وجاده (علم الحدیث): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{نیازمند ویرایش فنی}} ==وجاده== وجاده، مصدر جعلى(مولد)از فعل وجد بوده و یکی از روش...' ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند ویرایش فنی}}
+
وجاده، مصدر جعلى (مولد) از فعل وجد بوده و یکی از روش های تحمل [[حدیث]] است. در این قسم طالب حديث، كتاب يا حديثى به خط شيخ يا يكى از مشايخ حديث ‌بيابد و يقين كند كه به خط اوست‌ يا اين كه كتاب ‌معروفى با تصحيح و مقابله شيخ بيابد، گرچه جمعى از تحديث كتاب يا روايات مزبور منع نموده‌ اند.<ref>اين منع از بزرگان فرقه مالكيه نقل شده است.(تقريب)</ref>
  
==وجاده==
+
ولى بيشتر محدثين و فقهاى فريقين، نقل [[احاديث]] كتب صحاح فريقين را كه انتساب آن به مؤلفين يقينى باشد، جايز دانسته‌ اند. منتها بايد هنگام تحديث ‌بگويد: (وجدت بخط فلان. او فى كتاب صححه فلان كذا)
وجاده، مصدر جعلى(مولد)از فعل وجد بوده و یکی از روش های تحمل حدیث است. در این قسم، طالب حديث، كتاب يا حديثى به خط شيخ يا يكى از مشايخ حديث ‌بيابد و يقين كند كه به خط اوست‌ يا اين كه كتاب ‌معروفى با تصحيح و مقابله شيخ بيابد، گر چه جمعى از تحديث كتاب، يا روايات  مزبور، منع نموده‌ اند <ref> اين منع از بزرگان فرقه مالكيه نقل شده است.(تقريب) </ref> ولى بيشتر محدثين و فقهاى فريقين، نقل احاديث كتب صحاح فريقين را كه انتساب آن به مؤلفين، يقينى باشد، جايز دانسته‌ اند. منتها بايد هنگام تحديث ‌بگويد: (وجدت بخط فلان.او فى كتاب صححه فلان كذا).
 
 
 
گمان مى ‌رود كسانى كه از نقل احاديث مزبور منع نموده‌ اند، نقل از شيخ به لفظ حدثنى و اخبرنى و مانند آن را جايز ندانسته ‌اند و گرنه نقل ‌از كتب معروف حديث كه مصحح و مورد اعتماد باشد بدون اشكال‌ است، منتها بعضى فرموده‌ اند:چنانچه راوى وثوق و اعتماد به صحت ‌نسخه دارد، مى‌ تواند بگويد: قال فلان، ولى در صورتى كه نسخه كاملا مورد اعتماد نباشد، مى‌ بايست‌ بگويد: (بلغنى عن فلان. او وجدت فى ‌نسخة من كتابه)<ref> متاسفانه در زمان ما بدون توجه به صحت و سقم نسخه، حديث را به ‌مصنف كتاب يا به امام نسبت مى ‌دهند.در صورتى كه قسمتى از كتب مطبوعه يا نسخه‌ هاى دستنويس خالى از اشتباه و تحريف نيست. </ref>
 
  
 +
گمان مى ‌رود كسانى كه از نقل [[احاديث]] مزبور منع نموده‌ اند، نقل از شيخ به لفظ حدثنى واخبرنى و مانند آن را جايز ندانسته ‌اند وگرنه نقل ‌از كتب معروف حديث كه مصحح و مورد اعتماد باشد، بدون اشكال‌ است، منتها بعضى فرموده‌ اند: چنانچه راوى وثوق و اعتماد به صحت ‌نسخه دارد، مى‌ تواند بگويد: قال فلان ولى در صورتى كه نسخه كاملاً مورد اعتماد نباشد، مى‌ بايست‌ بگويد: (بلغنى عن فلان. او وجدت فى ‌نسخة من كتابه).<ref>متاسفانه در زمان ما بدون توجه به صحت و سقم نسخه، حديث را به ‌مصنف كتاب يا به امام نسبت مى ‌دهند. در صورتى كه قسمتى از كتب مطبوعه يا نسخه‌ هاى دستنويس خالى از اشتباه و تحريف نيست.</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
  
==منبع==
+
==منابع==
[http://islamicdoc.org/Multimedia/fbook/10150/index.htm#124 درایه الحدیث، کاظم مدیر شانه چی، ص 127 و 128 با دخل و تصرف]، بازیابی: 7 اردیبهشت 1392
+
[http://islamicdoc.org/Multimedia/fbook/10150/index.htm#124 درایه الحدیث، کاظم مدیر شانه چی، ص 127 و 128 با دخل و تصرف]، بازیابی: 7اردیبهشت1392.

نسخهٔ ‏۶ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۲۳

وجاده، مصدر جعلى (مولد) از فعل وجد بوده و یکی از روش های تحمل حدیث است. در این قسم طالب حديث، كتاب يا حديثى به خط شيخ يا يكى از مشايخ حديث ‌بيابد و يقين كند كه به خط اوست‌ يا اين كه كتاب ‌معروفى با تصحيح و مقابله شيخ بيابد، گرچه جمعى از تحديث كتاب يا روايات مزبور منع نموده‌ اند.[۱]

ولى بيشتر محدثين و فقهاى فريقين، نقل احاديث كتب صحاح فريقين را كه انتساب آن به مؤلفين يقينى باشد، جايز دانسته‌ اند. منتها بايد هنگام تحديث ‌بگويد: (وجدت بخط فلان. او فى كتاب صححه فلان كذا)

گمان مى ‌رود كسانى كه از نقل احاديث مزبور منع نموده‌ اند، نقل از شيخ به لفظ حدثنى واخبرنى و مانند آن را جايز ندانسته ‌اند وگرنه نقل ‌از كتب معروف حديث كه مصحح و مورد اعتماد باشد، بدون اشكال‌ است، منتها بعضى فرموده‌ اند: چنانچه راوى وثوق و اعتماد به صحت ‌نسخه دارد، مى‌ تواند بگويد: قال فلان ولى در صورتى كه نسخه كاملاً مورد اعتماد نباشد، مى‌ بايست‌ بگويد: (بلغنى عن فلان. او وجدت فى ‌نسخة من كتابه).[۲]

پانویس

  1. اين منع از بزرگان فرقه مالكيه نقل شده است.(تقريب)
  2. متاسفانه در زمان ما بدون توجه به صحت و سقم نسخه، حديث را به ‌مصنف كتاب يا به امام نسبت مى ‌دهند. در صورتى كه قسمتى از كتب مطبوعه يا نسخه‌ هاى دستنويس خالى از اشتباه و تحريف نيست.


منابع

درایه الحدیث، کاظم مدیر شانه چی، ص 127 و 128 با دخل و تصرف، بازیابی: 7اردیبهشت1392.