جدث: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{مدخل دائرة المعارف|[[نثر طوبی]]: دائرة المعارف لغات قرآن کریم}} | {{مدخل دائرة المعارف|[[نثر طوبی]]: دائرة المعارف لغات قرآن کریم}} | ||
− | به معنی گور است و جمع آن | + | '''«جدث»''' به معنی گور است و جمع آن «أجداث» در [[قرآن|قرآن کریم]] استعمال شده است: |
− | {{متن قرآن|«فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَىٰ رَبِّهِمْ | + | {{متن قرآن|«فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَىٰ رَبِّهِمْ ینْسِلُونَ»}} ([[سوره یس]]، ۵۱) آنها از گورها سوی پروردگار خود می روند. |
− | + | باید بیرون آمدن از [[قبر]] را کنایه از زنده شدن در [[آخرت]] دانست نه آنکه حقیقتاً مردگان تا آن زمان در قبر می مانند، چون هیچکس تا آخر این جهان در قبر نخواهد ماند مگر اندک. هر سال میلیونها مردم هندو را می سوزانند و خاکسترشان را در رود گنگ پراکنده می سازند و هزاران تن دفن نمی شوند و در دریا می میرند و ماهیان می خورند یا گرگان و کرکسان صحرا و هزاران قبرستان را زیر و رو می کنند و استخوانها را از قبور بیرون می ریزند. پس بیرون آمدن از قبر کنایه است مانند آنکه گویند فلان را بر تخت نشاندند یعنی پادشاهی دادند. | |
− | == | + | و این مضمون در [[سوره القمر]] آیه ۷ نیز آمده است: {{متن قرآن|«خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ یخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ کأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُنْتَشِرٌ»}}؛ در حالی که دیدگانشان [از شدت ترس] فرو افتاده، همچون ملخ های پراکنده از گورها بیرون آیند. |
− | نثر | + | |
+ | از این [[تأویل]] عجب نباید داشت زیرا که گاه امری که برای اندکی از مردم اتفاق می افتد به همه نسبت می دهند، چنانکه گویند عرب شاعرند و یونانیان حکیم. | ||
+ | |||
+ | ==منابع== | ||
+ | |||
+ | * [[نثر طوبی]]، علامه شعرانی، ج۱، ص ۱۲۶. | ||
[[رده:واژگان قرآنی]] | [[رده:واژگان قرآنی]] | ||
[[رده:معاد]] | [[رده:معاد]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۱۶
«جدث» به معنی گور است و جمع آن «أجداث» در قرآن کریم استعمال شده است:
«فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَىٰ رَبِّهِمْ ینْسِلُونَ» (سوره یس، ۵۱) آنها از گورها سوی پروردگار خود می روند.
باید بیرون آمدن از قبر را کنایه از زنده شدن در آخرت دانست نه آنکه حقیقتاً مردگان تا آن زمان در قبر می مانند، چون هیچکس تا آخر این جهان در قبر نخواهد ماند مگر اندک. هر سال میلیونها مردم هندو را می سوزانند و خاکسترشان را در رود گنگ پراکنده می سازند و هزاران تن دفن نمی شوند و در دریا می میرند و ماهیان می خورند یا گرگان و کرکسان صحرا و هزاران قبرستان را زیر و رو می کنند و استخوانها را از قبور بیرون می ریزند. پس بیرون آمدن از قبر کنایه است مانند آنکه گویند فلان را بر تخت نشاندند یعنی پادشاهی دادند.
و این مضمون در سوره القمر آیه ۷ نیز آمده است: «خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ یخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ کأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُنْتَشِرٌ»؛ در حالی که دیدگانشان [از شدت ترس] فرو افتاده، همچون ملخ های پراکنده از گورها بیرون آیند.
از این تأویل عجب نباید داشت زیرا که گاه امری که برای اندکی از مردم اتفاق می افتد به همه نسبت می دهند، چنانکه گویند عرب شاعرند و یونانیان حکیم.
منابع
- نثر طوبی، علامه شعرانی، ج۱، ص ۱۲۶.