خروج امام حسین علیه السلام از مکه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
{{تقویم|روز= 8 ذی الحجه|سال= سال 60 هجری قمری}}  
+
{{تقویم|روز= 8 ذی الحجه|سال= سال 60 هجری قمری}} امام حسين علیه السلام در پى خوددارى از بيعت با يزيد بن معاويه، مكه را به قصد كوفه در عراق ترك كرد. آن حضرت، چهار ماه قبل از آن، از مدينه زادگاه و محل زندگى خود به همراه جمعى از خاندانش به مكه آمده بود. درمدتى كه امام حسين(ع) در مكه بود، با استفاده از حضور تعداد زيادى از زائران خانه ى خدا در اين شهر، توانست عده ى زيادى از مسلمانان را از ظلم و فساد حكومت يزيد بن معاويه آگاه كند. در عين حال، به دليل دعوت هاى مكرر مردم كوفه از امام و همچنين توطئه ى ترور ايشان در مكه توسط عاملان حكومت يزيد، آن حضرت رهسپار كوفه شد. ضمن آن كه ترك مكه در هشتم ذى الحجه كه از ايام حج است، باعث جلب توجه بيشتر همگان به مخالفت امام با حكومت جابرانه ى يزيد گرديد.
از [[احاديث]] و روايات متعدد، بدست مي‌آيد كه انجام مراسم [[حج]] براي نخستين بار از سوي [[حضرت آدم]] علیه‌السلام واقع گرديد و حج او، پس از پذيرفته شدن [[توبه]]‌اش بود و او در ماه [[ذی الحجه]]‌الحرام، اين عمل عبادي را به جاي آورد.<ref> [[بحارالانوار]] [[علامه مجلسی]]، ج 11، ص 178 و ج 98، ص 189.</ref>
 
  
در زمان [[حضرت ابراهيم]] علیه‌السلام و فرزندش [[حضرت اسماعیل]] علیه‌السلام، كه آن دو به امر پروردگار متعال، خانه خدا را تجديدبنا نموده بودند در ايام ذي الحجه مراسم حج را به جاي آوردند<ref> همان، ج 21، ص 99 و مجمع االبيان فضل بن حسن طبرسي، ج 2-1، ص 39.</ref> و اين سنت الهي در ميان اولاد و احفاد حضرت اسماعيل علیه‌السلام تا صدها سال برقرار بود، تا اين كه مردم جزيرة العرب به تدريج به كفر و شرك روي آورد و خانه خدا را بتكده خويش قرار دادند ولي مراسم حج را به خاطر افتخار و مزيت خويش نگه داشتند.
+
<br />
  
آنان به دلايل شخصي و عدم شكيبايي در سه ماه حرام متوالي [[ذی القعده]]، [[ذی الحجه]] و [[محرم]] براي قتل، غارت و تجاوز به هم ديگر<ref> بحارالانوار، ج 9، ص 79.</ref> يا به انگيزه اقليمي و اوضاع جوي جهت نگه داشتن ايام حج در يك مقطع خاص از سال شمسي<ref> همان، ج 53، ص 39.</ref> اقدام به جابجايي ماه‌هاي حرام كردند و [[قرآن]] مجيد با اشاره به كردار آنان، عملشان را مورد انتقاد و سرزنش قرار داد.
+
== روز خروج از مکه ==
 +
مورخان درباره روز خروج امام حسین (علیه‌السّلام) اختلاف نظر دارند؛ ابوحنیفه دینوری و سیدبن طاووس سوم ذی الحجه را روز خروج امام از مکه می‌دانند. ابن قولویه و سبط ابن جوزی روز هفتم ذی الحجه را ذکر کرده‌اند. ابن سعد و ابن عساکر دهم ذی الحجه را روز خارج شدن امام حسین (علیه‌السّلام) از مکه گزارش کرده‌اند. اما اکثر مورخان، هشتم ذی الحجه را روز خروج امام ذکر کرده‌اند؛ به ویژه اینکه در نامه دوم امام که از راه عراق به مردم کوفه فرستاد، آمده است: «... وقد شخصت الیکم من مکة یوم الثلاثاء لثمان مضین من ذی الحجة یوم الترویة... »؛ من سه شنبه هشتم ذی الحجه، روز ترویه از مکه بیرون آمده، به سوی شما روانه شدم.
  
در قرآن كريم، در اين باره آمده است: «اِنّمَا النَّسيي زيادَة ُفي الكُفرِ يضَّلُ بِهِ اِلذّينَ كَفَرُوا يحِلُونَهُ عاماً وَ يحَّرِمُونَهُ عاماً، لِيوطِئُوا عِدََّةَ ما حَرَّمَ اللهُ فَيحِلُوا ما حَرَّمَ اللهُ زُينَ لَهُم سُوُء اَعمالِهِم؛<ref> [[سوره توبه]](9)، آيه 37.</ref> همانا فراموشي در كفر [[عصر جاهليت]]، بسيار بود كه بدان جهت گمراه مي‌شدند، آناني كه كفر ورزيده بودند به طوري كه ماه حرام را در سالي [[حلال]] و در سال ديگر حرام مي‌شمردند تا پاي مال كنند شمار آن چه را كه خداوند متعال حرام كرده است. پس حلال مي‌شمردند آن ماه‌هايي را كه خداوند حرام كرده بود. بدين ترتيب كردار زشتشان بر آنان آراسته مي‌گرديد».
+
== آخرین حج امام ==
 +
چنانکه ابومخنف می‌گوید: حسین (علیه‌السّلام) خانه خدا را طواف کرد و سعی بین صفا و مروه را انجام داد و مویش را کوتاه کرد و از احرام عمره خارج شد. <sup>[۱۴]</sup>
 +
شیخ مفید میگوید: وقتی امام حسین (علیه‌السّلام) خواست به سوی عراق روانه شود، طواف کعبه کرد و سعی بین صفا و مروه را انجام داد و از احرامش خارج شد و آن را عمره قرار داد؛ چون قادر به انجام حج کامل نبود. زیرا می‌ترسید توسط ماموران بنی امیه دستگیر و به نزد یزید فرستاده شود؛ لذا عمره به جا آورد و همراه اعضای خاندان، فرزندان و شیعیانش که به او پیوسته بودند، از مکه خارج شد. <sup>[۱۵]</sup>
  
به هر روي، عرب‌هاي جزيرة‌العرب براي گريز از حرمت ماه‌هاي حرام، ترفندهاي گوناگوني بكار بستند. آنان بنابر قولي، ماه‌هايي ذي القعده و ذي الحجه را ماه‌هاي حرام مي‌شمردند و سپس ماه [[محرم]] را حلال اعلام كرده و ماه [[صفر]] را به جاي آن حرام مي‌شمردند؛ تا اين كه هم حرمت سه ماه را نگه داشته و هم به مدت يك ماه در ميان آن‌ها، فرصت جنگ و جدال و غارت داشته باشند.
+
== تهدید امام در مکه ==
 +
تهدیدهایی که بر جان امام در مکه وجود داشت، در سخنان آن حضرت فراوان منعکس شده است؛ همچنین امام حسین (علیه‌السّلام) درباره بنی امیه فرمود: «به خدا سوگند آنان مرا رها نخواهند کرد، تا اینکه روحم را از بدنم جدا کنند و آنگاه که این کار را کردند، خدای تعالی کسی را بر آنان مسلط کند که آنان را ذلیل و خوار کند و آنگاه بی ارزش تر از کهنه پارچه حیض زنان گردند». (این سخنان امام حسین (علیه‌السّلام) در واقع پیشگویی از شکست و نابودی حکومت امویان است که عملا در مدتی نه چندان دور بعد از حادثه عاشورا تحقق یافت و این سلسله فاسد و پلید در سال ۱۳۲ق با خفت و خواری شکست خورد و نابود شد، و در انقراض آن، شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) و مظلومیت خاندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مهمترین نقش را داشت که در جای خود به اثبات رسیده است.) <sup>[۱۶]</sup>
 +
امام به برادرش محمد بن حنفیه نیز فرمود: «ای برادر می‌ترسم که یزید بن معاویه مرا در حرم غافلگیر کند و من کسی باشم که احترام حرم با کشتن او از بین میرود. <sup>[۱۸]</sup>
 +
بعدها ابن عباس در نامه‌ای که در جواب یزید نوشت، از این حقیقت پرده برداشت. او خطاب به یزید نوشت: «من فراموش نمی‌کنم که چگونه حسین را از حرم رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به حرم خدا راندی و اینکه به مامورانت دستور دادی تا او را در حرم به قتل برسانند».  
  
بنابر قولي ديگر، آنان در هر دو سال يك ماه را حرام مي‌شمرده و دو ماه ديگر را حلال مي‌دانستند. مثلاً دو سال پشت سر هم ماه ذي القعده و دو سال پشت سر هم ماه ذي الحجه را و دو سال متوالي ماه محرم را ماه [[حج]] قرار مي‌دادند و بقيه ماه‌ها را بر خود حلال مي‌كردند.
+
== دستور قتل امام ==
 +
البته پیش از آن نیز یزید دستور قتل آن حضرت را به طور رسمی صادر کرده بود؛ آنگاه که یزید از امتناع آن حضرت از بیعت با او (در مدینه) آگاه شد، در نامه‌ای به حاکم مدینه دستور داد که ابن زبیر را رها کند و با او کاری نداشته باشد؛ ولی حسین را به قتل برساند. <sup>[۲۰]</sup> او حتی ولید بن عتبه را (به دلیل ناتوانی اش در جلوگیری از خروج امام) از حکومت مدینه عزل کرد و عمرو بن سعید اشدق را به جای او گماشت. <sup>[۲۱]</sup>
  
بدين گونه ماه‌هاي حرام و ايام حج را دستخوش هواهاي نفساني خود قرار داده و سنت الهي را تعطيل كردند. اما با ظهور اسلام و آزادسازي [[مكه]] معظمه بدست تواناي رسول خدا صلی الله علیه و آله، از سنت‌شكني عرب‌ها جلوگيري شد و ماه حج و زيارت خانه خدا به جاي اصلي‌اش برگشت.<ref> بحارالانوار، ج 53، ص 39.</ref>
+
لذا<span class="tooltiptext">[http://lib.eshia.ir/22009/4/289/%D9%81%D8%B7%D8%A7%D9%81]<span class="outlink"></span></span> از آن زمان به بعد ماموران بنی امیه درصدد به شهادت رساندن امام حسین (علیه‌السّلام) بودند و برای عملی کردن هدف شومشان، دنبال فرصت مناسب می‌گشتند؛ ولی آنگاه که امام از بیعت مردم کوفه با جناب مسلم آگاه شد و قصد عزیمت به آن شهر را کرد، آنها به کار خود سرعت بخشیدند و کوشیدند تا قبل از اتمام مناسک حج، امام را به قتل برسانند؛ از این رو حضرت پیش از آنکه ماموران بنی امیه بتوانند نقشه خود را عملی کنند، در روز هشتم ذی الحجه از مکه خارج شد. چنان که وقتی فرزدق شاعر از امام پرسید: چرا عجله کرده و حجتان را کامل به جا نیاوردید؟ فرمود: «اگر عجله نمی‌کردم دستگیر می‌شدم». (در بعضی از نسخه‌های ملهوف آمده است: در روز ترویه عمرو بن سعید (اشدق) به همراه سپاهی وارد مکه شد. یزید به او دستور داده بود که اگر توانست، حسین را به قتل برساند. از این رو امام روز ترویه از مکه خارج شد. البته در متن نقل سیدبن طاووس به جای عمرو بن سعید، عمر بن سعد آمده است؛ ولی عمربن سعد در این زمان در کوفه به سر میبرد و به احتمال زیاد اشتباه از ناسخ بوده که به جای عمرو بن سعید، عمر بن سعد نوشته است.) <sup>[۲۳]</sup>
 +
(گفتنی است چنان که مرحوم استاد دکتر محمد ابراهیم آیتی بیرجندی در بحث‌های خود یادآوری کرده از مجموع سخنان و نوشته‌های امام حسین (علیه‌السّلام) مخصوصا با توجه به ترتیب تاریخی آنها استفاده می‌شود که امام از اول، سر قیام و نهضت خود را به طور صریح و بی پرده نمی‌گفت و هرچه به سوی هدف پیش می‌رفت، تدریجا مردم را با روح نهضت و موجبات و علل قیام خود آشنا می‌کرد. از این رو به نظر می‌رسد بسیاری از پاسخهای امام، برحسب مورد و طبق ظرفیت و فهم مخاطبان بوده است. از این رو در بررسی حادثه عاشورا باید مجموعه آنها را در کنار هم نهاد و جمع بندی کرد.) <sup>[۲۶]</sup>
  
عرب‌هاي جزيرة‌العرب در سال هشتم هجري، حج را در ذي القعده انجام دادند، اما در سال نهم و دهم قمري آن را در ماه ذي الحجه به جاي آوردند و در [[حجة الوداع]]، كه رسول خدا صلی الله علیه و آله در ذي الحجه سال دهم هجري به [[زيارت]] خانه خدا رفته بود، همان ماه را براي هميشه ماه انجام حج واجب قرار داد و در ضمن خطبه‌اي فرمود: همانا زمان به مانند هياتي كه خداوند در آفرينش زمين و آسمان به وجود آورد به جاي اصلي‌اش برمي گردد. به اين صورت كه هر سال دوازده ماه دارد و چهار ماه از آن‌ها حرام است كه سه ماه پشت سر هم ذي القعده، ذي الحجه و محرم و چهارمين ماه [[رجب]] كه ميان [[جمادی الثانی]] و [[شعبان]] قرار گرفته است.<ref> مجمع البيان، ج 6-5، ص 45.</ref> از آن هنگام مراسم حج، همه ساله در [[ذی الحجه]] برگزار مي‌گردد.
+
== منابع ==
  
==پانویس==
+
* مهدی پیشوایی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۶۱۷-۶۱۹.
 
 
<references/>
 
 
 
==منابع==
 
 
 
موسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام
 
  
 
[[رده:وقایع ماه ذی الحجه]]
 
[[رده:وقایع ماه ذی الحجه]]
 
[[رده:سال ۶۰ هجری قمری]]
 
[[رده:سال ۶۰ هجری قمری]]

نسخهٔ ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۴۰

تقویم هجری قمری

روز واقعه:8 ذی الحجه
سال 60 هجری قمری
امام حسين علیه السلام در پى خوددارى از بيعت با يزيد بن معاويه، مكه را به قصد كوفه در عراق ترك كرد. آن حضرت، چهار ماه قبل از آن، از مدينه زادگاه و محل زندگى خود به همراه جمعى از خاندانش به مكه آمده بود. درمدتى كه امام حسين(ع) در مكه بود، با استفاده از حضور تعداد زيادى از زائران خانه ى خدا در اين شهر، توانست عده ى زيادى از مسلمانان را از ظلم و فساد حكومت يزيد بن معاويه آگاه كند. در عين حال، به دليل دعوت هاى مكرر مردم كوفه از امام و همچنين توطئه ى ترور ايشان در مكه توسط عاملان حكومت يزيد، آن حضرت رهسپار كوفه شد. ضمن آن كه ترك مكه در هشتم ذى الحجه كه از ايام حج است، باعث جلب توجه بيشتر همگان به مخالفت امام با حكومت جابرانه ى يزيد گرديد.


روز خروج از مکه

مورخان درباره روز خروج امام حسین (علیه‌السّلام) اختلاف نظر دارند؛ ابوحنیفه دینوری و سیدبن طاووس سوم ذی الحجه را روز خروج امام از مکه می‌دانند. ابن قولویه و سبط ابن جوزی روز هفتم ذی الحجه را ذکر کرده‌اند. ابن سعد و ابن عساکر دهم ذی الحجه را روز خارج شدن امام حسین (علیه‌السّلام) از مکه گزارش کرده‌اند. اما اکثر مورخان، هشتم ذی الحجه را روز خروج امام ذکر کرده‌اند؛ به ویژه اینکه در نامه دوم امام که از راه عراق به مردم کوفه فرستاد، آمده است: «... وقد شخصت الیکم من مکة یوم الثلاثاء لثمان مضین من ذی الحجة یوم الترویة... »؛ من سه شنبه هشتم ذی الحجه، روز ترویه از مکه بیرون آمده، به سوی شما روانه شدم.

آخرین حج امام

چنانکه ابومخنف می‌گوید: حسین (علیه‌السّلام) خانه خدا را طواف کرد و سعی بین صفا و مروه را انجام داد و مویش را کوتاه کرد و از احرام عمره خارج شد. [۱۴] شیخ مفید میگوید: وقتی امام حسین (علیه‌السّلام) خواست به سوی عراق روانه شود، طواف کعبه کرد و سعی بین صفا و مروه را انجام داد و از احرامش خارج شد و آن را عمره قرار داد؛ چون قادر به انجام حج کامل نبود. زیرا می‌ترسید توسط ماموران بنی امیه دستگیر و به نزد یزید فرستاده شود؛ لذا عمره به جا آورد و همراه اعضای خاندان، فرزندان و شیعیانش که به او پیوسته بودند، از مکه خارج شد. [۱۵]

تهدید امام در مکه

تهدیدهایی که بر جان امام در مکه وجود داشت، در سخنان آن حضرت فراوان منعکس شده است؛ همچنین امام حسین (علیه‌السّلام) درباره بنی امیه فرمود: «به خدا سوگند آنان مرا رها نخواهند کرد، تا اینکه روحم را از بدنم جدا کنند و آنگاه که این کار را کردند، خدای تعالی کسی را بر آنان مسلط کند که آنان را ذلیل و خوار کند و آنگاه بی ارزش تر از کهنه پارچه حیض زنان گردند». (این سخنان امام حسین (علیه‌السّلام) در واقع پیشگویی از شکست و نابودی حکومت امویان است که عملا در مدتی نه چندان دور بعد از حادثه عاشورا تحقق یافت و این سلسله فاسد و پلید در سال ۱۳۲ق با خفت و خواری شکست خورد و نابود شد، و در انقراض آن، شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) و مظلومیت خاندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مهمترین نقش را داشت که در جای خود به اثبات رسیده است.) [۱۶] امام به برادرش محمد بن حنفیه نیز فرمود: «ای برادر می‌ترسم که یزید بن معاویه مرا در حرم غافلگیر کند و من کسی باشم که احترام حرم با کشتن او از بین میرود. [۱۸] بعدها ابن عباس در نامه‌ای که در جواب یزید نوشت، از این حقیقت پرده برداشت. او خطاب به یزید نوشت: «من فراموش نمی‌کنم که چگونه حسین را از حرم رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به حرم خدا راندی و اینکه به مامورانت دستور دادی تا او را در حرم به قتل برسانند».

دستور قتل امام

البته پیش از آن نیز یزید دستور قتل آن حضرت را به طور رسمی صادر کرده بود؛ آنگاه که یزید از امتناع آن حضرت از بیعت با او (در مدینه) آگاه شد، در نامه‌ای به حاکم مدینه دستور داد که ابن زبیر را رها کند و با او کاری نداشته باشد؛ ولی حسین را به قتل برساند. [۲۰] او حتی ولید بن عتبه را (به دلیل ناتوانی اش در جلوگیری از خروج امام) از حکومت مدینه عزل کرد و عمرو بن سعید اشدق را به جای او گماشت. [۲۱]

لذا[۱] از آن زمان به بعد ماموران بنی امیه درصدد به شهادت رساندن امام حسین (علیه‌السّلام) بودند و برای عملی کردن هدف شومشان، دنبال فرصت مناسب می‌گشتند؛ ولی آنگاه که امام از بیعت مردم کوفه با جناب مسلم آگاه شد و قصد عزیمت به آن شهر را کرد، آنها به کار خود سرعت بخشیدند و کوشیدند تا قبل از اتمام مناسک حج، امام را به قتل برسانند؛ از این رو حضرت پیش از آنکه ماموران بنی امیه بتوانند نقشه خود را عملی کنند، در روز هشتم ذی الحجه از مکه خارج شد. چنان که وقتی فرزدق شاعر از امام پرسید: چرا عجله کرده و حجتان را کامل به جا نیاوردید؟ فرمود: «اگر عجله نمی‌کردم دستگیر می‌شدم». (در بعضی از نسخه‌های ملهوف آمده است: در روز ترویه عمرو بن سعید (اشدق) به همراه سپاهی وارد مکه شد. یزید به او دستور داده بود که اگر توانست، حسین را به قتل برساند. از این رو امام روز ترویه از مکه خارج شد. البته در متن نقل سیدبن طاووس به جای عمرو بن سعید، عمر بن سعد آمده است؛ ولی عمربن سعد در این زمان در کوفه به سر میبرد و به احتمال زیاد اشتباه از ناسخ بوده که به جای عمرو بن سعید، عمر بن سعد نوشته است.) [۲۳] (گفتنی است چنان که مرحوم استاد دکتر محمد ابراهیم آیتی بیرجندی در بحث‌های خود یادآوری کرده از مجموع سخنان و نوشته‌های امام حسین (علیه‌السّلام) مخصوصا با توجه به ترتیب تاریخی آنها استفاده می‌شود که امام از اول، سر قیام و نهضت خود را به طور صریح و بی پرده نمی‌گفت و هرچه به سوی هدف پیش می‌رفت، تدریجا مردم را با روح نهضت و موجبات و علل قیام خود آشنا می‌کرد. از این رو به نظر می‌رسد بسیاری از پاسخهای امام، برحسب مورد و طبق ظرفیت و فهم مخاطبان بوده است. از این رو در بررسی حادثه عاشورا باید مجموعه آنها را در کنار هم نهاد و جمع بندی کرد.) [۲۶]

منابع

  • مهدی پیشوایی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۶۱۷-۶۱۹.