ودیعه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
وديعه عقدى است ميان دو طرف مبنى بر اين  كه يكى از آن دو، مالى را به ديگرى بسپارد تا براى وى نگهدارى كند. به صاحب مال، امانت گذار و به كسى كه آن را قبول مى كند، امانت دار گفته مى شود. بر امانت دار واجب است در حفظ [[امانت]] بكوشد و آن را در جاى مناسبى نگه دارد به گونه‌اى كه در نظر [[عرف]]، در نگهدارى امانت كوتاهى نكرده باشد وگرنه در صورت تلف، [[ضامن]] است.<ref> كليات فقه اسلامى، علیرضا علی نوری،ص 179 </ref>
+
«وديعه» عقدى است ميان دو طرف مبنى بر اينكه يكى از آن دو، مالى را به ديگرى به [[امانت]] بسپارد تا براى وى نگهدارى كند. به صاحب مال، امانت‌گذار (مودِع) و به كسى كه آن را قبول مى‌كند، امانت‌دار (مستودَع) گفته مى‌شود.  
  
==شرایط ودیعه==
+
==معنا و شرایط ودیعه==
عقد وديعه در صورتى صحيح است كه دو طرف آن بالغ و عاقل باشند. اين عقد از سوى هر دو طرف قابل فسخ است يعنى هر لحظه كه امانت دار بخواهد، مى تواند امانت را به صاحبش بازگرداند؛ چنان كه امانت گذار نيز هر وقت بخواهد، مى تواند امانتش را پس بگيرد.<ref> كليات فقه اسلامى، علیرضا علی نوری،ص 179 </ref>
+
«ودیعه» به معنای «[[امانت]]» است؛ با این تفاوت که، امانت عام بوده و به مواردی که مالی با قصد یا بدون قصد در اختیار دیگری قرار می‌گیرد اطلاق می‌شود؛ اما ودیعه خاص است و تنها امانتهایی را که با قصد و انشا در اختیار کسی قرار داده شود شامل است.<ref>التعریفات، ص ۳۲۵.</ref> همچنین، ودیعه عقدی است که نیاز به ایجاب و قبول دارد و در متعاقدین شرایط عامه [[تکلیف]] شرط است،<ref>مصطلحات الفقه، ص ۵۵۵.</ref> برخلاف امانت که در همه موارد آن این امور لازم نیست.
 +
 
 +
عقد وديعه در صورتى صحيح است كه دو طرف آن [[بلوغ|بالغ]] و عاقل باشند. اين عقد از سوى هر دو طرف قابل فسخ است؛ يعنى هر لحظه كه امانت دار بخواهد، مى تواند امانت را به صاحبش بازگرداند؛ چنانكه امانت گذار نيز هر وقت بخواهد، مى تواند امانتش را پس بگيرد.<ref> كليات فقه اسلامى، علیرضا علی نوری، ص 179. </ref>
  
 
==مصادیق ودیعه==
 
==مصادیق ودیعه==
 
   
 
   
1) سپردن اموال به همسایه هنگام سفر مصداق ودیعه می‌باشد، اگر چه عنوان عقد ودیعه را ذكر نكنند.
+
*1) سپردن اموال به همسایه هنگام سفر، مصداق ودیعه می‌باشد، اگرچه عنوان عقد ودیعه را ذكر نكنند.
  
2) نگاهداری اسلحه و موبایل و... كه در نگهبانی بعضی ادارات تحویل می‌شود.
+
*2) نگاهداری اسلحه و موبایل و... كه در نگهبانی بعضی ادارات تحویل داده می‌شود.
  
3) نگاهداری كفش‌ها در مساجد.
+
*3) نگاهداری كفش‌ها در [[مسجد|مساجد]].
  
4) بعضی ادارات جهت نگاه‌داری وسایل، صندوق امانات تدارك دیده‌اند و موارد دیگر كه مصداق ودیعه هستند و احكام ودیعه بر آن بار می‌شود.<ref> شعبان علی جباری، ودیعه،  [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]،  بازیابی 7 اردیبهشت 1394 </ref>
+
*4) بعضی ادارات جهت نگهداری وسایل، صندوق امانات تدارك دیده‌اند. و موارد دیگر كه مصداق ودیعه هستند و [[احكام]] ودیعه بر آن بار می‌شود.<ref> شعبانعلی جباری، [http://www.pajoohe.ir ودیعه، دانشنامه پژوهه]. </ref>
  
==تعهدات مستودع یا امین==
+
==وظایف مستودع یا امین==
1) حفاظت از مال امانتی؛ به همان‌ صورتی كه مقرر شده است. در غیر این صورت، طبق متعارف باید عمل کند والا ضامن است.
+
*1) حفاظت از مال امانتی؛ به همان‌ صورتی كه مقرر شده است، یا طبق متعارف باید عمل کند. بر امانت‌دار واجب است در حفظ [[امانت]] بكوشد و آن را در جاى مناسبى نگه دارد، به گونه‌اى كه در نظر [[عرف]]، در نگهدارى امانت كوتاهى نكرده باشد، وگرنه در صورت تلف مال، [[ضامن]] است.<ref> كليات فقه اسلامى، علیرضا علی نوری، ص 179. </ref>
  
2) عدم استفاده از مال امانی؛ چرا كه مال برای حفاظت پیش او گذاشته شده است، مگر این‌كه با صراحت یا ضمناً اجازه در استفاده داشته باشد. والاّ اگر اجازه نداشته و استفاده كرده باشد، ضامن است.  
+
*2) عدم استفاده از مال امانی؛ چرا كه مال برای حفاظت پیش او گذاشته شده است، مگر این‌كه با صراحت یا ضمناً اجازه در استفاده داشته باشد. والّا اگر اجازه نداشته و استفاده كرده باشد، ضامن است.  
  
3) رد عین مال امانی؛ امین باید عین مالی را كه دریافت كرده است، رد نماید. نه عوض و بدل آن را مگر این‌كه عین مال از او قهراً‌ گرفته شده یا تلف شده توسط امین كه در این صورت عوض، مثل یا قیمت آن پرداخته می‌شود.
+
*3) رد عین مال امانی؛ امین باید عین مالی را كه دریافت كرده است رد نماید، نه عوض و بدل آن را، مگر این‌كه عین مال از او قهراً‌ گرفته شده یا تلف شده توسط امین، كه در این صورت عوض، مثل یا قیمت آن پرداخته می‌شود.
  
4) ضمانت امین در صورتی است كه مال توسط او یا ورثه او تلف شود یا این‌كه در نگاه‌داری مال تعدی و تفریط كند والّا چون امین است مسئول تلف یا نقص مال نمی‌باشد. بنابراين اگر مال امانى بدون تعمد و كوتاهى امانت‌دار، به طور اتفاقى از بين رفت، وى ضامن نيست.
+
*4) ضمانت امین در صورتی است كه مال توسط او یا ورثه او تلف شود یا این‌كه در نگاهداری مال تعدی و تفریط كند، والّا چون امین است مسئول تلف یا نقص مال نمی‌باشد. بنابراين اگر مال امانى بدون تعمد و كوتاهى امانت‌دار، به طور اتفاقى از بين رفت، وى ضامن نيست.
  
5) رد مال به مالك واقعی؛ اگر ثابت شود كه كسی دیگر مالك است، باید آن را به مالك واقعی رد كند.<ref> شعبان علی جباری، ودیعه، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]،  بازیابی 7 اردیبهشت 1394 </ref>  
+
*5) رد مال به مالک واقعی؛ اگر ثابت شود كه كسی دیگر مالك است، باید آن را به مالك واقعی رد كند.<ref> شعبانعلی جباری، [http://www.pajoohe.ir ودیعه، دانشنامه پژوهه].</ref>
 
   
 
   
6)اگر كسى مالى را دزديده و آن را به امانت گذاشت، بر امانت دار جايز نيست آن را به وى بازگرداند بلكه آن مال در دست او امانت شرعى است<ref> در موردى كه خود مالك، مالش را نزد كسى به امانت بگذارد، يا به مضاربه، اجاره، عاريه و يا رهن بدهد، امانت  مالكى نام دارد و آن جا كه مال كسى بدون اجازه وى و بدون تسلط عدوانى در دست انسان بيفتد، امانت شرعى شمرده مى شود؛ نظير اين  كه مشترى به اشتباه پول زيادترى به فروشنده داده باشد كه در اين صورت، آن زيادى نزد فروشنده امانت شرعى است و بايد به صاحبش برگرداند و اگر در نگهداريش كوتاهى ورزيده از بين رود، ضامن است. ر.ك تحريرالوسيله، ج 1، ص 525.</ref> و بايد آن را به صاحبش بازگرداند و اگر او را نمى شناسد، بعد از معرفى يك سال، از سوى وى [[صدقه]] دهد.<ref> [[تحريرالوسيله]]، ج 1، ص 517-521.</ref>
+
*6) اگر كسى مالى را دزديده و آن را به امانت گذاشت، بر امانت دار جايز نيست آن را به وى بازگرداند بلكه آن مال در دست او امانت شرعى است<ref> در موردى كه خود مالك، مالش را نزد كسى به امانت بگذارد، يا به مضاربه، اجاره، عاريه و يا رهن بدهد، امانت  مالكى نام دارد. ولی آنجا كه مال كسى بدون اجازه وى و بدون تسلط عدوانى در دست انسان بيفتد، امانت شرعى شمرده مى شود؛ نظير اين  كه مشترى به اشتباه پول زيادترى به فروشنده داده باشد كه در اين صورت، آن زيادى نزد فروشنده امانت شرعى است و بايد به صاحبش برگرداند و اگر در نگهداری اش كوتاهى ورزيده از بين رود، ضامن است. ر.ك تحريرالوسيله، امام خمینی، ج 1، ص 525.</ref> و بايد آن را به صاحبش بازگرداند و اگر او را نمى شناسد، بعد از معرفى يك سال، از سوى وى [[صدقه]] دهد.<ref> تحريرالوسيله، ج 1، ص 517-521.</ref>
 
 
==امانت در روایات==
 
[[ابوحمزه ثمالى]] از [[امام سجاد علیه السلام|امام چهارم]] عليه السلام نقل مى كند كه فرمود: بر شما باد كه امانت را ادا كنيد. سوگند به آن  كه [[پیامبر اسلام|محمد]] صلى الله عليه و آله و سلم را به حق، به پيامبرى برانگيخت، اگر قاتل پدرم [[امام حسین علیه السلام|حسين بن على]] عليهماالسلام شمشيرى را كه با آن پدرم را كشته، نزدم امانت بگذارد به او بازمى گردانم.<ref> كليات فقه اسلامى، علیرضا علی نوری،ص 179 به نقل از [[وسائل الشيعه]]، ج 13، ص 225، كتاب الوديعه. </ref>  
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==

نسخهٔ ‏۲۸ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۱

«وديعه» عقدى است ميان دو طرف مبنى بر اينكه يكى از آن دو، مالى را به ديگرى به امانت بسپارد تا براى وى نگهدارى كند. به صاحب مال، امانت‌گذار (مودِع) و به كسى كه آن را قبول مى‌كند، امانت‌دار (مستودَع) گفته مى‌شود.

معنا و شرایط ودیعه

«ودیعه» به معنای «امانت» است؛ با این تفاوت که، امانت عام بوده و به مواردی که مالی با قصد یا بدون قصد در اختیار دیگری قرار می‌گیرد اطلاق می‌شود؛ اما ودیعه خاص است و تنها امانتهایی را که با قصد و انشا در اختیار کسی قرار داده شود شامل است.[۱] همچنین، ودیعه عقدی است که نیاز به ایجاب و قبول دارد و در متعاقدین شرایط عامه تکلیف شرط است،[۲] برخلاف امانت که در همه موارد آن این امور لازم نیست.

عقد وديعه در صورتى صحيح است كه دو طرف آن بالغ و عاقل باشند. اين عقد از سوى هر دو طرف قابل فسخ است؛ يعنى هر لحظه كه امانت دار بخواهد، مى تواند امانت را به صاحبش بازگرداند؛ چنانكه امانت گذار نيز هر وقت بخواهد، مى تواند امانتش را پس بگيرد.[۳]

مصادیق ودیعه

  • 1) سپردن اموال به همسایه هنگام سفر، مصداق ودیعه می‌باشد، اگرچه عنوان عقد ودیعه را ذكر نكنند.
  • 2) نگاهداری اسلحه و موبایل و... كه در نگهبانی بعضی ادارات تحویل داده می‌شود.
  • 3) نگاهداری كفش‌ها در مساجد.
  • 4) بعضی ادارات جهت نگهداری وسایل، صندوق امانات تدارك دیده‌اند. و موارد دیگر كه مصداق ودیعه هستند و احكام ودیعه بر آن بار می‌شود.[۴]

وظایف مستودع یا امین

  • 1) حفاظت از مال امانتی؛ به همان‌ صورتی كه مقرر شده است، یا طبق متعارف باید عمل کند. بر امانت‌دار واجب است در حفظ امانت بكوشد و آن را در جاى مناسبى نگه دارد، به گونه‌اى كه در نظر عرف، در نگهدارى امانت كوتاهى نكرده باشد، وگرنه در صورت تلف مال، ضامن است.[۵]
  • 2) عدم استفاده از مال امانی؛ چرا كه مال برای حفاظت پیش او گذاشته شده است، مگر این‌كه با صراحت یا ضمناً اجازه در استفاده داشته باشد. والّا اگر اجازه نداشته و استفاده كرده باشد، ضامن است.
  • 3) رد عین مال امانی؛ امین باید عین مالی را كه دریافت كرده است رد نماید، نه عوض و بدل آن را، مگر این‌كه عین مال از او قهراً‌ گرفته شده یا تلف شده توسط امین، كه در این صورت عوض، مثل یا قیمت آن پرداخته می‌شود.
  • 4) ضمانت امین در صورتی است كه مال توسط او یا ورثه او تلف شود یا این‌كه در نگاهداری مال تعدی و تفریط كند، والّا چون امین است مسئول تلف یا نقص مال نمی‌باشد. بنابراين اگر مال امانى بدون تعمد و كوتاهى امانت‌دار، به طور اتفاقى از بين رفت، وى ضامن نيست.
  • 5) رد مال به مالک واقعی؛ اگر ثابت شود كه كسی دیگر مالك است، باید آن را به مالك واقعی رد كند.[۶]
  • 6) اگر كسى مالى را دزديده و آن را به امانت گذاشت، بر امانت دار جايز نيست آن را به وى بازگرداند بلكه آن مال در دست او امانت شرعى است[۷] و بايد آن را به صاحبش بازگرداند و اگر او را نمى شناسد، بعد از معرفى يك سال، از سوى وى صدقه دهد.[۸]

پانویس

  1. التعریفات، ص ۳۲۵.
  2. مصطلحات الفقه، ص ۵۵۵.
  3. كليات فقه اسلامى، علیرضا علی نوری، ص 179.
  4. شعبانعلی جباری، ودیعه، دانشنامه پژوهه.
  5. كليات فقه اسلامى، علیرضا علی نوری، ص 179.
  6. شعبانعلی جباری، ودیعه، دانشنامه پژوهه.
  7. در موردى كه خود مالك، مالش را نزد كسى به امانت بگذارد، يا به مضاربه، اجاره، عاريه و يا رهن بدهد، امانت مالكى نام دارد. ولی آنجا كه مال كسى بدون اجازه وى و بدون تسلط عدوانى در دست انسان بيفتد، امانت شرعى شمرده مى شود؛ نظير اين كه مشترى به اشتباه پول زيادترى به فروشنده داده باشد كه در اين صورت، آن زيادى نزد فروشنده امانت شرعى است و بايد به صاحبش برگرداند و اگر در نگهداری اش كوتاهى ورزيده از بين رود، ضامن است. ر.ك تحريرالوسيله، امام خمینی، ج 1، ص 525.
  8. تحريرالوسيله، ج 1، ص 517-521.