سيد نعمت الله جزائری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اضافه کردن رده)
(بازنویسی مقاله به کمک منبع پیشین و منابع جدید و تعیین رده ها)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 +
جزایری‌ ، سید نعمت‌اللّه‌ ، فقیه‌، محدّث‌ و ادیب‌ امامی‌ قرن‌ یازدهم‌ و دوازدهم‌ هجری و صاحب تصنیفات عدیده است. وی‌ سرسلسله خاندان‌ مشهور علمی‌ و دینی‌ سادات‌ جزایری‌ بود كه‌ سه‌ قرن‌ در منطقه خوزستان‌، به‌ویژه‌ شوشتر، خدمات‌ ارزنده‌ای‌ كردند<ref> دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، مدخل «جزایری» از  محمدتقی‌ كرمی‌</ref>   
 +
  
  
 +
== ولادت‌ ==
  
  
'''منبع:''' تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 1، صفحه 257
+
سيد نعمت اللّه جزايري در سال 1050 هجرى، در منطقه‌اى به نام «صباغيه الجزاير» كه از توابع شهر بصره در عراق است به دنيا آمد.
  
'''نویسنده:''' عباس عبيري
 
  
'''سید نعمت‌الله جزایری'''
+
== خاندان‌ ==
  
'''تولد'''
 
  
«صباغیه» یكی از جزایر پیرامون [[بصره]]، در حدود 1050 ق.<ref> نابغه [[فقه]] و [[حدیث]]، سید محمد جزایری، ص 10.</ref> شاهد تولد نوزادی بود كه خانه سید عبدالله را در شادمانی فرو برد. سید عبدالله كه از نوادگان [[امام كاظم]] علیه‌السلام به شمار می‌آمد<ref> تحفه العالم، عبداللطیف بن ابیطالب شوشتری، ص 53.</ref> فرزند دلبند خویش را نعمت‌الله نامید و در نخستین فرصت به مكتب سپرد.
+
سيد نعمت الله جزائرى در خانواده‌اى ديده به جهان گشود كه از قرن‌ها پيش به فضل و علم شهرت داشتند. پدر او مانند پدر بزرگ و ديگر اجداد او از علماى مورد احترام به شمار مى‌رفتند.
  
'''در مسیر تحصیل'''
+
سيد فرزندان خود را نيز در راه ترويج مكتب اهل بيت عليهم‌السلام تربيت نمود به طورى كه تا چند نسل فرزندان او نيز از بزرگان شيعه بودند و مؤلف چندين جلد كتاب شدند كه هم اكنون نيز كتب آنها موجود است.
  
نعمت‌الله روزهای كودكی را شتابان پشت سر نهاد و با بهره‌گیری از دانشوران صباغیه، شط بنی‌اسد، حویزه و بصره به یازده سالگی رسید. در این هنگام همراه برادرش سید نجم‌الدین رهسپار شیراز شد و به یاری شیخ جعفر بحرانی در مدرسه منصوریه اقامت گزید.<ref> الانوار النعمانیه، فی بیان معرفه النشأه الانسانیه، سید نعمت الله جزایری، ج 4، ص 302، 307.</ref> تهیدستی بسیار سید نعمت‌الله، سرانجام وی را از انزوای ویژه روزگار آغازین درس برون آورد، به نسخه‌برداری از كتاب‌ها، تصحیح نسخه‌ها و حاشیه‌نویسی كشاند.<ref> همان.</ref>
+
==تحصيلات‌==
  
فرزند سید عبدالله گاه تا بامداد كار می‌كرد، درس می‌خواند و پس از [[نماز صبح]] و مطالعه ویژه بامدادی سر بر كتاب نهاده، لحظه‌ای می‌آرامید. آن‌گاه تا نیمروز تدریس می‌كرد و پس از [[نماز ظهر]] به درس یكی از استادان می‌شتافت.<ref> همان، ص 308، 310.</ref>
 
  
او خود خاطره آن روزهای دشوار را چنین نگاشته است: ...وقتی اذان ظهر برمی‌خاست به درس می‌شتافتم... البته بیشتر وقت‌ها نمی‌توانستم نان تهیه كنم، بنابراین تا شامگاه گرسنه می‌ماندم. اغلب هنگامی كه شب فرامی‌رسید به اندازه‌ای در اندیشه درس فرورفته بودم كه نمی‌دانستم در روز چیزی خورده‌ام یا نه! پس مدتی فكر می‌كردم و درمی‌یافتم كه چیزی نخورده‌ام...<ref> همان.</ref>
+
سيد نعمت الله از دوران كودكى در زادگاه خويش كمر همت را براى دانش اندوزى بست و در آنجا از بزرگانى چون يوسف بن محمد الجزائرى كه فقيه و اصولى معروف آن ديار و قاضى شهر بود كسب فيض كرد.
  
تلاش سید تابستان و زمستان نمی‌شناخت. برای او همه فصل‌ها فصل درس بود. آنچه فرزند سخت كوش صباغیه درباره یكی از زمستان‌های شیراز نگاشته، درستی این گفتار را نشان می‌دهد: من درسی داشتم كه حاشیه‌های آن را بعد از [[نماز]] صبح زمستان می‌نوشتم. سرمای هوا و بسیاری تلاش باعث می‌شد كه خون از دستم جاری شود! ...سه سال روزگار بدینسان گذشت.<ref> همان، ص 312.</ref>
+
بعد از طى مراحل مقدماتى و براى بهره ‌گيرى از اساتيد شهرهاى ديگر به هويزه كه از شهرهاى آباد آن ديار بود سفر كرد.
  
ناگفته پیداست كه كار نسخه‌برداری همواره برقرار نبود. بنابراین نوجوان بین‌النهرین گاه چنان در تهیدستی فرو می‌رفت كه حتی توان خرید لقمه نانی نداشت. در چینن موقعیت دشواری چراغ حجره‌اش به سبب بی‌روغنی خاموش می‌ماند و سید نعمت‌الله را در اندوهی جانكاه فرو می‌برد. او برای تحمل گرسنگی توان بسیار داشت ولی هرگز نمی‌توانست به دلیل ناداری درس شامگاهی را ترك كند. بنابراین به مهتاب، خانه دوستان یا مسجد جامع پناه می‌برد.<ref> همان.</ref>
+
در آن زمان عالم و فاضل و اديب توانا، شيخ حسين بن بستى هويزى استاد حوزه علميه در هويزه بود و سيد مدتى افتخار شاگردى او را پيدا نمود.
  
شیراز با همه دشواری‌ها، جاذبه‌هایی نیز داشت. جاذبه‌هایی كه ثروتمندان و تهیدستان به یك اندازه از آن بهره‌مند می‌شدند. باغ‌های سرسبز، چشم‌اندازهای پرگل و چشمه‌های زلال را باید در شمار این جاذبه‌های طبیعی جای داد. زیبایی‌هایی كه گاه نوجوان صباغیه را به بیرون شهر و اقامت یك هفته‌ای در گلستان‌ها<ref> همان، ص 308.</ref> كشانده، بر نشاط و اشتیاقش می‌افزود.
+
سید نعمت الله با بهره‌گیری از دانشوران صباغیه، شط بنی‌اسد، حویزه و بصره به یازده سالگی رسید.  
  
سرانجام پیام‌های پیوسته پدر، سید نعمت‌الله را به سمت صباغیه رهسپار ساخت. پدر و مادر كه برای دیدار فرزند روزشماری می‌كردند برای آن كه او را در روستا ماندگار سازند مراسم ازدواج برپا داشتند و پیوند سید نعمت‌الله با دخترعمویش را جشن گرفتند.
 
  
بیست روز پس از ازدواج در حالی كه سید اندیشه شیراز را ـ دست كم برای مدتی ـ از خود دور ساخته بود، [[زیارت]] یكی از دانشوران جزایر و گفتار ارزنده وی اشتیاق مدرسه را در دل او بیدار ساخت؛ به گونه‌ای كه در همان محفل تصمیم به ادامه درس گرفت و چون از خانه آن دانشمند بیرون آمد بی‌آن كه كسی را آگاه سازد رهسپار شیراز شد.<ref> نابغه فقه و حدیث، ص 125.</ref> ولی این بار اقامت در مدرسه منصوریه دیری نپایید. پس از مدتی خبر درگذشت پدر وی را در اندوه فرو برد<ref> همان.</ref> و اندكی بعد دست حوادث مدرسه را به آتش كشید.<ref> همان، ص 145.</ref> سید نعمت‌الله با خاطره استادان بزرگ شیراز: شیخ جعفر بحرانی (متوفی 1091 ق) ابراهیم بن ملاصدرا، شاه ابوالولی بن شاه تقی‌الدین شیرازی، سید هاشم بن حسین احسایی،<ref> كشف الاسرار فی شرح الاستبصار، سید نعمت‌الله جزایری، تحقیق سید طیب جزایری، ج 1، ص 58.</ref> شیخ صالح بن عبدالكریم كزكزانی (متوفی 1098 ق)<ref> نابغه فقه و حدیث، ص 129.</ref> راه اصفهان را پیش گرفت.
+
=== در شیراز ===
  
'''اساتید'''
 
  
فرزند صباغیه از اصفهان در محضر حافظ سید محمد میرزا جزایری،<ref> همان، ص 106.</ref> میرزا رفیع‌الدین محمد بن حیدر طباطبایی (متوفی 1079 ق)، شیخ عمادالدین یزدی، [[محقق سبزواری]] (متوفی 1090 ق)، شیخ علی بن شیخ محمد عاملی،<ref> قصص العلماء، میرزا تنكابنی، ص 437.</ref> [[شیخ حر عاملی]] (متوفی 1104 ق)،<ref> ریاض العلماء و حیاض الفضلا، میرزا عبدالله افندی اصفهانی، ص 56 و 256.</ref> شیخ حسین بن جمال الدین خوانساری (متوفی 1098 ق)،<ref> تحفه العالم، ص 55.</ref> امیر اسماعیل خاتون‌آبادی (متوفی 1116 ق)،<ref> نابغه فقه و حدیث، ص 92.</ref> ملا محسن فیض كاشانی (متوفی 1091 ق)،<ref> كشف الاسرا، ج 1، ص 59.</ref> و علامه محمدباقر مجلسی بهره گرفته، در تهیدستی و گرسنگی به سوی قله‌های كمال پیش رفت.
+
سید در سن یازده سالگی به همراه برادرش سید نجم‌الدین رهسپار شیراز شد و به یاری شیخ جعفر بحرانی در مدرسه منصوریه اقامت گزید.<ref> الانوار النعمانیه، فی بیان معرفه النشأه الانسانیه، سید نعمت الله جزایری، ج 4، ص 302، 307.</ref> تهیدستی بسیار سید نعمت‌الله، سرانجام وی را از انزوای ویژه روزگار آغازین درس برون آورد، به نسخه‌برداری از كتاب‌ها، تصحیح نسخه‌ها و حاشیه‌نویسی كشاند.<ref> همان.</ref>
  
ولی تنگدستیِ سپاهان دیری نپایید. گوهرشناس شهره پایتخت بزودی ارزش گوهر صباغیه را بازشناخت و او را از حمایت مادی و معنوی خویش برخوردار ساخت. سید نعمت‌الله اینك می‌توانست برون از دغدغه روغن چراغ و غذا به پژوهش پردازد و استاد را در انجام رسالت بزرگش یاری دهد.
+
او خود در مورد سخت کوشی و شرایط دشوارش در دوران تحصیل در شیراز می گوید: من درسی داشتم كه حاشیه‌های آن را بعد از [[نماز]] صبح زمستان می‌نوشتم. سرمای هوا و بسیاری تلاش باعث می‌شد كه خون از دستم جاری شود! ...سه سال روزگار بدینسان گذشت.<ref> همان، ص 312.</ref>
  
او خود خاطره آن روزها را چنین ثبت كرده است: «من در وقت تألیف ([[بحارالانوار]]) شب و روز در خدمتش بودم و در حل بعض [[احادیث]] مشكله با همدیگر مباحثه می‌نمودیم، بلكه بعض اوقات ایشان مرا از عالم خواب بیدار می‌كرد و درباره حل بعضی احادیث مراجعه می‌نمود...<ref> چكیده‌ای از زندگانی عقبری، [[فقه]] و [[حدیث]] سید جزایری، سید طبیب جزایری، ج 7، ص 14.</ref> به خاطر كمك به وی شب‌ها در اتاقش می‌خوابیدم. او با من بسیار مزاح می‌كرد و می‌خندید تا از مطالعه خسته نشوم، ولی با همه این‌ها هرگاه می‌خواستم نزدش حضور یابم از شدت هیبت و عظمت وی دلم چنان می‌تپید كه مدتی پشت در می‌ایستادم تا به حالت عادی بازگردم.<ref> كشف الاسرا، ج 1، ص 49.</ref>
+
اوج تحصيلات سيد در شيراز بود و در آنجا بود كه متخصص در معقول و منقول گشت.
  
توقف در خانه ناخدای فرزانه دریاهای نور چهار سال به درازا كشید. اندك اندك مدرسه‌ای كه میرزا تقی دولت‌آبادی بنیاد نهاده بود، تكمیل شد و سید نعمت‌الله در آن مركز علمی به تدریس پرداخت.<ref> نابغه فقه و حدیث، ص 12.</ref>
+
از جمله اساتيد او در معقول (فلسفه و حكمت و الهيات) استاد شاه ابو الولى شيرازى و ابراهيم بن صدر الدين شيرازى بودند كه هر دو از فلاسفه و حكماى بزرگ زمان خود قلمداد مى‌شدند.
  
'''مرجع جنوب'''
+
علاوه بر اين منقول و حديث و فقه و اصول را هم از محدث بحرينى فرا گرفت و با كوله‌بارى مملو از علم و معرفت قصد اصفهان نمود.
  
سید در بازگشت از خراسان، در سبزوار بیمار شد و با رنج بسیار خود را به اصفهان رساند. در این روزگار نامه‌های فراوان از شوشتر و حویزه دریافت كرد. نامه‌هایی كه وی را به آن شهرها فرامی‌خواند. فقیه پاك رأی صباغیه ناگزیر به [[قرآن]] كریم پناه برد و به راهنمایی آن كتاب مقدس شوشتر را برگزید و در روزهای پایانی 1079 ق. دعوت فتحعلی‌خان (حاكم خوزستان) را اجابت كرد و به شوشتر پای نهاد.<ref> نابغه فقه و حدیث، ص 18، 15.</ref>  
+
 
 +
=== در اصفهان‌ ===
 +
 
 +
 
 +
سيد نعمت اللّه جزايري زمانى وارد اصفهان شد كه اصفهان پايتخت حكومت صفويه و محلى امن براى علماى تشيّع بود ؛ چرا كه صفويه به عنوان يك حكومت صد در صد شيعى قدرت را در دست گرفته بودند و ترويج تشيّع و پاسدارى از حريم اهل بيت پيامبر را سرلوحه كار خويش قرار داده بودند.
 +
 
 +
اصفهان در آن زمان از وجود شخصيتى چون علامه مجلسى به خود مى‌باليد و سيد كه عمر خود را براى يافتن استادى كامل و مقتدايى كه زانوى شاگردى در خدمتش بزند سپرى كرده بود با يافتن علامه مجلسى گمشده خويش را يافت.
 +
 
 +
سيد نعمت الله شبانه روز ملازم علامه بود و لحظه‌اى از ياد گيرى غافل نمى‌شد. علامه نيز توجهى خاص به او داشت.
 +
 
 +
علامه مجلسى براى نوشتن دائرة المعارف بزرگ حديث دست به ابتكارى نو زد و با تشكيل گروهى 5 نفره، كه سيد نعمت الله جزائرى هم يكى از آنان بود، كار تأليف بحار الأنوار را شروع كرد.
 +
 
 +
سيد علاوه بر مشاركت در تأليف بحار، از جمله همراهان علامه مجلسى در تأليف مرآة العقول نيز بود.
 +
 
 +
از جمله فعاليت‌هاى او در اصفهان جمع‌آورى بيش از 4000 جلد كتاب بود كه تعدادى از آنها را خودش استنساخ كرده بود.
 +
 
 +
روش سيد حاشيه زدن و تعليقه نويسى بر كتب بود و هم اكنون بسيارى از كتاب‌ها همراه با تعليقات ايشان موجود است.
 +
 
 +
 
 +
==مرجعیت سید جزائری در شوشتر==
 +
 
 +
سید در روزهای پایانی 1079 ق. به دنبال دریافت نامه‌های فراوان از شوشتر و حویزه كه وی را به آن شهرها فرامی‌خواند و دعوت فتحعلی‌خان (حاكم خوزستان) به شوشتر پای نهاد.<ref> نابغه فقه و حدیث، ص 18، 15.</ref>  
  
 
او در آن دیار مسجدها و مدرسه‌های دینی فراوان پی‌ افكند و به تربیت مشتاقان علوم اهل بیت علیهم‌السلام پرداخت. آن بزرگمرد علامه بر اقامه جماعت و ارشاد مردم در مسجد جامع، در خیابان‌ها به راه می‌افتاد و اصناف و پیشه‌وران را با آداب اسلامی آشنا می‌ساخت.<ref> همان، ص 287، 286.</ref> اندك اندك نهال‌هایی كه او كاشته بود، بارور شد و دانشورانی توانا به جامعه عرضه كرد. دانشورانی كه به آبادی‌های دور و نزدیك می‌شتافتند و مردم را با اهل بیت پیامبر ‌علیهم‌السلام آشنا می‌ساختند.<ref> نابغه فقه و حدیث، ص 18، 15.</ref>
 
او در آن دیار مسجدها و مدرسه‌های دینی فراوان پی‌ افكند و به تربیت مشتاقان علوم اهل بیت علیهم‌السلام پرداخت. آن بزرگمرد علامه بر اقامه جماعت و ارشاد مردم در مسجد جامع، در خیابان‌ها به راه می‌افتاد و اصناف و پیشه‌وران را با آداب اسلامی آشنا می‌ساخت.<ref> همان، ص 287، 286.</ref> اندك اندك نهال‌هایی كه او كاشته بود، بارور شد و دانشورانی توانا به جامعه عرضه كرد. دانشورانی كه به آبادی‌های دور و نزدیك می‌شتافتند و مردم را با اهل بیت پیامبر ‌علیهم‌السلام آشنا می‌ساختند.<ref> نابغه فقه و حدیث، ص 18، 15.</ref>
سطر ۵۰: سطر ۶۹:
 
چون خبر تلاش‌های موفقیت‌آمیز فقیه بلندآوازه صباغیه به شاه سلیمان صفوی رسید چنان تحت تأثیر قرار گرفت كه بی‌درنگ در ضمن فرمانی، او را به شیخ الاسلامی جنوب برگزید و همه مناصب شرعی آن دیار را به وی وانهاد.<ref> همان، ص 287، 286.</ref>
 
چون خبر تلاش‌های موفقیت‌آمیز فقیه بلندآوازه صباغیه به شاه سلیمان صفوی رسید چنان تحت تأثیر قرار گرفت كه بی‌درنگ در ضمن فرمانی، او را به شیخ الاسلامی جنوب برگزید و همه مناصب شرعی آن دیار را به وی وانهاد.<ref> همان، ص 287، 286.</ref>
  
او كه اینك مرجع دینی اهالی خوزستان و جنوب عراق به شمار می‌آمد و در پی هدایت مردم و از میان برداشتن دشمنی قبیله‌ها تلاش فراوان كرده، اطلاعیه‌های گوناگونی با مهرهای ویژه خویش، كه عبارت‌های «و ان تعدّوا نعمه الله لاتحصوها» و «الواثق بالله نعمه الله» آراسته بود، به دور و نزدیك می‌فرستاد.
+
در این زمان او مرجع دینی اهالی خوزستان و جنوب عراق به شمار می‌آمد و در پی هدایت مردم و از میان برداشتن دشمنی قبیله‌ها تلاش فراوان كرده، اطلاعیه‌های گوناگونی با مهرهای ویژه خویش، كه عبارت‌های «و ان تعدّوا نعمه الله لاتحصوها» و «الواثق بالله نعمه الله» آراسته بود، به دور و نزدیك می‌فرستاد.
 +
 
 +
 
 +
== وفات‌ ==
 +
 
 +
سيد در سن 62 سالگى و در سال 1112 هجرى هنگام بازگشت از زيارت مشهد مقدس در محلى به نام فيليه از دنيا رفت و همانجا دفن شد.
 +
 
 +
 
 +
 
 +
== اساتيد ==
  
'''شاگردان'''
 
  
پیر دانشور صباغیه شاگردان بسیاری تریبت كرد كه هر یك در گوشه‌ای از جهان اسلام به هدایت مردم و تدریس علوم اهل بیت پرداختند؛ دانشورانی چون: ابوالحسن اصفهانی غروی، ابوالحسن شوشتری، شیخ علی بن حسین بن محیی‌الدین جامعی عاملی، فتح‌الله بن علوان الكعبی الدورقی، قاضی محمدتقی بن قاضی عنایت‌الله شوشتری، شیخ محمد الضبیری، شیخ محمد علم‌الهدی كاشانی، شیخ محمد بن علی بن حسین نجار شوشتری، محمود بن میرعلی میمندی و ده‌ها شخصیت دیگر از شاگردان او به شمار می‌آیند.<ref> كشف الاسرار، ج 1، ص 68، 103.</ref>
+
سيد نعمت اللّه جزايري از محضر بزرگانى در شهرهاى مختلف كسب فيض نموده كه برخى از آنان عبارتند از:
  
'''آثار ماندگار'''
+
1 - علامه مجلسى‌
  
حضرت سید نعمت‌الله جزایری كتاب‌های گرانبهایی كه فراتر از 55 عنوان است، از خود به یادگار نهاد. نوشته‌هایی كه نام برخی از آن‌ها را بر‌می‌شماریم:  
+
2 - محقق خوانسارى‌
 +
 
 +
3 - حسين بن بستى هويزى‌
 +
 
 +
4 - شاه ابوالولى شيرازى‌
 +
 
 +
 
 +
 
 +
== شاگردان ==
 +
 
 +
 
 +
سید جزائری شاگردان بسیاری تریبت كرد كه هر یك در گوشه‌ای از جهان اسلام به هدایت مردم و تدریس علوم اهل بیت پرداختند؛ دانشورانی چون: ابوالحسن اصفهانی غروی، ابوالحسن شوشتری، شیخ علی بن حسین بن محیی‌الدین جامعی عاملی، فتح‌الله بن علوان الكعبی الدورقی، قاضی محمدتقی بن قاضی عنایت‌الله شوشتری، شیخ محمد الضبیری، شیخ محمد علم‌الهدی كاشانی، شیخ محمد بن علی بن حسین نجار شوشتری، محمود بن میرعلی میمندی و ده‌ها شخصیت دیگر از شاگردان او به شمار می‌آیند.<ref> كشف الاسرار، ج 1، ص 68، 103.</ref>
 +
 
 +
 
 +
== آثار ==
 +
 
 +
سید نعمت‌الله جزایری كتاب‌های گرانبهایی كه فراتر از 55 عنوان است، از خود به یادگار نهاد. از جمله آنها کتابهای زیر را می توان نام برد:
  
 
* الانوار النعمانیه فی بیان معرفه النشأه الانسانیه؛
 
* الانوار النعمانیه فی بیان معرفه النشأه الانسانیه؛
سطر ۸۶: سطر ۱۲۹:
 
* هدیه المبین و تحفه الراغبین و ده‌ها اثر دیگری كه به صورت حاشیه و شرح نوشته شده است.<ref> همان، ص 106، 238؛ چكیده‌أی از زندگانی سید جزایری، ص 16، 77.</ref>
 
* هدیه المبین و تحفه الراغبین و ده‌ها اثر دیگری كه به صورت حاشیه و شرح نوشته شده است.<ref> همان، ص 106، 238؛ چكیده‌أی از زندگانی سید جزایری، ص 16، 77.</ref>
  
'''وفات'''
 
  
مرجع 62 ساله جنوب آن‌گاه كه به سمت خوزستان ادامه مسیر می‌داد به شدت بیمار شد كاروانیان چون به جایدر (منزلگاهی نزدیك پلدختر) رسیدند سید را فرو آوردند تا لختی بیاساید،<ref> نابغه فقه و حدیث، ص 225.</ref> لیكن در این وادی بیماری شدت یافت و سرانجام در شب جمعه 22 [[شوال]] 1112 ق.<ref> فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع الایام، [[شیخ عباس قمی]]، ص 81.</ref> دیدگانی كه به بركت خاك مقبره امامان معصوم علیهم‌السلام فروغی آسمانی یافته بود، برای همیشه بسته شد.
+
==پانویس ==
 +
<references />
 +
 
 +
==منابع==
 +
گلشن ابرار، جلد 1، زندگی نامه '''سید نعمت‌الله جزایری''' از عباس عبيري
  
مسافران پاكدل شوشتری پیكر پاك مرجعشان را غریبانه در جایدر به خاك سپردند. نیكان آن سامان، كه قدر گوهر رخشان جزایر را می‌دانستند، بر آرامگاهش ساختمانی سراسر عشق و [[اخلاص]] بنیاد نهادند و برای تأمین مخارج قاریان و خدمتگزاران حرمش موقوفاتی در نظر گرفتند.<ref> كشف الاسرار، ج 1، ص 442، 445.</ref> اینك جایدر در سایه ایمان، پرهیزگاری و خلوص سرور فقیهان خوزستان چون خورشید به همه گیتی نور امید و رستگاری می‌پراكند.
+
[http://www.h-howzavian.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=92%3A1390-03-22-20-14-36&catid=4%3Anews&Itemid=129  درباره آیت الله سيد نعمت الله جزايري رحمت الله علیه ، سایت همراه حوزویان]، بازیابی: 24 بهمن 1391
  
==پانویس ==
+
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، مدخل «جزایری» از  محمدتقی‌ كرمی‌
<references />
 
----
 
  
 
'''پيوندها'''
 
'''پيوندها'''
سطر ۱۰۳: سطر ۱۴۷:
  
 
* '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=35664&scope=0jH3eGvUjanmJy9vEwR3p_P-fNcXaQkr&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%AC%D8%B2%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D9%8A&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true زندگينامه 3]'''
 
* '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=35664&scope=0jH3eGvUjanmJy9vEwR3p_P-fNcXaQkr&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%AC%D8%B2%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D9%8A&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true زندگينامه 3]'''
 +
 
[[رده:علمای قرن دوازدهم]]
 
[[رده:علمای قرن دوازدهم]]
 +
[[رده:محدثان]]
 +
[[رده:فقیهان]]
 +
[[رده:ادیبان]]

نسخهٔ ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۲۴

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

جزایری‌ ، سید نعمت‌اللّه‌ ، فقیه‌، محدّث‌ و ادیب‌ امامی‌ قرن‌ یازدهم‌ و دوازدهم‌ هجری و صاحب تصنیفات عدیده است. وی‌ سرسلسله خاندان‌ مشهور علمی‌ و دینی‌ سادات‌ جزایری‌ بود كه‌ سه‌ قرن‌ در منطقه خوزستان‌، به‌ویژه‌ شوشتر، خدمات‌ ارزنده‌ای‌ كردند[۱]


ولادت‌

سيد نعمت اللّه جزايري در سال 1050 هجرى، در منطقه‌اى به نام «صباغيه الجزاير» كه از توابع شهر بصره در عراق است به دنيا آمد.


خاندان‌

سيد نعمت الله جزائرى در خانواده‌اى ديده به جهان گشود كه از قرن‌ها پيش به فضل و علم شهرت داشتند. پدر او مانند پدر بزرگ و ديگر اجداد او از علماى مورد احترام به شمار مى‌رفتند.

سيد فرزندان خود را نيز در راه ترويج مكتب اهل بيت عليهم‌السلام تربيت نمود به طورى كه تا چند نسل فرزندان او نيز از بزرگان شيعه بودند و مؤلف چندين جلد كتاب شدند كه هم اكنون نيز كتب آنها موجود است.

تحصيلات‌

سيد نعمت الله از دوران كودكى در زادگاه خويش كمر همت را براى دانش اندوزى بست و در آنجا از بزرگانى چون يوسف بن محمد الجزائرى كه فقيه و اصولى معروف آن ديار و قاضى شهر بود كسب فيض كرد.

بعد از طى مراحل مقدماتى و براى بهره ‌گيرى از اساتيد شهرهاى ديگر به هويزه كه از شهرهاى آباد آن ديار بود سفر كرد.

در آن زمان عالم و فاضل و اديب توانا، شيخ حسين بن بستى هويزى استاد حوزه علميه در هويزه بود و سيد مدتى افتخار شاگردى او را پيدا نمود.

سید نعمت الله با بهره‌گیری از دانشوران صباغیه، شط بنی‌اسد، حویزه و بصره به یازده سالگی رسید.


در شیراز

سید در سن یازده سالگی به همراه برادرش سید نجم‌الدین رهسپار شیراز شد و به یاری شیخ جعفر بحرانی در مدرسه منصوریه اقامت گزید.[۲] تهیدستی بسیار سید نعمت‌الله، سرانجام وی را از انزوای ویژه روزگار آغازین درس برون آورد، به نسخه‌برداری از كتاب‌ها، تصحیح نسخه‌ها و حاشیه‌نویسی كشاند.[۳]

او خود در مورد سخت کوشی و شرایط دشوارش در دوران تحصیل در شیراز می گوید: من درسی داشتم كه حاشیه‌های آن را بعد از نماز صبح زمستان می‌نوشتم. سرمای هوا و بسیاری تلاش باعث می‌شد كه خون از دستم جاری شود! ...سه سال روزگار بدینسان گذشت.[۴]

اوج تحصيلات سيد در شيراز بود و در آنجا بود كه متخصص در معقول و منقول گشت.

از جمله اساتيد او در معقول (فلسفه و حكمت و الهيات) استاد شاه ابو الولى شيرازى و ابراهيم بن صدر الدين شيرازى بودند كه هر دو از فلاسفه و حكماى بزرگ زمان خود قلمداد مى‌شدند.

علاوه بر اين منقول و حديث و فقه و اصول را هم از محدث بحرينى فرا گرفت و با كوله‌بارى مملو از علم و معرفت قصد اصفهان نمود.


در اصفهان‌

سيد نعمت اللّه جزايري زمانى وارد اصفهان شد كه اصفهان پايتخت حكومت صفويه و محلى امن براى علماى تشيّع بود ؛ چرا كه صفويه به عنوان يك حكومت صد در صد شيعى قدرت را در دست گرفته بودند و ترويج تشيّع و پاسدارى از حريم اهل بيت پيامبر را سرلوحه كار خويش قرار داده بودند.

اصفهان در آن زمان از وجود شخصيتى چون علامه مجلسى به خود مى‌باليد و سيد كه عمر خود را براى يافتن استادى كامل و مقتدايى كه زانوى شاگردى در خدمتش بزند سپرى كرده بود با يافتن علامه مجلسى گمشده خويش را يافت.

سيد نعمت الله شبانه روز ملازم علامه بود و لحظه‌اى از ياد گيرى غافل نمى‌شد. علامه نيز توجهى خاص به او داشت.

علامه مجلسى براى نوشتن دائرة المعارف بزرگ حديث دست به ابتكارى نو زد و با تشكيل گروهى 5 نفره، كه سيد نعمت الله جزائرى هم يكى از آنان بود، كار تأليف بحار الأنوار را شروع كرد.

سيد علاوه بر مشاركت در تأليف بحار، از جمله همراهان علامه مجلسى در تأليف مرآة العقول نيز بود.

از جمله فعاليت‌هاى او در اصفهان جمع‌آورى بيش از 4000 جلد كتاب بود كه تعدادى از آنها را خودش استنساخ كرده بود.

روش سيد حاشيه زدن و تعليقه نويسى بر كتب بود و هم اكنون بسيارى از كتاب‌ها همراه با تعليقات ايشان موجود است.


مرجعیت سید جزائری در شوشتر

سید در روزهای پایانی 1079 ق. به دنبال دریافت نامه‌های فراوان از شوشتر و حویزه كه وی را به آن شهرها فرامی‌خواند و دعوت فتحعلی‌خان (حاكم خوزستان) به شوشتر پای نهاد.[۵]

او در آن دیار مسجدها و مدرسه‌های دینی فراوان پی‌ افكند و به تربیت مشتاقان علوم اهل بیت علیهم‌السلام پرداخت. آن بزرگمرد علامه بر اقامه جماعت و ارشاد مردم در مسجد جامع، در خیابان‌ها به راه می‌افتاد و اصناف و پیشه‌وران را با آداب اسلامی آشنا می‌ساخت.[۶] اندك اندك نهال‌هایی كه او كاشته بود، بارور شد و دانشورانی توانا به جامعه عرضه كرد. دانشورانی كه به آبادی‌های دور و نزدیك می‌شتافتند و مردم را با اهل بیت پیامبر ‌علیهم‌السلام آشنا می‌ساختند.[۷]

چون خبر تلاش‌های موفقیت‌آمیز فقیه بلندآوازه صباغیه به شاه سلیمان صفوی رسید چنان تحت تأثیر قرار گرفت كه بی‌درنگ در ضمن فرمانی، او را به شیخ الاسلامی جنوب برگزید و همه مناصب شرعی آن دیار را به وی وانهاد.[۸]

در این زمان او مرجع دینی اهالی خوزستان و جنوب عراق به شمار می‌آمد و در پی هدایت مردم و از میان برداشتن دشمنی قبیله‌ها تلاش فراوان كرده، اطلاعیه‌های گوناگونی با مهرهای ویژه خویش، كه عبارت‌های «و ان تعدّوا نعمه الله لاتحصوها» و «الواثق بالله نعمه الله» آراسته بود، به دور و نزدیك می‌فرستاد.


وفات‌

سيد در سن 62 سالگى و در سال 1112 هجرى هنگام بازگشت از زيارت مشهد مقدس در محلى به نام فيليه از دنيا رفت و همانجا دفن شد.


اساتيد

سيد نعمت اللّه جزايري از محضر بزرگانى در شهرهاى مختلف كسب فيض نموده كه برخى از آنان عبارتند از:

1 - علامه مجلسى‌

2 - محقق خوانسارى‌

3 - حسين بن بستى هويزى‌

4 - شاه ابوالولى شيرازى‌


شاگردان

سید جزائری شاگردان بسیاری تریبت كرد كه هر یك در گوشه‌ای از جهان اسلام به هدایت مردم و تدریس علوم اهل بیت پرداختند؛ دانشورانی چون: ابوالحسن اصفهانی غروی، ابوالحسن شوشتری، شیخ علی بن حسین بن محیی‌الدین جامعی عاملی، فتح‌الله بن علوان الكعبی الدورقی، قاضی محمدتقی بن قاضی عنایت‌الله شوشتری، شیخ محمد الضبیری، شیخ محمد علم‌الهدی كاشانی، شیخ محمد بن علی بن حسین نجار شوشتری، محمود بن میرعلی میمندی و ده‌ها شخصیت دیگر از شاگردان او به شمار می‌آیند.[۹]


آثار

سید نعمت‌الله جزایری كتاب‌های گرانبهایی كه فراتر از 55 عنوان است، از خود به یادگار نهاد. از جمله آنها کتابهای زیر را می توان نام برد:

  • الانوار النعمانیه فی بیان معرفه النشأه الانسانیه؛
  • انیس الفرید فی شرح التوحید؛
  • تحفه الاسرار فی الجمع بین الاخبار؛
  • الجواهر الغوالی فی شرح عوالی اللئالی؛
  • ریاض الابرار فی مناقب الائمه الاطهار؛
  • زهر الربیع؛
  • الغایه القصوی؛
  • عقود المرجان فی تفسیر القرآن؛
  • مشكلات المسائل؛
  • منبع الحیاه فی اعتبار قول المجتهدین من الاموات؛
  • نوادر الاخبار؛
  • النور المبین فی قصص الانبیاء والمرسلین؛
  • هدیه المبین و تحفه الراغبین و ده‌ها اثر دیگری كه به صورت حاشیه و شرح نوشته شده است.[۱۰]


پانویس

  1. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، مدخل «جزایری» از محمدتقی‌ كرمی‌
  2. الانوار النعمانیه، فی بیان معرفه النشأه الانسانیه، سید نعمت الله جزایری، ج 4، ص 302، 307.
  3. همان.
  4. همان، ص 312.
  5. نابغه فقه و حدیث، ص 18، 15.
  6. همان، ص 287، 286.
  7. نابغه فقه و حدیث، ص 18، 15.
  8. همان، ص 287، 286.
  9. كشف الاسرار، ج 1، ص 68، 103.
  10. همان، ص 106، 238؛ چكیده‌أی از زندگانی سید جزایری، ص 16، 77.

منابع

گلشن ابرار، جلد 1، زندگی نامه سید نعمت‌الله جزایری از عباس عبيري

درباره آیت الله سيد نعمت الله جزايري رحمت الله علیه ، سایت همراه حوزویان، بازیابی: 24 بهمن 1391

دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، مدخل «جزایری» از محمدتقی‌ كرمی‌

پيوندها