حق: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ایجاد صفحه) |
Saeed zamani (بحث | مشارکتها) (تعیین رده) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | {{ | + | {{مدخل دائرة المعارف|فرهنگ معارف و معاریف}} |
'''منبع:''' سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ «معارف و معاریف» | '''منبع:''' سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ «معارف و معاریف» | ||
سطر ۳۴: | سطر ۳۴: | ||
پيغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: خوش بحال كسانى كه در سايه عرش پروردگار از ديگران به پيشند. عرض شد آنها كيانند؟ فرمود: آنان كه چون حق بشنوند بپذيرند و اگر از آنها سخن حقى بخواهند آن را عرضه كنند و درباره ديگران چنان داورى كنند كه درباره خود مي كنند...(بحارالانوار: 57 / 29) | پيغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: خوش بحال كسانى كه در سايه عرش پروردگار از ديگران به پيشند. عرض شد آنها كيانند؟ فرمود: آنان كه چون حق بشنوند بپذيرند و اگر از آنها سخن حقى بخواهند آن را عرضه كنند و درباره ديگران چنان داورى كنند كه درباره خود مي كنند...(بحارالانوار: 57 / 29) | ||
+ | |||
+ | [[رده:واژگان قرآنی]] |
نسخهٔ ۱ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۵۶
منبع: سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ «معارف و معاریف»
واژه «حق» در لغت
«حقّ»اسم مصدر، به معنی «ثابت». آنچه ثابت و مطابق واقع است. روا و شايسته، ضد «باطل». «حق» در مورد اقوال و عقايد و اديان و مذاهب بكار ميرود.
و به تعريف ديگر: الحق هو الثابت الذى لا يسوغ انكاره.(حق چیز ثابتی است که انکار آن روا نباشد).
واژه«حق» معمولا با کلمات دیگری به کار می رود و معنای خاصی را اقتضا می کند. مثلا وقتی گفته می شود «دين حق» یعنی مجموعه قوانينى كه منطبق با فطرت بشر و مقتضاى نياز او بوده و از جانب آفريدگار بشر و آگاه بحال او تدوين و تنظيم شده باشد كه هر دين و آئين و قانونى جز آن باطل خواهد بود.
«حق» در قرآن
این کلمه در آیات متعددی از قرآن کریم نیز ذکر شده است:
«و قل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل كان زهوقا»(بگو اى محمد! كه حق آمد و باطل برفت كه باطل رفتنى و بى بنياد است) (سوره اسراء: 81).
«انزل من السماء ماءً فسالت اوديةٌ بِقَدَرها...كذلك يضرب الله الحق و الباطل...» (هنگامى كه به امر خداوند باران مى بارد از رودها هر يك بگنجايش خود سيل سرازير ميگردد و بر روى آب كف نمودار ميگردد... اين مثلى است براى حق و باطل كه آن كف (كه مثال باطل است) بزودى نابود گردد ولى آب و فلز كه بسود مردم است (هر چند بزير كف قرار دارند) می ماند. خداوند جهت توجيه اذهان اينچنين مثل ميزند.)(سوره رعد: 17)
«حق» در روایات
پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: بالاترين مرحله تكبر آنست كه كسى مردم را به چيزى نگيرد و پيروى از «حق» را نابخردانه پندارد و بر اهل حق طعنه زند.
اميرالمؤمنين (علی علیه السلام) می فرمایند: «ما شككتُ فى الحق مُذ رأيتُه» از روزى كه «حق» را دريافتم هرگز در آن شك ننمودم. (نهج البلاغه : حكمت 408)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: از حقيقت ايمان است كه حق را بر باطل برگزينى گرچه آن حق بزيانت بوده و آن باطل بسودت باشد. و ديگر آنكه گفتارت از حدود علمت تجاوز نكند (بيش از آنچه ميدانى نگوئى).
امام جواد (علیه السلام) نیز فرمود: مردم! بدانيد كه حق و شايستگى و بايستگى جز بنزد ما خاندان نبوت نباشد و نزد هر كه هست از ما گرفته، و هيچكس بحق و عدل قضاوتى ننمود جز اينكه كليد آن قضاوت و درب ورود و آغاز و اساس آن على بن ابى طالب مي باشد (خود آنها گواه اين امر بودند) كه هرگاه باشتباه ميافتادند خطا از خود آنها برمى خاست و حق مطلب نزد على بود.
پيغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: خوش بحال كسانى كه در سايه عرش پروردگار از ديگران به پيشند. عرض شد آنها كيانند؟ فرمود: آنان كه چون حق بشنوند بپذيرند و اگر از آنها سخن حقى بخواهند آن را عرضه كنند و درباره ديگران چنان داورى كنند كه درباره خود مي كنند...(بحارالانوار: 57 / 29)