفاظ حتى مجازها را استعمال در ما وضع له مى‌داند. وى اين نظريه را كه مجاز در غير ما وضع له استعمال مى‌شود رد نموده و براى اثبات نظريه‌اش كتاب «جلية الحال في معرفة الوضع و الاستعمال» را نگاشته است. (الذريعة ج 17 ص 234)
 
بعدها افرادى همچون آية الله آقا حسين بروجردى (متوفاى 1381 ه.ق.) و امام خمينى قدس‌سره نيز اين نظريه را پذيرفته‌اند. (نهاية الأصول ج 1 ص 26 و تهذيب الأصول ج 1 ص 44 چاپ جديد)
 
  
== رموز و كنايات‌ ==
+
==رموز و كنايات‌==
  
 
در كتاب از بعضى از اساتيد مؤلف، به وصف و كنايه تعبير شده است كه به بعضى از آنها اشاره مى‌شود:
 
در كتاب از بعضى از اساتيد مؤلف، به وصف و كنايه تعبير شده است كه به بعضى از آنها اشاره مى‌شود:
از استادش سيد محمد فشاركى به «سيدنا الأستاذ» يا «سيد الأستاذ»
+
 
از محقق خراسانى قدس‌سره به «شيخ الأستاذ» و گاهى صاحب كفايه‌
+
* از استادش سيد محمد فشاركى به «سيدنا الأستاذ» يا «سيد الأستاذ»
از ميرزاى شيرازى بزرگ به «سيد مشايخنا»
+
* از محقق خراسانى قدس‌سره به «شيخ الأستاذ» و گاهى صاحب كفايه‌
از استادش سيد محمد كاظم طباطبايى به «بعض أساتيذنا»
+
* از ميرزاى شيرازى بزرگ به «سيد مشايخنا»
از حاج شيخ عبد الكريم حائرى (قدس‌سره) به «صاحبنا العلامة»
+
* از استادش سيد محمدكاظم طباطبايى به «بعض أساتيذنا»
از شيخ محمد تقى اصفهانى صاحب هداية المسترشدين به «صاحب الهداية»
+
* از حاج شيخ عبدالكريم حائرى قدس‌سره به «صاحبنا العلامة»
 +
* از شيخ محمدتقى اصفهانى صاحب هداية المسترشدين به «صاحب الهداية»
  
 
توضيحات: دو كتاب ديگر از مرحوم مؤلف همراه با وقايه چاپ شده است:
 
توضيحات: دو كتاب ديگر از مرحوم مؤلف همراه با وقايه چاپ شده است:
1-سمطا اللآل في مسألتي الوضع و الاستعمال.
 
2-اماطة الغين عن استعمال العين في معنيين.
 
== منابع ==
 
  
 +
# سمطا اللآل في مسألتي الوضع والاستعمال
 +
# اماطة الغين عن استعمال العين في معنيين
 +
 +
==منابع==
 
نرم افزار اصول فقه، مرکز نور.
 
نرم افزار اصول فقه، مرکز نور.
 +
 
[[رده:منابع علم اصول]]
 
[[رده:منابع علم اصول]]

نسخهٔ ‏۹ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۵۹

نام كامل كتاب

وقاية الأذهان والألباب و لباب أصول السنة والكتاب‌.

مؤلف: ابوالمجد محمدرضا بن محمدحسين بن محمدباقر بن محمدتقى ايوان كيفى اصفهانى (متوفى 1362 ه.ق)

كتاب وقاية الأذهان يكى از مهمترين آثار اصولى است كه در دوره‌هاى اخير در علم اصول نگاشته شده است. اين كتاب شامل تحقيقات بديع و ابتكاراتى است كه در بسيارى از كتابهاى اصولى ديده نمى‌شود و خلاصه و نتيجه افكار و ابداعات شيخ محمدرضا اصفهانى در اين كتاب متجلى شده است.

تاريخ تأليف و انتشار

كتاب از سه مجموعه تشكيل شده است. قسمت اول سمطا اللآل في معرفة الوضع والاستعمال كه از تاريخ تأليف آن اطلاع دقيقى در دست نيست و به عنوان مقدمه براى قسمت دوم نگاشته شده است. قسمت دوم با عنوان وقاية الأذهان مى‌باشد كه قسمت هاى مختلف آن در زمانهاى متفاوتى تأليف شده است. بحث نواهى در سال 1350 ه.ق و مبحث قطع در سال 1337 ه.ق به اتمام رسيده و در پايان قسمت دوم آمده است كه در سال 1346 پايان يافته (ص 601 و 306) و قسمت پايانى كتاب يعنى اماطة الغين در سال 1359 ه.ق به انجام رسيده است.(ص 614)

همانطور كه مؤلف در صفحه 148 بيان كرده است پس از تدريس مطالب اصولى، آنها را به صورت متفرق و جداجدا مى‌نوشته زيرا قصد تأليف كتاب نداشته است: «لأني لم أقصد به تأليف رسالة في ذلك الفن ولا تصنيف كتاب» ولى بعضى از شاگردان فاضل ايشان با جمع آورى اين نوشته‌ها و تدوين آنها از ايشان خواسته‌اند كه ضمن بازنگرى در اين مطالب زوايد را حذف و آنها را مرتب و مدون نمايد. مؤلف نيز به دليل احترام به نظر آنان و به اين اميد كه همگان از اين نوشته‌ها استفاده كنند به خواسته آنها جواب مثبت داده و اين كتاب را تأليف نموده است.

كتاب موجود توسط مؤسّسه آل البيت عليهم‌السلام لإحياء التراث در سال 1413 ه.ق و در انتشارات مهر در قم چاپ شده است. بايد توجه داشت كه مبحث مفاهيم در چاپ سنگى كتاب موجود نيست و بعدها اضافه شده است. (حاشيه2، ص433)

تقسيم بندى مطالب‌

همانطور كه قبلاً گذشت كتاب از سه قسمت تشكيل شده است كه قسمت اول به عنوان مقدمه و مدخل مى‌باشد كه سمطا اللآل في مسألتي الوضع و الاستعمال ناميده شده است و قسمت دوم كه از صفحه 149 كتاب شروع مى‌شود از دو قسمت اصلى مباحث الفاظ و مباحث ادله عقلى تشكيل شده است و در آخر كتاب نيز كتاب كوچك اماطة الغين آورده شده است.

مدخل يا مقدمه كتاب شامل مباحث حقيقت وضع، استعمال، اشتراك، حقيقت و مجاز و انواع مجاز مى‌باشد. در مباحث دلائل لفظى حقيقت شرعى، مشتق، اوامر، طلب و اراده، إجزاء، مقدمه واجب، تقسيمات واجب (تعبدى و توصلى، نفسى و غيرى، اصلى و تبعى)، مقدمه موصله، مسأله ضد، نواهى، اجتماع امر و نهى، دلالت نهى بر فساد، مفاهيم و دليل انسداد آورده شده است.

در رساله اماطة الغين عن استعمال العين في معنيين نيز بحث استعمال لفظ در بيشتر از يك معنا مطرح شده است.

ويژگی ها

از آنجايى كه مصنف كتاب وقاية الأذهان از بزرگترين اديبان زمان خود بوده است مباحث الفاظ آن پر است از تحقيقات اصولى در مباحث الفاظ كه در ساير كتابها كمتر ديده مى‌شود و به همين دليل كتاب مستقلى در مقدمات علم اصول بنام سمطا اللآل في مسألتي الوضع والاستعمال در ابتداى كتاب آورده است.

از طرفى اگر چه مؤلف آن ايرانى است اما قلم و نگارش او عربى است و كتاب مملو از استشهاد به شواهد شعرى و مباحث ادبى مى‌باشد تا جايى كه يكى از علماى عراق درباره او چنين گفته است: «هو أول كتاب في فن الأصول ملؤ دقائق عجميّة بعبارة عربيّة». (ص603 كتاب)

از ديگر ويژگيهاى كتاب اين كه خلاصه نظريات علامه سيد محمد فشاركى در كتاب آورده شده است و اگرچه علامه فشاركى قدس‌سره از خود اثرى در علم اصول باقى نگذاشته است اما از اين كتاب مى‌توان به بسيارى از نظريات او پى برد. مؤلف در اين مورد اين گونه مى‌نويسد: «و حسبك منها ما تراه في خلال هذا الكتاب من غرر فوائده». (ص 603)

علاقه مؤلف به استادش سيد محمد فشاركى به حدى بوده است كه در صفحات 143 تا 146 برخلاف متعارف كتابهاى اصولى به ترجمه زندگى ايشان پرداخته است.

به علت ارزش مطالب كتاب و عمق نظريات مؤلف، كتاب وقاية الأذهان از همان ابتداى انتشار مورد توجه محققين و بزرگان حوزه‌ها قرار گرفت و بزرگانى همچون حاج شيخ مجدالدين «مجدالعلماء» (متوفى 1403 ه.ق) فرزند ايشان و علامه شيخ يحيى هرندى مشهور به فاضل هرندى (متوفى 1369 ه.ق) و شيخ على قديرى (متوفى 1407 ه.ق) و فرزند ايشان شيخ محمدحسن قديرى از بزرگان معاصر حوزه علميه قم به كتاب مذكور تعليقه زده و به تحقيق نظريات ايشان پرداخته‌اند و در كتابهاى اصولى بزرگان از معاصرين نيز به نظريات ايشان توجه خاصى شده است.

در كتاب معمولاً نظريات شيخ اعظم انصارى قدس‌سره، آخوند خراسانى صاحب كفاية الأصول رحمه‌الله، شيخ محمدتقى اصفهانى صاحب هداية المسترشدين، پدر بزرگوار مؤلف، شيخ على نهاوندى صاحب تشريح الأصول، شيخ محمدحسين اصفهانى صاحب فصول و ميرزا حبيب الله رشتى صاحب بدايع الأفكار مطرح شده است.

از ديگر نكات با ارزش كتاب توجه و تحقيق نظريات شيخ اعظم انصارى قدس‌سره در مطارح الأنظار مى‌باشد. همچنين حواشى فرزند ايشان با عنوان مجدالدين از تعليقه‌هاى باارزشى است كه در يافتن منابع و مآخذ كتاب تأثير بسزايى دارد.

نوآوری ها

كتاب مورد بحث پر از نكات بديع و نوآوري هايى است كه در ساير كتابهاى اصولى ديده نمى‌شود كه به چند نمونه از آنها اشاره مى‌شود: از نظريات جديد مؤلف پذيرفتن جواز استعمال لفظ در بيشتر از يك معنا است كه پس از اين كه آقا ضياءالدين عراقى (متوفى 1361 ه.ق) در كتاب مقالات الأصول نظريه او را نپذيرفت و آن را رد كرد. (مقالات الأصول، ج1، ص48)

مؤلف، كتاب اماطة الغين عن استعمال العين في معنيين را در جواب او تأليف نمود (ص612 كتاب) و يك نسخه آن را براى شيخ عبدالكريم حائرى قدس‌سره فرستاد كه او نيز در كتاب دررالفوائد اين نظريه را پذيرفته (دررالفوائد، ج1، ص55 چاپ جديد) و مؤلف نيز به پذيرش شيخ عبدالكريم حائرى اشاره كرده است.(ص607 كتاب)

از ديگر نوآوري هاى مؤلف اين كه همه استعمالات الفاظ حتى مجازها را استعمال در ما وضع له مى‌داند. وى اين نظريه را كه مجاز در غير ما وضع له استعمال مى‌شود رد نموده و براى اثبات نظريه‌اش كتاب «جلية الحال في معرفة الوضع والاستعمال» را نگاشته است. (الذريعة، ج17، ص234)

بعدها افرادى همچون آيت الله آقا حسين بروجردى (متوفى 1381 ه.ق) و امام خمينى قدس‌سره نيز اين نظريه را پذيرفته‌اند. (نهاية الأصول، ج1، ص26 و تهذيب الأصول، ج1، ص44 چاپ جديد)

رموز و كنايات‌

در كتاب از بعضى از اساتيد مؤلف، به وصف و كنايه تعبير شده است كه به بعضى از آنها اشاره مى‌شود:

  • از استادش سيد محمد فشاركى به «سيدنا الأستاذ» يا «سيد الأستاذ»
  • از محقق خراسانى قدس‌سره به «شيخ الأستاذ» و گاهى صاحب كفايه‌
  • از ميرزاى شيرازى بزرگ به «سيد مشايخنا»
  • از استادش سيد محمدكاظم طباطبايى به «بعض أساتيذنا»
  • از حاج شيخ عبدالكريم حائرى قدس‌سره به «صاحبنا العلامة»
  • از شيخ محمدتقى اصفهانى صاحب هداية المسترشدين به «صاحب الهداية»

توضيحات: دو كتاب ديگر از مرحوم مؤلف همراه با وقايه چاپ شده است:

  1. سمطا اللآل في مسألتي الوضع والاستعمال
  2. اماطة الغين عن استعمال العين في معنيين

منابع

نرم افزار اصول فقه، مرکز نور.