انتظار ظهور امام زمان (عج): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ایجاد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند ویرایش فنی}}
+
انتظار در لغت به معنی چشم به راه بودن است و در اصطلاح به حالت آمادگی قلبی و روحی اطلاق می شود که شیعیان بایستی برای ظهور [[امام زمان]] عجل الله تعالی فرجه الشریف داشته باشند.
  
انتظار در لغت به معنی چشم به راه بودن است و در اصطلاح به حالت آمادگی قلبی و روحی  اطلاق می شود که شیعیان بایستی برای ظهور امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف داشته باشند
+
در کتاب مکیال المکارم آمده است: معنای انتظار عبارت است از یک حالت قلبی و روحی که از آماده شدن برای چیزی که در انتظارش هستی، برمی‌آید... پس هر قدر انتظار شدیدتر باشد، آماده شدن هم بیشتر می‌شود. آیا نمی‌بینی که وقتی مسافری داشته باشی که منتظر آمدنش هستی، هر چه زمان آمدنش نزدیکتر شود، آمادگی تو هم برای این امر بیشتر می‌شود.
در کتاب مکیال المکارم آمده است:
 
معنای انتظار عبارت است از یک حالت قلبی و روحی که از آماده شدن برای چیزی که در انتظارش هستی، بر می‌آید... پس هر قدر انتظار شدیدتر باشد، آماده شدن هم بیشتر می‌شود. آیا نمی‌بینی که وقتی مسافری داشه باشی که منتظر آمدنش هستی، هر چه زمان آمدنش نزدیکتر شود، آمادگی تو هم برای این امر بیشتر می‌شود.
 
  
 
اصطلاح انتظار برگرفته از روایات است و اهمیت آن تا اندازهای است که  یکی از شرط‌های پذیرفته‌شدن اعمال شیعیان انتظار فرج امام زمان است.
 
اصطلاح انتظار برگرفته از روایات است و اهمیت آن تا اندازهای است که  یکی از شرط‌های پذیرفته‌شدن اعمال شیعیان انتظار فرج امام زمان است.
  
 
==مولفه های فرهنگ انتظار==
 
==مولفه های فرهنگ انتظار==
براى بیان كردن فرهنگ انتظار باید مؤلفه هاى انتظار بیان گردد; زیرا در پرتو بیان مؤلفه ها و ویژگى هاى فرهنگ انتظار، مى توان به فرهنگ انتظار پى برد از اینرو ضرورت نكات اصولى كه فرهنگ انتظار برآن استوار است بیان گردد:  
+
 
1. در تفكر شیعى، انتظار موعود به عنوان یك اصل مسلم اعتقادى مطرح است و در بسیارى از روایات بر ضرورت انتظار قائم(عج) تصریح شده است كه به عنوان مثال روایات زیرا را بیان مى كنیم:  
+
براى بیان كردن فرهنگ انتظار باید مؤلفه هاى انتظار بیان گردد؛ زیرا در پرتو بیان مؤلفه ها و ویژگى هاى فرهنگ انتظار، مى توان به فرهنگ انتظار پى برد از این رو ضرورت نكات اصولى كه فرهنگ انتظار بر آن استوار است، بیان گردد:  
امام صادق(علیه السلام) به اصحاب خود فرمودند:  
+
 
آیا شما را خبر ندهم به آنچه خداى صاحب و عزت و جلال، هیچ عملى را جز به آن سه از بندگان نمى پذیرد؟ گفتم چرا. فرمود: گواهى دادن به این كه هیچ شایسته ى پرستش جز خداوند نیست و این كه محمد(صلى الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست، و اقرار كردن به آنچه خداوند به آن امر فرموده و ولایت ما و بى زارى از دشمنانمان و تسلیم شدن به آنان ، و پرهیزگارى و تلاش و مجاهدت و اطمینان و انتظار قائم(عج).[1]
+
1. در تفكر شیعى، انتظار موعود به عنوان یك اصل مسلم اعتقادى مطرح است و در بسیارى از روایات بر ضرورت انتظار قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف تصریح شده است كه به عنوان مثال روایات زیرا را بیان مى كنیم:
شیخ صدوق نیز از عبدالعظیم حسنى روایت مى كند كه:  
+
 
«روزى بر آقایم محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسین بن ابى طالب علیهم السلام وارد شدم و مى خواستم كه درباره ى قائم(عج) از آن حضرت سؤال كنم كه آیا همان مهدى، است؟ حضرت خود سخن را آغاز كرد و فرمود: اى ابوالقاسم! به درستى كه قائم از ماست و اوست مهدى كه واجب است در (زمان) غیبتش انتظار كشیده شود و در ظهورش اطاعت گردد و او، سومین امام از فرزندان من است».[2]
+
[[امام صادق]] علیه السلام به اصحاب خود فرمودند: آیا شما را خبر ندهم به آنچه خداى صاحب و عزت و جلال، هیچ عملى را جز به آن سه از بندگان نمى پذیرد؟ گفتم: چرا. فرمود: گواهى دادن به این كه هیچ شایسته ى پرستش جز خداوند نیست و این كه محمد صلى الله علیه و آله بنده و فرستاده اوست و اقرار كردن به آنچه خداوند به آن امر فرموده و ولایت ما و بیزارى از دشمنانمان و تسلیم شدن به آنان و پرهیزگارى و تلاش و مجاهدت و اطمینان و انتظار قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف.<ref>النعمانى، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص 200، ح 16.</ref>
2. از اصول فرهنگ انتظار اعتقاد قلبى به ظهور حضرت مهدى(عج)، است و منتظر مؤمن باید یقین داشته باشد به این كه حضرت قائم(عج) كه امام دوازدهم و فرزند بلاواسطه امام حسن(علیه السلام) است از روزى كه متولد شده است تا كنون به همین بدن عنصرى زنده و باقى است و روزى ظاهر مى شود و جهان را پر از عدل مى كند. و ظهور آن حضرت روز معینى ندارد كه مردم بدانند بلكه احتمال دارد همین امسال اتفاق بیفتد و احتمال هم دارد سالهاى بسیار تأخیر بیفتد.  
+
 
3. در این فرهنگ همان طور كه ایمان به مفهوم واقعى خود عبارت از علم و عمل، عقیده و تلاش و اعتراف و كوشش مى باشد، انتظار نیز مفهومى است با اصالت و سازنده و از عالى ترین مكتب هایى است كه مى تواند جامعه ى اسلامى را در راه پیشرفت و تكامل جلو ببرد و به كلیه ى تلاش ها ارزش و اصالت بخشد.  
+
[[شیخ صدوق]] نیز از [[حضرت عبدالعظیم حسنى]] روایت مى كند كه: «روزى بر آقایم محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسین بن ابى طالب علیهم السلام وارد شدم و مى خواستم كه درباره ى قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف از آن حضرت سؤال كنم كه آیا همان مهدى، است؟ حضرت خود سخن را آغاز كرد و فرمود: اى ابوالقاسم! به درستى كه قائم از ماست و اوست مهدى كه واجب است در (زمان) غیبتش انتظار كشیده شود و در ظهورش اطاعت گردد و او سومین امام از فرزندان من است».<ref>صدوق، ابوجعفر محمد بن على بن الحسین، كمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص377، ح1.</ref>
4. در فرهنگ انتظار، منتظران چه فرد باشد و یا جامعه و یا امت در حال عبادت و پرستش به سر مى برند كه روحش عمل بلكه برترین عمل است و به بیان امام على(علیه السلام) همانند مجاهد تلاشگرى است كه در راه خدا و احیاى سنت هاى اسلامى در پرتو اعتقاد راسخ انتظارش، در خون خود مى غلطد.[3]
+
 
انتظار در اعتقاد تشیع داراى محتوائى اصلاحگر، تحرك آفرین، و تعهدآورى است كه عالى ترین و ارجمندترین نوع بندگى حق تعالى و در نتیجه برترین عمل و نیكوترین تلاش و جنبش مى باشد.[4]
+
2. از اصول فرهنگ انتظار اعتقاد قلبى به ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف است و منتظر مؤمن باید یقین داشته باشد به این كه حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف كه امام دوازدهم و فرزند بلاواسطه [[امام حسن]] علیه السلام است. از روزى كه متولد شده است تاكنون به همین بدن عنصرى زنده و باقى است و روزى ظاهر مى شود و جهان را پر از عدل مى كند و ظهور آن حضرت روز معینى ندارد كه مردم بدانند بلكه احتمال دارد همین امسال اتفاق بیفتد و احتمال هم دارد سالهاى بسیار تأخیر بیفتد.
5. در فرهنگ انتظار كسى كه در چمنزار تكلیف قدم مى گذارد و از نظر قلبى منتظر مى شود در عمل هم به بایدها و نبایدها شرع مقدس احترام مى گذارد. صفات بد را از خود دور مى كند و خود را به صفات خوب آراسته مى كند و دلیل بر این مطلب فرموده ى امام صادق(علیه السلام) است كه مى فرماید:  
+
 
«هركس خوش دارد، در شمار اصحاب قائم باشد، باید در عصر انتظار، مظهر اخلاق نیك اسلامى باشد. چنین كسى اگر پیش از قیام قائم درگذرد، پاداش او همانند كسانى باشد كه قائم را درك كنند و به حضور او برسند، پس (در دیندارى و تخلق به اخلاق اسلامى) بكوشید...».[5]
+
3. در این فرهنگ همان طور كه [[ایمان]] به مفهوم واقعى خود عبارت از علم و عمل، عقیده و تلاش و اعتراف و كوشش مى باشد، انتظار نیز مفهومى است با اصالت و سازنده و از عالى ترین مكتب هایى است كه مى تواند جامعه ى اسلامى را در راه پیشرفت و تكامل جلو ببرد و به كلیه ى تلاش ها ارزش و اصالت بخشد.  
از اینرو امام خمینى(ره) مى فرماید:  
+
 
«ما منتظران مقدم مباركش هستیم تا با تمام توان كوشش كنیم تا قانون عدل الهى را در این كشور ولى عصر(عج) حاكم كنیم و از تفرقه و نفاق و دغل بازى بپرهیزیم و رضاى خداى متعال را در نظر بگیریم».[6]
+
4. در فرهنگ انتظار، منتظران چه فرد باشد و یا جامعه و یا امت در حال [[عبادت]] و پرستش بسر مى برند كه روحش عمل بلكه برترین عمل است و به بیان [[امام على]] علیه السلام همانند مجاهد تلاشگرى است كه در راه خدا و احیاى سنت هاى اسلامى در پرتو اعتقاد راسخ انتظارش، در خون خود مى غلطد.<ref>عن امیرالمؤمنین علیه السلام: «المنتظر لامرنا كالمتشحط بدمه فى سبیل الله»، منتخب الاثر، ص 496، لطف الله صافى گلپایگانى.</ref>
6. در امر انتظار، اصل اعتقادى بسیار مهم «معاد» همواره حضور دارد. این حضور در سه جهت نمودار است:  
+
 
جهت اول: اینكه مهدى(عج) به هنگام ظهور، ستمگران را كیفر مى دهد، و ظالمان را به سزاى اعمال خود مى رساند، و مؤمنان را عزیز مى دارد، و رحمت الاهى را به سزاواران مى چشاند و این خود نمونه اى است از چگونگى معاد و رستاخیز.  
+
انتظار در اعتقاد تشیع داراى محتوائى اصلاحگر، تحرك آفرین و تعهدآورى است كه عالى ترین و ارجمندترین نوع بندگى حق تعالى و در نتیجه برترین عمل و نیكوترین تلاش و جنبش مى باشد.<ref>قال رسول الله صلى الله علیه و آله: «افضل اعمال امتى انتظار فرج من الله عزوجل».</ref>
جهت دوم: اینكه به هنگام ظهور حضرت مهدى(عج) گروهى از پاكان و پلیدان به جهان باز مى گردند و به تعبیر قرآن كریم (و یوم نحشر من كل أمه فوجا) و این خود قیامت صغرایى است و نشانه اى است براى قیامت كبرى.  
+
 
جهت سوم: اینكه ظهور مهدى(عج) از «اشراطِ ساعت» است، یعنى علائم قیامت. یكى از علائم و نشانه هاى حتمى قیام قیامت و فرا رسیدن رستاخیز، ظهور مهدى است. مهدى(عج) پیش از قیامت مى آید، و تا او نیاید و حكومت عدل را در جهان برپاى ندارد، عمر جهان به سر نمى رسد، و قیامت برپا نمى گردد.[7]
+
5. در فرهنگ انتظار كسى كه در چمنزار تكلیف قدم مى گذارد و از نظر قلبى منتظر مى شود در عمل هم به بایدها و نبایدها شرع مقدس احترام مى گذارد. صفات بد را از خود دور مى كند و خود را به صفات خوب آراسته مى كند و دلیل بر این مطلب فرموده ى [[امام صادق ]] علیه السلام است كه مى فرماید: «هر كس خوش دارد، در شمار اصحاب قائم باشد باید در عصر انتظار، مظهر اخلاق نیك اسلامى باشد. چنین كسى اگر پیش از قیام قائم درگذرد، پاداش او همانند كسانى باشد كه قائم را درك كنند و به حضور او برسند، پس (در دیندارى و تخلق به اخلاق اسلامى) بكوشید...».<ref>بحارالانوار، ج52، ص140.</ref>
7. كسب آمادگى نظامى براى ظهور حضرت  
+
 
یكى از فرهنگ هاى انتظار كه به تصریح روایات، در دوران غیبت بر عهده ى شیعیان و منتظران فرج قائم(عج) است كسب آمادگى هاى نظامى و مهیا كردن تسلیحات مناسب هر عصر براى یارى و نصرت امام غائب است. چنانكه در روایتى كه نعمانى از امام صادق(عج) نقل كرده، آمده است:  
+
از این رو [[امام خمینى]] مى فرماید: «ما منتظران مقدم مباركش هستیم تا با تمام توان كوشش كنیم تا قانون عدل الهى را در این كشور ولى عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف حاكم كنیم و از تفرقه و نفاق و دغلبازى بپرهیزیم و رضاى خداى متعال را در نظر بگیریم».<ref>صحیفه نور، ج15، ص22.</ref>
«باید هر یك ازشما براى خروج قائم(عج) اسلحه تهیه كند، اگرچه یك نیزه، چون وقتى خداوند ببیند كسى به نیّت یارى مهدى اسلحه تهیه كرده است، امید است عمر او را دراز كند تا ظهور را درك نماید و از یاوران مهدى باشد».[8]
+
 
 +
6. در امر انتظار، اصل اعتقادى بسیار مهم «[[معاد]]» همواره حضور دارد. این حضور در سه جهت نمودار است:  
 +
 
 +
جهت اول: این كه مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف به هنگام ظهور، ستمگران را كیفر مى دهد و ظالمان را بسزاى اعمال خود مى رساند و مؤمنان را عزیز مى دارد و رحمت الاهى را به سزاواران مى چشاند و این خود نمونه اى است از چگونگى معاد و رستاخیز.
 +
 
 +
جهت دوم: این كه به هنگام ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف گروهى از پاكان و پلیدان به جهان بازمى گردند و به تعبیر قرآن كریم (و یوم نحشر من كل أمه فوجا) و این خود قیامت صغرایى است و نشانه اى است براى قیامت كبرى.  
 +
 
 +
جهت سوم: این كه ظهور مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف از «اشراطِ ساعت» است، یعنى علائم قیامت. یكى از علائم و نشانه هاى حتمى قیام قیامت و فرارسیدن رستاخیز، ظهور مهدى است. مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف پیش از قیامت مى آید و تا او نیاید و حكومت عدل را در جهان برپاى ندارد، عمر جهان بسر نمى رسد و قیامت برپا نمى گردد.<ref>محمدرضا حكیمى، خورشید مغرب، ص 369.</ref>
 +
 
 +
7. كسب آمادگى نظامى براى ظهور حضرت: یكى از فرهنگ هاى انتظار كه به تصریح روایات در دوران غیبت بر عهده ى شیعیان و منتظران فرج قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف است كسب آمادگى هاى نظامى و مهیاكردن تسلیحات مناسب هر عصر براى یارى و نصرت امام غائب است.
 +
 
 +
چنانكه در روایتى كه نعمانى از [[امام صادق]] عجل الله تعالی فرجه الشریف نقل كرده، آمده است: «باید هر یك از شما براى خروج قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف اسلحه تهیه كند، اگرچه یك نیزه چون وقتى خداوند ببیند كسى به نیّت یارى مهدى اسلحه تهیه كرده است، امید است عمر او را دراز كند تا ظهور را درك نماید و از یاوران مهدى باشد».<ref>النعمانى، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص 320، ح 10، محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 52، ص 366.</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
+
{{پانویس}}
[1] - النعمانى، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص 200، ح 16.
 
[2] - صدوق، ابوجعفر محمد بن على بن الحسین، كمال الدین و تمام النعمه، ج 2، ص 377، ح 1
 
[3] - عن امیر المؤمنین(علیه السلام): «المنتظر لامرنا كالمتشحط بدمه فى سبیل الله» ، منتخب الاثر، ص 496، لطف الله صافى گلپایگانى.
 
[4] - قال رسول الله(صلى الله علیه وآله): «افضل اعمال امتى انتظار فرج من الله عزوجل».
 
[5] - بحار الانوار، ج 52، ص 140.
 
[6] - صحیفه نور، ج 15، ص 22.
 
[7] - محمد رضا حكیمى، خورشید مغرب، ص 369.
 
[8] - النعمانى، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص 320، ح 10، محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، ج 52، ص 366.
 
  
 
==منابع==
 
==منابع==
دانشنامه کلام اسلامی، مدخل "انتظار" از ناصر فروهى در دسترس در [http://lib.eshia.ir/23021/1/88 کتابخانه فقاهت]
+
* دانشنامه کلام اسلامی، مدخل "انتظار" از ناصر فروهى در دسترس در [http://lib.eshia.ir/23021/1/88 کتابخانه فقاهت].
 
+
* [http://www.andisheqom.com/Files/mahdi.php?idVeiw=1752&&level=4&subid=1752 فرهنگ انتظار، سيد محمدصادق محمدى، مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه، سایت اندیشه قم]، بازیابی: 23 مرداد 1392.
[http://www.andisheqom.com/Files/mahdi.php?idVeiw=1752&&level=4&subid=1752 فرهنگ انتظار، سيد محمد صادق محمدى، مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه،سایت اندیشه قم]، بازیابی : 23 مرداد 1392
 

نسخهٔ ‏۱۵ اوت ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۵۶

انتظار در لغت به معنی چشم به راه بودن است و در اصطلاح به حالت آمادگی قلبی و روحی اطلاق می شود که شیعیان بایستی برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشته باشند.

در کتاب مکیال المکارم آمده است: معنای انتظار عبارت است از یک حالت قلبی و روحی که از آماده شدن برای چیزی که در انتظارش هستی، برمی‌آید... پس هر قدر انتظار شدیدتر باشد، آماده شدن هم بیشتر می‌شود. آیا نمی‌بینی که وقتی مسافری داشته باشی که منتظر آمدنش هستی، هر چه زمان آمدنش نزدیکتر شود، آمادگی تو هم برای این امر بیشتر می‌شود.

اصطلاح انتظار برگرفته از روایات است و اهمیت آن تا اندازهای است که یکی از شرط‌های پذیرفته‌شدن اعمال شیعیان انتظار فرج امام زمان است.

مولفه های فرهنگ انتظار

براى بیان كردن فرهنگ انتظار باید مؤلفه هاى انتظار بیان گردد؛ زیرا در پرتو بیان مؤلفه ها و ویژگى هاى فرهنگ انتظار، مى توان به فرهنگ انتظار پى برد از این رو ضرورت نكات اصولى كه فرهنگ انتظار بر آن استوار است، بیان گردد:

1. در تفكر شیعى، انتظار موعود به عنوان یك اصل مسلم اعتقادى مطرح است و در بسیارى از روایات بر ضرورت انتظار قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف تصریح شده است كه به عنوان مثال روایات زیرا را بیان مى كنیم:

امام صادق علیه السلام به اصحاب خود فرمودند: آیا شما را خبر ندهم به آنچه خداى صاحب و عزت و جلال، هیچ عملى را جز به آن سه از بندگان نمى پذیرد؟ گفتم: چرا. فرمود: گواهى دادن به این كه هیچ شایسته ى پرستش جز خداوند نیست و این كه محمد صلى الله علیه و آله بنده و فرستاده اوست و اقرار كردن به آنچه خداوند به آن امر فرموده و ولایت ما و بیزارى از دشمنانمان و تسلیم شدن به آنان و پرهیزگارى و تلاش و مجاهدت و اطمینان و انتظار قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف.[۱]

شیخ صدوق نیز از حضرت عبدالعظیم حسنى روایت مى كند كه: «روزى بر آقایم محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسین بن ابى طالب علیهم السلام وارد شدم و مى خواستم كه درباره ى قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف از آن حضرت سؤال كنم كه آیا همان مهدى، است؟ حضرت خود سخن را آغاز كرد و فرمود: اى ابوالقاسم! به درستى كه قائم از ماست و اوست مهدى كه واجب است در (زمان) غیبتش انتظار كشیده شود و در ظهورش اطاعت گردد و او سومین امام از فرزندان من است».[۲]

2. از اصول فرهنگ انتظار اعتقاد قلبى به ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف است و منتظر مؤمن باید یقین داشته باشد به این كه حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف كه امام دوازدهم و فرزند بلاواسطه امام حسن علیه السلام است. از روزى كه متولد شده است تاكنون به همین بدن عنصرى زنده و باقى است و روزى ظاهر مى شود و جهان را پر از عدل مى كند و ظهور آن حضرت روز معینى ندارد كه مردم بدانند بلكه احتمال دارد همین امسال اتفاق بیفتد و احتمال هم دارد سالهاى بسیار تأخیر بیفتد.

3. در این فرهنگ همان طور كه ایمان به مفهوم واقعى خود عبارت از علم و عمل، عقیده و تلاش و اعتراف و كوشش مى باشد، انتظار نیز مفهومى است با اصالت و سازنده و از عالى ترین مكتب هایى است كه مى تواند جامعه ى اسلامى را در راه پیشرفت و تكامل جلو ببرد و به كلیه ى تلاش ها ارزش و اصالت بخشد.

4. در فرهنگ انتظار، منتظران چه فرد باشد و یا جامعه و یا امت در حال عبادت و پرستش بسر مى برند كه روحش عمل بلكه برترین عمل است و به بیان امام على علیه السلام همانند مجاهد تلاشگرى است كه در راه خدا و احیاى سنت هاى اسلامى در پرتو اعتقاد راسخ انتظارش، در خون خود مى غلطد.[۳]

انتظار در اعتقاد تشیع داراى محتوائى اصلاحگر، تحرك آفرین و تعهدآورى است كه عالى ترین و ارجمندترین نوع بندگى حق تعالى و در نتیجه برترین عمل و نیكوترین تلاش و جنبش مى باشد.[۴]

5. در فرهنگ انتظار كسى كه در چمنزار تكلیف قدم مى گذارد و از نظر قلبى منتظر مى شود در عمل هم به بایدها و نبایدها شرع مقدس احترام مى گذارد. صفات بد را از خود دور مى كند و خود را به صفات خوب آراسته مى كند و دلیل بر این مطلب فرموده ى امام صادق علیه السلام است كه مى فرماید: «هر كس خوش دارد، در شمار اصحاب قائم باشد باید در عصر انتظار، مظهر اخلاق نیك اسلامى باشد. چنین كسى اگر پیش از قیام قائم درگذرد، پاداش او همانند كسانى باشد كه قائم را درك كنند و به حضور او برسند، پس (در دیندارى و تخلق به اخلاق اسلامى) بكوشید...».[۵]

از این رو امام خمینى مى فرماید: «ما منتظران مقدم مباركش هستیم تا با تمام توان كوشش كنیم تا قانون عدل الهى را در این كشور ولى عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف حاكم كنیم و از تفرقه و نفاق و دغلبازى بپرهیزیم و رضاى خداى متعال را در نظر بگیریم».[۶]

6. در امر انتظار، اصل اعتقادى بسیار مهم «معاد» همواره حضور دارد. این حضور در سه جهت نمودار است:

جهت اول: این كه مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف به هنگام ظهور، ستمگران را كیفر مى دهد و ظالمان را بسزاى اعمال خود مى رساند و مؤمنان را عزیز مى دارد و رحمت الاهى را به سزاواران مى چشاند و این خود نمونه اى است از چگونگى معاد و رستاخیز.

جهت دوم: این كه به هنگام ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف گروهى از پاكان و پلیدان به جهان بازمى گردند و به تعبیر قرآن كریم (و یوم نحشر من كل أمه فوجا) و این خود قیامت صغرایى است و نشانه اى است براى قیامت كبرى.

جهت سوم: این كه ظهور مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف از «اشراطِ ساعت» است، یعنى علائم قیامت. یكى از علائم و نشانه هاى حتمى قیام قیامت و فرارسیدن رستاخیز، ظهور مهدى است. مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف پیش از قیامت مى آید و تا او نیاید و حكومت عدل را در جهان برپاى ندارد، عمر جهان بسر نمى رسد و قیامت برپا نمى گردد.[۷]

7. كسب آمادگى نظامى براى ظهور حضرت: یكى از فرهنگ هاى انتظار كه به تصریح روایات در دوران غیبت بر عهده ى شیعیان و منتظران فرج قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف است كسب آمادگى هاى نظامى و مهیاكردن تسلیحات مناسب هر عصر براى یارى و نصرت امام غائب است.

چنانكه در روایتى كه نعمانى از امام صادق عجل الله تعالی فرجه الشریف نقل كرده، آمده است: «باید هر یك از شما براى خروج قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف اسلحه تهیه كند، اگرچه یك نیزه چون وقتى خداوند ببیند كسى به نیّت یارى مهدى اسلحه تهیه كرده است، امید است عمر او را دراز كند تا ظهور را درك نماید و از یاوران مهدى باشد».[۸]

پانویس

  1. النعمانى، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص 200، ح 16.
  2. صدوق، ابوجعفر محمد بن على بن الحسین، كمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص377، ح1.
  3. عن امیرالمؤمنین علیه السلام: «المنتظر لامرنا كالمتشحط بدمه فى سبیل الله»، منتخب الاثر، ص 496، لطف الله صافى گلپایگانى.
  4. قال رسول الله صلى الله علیه و آله: «افضل اعمال امتى انتظار فرج من الله عزوجل».
  5. بحارالانوار، ج52، ص140.
  6. صحیفه نور، ج15، ص22.
  7. محمدرضا حكیمى، خورشید مغرب، ص 369.
  8. النعمانى، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص 320، ح 10، محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 52، ص 366.


منابع