نیت: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{متوسط}}
 
{{متوسط}}
منظور از «نيت‌» همان عزم راسخ و [[اراده]] محكم‌ براى انجام‌ كار است، قطع‌ نظر از اين كه‌ انگيزه الهى در آن باشد يا انگيزه‌هاى مادى.
+
'''«نیّت»''' به معنای قصد و عزم و انگیزه [[انسان]] در اعمال اختیاری است. از نظر [[اسلام]]، در انجام عبادات، تنها قصد [[قرب الهی|تقرّب الی الله]] معتبر است. در روایات متعدد، نیّت به عنوان اساس عمل ذکر شده و معیار ارزشیابی و نیکی و زشتی آن نیز، نیّت فاعل دانسته شده و نیز مسئله جزا و پاداش عمل، مبتنی بر نیّت است.
  
بديهى است كار هنگامى به ثمر مى‌رسد كه [[انسان]] با اراده قوى و خلل ناپذير و عزمى راسخ وارد آن شود؛ تحصيل دانش، تجارت، زارعت، كارهاى توليدى، كارهاى اجتماعى و سياسى و خلاصه هر عمل مثبتى هنگامى به نتيجه مى‌رسد كه با ترديد و دودلى آغاز نشود و اين در صورتى ممكن است كه انسان قبلاً روى برنامه‌اى كه مى‌خواهد انجام دهد مطالعه كافى داشته باشد؛ از منافع كار و نتائج و شرايط و موانع احتمالى آن كاملا مطلع باشد و با اراده قوى وارد عمل شود و با گامهاى استوار و محكم به سوى مقصد حركت كند.
+
==مفهوم نیت==
 +
«نیّت» در زمینه و مسائل متعدد مباحث علمی و اسلامی مطرح می‌شود. علمای [[علم اصول]]، در یک تقسیم، احکام شرعیه را به دو دسته «تعبدیات» و «توصلیات» تقسیم می‌کنند و در این تقسیم، فارق اصلی بین این دو قسم را، عنصر «نیت» می‌دانند. در مبحث [[معاد]] و چگونگی پاداش و کیفر الهی در روز رستاخیز نیز که از مباحث [[علم کلام]] است، مسئله نیت مطرح می‌شود. فلسفه [[اخلاق]] نیز مسئله «نیت» را در ارزش‌گذاری اخلاقی مورد ملاحظه قرار می‌دهد. «نیت» از دیدگاه خاصی، از مسائل علم النفس فلسفی و علم روان‌شناسی نیز محسوب می‌شود. «قصد و نیت» گاه به معنای توجه و التفات گرفته می‌شود و با توجه به این معنا، می‌توان گفت که مسئله «نیت» در مسائل حقوقی و جزائی نیز به شکل خاصی مطرح گردیده است.
  
در اعمال [[اخلاق|اخلاقی]] نيز اراده و نيت قاطع لازم است. افراد سست اراده هرگز به جايى نمى‌رسند و با برخورد به اندك مانعى از راه مى‌مانند؛ اصولا اراده ضعيف نيروى انسان را نيز تضعيف مى‌كند و به عكس اراده قوى تمام نيروها و استعدادهاى درون را بسيج مى‌نمايد و انسان را به سوى مقصد به حركت درمى‌آورد.
+
واژه «نیت» در مقام استعمال فارسی‌زبانان، گاه به معنای اسمی به کار می‌رود و مراد از آن، غایتی است که فاعل از فعل خود آن را در نظر گرفته است. در این استعمال، «نیت» به معنای مصدری یعنی نیت کردن نیست، بلکه به معنای «مَنوی» است. استعمال دوم «نیت» در معنای مصدر است که از آن فعل مشتق می‌شود (لکلّ امرء ما نَوی). «نیت» در استعمال سوم، به معنای توجه، التفات و خطور ذهنی به کار می‌رود و غالباً در هنگام انجام عبادات مثلاً به هنگام انجام نماز مطرح می‌شود.  
  
اين همان چيزى است كه در [[قرآن]] مجيد از آن تعبير به «عزم‌» شده است و [[پيامبران]] بزرگ الهى به خاطر اراده نيرومندشان «[[پیامبران اولوالعزم|اولوا العزم‌]]» ناميده شده‌اند.<ref>در مقاييس اللغه آمده است كه «عزم‌» در اصل به معنى قطع و بريدن چيزى است (از آنجا كه به هنگام تصميم گيرى قاطع گويى انسان چيزى را مى‌برد و جدا مى‌كند به آن عزم گفته شده است).</ref>
+
در واژگان عربی نیز، نیت به معنای متعدد به کار می‌رود: نیت مثل «خیفة»، مصدر است که افعال ماضی و مضارع «نوی»، «ینوی» از آن مشتق می‌شود. در کتاب المنجد آمده است: واژه «نیت» در کلام عرب، به معنای اسمی نیز به کار می‌رود و لذا در لسان روایات، به صورت جمع یعنی «نیات» آمده است.<ref>لویس معلوف، المنجد، نشر اسماعیلیان، ۱۳۶۲.</ref> اما در زبان عربی، «نیت» به معنای توجه و التفات به کار نرفته است، از این رو، باید گفت که استعمال این واژه در زبان فارسی به معنای توجه و التفات، غلط مشهور است.
  
قرآن خطاب به [[پيامبر اسلام]] صلى الله عليه و آله مى‌گويد: {{متن قرآن|« فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّه»}}؛ (نخست ‌با يارانت مشورت كن) و هنگامى كه تصميم گرفتى (محكم بايست و) [[توکل|توكل]] بر خدا كن! ([[سوره آل ‌عمران|سوره ‌آل ‌عمران]]، آيه‌ 159)
+
به نظر می‌رسد، منشأ این توهم این است که شارع اسلام، «نیت قربت» را در امتثال و قبولی احکام تعبدیه شرط کرده است و در بین فقها و اصولیین، بحث‌های گسترده‌ای پیرامون اینکه منظور از «نیت» در عبادات چیست؟ صورت گرفته است. بعضی بر این عقیده‌اند که مراد از نیت کردن، «اخطار بِالبال» (در فکر آوردن) است. از همین جاست که گاه به غلط، واژه «نیت» در معنای توجه و التفات به کار می‌رود؛ اما باید دانست که صاحب‌نظران فن، همگی بر این اعتقاد نیستند و شرط صحت نیت را، اخطار بالبال نمی‌دانند.
  
در مورد [[حضرت آدم]] عليه السلام مى‌فرمايد: {{متن قرآن|«وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَىٰ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا»}}؛ ما از آدم پيمان گرفته بوديم (كه نزديك درخت ممنوع نشود و فريب شيطان را نخورد) ولى او فراموش كرد و عزم و اراده محكمى (براى وفاى به عهد) در او نيافتيم. ([[سوره طه|سوره ‌طه]]، آيه‌ 115)
+
افعال ارادی [[انسان]]، تماماً مبتنی بر دو مبدأ علم و گرایش است. تحقق و وجود میل، همواره مستلزم صدور فعل نیست اما هر فعلی که از فاعل مختار - از آن حیث که مختار است - صادر می‌شود، متوقف بر تحقق دو عنصر علم و میل است. البته، این میل گاه مربوط به قوای نفسانی است و گاه مربوط به اعضای حسی و بدنی.
  
در روايات اسلامى نيز اشارات قابل ملاحظه‌اى به اين معنى شده است: از جمله در يكى از دعاهاى ماه [[رجب]] از [[امام كاظم]] عليه السلام مى‌خوانيم: «و قد علمت ان افضل زاد الراحل اليك عزم ارادة يختارك بها و قد ناجاك بعزم الارادة قلبى؛ من بخوبى مى‌دانم كه برترين زاد و توشه رهروان راه تو، اراده محكمى است كه تو را به وسيله آن برگزيند و دل من با اراده محكم به مناجات تو پرداخته است».<ref>[[حاج شیخ عباس قمی|محدث قمى]] در [[مفاتیح الجنان|مفاتيح]] در اعمال ماه رجب اين دعا را از اقبال ابن طاووس نقل كرده است.</ref>
+
بعضی چنین پنداشته‌اند که علم تصوری و تصدیقی و صرف توجه و التفات به یک عمل، خود موجد میل و رغبت است؛ اما در حقیقت چنین نیست. چراکه «علم» فی حد نفسه پدیده‌ای است که ذاتاً جز خاصیت کشف و حاکی بودن، خاصیت دیگری ندارد.<ref>مصباح یزدی، محمدتقی، کلمة حول فلسفة الاخلاق، ص۲۱.</ref> تنها نقشی که در این میان برای علم می‌توان قائل شد، این است که علم شرط بیدار شدن میل و رغبت نهفته در نفس است. به عبارت صحیح‌تر باید گفت که میل و رغبتی که در نفس انسان نهفته است، برای تأثیر خود و وادار ساختن انسان به انجام فعلی، بایستی زمینه و موضوعی برای خود بیابد، این زمینه و موضوع در واقع به وسیله همان علم تصوری و تصدیقی که به واسطه بعد علمی و ادراکی نفس حاصل می‌شود، تأمین خواهد شد.
  
و در حديثى از [[امام صادق]] عليه السلام مى‌خوانيم: انما قدر الله عون العباد على قدر نياتهم فمن صحت نيته تم عون الله له و من قصرت نيته قصر عنه العون بقدر الذى قصره؛ خداوند به قدر نيت هاى بندگان به آنها كمك مى‌كند، كسى كه نيت صحيح و اراده محكمى داشته باشد، يارى خداوند براى او كامل خواهد بود و كسى كه نيتش ناقص باشد به همان اندازه يارى الهى در حق او كم خواهد شد.<ref> بحارالانوار، جلد67، صفحه 211.</ref>
+
برای صدور یک فعل ارادی از انسان، مطلق علم و میل کافی نیست. گاهی انسان فعلی را تصور می‌کند و در ابتدا به مفید بودن انجام آن هم تصدیق می‌کند اما به محض مقایسه آن با افعال ارادی دیگر، از اقدام به آن کار منصرف می‌شود. اینجا درواقع، تصدیق واقعی و پایدار به مفید بودن عمل حاصل نشده است. وقتی درجه علم ضعیف است، میل نیز به همان نسبت ضعیف‌تر خواهد بود. هر چه قدر علم، واضح‌تر و روشن‌تر باشد، میل نیز شدیدتر است.
  
در [[حدیث|حديث]] ديگرى از امام صادق عليه السلام مى‌خوانيم: «ما ضعف بدن عما قويت عليه النية؛ هنگامى كه نيت محكم و قوى باشد، بدن (از پذيرش كارهاى سخت و سنگين در راه وصول به مقصود) ضعيف و ناتوان نخواهد شد».<ref>بحارالانوار، جلد67، صفحه 205، حديث 14.</ref>
+
برای روشن شدن مفهوم و جایگاه حقیقی نیت در افعال ارادی که در آن‌ها «نیت» وجود دارد مثالی طرح می‌کنیم: هنگامی‌که به شخصی سلام می‌کنیم، این سلام، ظاهری دارد و باطنی. باطن آن یعنی مقصود حقیقی از انجام این فعل، تنها و تنها برای ما و خداوند معلوم است. فرض کنیم که این سلام کردن برای این است که به واسطه آن، به مقام و ریاستی برسیم. در اینجا گفته می‌شود که این «سلام» به نیت رسیدن به ریاست و مقام، صورت گرفته است. آنچه مهم و مورد نظر ماست این است که ببینیم مفهوم نیت در این سلام حقیقتاً به چه معناست و از چه مقوله‌ای است و یا منشأ انتزاع آن چیست؟
  
اين حديث به خوبى نشان مى‌دهد كه تصميم و عزم راسخ در كارها چگونه قدرت و توان جسمى را بالا مى‌برد و به انسان نيرو و توان مى‌بخشد. يكى از ديگر از معانى «نيت‌» تفاوت انگيزه‌ها در انجام اعمالى است كه ظاهرا يكسان است؛ مثلا انسانى كه به [[جهاد]] مى‌رود، ممكن است انگيزه او كسب غنائم يا برترى جويى باشد، همان‌گونه كه ممكن است نيت او يارى آئين حق و دفع ظلم ظالم و خاموش كردن آتش فتنه باشد.
+
برای این منظور، به تجزیه و تحلیل عناصری که در صدور این فعل یعنی «سلام کردن» دخیل‌اند می‌پردازیم: در واقع قبل از بیان سلام، برای ما تصوراتی حاصل می‌شود. در بین خود این تصورات نیز، منطقاً ترتیبی وجود دارد. نخست تصوری از مطلوب، یعنی ریاست و مقام در ذهن ما حاصل می‌شود. سپس، تصور «سلام» به‌عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به مطلوب برای ما حاصل می‌شود؛ و سرانجام، تصدیق به مفید بودن «سلام» صورت می‌گیرد که این‌ها همه از مقوله علم‌اند. این علم - چنانکه گفتیم - هرچند خود، میل آفرین نیست، اما شرط جوشش میل به انجام عمل، یعنی سلام کردن است. این میل نیز وقتی شدید شد، نفس دستور انجام عمل را به اعضاء مربوطه یعنی دهان و لب و زبان و... می‌دهد که این همان مرحله اراده نفس است.
  
در هر دو صورت در ظاهر حركت واحدى انجام مى‌گيرد، حركت‌ به سوى ميدان جنگ و نبرد با دشمن ولى اين دو نيت از زمين تا آسمان با يكديگر فرق دارد. روى همين جهت، دستور داده شده است كه در ابتداى راه انسان بايد نيت‌ خود را روشن سازد و اصلاح كند.
+
برخی نیت را به دو نوع اخلاقی و روان‌شناختی تقسیم کرده اند؛<ref>محمدعبدالله درّاز، دستور الاخلاق فی القرآن، ص۴۲۱.</ref> با این توضیح که در هر عمل ارادی دو نظر و توجه وجود دارد: یک توجه و نظر بر خود عمل است و توجه و نظر دیگر به غایت. توجه اولی در واقع همان نیت روان‌شناختی است و علمای روانشناس نیز چنین نیتی را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهند. نظر و عنایت دیگری که فاعل مرید در هنگام انجام فعل به سوی غایت دارد، نیت اخلاقی است که در حوزه علم اخلاق قرار می‌گیرد و متصف به ارزش‌های اخلاقی - منفی یا مثبت - می‌شود. نیت، به معنایی که در روان‌شناسی مورد بحث واقع می‌شود، متصف به ارزش‌های اخلاقی نمی‌شود. این نیت در واقع به معنای قصد و عزم بر کار است، نه به معنای انگیزه و دافع که متصف به حسن و قبح اخلاقی می‌شود. در اینجا ممکن است گفته شود که نیت روان‌شناختی یعنی توجه و عنایتی که بر خود فعل است، در واقع یا به عنصر علم بازگشت می‌کند و یا همان اراده است؛ بنابراین، «نیت» یک معنا بیش‌تر ندارد و آن همان «نیت» اخلاقی است.
  
سالكان راه خدا نيز بايد دقيقاً به نيت‌ خود توجه داشته باشند؛ آيا هدف اصلاح خويشتن و تكامل جنبه‌هاى اخلاق و رسيدن به مقام [[قرب الهی|قرب]] الى الله است‌ يا هدف رسيدن به كرامات و خارق عادات و برترى جويى بر مردم از اين طريق مى‌باشد.
+
[[امام‌ خمینی]] نیت را صورت فعلی و جنبه ملکوتی عمل می‌داند.<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۳۱.</ref> ایشان با استناد به روایتی «النیة افضل من العمل» نیت را افضل از عمل می‌داند و بلکه نیت تمام حقیقت عمل است، زیرا نیت صورت کامل عمل و فصل محصّل اوست و صحت و فساد و کمال و نقص اعمال به نیت است. چنانچه عمل واحد به‌واسطه نیت گاهی تعظیم و گاهی مورد توهین است و گاهی تام و گاهی ناقص و گاهی به‌واسطه نیت از سنخ ملکوت اعلی و صورت جمیله می‌گردد و گاهی به‌واسطه نیت از ملکوت اسفل و صورت موحشه و مدهشه می‌باشد.<ref>همان.</ref> به اعتقاد امام‌ خمینی روح عمل و تمام حقیقت آن، نیت اصلی و اهمیت عمل به‌واسطه قصد خالص و نیت صادقانه است، اگر روح عمل قوی و لطیف و از قلب سلیم صادر شده باشد دارای اهمیت خواهد بود. امام ‌خمینی در بیان رابطه‌ متقابل عمل و نیت با استناد به آیه: «کلّ یعمل علی شاکلته» معتقد است هر یک از دیگری متأثر است.<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۸۸-۳۸۹.</ref> و عمل بدون نیت صحیح نیست.<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۳۲.</ref>
  
حديث معروف «انما الاعمال بالنيات» اشاره به همين معنى است، چرا كه دقت در ذيل حديث، مفهوم و معنى آن را روشن مى‌سازد. در [[بحارالانوار ]] از [[پیامبر اسلام|پيامبر اكرم]] صلى الله عليه و آله چنين نقل شده است كه فرمود: «انما الاعمال بالنيات و انما لكل امرء مانوى فمن كانت هجرته الى الله و رسوله فهجرته الى الله و رسوله و من كان هجرته الى دنيا يصيبها او امراة يتزوجها فهجرته الى ما هاجر اليه؛ ارزش اعمال بستگى به نيت ها دارد و بهره هر كس از عملش مطابق نيت اوست، كسى كه به خاطر خدا و پيامبر هجرت كند، هجرت به سوى خدا و پيامبر كرده است. و كسى كه به خاطر رسيد به مال دنيا يا بدست آوردن همسرى، هجرت كند بهره‌اش همان چيزى است كه به سوى آن هجرت كرده است».<ref>بحارالانوار، جلد 67، صفحه 211 - در پاورقى‌هاى بحارالانوار آمده كه اين حديث، مورد اتفاق همه علماى اسلام است. سپس به كلام بخارى در صحيحش در كتاب الايمان، صفحه‌23 اشاره مى‌كند.</ref>
+
علامه [[محمدتقی مصباح یزدی]] در رساله خود «کلمة حول فلسفة الاخلاق» فرقی بین نیت و داعی نمی‌گذارند و پس از تقسیم رغبت و داعی به غریزی و غیر غریزی، داعی غیر غریزی را به «نیت» نام می‌نهند؛ در بیان وی، نیت به معنای مصدری به کار نرفته بلکه به معنای اسمی گرفته شده است؛ بنابراین، نیت عبارت است از: «داعی و انگیزه غیر غریزی که فاعل در هنگام انجام فعل توجه و عنایتی بدان دارد».<ref>مصباح یزدی، محمدتقی، کلمة حول فلسفة الاخلاق، ص۲۱.</ref>
  
حديث ‌«على قدر النية تكون من‌الله عطية؛ عطاياى الهى به اندازه نيت انسان است».<ref>غررالحكم، حديث 1594.</ref> كه از [[امام علی علیه السلام|امام على]] عليه السلام نقل شده مى‌توان اشاره‌اى به اين معنى يا معنى سابق باشد.
+
می توان «نیت» را به معنای اسمی چنین تعریف کرد: نیت امری است آگاهانه که میل فاعل مرید بالفعل بدان تعلق گرفته باشد؛ بنابراین تعریف، نیت عنصری است که در آن هم عنصر علم و هم عنصر میل دخالت دارد و به‌طورکلی، نیت عنصر بسیطی نیست، بلکه امری است مرکب. در اینجا، ممکن است گفته شود که نیت اصلاً عنصر ثالثی جدای از میل و علم نیست، بلکه نیت مفهومی است که بر عنصر علم از آن حیث که میل نفس بدان تعلق یافته و مورد گرایش فاعل است اطلاق می‌شود؛ بنابراین بیان، نیت مفهومی است انتزاعی که منشأ انتزاع آن علم و میل هستند.
  
از مجموع آنچه در اين بحث آمد بخوبى مى‌توان نتيجه گرفت كه براى پيروزى در هر كار و رسيدن به مقصود - مخصوصاً در كارهاى مهم - تصميم و عزم راسخ و استحكام نيت و قوت اراده لازم است و تا اين معنى حاصل نشود، سعى و تلاش انسان بى‌حاصل يا كم حاصل است.
+
نیت ماهیتاً هر چه باشد و هر تعریفی داشته باشد، به معنای مصدری - نه اسمی -، فعلی از افعال نفس محسوب می‌شود؛ بنابراین، امری است مجرد و از سنخ وجود نفس است. لذا همچون عنصر «علم» می‌تواند در صعود و یا سقوط نفس مؤثر باشد. همان‌طور که غذای فاسد می‌تواند مانع رشد جسمانی انسان شده، قوای بدنی را تضعیف نماید، نیت فاسده نیز می‌تواند روح بشر را فاسد نموده، از مراتب عالیه انسانی به درجات نازله سقوط دهد.
  
آنها كه ‌مى‌خواهند در طريق ‌اصلاح نفس‌ و [[تزکیه نفس|تهذيب]] اخلاق گام بردارند نيز از اين قاعده مستثنا نيستند. بايد با اراده‌ آهنين كار را شروع‌كنند و با توكل بر خداوند بزرگ پيش بروند.
+
==نیت و مسئله جزا==
  
در اينجا اين سؤال پيش مى‌آيد كه قوت و قدرت اراده كه در بالا به آن اشاره شد چگونه بدست مى‌آيد؟ پاسخ اين سؤال روشن است، راه اصلى آن انديشه و تفكر در نتائج كار و عظمت هدف و بزرگى مقصد است؛ هرگاه انسان تحليل روشنى در اين زمينه داشته باشد و مقصود را بخوبى بشناسد و از اهميت آن آگاه و باخبر باشد، با اراده‌اى قوى و عزمى استوار در اين راه گام مى‌نهد.
+
آنچه در یک فعل ارادی موضوع ارزشیابی اخلاقی قرار می‌گیرد کمیت مادی آن نیست، بلکه موضوع ارزشیابی اخلاقی اولاً و بالذات یک امر نفسانی و مجرد است که همان عنصر نیت است و اگر هم بعد مادی و غیر مجرد یک عمل متصف به ارزش‌های اخلاقی شود، باز هم از حیث یک بعد معنوی است. چراکه خوبی و بدی عمل اخلاقی هرگز نسبتی با زیادی یا کمی ندارد.
  
هرگاه انسان درست فكر كند كه ارزش وجود او جز به فضائل اخلاقى نيست و هدف آفرينش انسان چيزى جز تكامل اخلاق و قرب الى الله نمى‌باشد و هر لحظه از اين هدف مهم غافل شود، عقب گرد و سقوط او آغاز خواهد شد، هر اندازه اين حقيقت را بهتر بشكافد و باور كند گامهاى او در اين راه استوارتر خواهد بود.
+
بنابراین، موضوع ارزشیابی اخلاقی یک عمل که یک جنبه مادی دارد و یک جنبه غیرمادی که همان نیت عمل است، در واقع همان بعد غیرمادی آن است. قتل نفس بی‌گناه با اعدام کردن یک قاتل جنایتکار از نظر بعد فیزیکی و مادی هیچ‌گونه تفاوتی با یکدیگر ندارند. هر دو در صورت و ظاهر، دو فعل شبیه و یکسانند، اما یکی از این دو عملی قبیح و زشت شمرده می‌شود و دیگری عملی نیک و شایسته، چراکه نیت‌ها در دو عمل تفاوت می‌کند.
  
در يك جمله بايد گفت: اراده‌هاى قوى از معرفت كامل و توجه به اهميت هدف سرچشمه مى‌گيرد.
+
آن جهت و بعد حقیقی که در یک عمل ارادی موضوع ارزش و احکام اخلاقی است، بعد روحی و نفسانی آن است که همان عنصر نیت است و ملاک خوبی و بدی عمل، همین عنصر است. با توجه به این مسئله، جزا و پاداش اعمال اختیاری نیز تبیین می‌شود. اگر ملاک خوبی و بدی عمل، عنصر نیت باشد که «انّما الاعمال بالنیّات»، ملاک جزا و پاداش عمل نیز همین عنصر خواهد بود؛ یعنی هر چند یک عمل ممکن است از نظر ظاهری و صوری و از ابعاد مادی ناچیز دیده شود، اما ممکن است نیت عمل چنان آن را ارزشمند گرداند که موجبات تحصیل سعادت ابدی انسان را فراهم آورد ونیز ممکن است یک عمل بااینکه از نظر صورت ظاهری، بسیار بزرگ و عظیم جلوه می‌نماید، به خاطر این عنصر «نیت» نه تنها هیچ‌گونه ارزش مثبت نداشته باشد، بلکه دارای ارزش منفی بوده، موجبات سقوط و شقاوت ابدی انسان را فراهم سازد.
 +
 
 +
با توجه به آنچه گفته شد، مسئله پاداش و کیفر جاوید [[آخرت|اخروی]] نیز تا حدی قابل تبیین است. نیت عمل یک امر مادی و دارای کمیت‌های محدود زمانی و مکانی نیست که میزان جزای اخروی را بتوان با آن مقایسه کرد و به‌طورکلی، با نامحدود یا محدود هیچ نسبتی ندارد و نمی‌توان کسری برای آن در نظر گرفت؛ بنابراین، با توجه به اینکه نیت در عمل، خود یک امر مادی و محدود نیست، مسئله پاداش و کیفر نامحدود اخروی نیز قابل تبیین عقلی است.
  
 
==ارکان نیت==
 
==ارکان نیت==
سطر ۴۴: سطر ۴۷:
 
یكی اینكه عمل باید از روی توجه باشد نه از روی عادت، آنچنان عادتی كه انسان بدون اینكه خودش توجه داشته باشد كأنّه بدنش دارد عمل را انجام می دهد، مثل خیلی كارهایی كه انسان بدون توجه انجام می دهد مانند راه رفتن. انسان وقتی دارد راه می رود توجه ندارد كه دارد راه می رود، از روی بی توجهی است. [پس اولین ركن نیّت این است كه انسان] باید ذهنش را متمركز كند به طوری كه عمل از روی توجه باشد نه بی توجهی. اینكه می گویند استدامه نیّت هم شرط است برای همین است. توجهی هم كه [در ابتدای نماز] داری كافی نیست؛ یعنی اگر انسان در وسط [[نماز]] آنچنان از كار خود غفلت كند كه باید متوجهش كرد، نمازش [[باطل]] است.
 
یكی اینكه عمل باید از روی توجه باشد نه از روی عادت، آنچنان عادتی كه انسان بدون اینكه خودش توجه داشته باشد كأنّه بدنش دارد عمل را انجام می دهد، مثل خیلی كارهایی كه انسان بدون توجه انجام می دهد مانند راه رفتن. انسان وقتی دارد راه می رود توجه ندارد كه دارد راه می رود، از روی بی توجهی است. [پس اولین ركن نیّت این است كه انسان] باید ذهنش را متمركز كند به طوری كه عمل از روی توجه باشد نه بی توجهی. اینكه می گویند استدامه نیّت هم شرط است برای همین است. توجهی هم كه [در ابتدای نماز] داری كافی نیست؛ یعنی اگر انسان در وسط [[نماز]] آنچنان از كار خود غفلت كند كه باید متوجهش كرد، نمازش [[باطل]] است.
  
ركن دوم نیّت، [[اخلاص]] است و اینكه انگیزه انسان از عمل چیست.
+
ركن دوم نیّت، [[اخلاص]] است و اینكه انگیزه انسان از عمل چیست. [بنابراین دو ركن نیّت به این شرح است]: 1. چه می كنم؟ 2. برای چه این كار را انجام می دهم؟ «چه می كنم» اصل نیّت است كه حتما باید برای نزدیكی به خدا و رضای او باشد.<ref> تعلیم و تربیت در اسلام،استاد مطهری، در دسترس در [http://www.mortezamotahari.com/fa/bookview.html?BookId=8202&BookArticleID=130047 سایت شهید مطهری]، بازیابی: 20آبان 1392</ref>
 
 
[بنابراین دو ركن نیّت به این شرح است]:
 
 
 
1. چه می كنم؟
 
 
 
2. برای چه این كار را انجام می دهم؟
 
 
 
«چه می كنم» اصل نیّت است كه حتما باید برای نزدیكی به خدا و رضای او باشد.<ref> تعلیم و تربیت در اسلام،استاد مطهری، در دسترس در [http://www.mortezamotahari.com/fa/bookview.html?BookId=8202&BookArticleID=130047 سایت شهید مطهری]، بازیابی: 20آبان 1392</ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۵۸: سطر ۵۳:
  
 
==منابع==
 
==منابع==
[[ناصر مکارم شیرازی]]، اخلاق در قرآن، جلد اول.
+
*سایت اطلاع‌رسانی حوزه، بر گرفته از مقاله «کاوشی در باره نیت»، تاریخ بازیابی ۹۸/۱۰/۸.   
 
+
*دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.
[[تعلیم و تربیت در اسلام (کتاب)|تعلیم و تربیت در اسلام]]، [[شهيد مرتضی مطهرى|استاد مطهری]].
+
*اخلاق در قرآن، ناصر مکارم شیرازی، جلد اول.
 +
*[[تعلیم و تربیت در اسلام (کتاب)|تعلیم و تربیت در اسلام]]، مرتضی مطهرى.
  
 
[[رده:کلیات اخلاق]]
 
[[رده:کلیات اخلاق]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۶

«نیّت» به معنای قصد و عزم و انگیزه انسان در اعمال اختیاری است. از نظر اسلام، در انجام عبادات، تنها قصد تقرّب الی الله معتبر است. در روایات متعدد، نیّت به عنوان اساس عمل ذکر شده و معیار ارزشیابی و نیکی و زشتی آن نیز، نیّت فاعل دانسته شده و نیز مسئله جزا و پاداش عمل، مبتنی بر نیّت است.

مفهوم نیت

«نیّت» در زمینه و مسائل متعدد مباحث علمی و اسلامی مطرح می‌شود. علمای علم اصول، در یک تقسیم، احکام شرعیه را به دو دسته «تعبدیات» و «توصلیات» تقسیم می‌کنند و در این تقسیم، فارق اصلی بین این دو قسم را، عنصر «نیت» می‌دانند. در مبحث معاد و چگونگی پاداش و کیفر الهی در روز رستاخیز نیز که از مباحث علم کلام است، مسئله نیت مطرح می‌شود. فلسفه اخلاق نیز مسئله «نیت» را در ارزش‌گذاری اخلاقی مورد ملاحظه قرار می‌دهد. «نیت» از دیدگاه خاصی، از مسائل علم النفس فلسفی و علم روان‌شناسی نیز محسوب می‌شود. «قصد و نیت» گاه به معنای توجه و التفات گرفته می‌شود و با توجه به این معنا، می‌توان گفت که مسئله «نیت» در مسائل حقوقی و جزائی نیز به شکل خاصی مطرح گردیده است.

واژه «نیت» در مقام استعمال فارسی‌زبانان، گاه به معنای اسمی به کار می‌رود و مراد از آن، غایتی است که فاعل از فعل خود آن را در نظر گرفته است. در این استعمال، «نیت» به معنای مصدری یعنی نیت کردن نیست، بلکه به معنای «مَنوی» است. استعمال دوم «نیت» در معنای مصدر است که از آن فعل مشتق می‌شود (لکلّ امرء ما نَوی). «نیت» در استعمال سوم، به معنای توجه، التفات و خطور ذهنی به کار می‌رود و غالباً در هنگام انجام عبادات مثلاً به هنگام انجام نماز مطرح می‌شود.

در واژگان عربی نیز، نیت به معنای متعدد به کار می‌رود: نیت مثل «خیفة»، مصدر است که افعال ماضی و مضارع «نوی»، «ینوی» از آن مشتق می‌شود. در کتاب المنجد آمده است: واژه «نیت» در کلام عرب، به معنای اسمی نیز به کار می‌رود و لذا در لسان روایات، به صورت جمع یعنی «نیات» آمده است.[۱] اما در زبان عربی، «نیت» به معنای توجه و التفات به کار نرفته است، از این رو، باید گفت که استعمال این واژه در زبان فارسی به معنای توجه و التفات، غلط مشهور است.

به نظر می‌رسد، منشأ این توهم این است که شارع اسلام، «نیت قربت» را در امتثال و قبولی احکام تعبدیه شرط کرده است و در بین فقها و اصولیین، بحث‌های گسترده‌ای پیرامون اینکه منظور از «نیت» در عبادات چیست؟ صورت گرفته است. بعضی بر این عقیده‌اند که مراد از نیت کردن، «اخطار بِالبال» (در فکر آوردن) است. از همین جاست که گاه به غلط، واژه «نیت» در معنای توجه و التفات به کار می‌رود؛ اما باید دانست که صاحب‌نظران فن، همگی بر این اعتقاد نیستند و شرط صحت نیت را، اخطار بالبال نمی‌دانند.

افعال ارادی انسان، تماماً مبتنی بر دو مبدأ علم و گرایش است. تحقق و وجود میل، همواره مستلزم صدور فعل نیست اما هر فعلی که از فاعل مختار - از آن حیث که مختار است - صادر می‌شود، متوقف بر تحقق دو عنصر علم و میل است. البته، این میل گاه مربوط به قوای نفسانی است و گاه مربوط به اعضای حسی و بدنی.

بعضی چنین پنداشته‌اند که علم تصوری و تصدیقی و صرف توجه و التفات به یک عمل، خود موجد میل و رغبت است؛ اما در حقیقت چنین نیست. چراکه «علم» فی حد نفسه پدیده‌ای است که ذاتاً جز خاصیت کشف و حاکی بودن، خاصیت دیگری ندارد.[۲] تنها نقشی که در این میان برای علم می‌توان قائل شد، این است که علم شرط بیدار شدن میل و رغبت نهفته در نفس است. به عبارت صحیح‌تر باید گفت که میل و رغبتی که در نفس انسان نهفته است، برای تأثیر خود و وادار ساختن انسان به انجام فعلی، بایستی زمینه و موضوعی برای خود بیابد، این زمینه و موضوع در واقع به وسیله همان علم تصوری و تصدیقی که به واسطه بعد علمی و ادراکی نفس حاصل می‌شود، تأمین خواهد شد.

برای صدور یک فعل ارادی از انسان، مطلق علم و میل کافی نیست. گاهی انسان فعلی را تصور می‌کند و در ابتدا به مفید بودن انجام آن هم تصدیق می‌کند اما به محض مقایسه آن با افعال ارادی دیگر، از اقدام به آن کار منصرف می‌شود. اینجا درواقع، تصدیق واقعی و پایدار به مفید بودن عمل حاصل نشده است. وقتی درجه علم ضعیف است، میل نیز به همان نسبت ضعیف‌تر خواهد بود. هر چه قدر علم، واضح‌تر و روشن‌تر باشد، میل نیز شدیدتر است.

برای روشن شدن مفهوم و جایگاه حقیقی نیت در افعال ارادی که در آن‌ها «نیت» وجود دارد مثالی طرح می‌کنیم: هنگامی‌که به شخصی سلام می‌کنیم، این سلام، ظاهری دارد و باطنی. باطن آن یعنی مقصود حقیقی از انجام این فعل، تنها و تنها برای ما و خداوند معلوم است. فرض کنیم که این سلام کردن برای این است که به واسطه آن، به مقام و ریاستی برسیم. در اینجا گفته می‌شود که این «سلام» به نیت رسیدن به ریاست و مقام، صورت گرفته است. آنچه مهم و مورد نظر ماست این است که ببینیم مفهوم نیت در این سلام حقیقتاً به چه معناست و از چه مقوله‌ای است و یا منشأ انتزاع آن چیست؟

برای این منظور، به تجزیه و تحلیل عناصری که در صدور این فعل یعنی «سلام کردن» دخیل‌اند می‌پردازیم: در واقع قبل از بیان سلام، برای ما تصوراتی حاصل می‌شود. در بین خود این تصورات نیز، منطقاً ترتیبی وجود دارد. نخست تصوری از مطلوب، یعنی ریاست و مقام در ذهن ما حاصل می‌شود. سپس، تصور «سلام» به‌عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به مطلوب برای ما حاصل می‌شود؛ و سرانجام، تصدیق به مفید بودن «سلام» صورت می‌گیرد که این‌ها همه از مقوله علم‌اند. این علم - چنانکه گفتیم - هرچند خود، میل آفرین نیست، اما شرط جوشش میل به انجام عمل، یعنی سلام کردن است. این میل نیز وقتی شدید شد، نفس دستور انجام عمل را به اعضاء مربوطه یعنی دهان و لب و زبان و... می‌دهد که این همان مرحله اراده نفس است.

برخی نیت را به دو نوع اخلاقی و روان‌شناختی تقسیم کرده اند؛[۳] با این توضیح که در هر عمل ارادی دو نظر و توجه وجود دارد: یک توجه و نظر بر خود عمل است و توجه و نظر دیگر به غایت. توجه اولی در واقع همان نیت روان‌شناختی است و علمای روانشناس نیز چنین نیتی را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهند. نظر و عنایت دیگری که فاعل مرید در هنگام انجام فعل به سوی غایت دارد، نیت اخلاقی است که در حوزه علم اخلاق قرار می‌گیرد و متصف به ارزش‌های اخلاقی - منفی یا مثبت - می‌شود. نیت، به معنایی که در روان‌شناسی مورد بحث واقع می‌شود، متصف به ارزش‌های اخلاقی نمی‌شود. این نیت در واقع به معنای قصد و عزم بر کار است، نه به معنای انگیزه و دافع که متصف به حسن و قبح اخلاقی می‌شود. در اینجا ممکن است گفته شود که نیت روان‌شناختی یعنی توجه و عنایتی که بر خود فعل است، در واقع یا به عنصر علم بازگشت می‌کند و یا همان اراده است؛ بنابراین، «نیت» یک معنا بیش‌تر ندارد و آن همان «نیت» اخلاقی است.

امام‌ خمینی نیت را صورت فعلی و جنبه ملکوتی عمل می‌داند.[۴] ایشان با استناد به روایتی «النیة افضل من العمل» نیت را افضل از عمل می‌داند و بلکه نیت تمام حقیقت عمل است، زیرا نیت صورت کامل عمل و فصل محصّل اوست و صحت و فساد و کمال و نقص اعمال به نیت است. چنانچه عمل واحد به‌واسطه نیت گاهی تعظیم و گاهی مورد توهین است و گاهی تام و گاهی ناقص و گاهی به‌واسطه نیت از سنخ ملکوت اعلی و صورت جمیله می‌گردد و گاهی به‌واسطه نیت از ملکوت اسفل و صورت موحشه و مدهشه می‌باشد.[۵] به اعتقاد امام‌ خمینی روح عمل و تمام حقیقت آن، نیت اصلی و اهمیت عمل به‌واسطه قصد خالص و نیت صادقانه است، اگر روح عمل قوی و لطیف و از قلب سلیم صادر شده باشد دارای اهمیت خواهد بود. امام ‌خمینی در بیان رابطه‌ متقابل عمل و نیت با استناد به آیه: «کلّ یعمل علی شاکلته» معتقد است هر یک از دیگری متأثر است.[۶] و عمل بدون نیت صحیح نیست.[۷]

علامه محمدتقی مصباح یزدی در رساله خود «کلمة حول فلسفة الاخلاق» فرقی بین نیت و داعی نمی‌گذارند و پس از تقسیم رغبت و داعی به غریزی و غیر غریزی، داعی غیر غریزی را به «نیت» نام می‌نهند؛ در بیان وی، نیت به معنای مصدری به کار نرفته بلکه به معنای اسمی گرفته شده است؛ بنابراین، نیت عبارت است از: «داعی و انگیزه غیر غریزی که فاعل در هنگام انجام فعل توجه و عنایتی بدان دارد».[۸]

می توان «نیت» را به معنای اسمی چنین تعریف کرد: نیت امری است آگاهانه که میل فاعل مرید بالفعل بدان تعلق گرفته باشد؛ بنابراین تعریف، نیت عنصری است که در آن هم عنصر علم و هم عنصر میل دخالت دارد و به‌طورکلی، نیت عنصر بسیطی نیست، بلکه امری است مرکب. در اینجا، ممکن است گفته شود که نیت اصلاً عنصر ثالثی جدای از میل و علم نیست، بلکه نیت مفهومی است که بر عنصر علم از آن حیث که میل نفس بدان تعلق یافته و مورد گرایش فاعل است اطلاق می‌شود؛ بنابراین بیان، نیت مفهومی است انتزاعی که منشأ انتزاع آن علم و میل هستند.

نیت ماهیتاً هر چه باشد و هر تعریفی داشته باشد، به معنای مصدری - نه اسمی -، فعلی از افعال نفس محسوب می‌شود؛ بنابراین، امری است مجرد و از سنخ وجود نفس است. لذا همچون عنصر «علم» می‌تواند در صعود و یا سقوط نفس مؤثر باشد. همان‌طور که غذای فاسد می‌تواند مانع رشد جسمانی انسان شده، قوای بدنی را تضعیف نماید، نیت فاسده نیز می‌تواند روح بشر را فاسد نموده، از مراتب عالیه انسانی به درجات نازله سقوط دهد.

نیت و مسئله جزا

آنچه در یک فعل ارادی موضوع ارزشیابی اخلاقی قرار می‌گیرد کمیت مادی آن نیست، بلکه موضوع ارزشیابی اخلاقی اولاً و بالذات یک امر نفسانی و مجرد است که همان عنصر نیت است و اگر هم بعد مادی و غیر مجرد یک عمل متصف به ارزش‌های اخلاقی شود، باز هم از حیث یک بعد معنوی است. چراکه خوبی و بدی عمل اخلاقی هرگز نسبتی با زیادی یا کمی ندارد.

بنابراین، موضوع ارزشیابی اخلاقی یک عمل که یک جنبه مادی دارد و یک جنبه غیرمادی که همان نیت عمل است، در واقع همان بعد غیرمادی آن است. قتل نفس بی‌گناه با اعدام کردن یک قاتل جنایتکار از نظر بعد فیزیکی و مادی هیچ‌گونه تفاوتی با یکدیگر ندارند. هر دو در صورت و ظاهر، دو فعل شبیه و یکسانند، اما یکی از این دو عملی قبیح و زشت شمرده می‌شود و دیگری عملی نیک و شایسته، چراکه نیت‌ها در دو عمل تفاوت می‌کند.

آن جهت و بعد حقیقی که در یک عمل ارادی موضوع ارزش و احکام اخلاقی است، بعد روحی و نفسانی آن است که همان عنصر نیت است و ملاک خوبی و بدی عمل، همین عنصر است. با توجه به این مسئله، جزا و پاداش اعمال اختیاری نیز تبیین می‌شود. اگر ملاک خوبی و بدی عمل، عنصر نیت باشد که «انّما الاعمال بالنیّات»، ملاک جزا و پاداش عمل نیز همین عنصر خواهد بود؛ یعنی هر چند یک عمل ممکن است از نظر ظاهری و صوری و از ابعاد مادی ناچیز دیده شود، اما ممکن است نیت عمل چنان آن را ارزشمند گرداند که موجبات تحصیل سعادت ابدی انسان را فراهم آورد ونیز ممکن است یک عمل بااینکه از نظر صورت ظاهری، بسیار بزرگ و عظیم جلوه می‌نماید، به خاطر این عنصر «نیت» نه تنها هیچ‌گونه ارزش مثبت نداشته باشد، بلکه دارای ارزش منفی بوده، موجبات سقوط و شقاوت ابدی انسان را فراهم سازد.

با توجه به آنچه گفته شد، مسئله پاداش و کیفر جاوید اخروی نیز تا حدی قابل تبیین است. نیت عمل یک امر مادی و دارای کمیت‌های محدود زمانی و مکانی نیست که میزان جزای اخروی را بتوان با آن مقایسه کرد و به‌طورکلی، با نامحدود یا محدود هیچ نسبتی ندارد و نمی‌توان کسری برای آن در نظر گرفت؛ بنابراین، با توجه به اینکه نیت در عمل، خود یک امر مادی و محدود نیست، مسئله پاداش و کیفر نامحدود اخروی نیز قابل تبیین عقلی است.

ارکان نیت

اسلام هیچ عبادتی را بدون نیّت نمی پذیرد، و نیّت از نظر اسلام دارای دو ركن است:

یكی اینكه عمل باید از روی توجه باشد نه از روی عادت، آنچنان عادتی كه انسان بدون اینكه خودش توجه داشته باشد كأنّه بدنش دارد عمل را انجام می دهد، مثل خیلی كارهایی كه انسان بدون توجه انجام می دهد مانند راه رفتن. انسان وقتی دارد راه می رود توجه ندارد كه دارد راه می رود، از روی بی توجهی است. [پس اولین ركن نیّت این است كه انسان] باید ذهنش را متمركز كند به طوری كه عمل از روی توجه باشد نه بی توجهی. اینكه می گویند استدامه نیّت هم شرط است برای همین است. توجهی هم كه [در ابتدای نماز] داری كافی نیست؛ یعنی اگر انسان در وسط نماز آنچنان از كار خود غفلت كند كه باید متوجهش كرد، نمازش باطل است.

ركن دوم نیّت، اخلاص است و اینكه انگیزه انسان از عمل چیست. [بنابراین دو ركن نیّت به این شرح است]: 1. چه می كنم؟ 2. برای چه این كار را انجام می دهم؟ «چه می كنم» اصل نیّت است كه حتما باید برای نزدیكی به خدا و رضای او باشد.[۹]

پانویس

  1. لویس معلوف، المنجد، نشر اسماعیلیان، ۱۳۶۲.
  2. مصباح یزدی، محمدتقی، کلمة حول فلسفة الاخلاق، ص۲۱.
  3. محمدعبدالله درّاز، دستور الاخلاق فی القرآن، ص۴۲۱.
  4. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۳۱.
  5. همان.
  6. امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۸۸-۳۸۹.
  7. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۳۲.
  8. مصباح یزدی، محمدتقی، کلمة حول فلسفة الاخلاق، ص۲۱.
  9. تعلیم و تربیت در اسلام،استاد مطهری، در دسترس در سایت شهید مطهری، بازیابی: 20آبان 1392


منابع

  • سایت اطلاع‌رسانی حوزه، بر گرفته از مقاله «کاوشی در باره نیت»، تاریخ بازیابی ۹۸/۱۰/۸.
  • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.
  • اخلاق در قرآن، ناصر مکارم شیرازی، جلد اول.
  • تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهرى.